مجله نوجوان 209 صفحه 6

مهدی مستوری زمزمه 1 در سال سوم هجری چشم جهان بر او روشن شد و نامش به انتخاب رسول خدا، حسن شد. مولود نیمه رمضان است و امام بر حق انس و جان. حسن مجتبی، نخستین فرزند علی و زهرا و منظور آیات تطهیر و اولی‏الامر و ذوی‏القرباست. شیعه دل به او داده است و سر بر آستان بی‏گنبدش نهاده است. حسن و حسین، میوۀ دل رسول خدا بودند و رسول خدا دربارۀ آنان می‏فرمودند: «حسن و حسین هر دو امامند، چه برخیزند و چه بنشینند.» آری، آنان چه برخیزند و چه بنشینند حجتهای خداوند بر زمینند. این کلامی است روشن که هم اشاره به قیام امام حسین دارد و هم اشاره به صلح امام حسن. و نیز فرمودند: «خدا مرا به محبت ورزیدن به این دو فرمان داده است.» و نیز فرمودند: «هر کس با این دو دشمنی ورزد، با من به دشمنی برخاسته و هر کس با من به دشمنی برخیزد، خدا بر او خشم گیرد و هر کس مورد خشم خداوند واقع شود، او را به آتش وارد می‏کند.» 2 سال چهلم هجری است. مسلمانان در سوگ امیر مؤمنان علی علیه‏السلام نشسته‏اند. مردم، امام حسن مجتبی را به عنوان خلیفه بر می‏گزینند. امام حسن می‏گوید: «منم پسر بشارت‏دهنده به رحمت خداوند. منم فرزند بیم‏دهنده از عذاب الهی. منم پسر دعوت‏کننده به سوی خداوند به اذن او. منم پسر نور تابناک. منم از اهل بیتی که خداوند، ایشان را پاک و پاکیزه ساخت.» 3 معاویه به عراق لشکر می‏کشد و جنگ در می‏گیرد. 4 یاران امام حسن علیه‏السلام به او خیانت می‏کنند، حتی پسر عمویش. امام حسن با معاویه صلح می‏کند. 5 طبق معاهدۀ صلح، معاویه باید پس از مرگش حکومت را به امام حسن علیه‏السلام و در صورت نبود او به امام حسین علیه‏السلام بسپرد. بنابراین درصدد قتل امام حسن مجتبی علیه‏السلام بر می‏آید. 6 معاویه برای شهادت امام توطئه می‏چیند. او وعده می‏دهد که: «هر کس حسن­بن­علی را بکشد، دویست هزار درهم و فرماندهی یکی از لشکرها را به او واگذار می‏کنم و یکی از دخترانم را نیز به او می‏دهم.» روزی مردی به مسجد می‏آید و امام که به نماز می‏ایستد، تیری به

مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 209صفحه 6