در کنار امام خیر و برکت زیادی بود و افراد هم به سطح زندگی معمولی و محدودیتهای امکاناتی در محیط کار خود قانع بودند. مثلا در یک اتاق 4 در 6، پانزده نفر بر روی زمین میخوابیدند. در آن فضای محدود اتاقها، امکان گذاشتن تخت نبود. پاسداران محافظ بیت امام با کمترین مقدار غذایی که از کیفیت خوبی هم برخوردار نبود زندگی میکردند. برنج مورد استفاده در طبخ غذا، برنج بیکیفیت خارجی بود، گوشت مورد استفاده هم گوشت یخی بود که گاه بوی آن انسان رااز خوردنش بیزار میکرد. هر چند وقت یک بار هم مرغ میدادند. جمع حقوق برادران پاسدار امام در ماه به بیش از چهار هزار تومان نمیرسید. وسیله تفریح هم که اصلا نبود. هر روز خبر شهادت یکی از عزیزان را میآوردند. شاید پایگاه در طول پنج سال یک بار هم رنگ نشد. بارش برفهای سنگین در سالهای 61 و62 و شیب تند کوچهها و خیابانهای
کتابتشنه و دریاصفحه 63
جماران باعث میشد هر شب، یکی دو نفر به زمین بخورند و دچار شکستگی دست و پا بشوند که به درمانگاهی در نزدیکی ما به نام درمانگاه شهید باهنر که وابسته به سازمان پیشاهنگی سابق منظریه بود برده میشدند.
کتابتشنه و دریاصفحه 64