مجله نوجوان 146 صفحه 10

میزگرد فاطمه صحافزاده تهمینه دادور ملیحه دادور کاری رفیق بی کلک در تهمینه : با همۀ این حرفهایی که شما می­زنید، باز هم دلیل نمی­شه که با من اینجوری برخورد کنن. دوست: پدرها و مادرها هیچ چیزی رو توی دنیا به اندازۀ بچه­هاشون دوست ندارن، اونها تمام تلاششون رو برای رفاه و آسایش بچه­هاشون انجام می­دن ولی در زندگی امروزی، اونهم در شهرهای بزرگ، یک سری مشکلات سر راهشون قرار داره که راه حلّی نداره... تهمینه: اصلاً من هیچ توقعی از اونها ندارم، هیچی هم نمی­خوام برام بخرن! دوست: آخه فقط بحث خریدن و خرج کردن که نیست. پدر و مادرهای شما پیش از اونکه اولیای شما باشن برای خودشون آدمهایی هستن که تلاش کردن تا زندگی موفقی داشته باشن. ملیحه: من می­تونم حرف بزنم؟ دوست: بفرمایید! ملیحه: پدر و مادرا باید مارو در اولویت همۀ کارهاشون قرار بدن. دوست: یه وقتی شما تازه به دنیا اومده بودید و نیاز به مراقبت پیوسته داشتین. این مراقبت تا وقتی که شما عقل­رس بشین باید ادامه پیدا می­کرد ولی حالا نوع مراقبت فرق می­کنه و با توجه به فشارهای زندگی باید به اونها کمتر سخت بگیرین. تهمینه: این حرفها دردی از من دوا نمی­کنه. نه از من و نه از خیلی­های دیگه­ای که مثل من هستند. فاطمه: تو فکر می­کنی در چه صورتی مشکلاتت حل می­شه؟ تهمینه: نمی­دونم! من خیلی حوصله­ام سررفته.

مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 146صفحه 10