حدود دو ماه از پست دادن و سرگروهی من میگذشت که پیشنهاد تشکیل انتظامات دایره یک را به بنده دادند که کار بسیار سخت و سنگینی بود. من چون علاقه زیادی به کار نظم و انضباط داشتم، از وضع موجود ناراحت بودم. در آن شرایط حساس امنیتی در کشور هنوز بعضی
کتابتشنه و دریاصفحه 42
افراد مسلح در نزدیکی امام نگهبانی میدادند و بعضی افراد به صورت مسلح به داخل حسینیه میآمدند. حتی برای انتخاب فرد در نزدیکترین پست امام نیز گزینشی نمیشد.
هر چند از نظر مسئولین، همه خوب بودند و قابل اعتماد، اما ترس ما از این بود که اگر دشمنان نفوذ کنند و فردی را گمراه کنند چه باید کرد و تکلیف چیست؟ این دلهره و نگرانی را همه مسئولین داشتند با توجه به این ضرورتها و نگرانیها بود که پیشنهاد انتظامات و پایگاه دایره یک را پذیرفتم. شروطم را هم گفتم. شرایط من برای پذیرش این مسئولیت سنگین و حساس، که چندان هم سخت نبود، اینها بود:
1. بتوانم افرادم رااز بین نگهبانان موجود گلچین نمایم.
2. برای این کار باید یک پایگاه مستقل جهت استقرار نیروها در اختیار من قرار داده شود.
3. شرح وظایف مرا عالیترین مقام بیت تایید نماید.
4. چون کار ما در ارتباط مستقیم با مردم و پستهای نگهبانی ما در نزدیکی محل زندگی آنان است، از برادران نگهبانها در این پستها حمایت شود.
کتابتشنه و دریاصفحه 43