مجله نوجوان 234 صفحه 27

می روند و حیف ومیل می شوند ! و بقیه نوجوان ها هم هر کاری که دوست دارند می توانند انجام بدهند ! در این مرحله تعدادی از نوجوانان تنبل و تجدیدی تحت فشار و شکنجه های روانی والدین خود و با کمرویی ! هر چه تمامتر تشریف می آورند و در رشته علوم تجربی و ریاضی فیزیک ثبت نام می کنند تا رویای مهندس و دکتر شدنشان خراب نشود و ادامه پیدا کند . پدر و مادر های واقع بین تر نیز به امید وکیل شدن و بازیگر شدن سایر نوجوان های مذکور اجازه می دهند که فرزندشان دکتر و مهندس نشود . بقیه نوجوان هایی هم که قدرت تصمیم گیری دارند سعی می کنند با انتخاب رشته هایی نظیر نقاشی و مجسمه سازی و موسیقی و گل آرایی و سفره آرایی و چمن زنی و پرورش دام وطیور . . . در آینده مثلاً شغل دار شوند و مثلا ! پول درآورند ! این عزیزان معمولاً تصور می کنند که با ثبت نام در رشته های مزبور قادرنمد رختخواب هایشان را به مدرسه انتقال داده و آن قدر بخوابند که دور از جانشان زخم بستر بگیرند . * مرحله ششم (سال دوم دبیرستان تا دیپلم) : در این مرحله کلیۀ والدین تمام زار و زندگی و هستی و نیستی شان را به پای کلاس های کنکور می ریزند تا فرزندشان را به دانشگاه بفرستند ، البته با توسعه دانشگاه های محترم مملکتمان تا شعبه کویر لوت و شعبه مرکزی دریاچه خزر معمولاً همه این والدین موجود و عزیز موفق شده و کلیۀ بچه های ایران وارد دانشگاه می شوند . * مرحله هفت (دانشگاه) : در این مرحله پدر و مادرها مدام به یکدیگر پز می دهد و همه رشته های موجود دردانشگاه را با یک پیشوند مهندسی به بچه هایشان می چسبانند مثلاً می گویند بچه شان در رشته مهندسی تولید کود حیوانی و یا مهندسی مرتب کردن کتاب های کتابخانه ای درس می خواند . در این مرحله استاد های محترم دانشگاه نیز به دو دسته تقسیم می شوند : یک دسته اساتیدی که دوست ندارند تو ذوق دانشجو بخورد و همه اش به آدم دلداری می دهند که یک وام فارغ التحصیلی وجود دارد که ما می توانیم با آن پنج - شش تا گوسفند بخریم که کود تولید کنند و کودها را بسته بندی کنیم و به فروش برسانیم و به این ترتیب پول به دست بیاوریم و دستۀ دیگر اساتید واقع بین هستند که توصیه میکنند پس از فارغ التحصیلی مدرک را بگیریم و تشریف برده و به قاب سازی محله بدهیم تا برایش قاب خاتم بگیرد . * مرحله هشتم (فارغ التحصیلی) : در زمان فارغ التحصیلی ، مدرک سایر دانشگاه های غیر دولتی را سریع به فارغ التحصیلان تحویل می دهند تا برای قاب گیری اقدام کنند اما در مورد دانشگاه های دولتی یک مقدار آدم را می دوانند ، به این ترتیب که از شما می خواهند بابت تحصیلات رایگان ! دو برابر مدت زمان تحصیلتان (مثلاً هشت سال در ازای لیسانس) برای دولت کار کنید تا اصل مدرکتان را بدهند ولی چون کار دولتی پیدا نمی شوند با ضمانت و تأیید اداره کار ! مدرکتان را چند ماه بعد تحویلتان می دهند تا شما هم برای قاب گیری اقدام کنید . در این مرحله هم هنوز تکلیف شغل آینده شما مشخص نشده است . معمولاً داشنجویان درس خوان تر به امید مشخص شدن تکلیف شغل آینده شان شروع به درس خواندن برای کنکور ارشد و دکترا و . . . می کنند و دانشجویان غیر درس خوان تر هم منزل تشریف می برند تا استراحت کنند . * مرحله نهم (پس از فارغ التحصیلی) : در این مرحله دانشجویان درس خوان دکترای خود را گرفته و دوباره مشغول درس خواندن برای کنکورها و آزمون های استخدامی می شوند و سایر فارغ التحصیلان هم همچنان در حال استراحت تشریف دارند . * مرحله دهم (پسِ پس از فارغ التحصیلی) : دانشجویان درس خوان دکترا گرفتۀ آزمون استخدامی قبول شده به طور موقت و برای سه - چهار سال می فهمند که شغلشان چیست اما تا استخدام رسمی هنوز تکلیف خود را نمی دانند . سایر فارغ التحصیلان هم از خواب سیصد ساله خویش بیدار شده و به طور موقت مسافر کش ، چاه کن ، دست فروش و سی دی رایت کن می شوند تا تکلیف شغل آینده خود را معین کنند . * مرحله یازدهم (پسِ پسِ پس از فارغ التحصیلی) : اداره ها تعدیل نیرو می کنند و نیرو های موقت را بیرون می اندازند و همه قطعاً مسافرکش ، چاه کن ، دست فروش ، و سی دی رایت کن می شویم . دوست نوجوانان سال پنجم / شماره 22 پیاپی 234 / 21 شهریور 1388

مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 234صفحه 27