شعر عینک پدر روی صورتت پر از غنچههای خنده است پشت عینک دو تا لانه پرنده است آن پرندهها پر از صحبت خدا شدند صبح توی جبههها از قفس رها شدند ای پدر نگاه توست گرم مثل آفتاب چشمهای تو شدند هدیهای به انقلاب