مجله نوجوان 154 صفحه 14

مرتضی سورج طبل عزا را بنواز ای فلک کافی است تنها گوشه­ای از آیینۀ دلت را از غبار زدوده باشی، آفتاب چنان آیینه­ات را پر خواهد کرد که دلت، خود خورشید دیگری خواهد شد و حرّ، خورشید دیگر کربلا بود. توفیق داشت و خداوند او را از رحمت خود روزی داد و روزی او شهادت بود. اولین شهید بودن آسان نیست. باید انتخاب شده باشی و او انتخاب شده بود که آزاد باشد. تاریخ به سه جهت تقسیم شد. در سویی ابراهیم، فرزندش را به قربانگاه می­برد، و در سویی دیگر پیامبر، فاطمه و خاندانش را با خود همراه کرده بود تا با منکران نبوتش مباهله کند و در سویی دیگر، تو ایستاده بودی. شیرخواره روی دستت بود. آب نمی­خواستی گفتی شاید کودک معصومت نوری باشد برای هدایت گمراهان؛ افسوس که شقی ترین قومها دشمنان تو بودند. لعنت خدا بر آنان باد که گلوی کودکت را شکافتند و دل سنگ و سیاهشان نشکافت.

مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 154صفحه 14