عشق مردم به امام

مشکلات ما در تفتیش بدنی مردم

‏مسئولینی که در راس بودند انجام کار را به صورت عالی و بسیار خوب ‏‎ ‎‏می‌خواستند. ما مجبور بودیم برای خاطرجمع شدن از افرادی که به ‏‎ ‎‏ملاقات می‌رفتند آنها را کاملا بازرسی نماییم که هیچ‌گونه شیئی با خود ‏‎ ‎‏به همراه ندارند و اشیای همراه‌شان را تحویل بگیریم. اوایل این کار ‏‎ ‎

کتابتشنه و دریاصفحه 136
‏خیلی مشکل بود و برای این کار مکان مناسبی نداشتیم. کم‌کم یک ‏‎ ‎‏ساختمان سه اتاقه قدیمی در اختیار ما قرار گرفت که آنجا را تحویل ‏‎ ‎‏گرفتیم. چون اشیای همراه مشتاقان زیارت امام بسیار زیاد بود لذا تفتیش ‏‎ ‎‏و بازرسی بدنی آنها باعث طولانی شدن صف می‌شد. نکته مهم در ‏‎ ‎‏بازرسی ملاقات‌کنندگان با امام این بود که می‌بایست خیلی مراقب باشیم ‏‎ ‎‏مردم به موقع داخل حسینیه شوند. چون حضرت امام بسیار دقیق و ‏‎ ‎‏وقت‌شناس بودند و حتی دقیقه‌ای از اوقاتشان را هم به هدر نمی‌دادند. ‏‎ ‎‏گاهی بعضی که کارت ملاقات داشتند و به هر دلیل، مثل دوری راه و ‏‎ ‎‏خرابی ماشین دیر به ملاقات می‌رسیدند از بالا پنج تا ده دقیقه به ما وقت ‏‎ ‎‏می‌دادند تا همه را به داخل بفرستیم که این هم در دو سال آخر قطع شد ‏‎ ‎‏و امام سر ساعت می‌آمدند. به غیر از مشکل دیر آمدن افراد ملاقاتی ‏‎ ‎‏مشکل دیگری که با آن مواجه بودیم این بود که راه بسته بود و افرادی ‏‎ ‎‏که کارت نداشتند بیشتر از کسانی بودند که کارت داشتند. تفکیک کسانی ‏‎ ‎‏که کارت داشتند و یا نداشتند از همدیگر مشکل بود. من به هنگام ‏‎ ‎‏بازرسی و تحویل اشیا به عنوان مسئول انتظامات می‌بایست چند جا را ‏‎ ‎‏کنترل می‌کردم و کار در این روزها برایم بسیار سخت و سنگین بود به ‏‎ ‎‏همین جهت می‌بایست زودتر از همه به سر کار حاضر می‌شدم. حداقل ‏‎ ‎‏نیم ساعت زودتر از بقیه از منزل می‌آمدم تا بتوانم از نزدیک به موارد زیر ‏‎ ‎‏رسیدگی کنم:‏

‏1. توجیه پاسداران محترم پایگاه نسبت به کار و شنیدن پیشنهادات و ‏‎ ‎‏پاسخ به انتقادات آنها. تقریباً هیچ روزی بی‌انتقاد سپری نمی‌شد. ‏

‏2. خارج از پایگاه زودتر به محل عبور ملاقاتی‌ها می‌رفتم که مانعی‏‏ نباشد. ‏


کتابتشنه و دریاصفحه 137
‏3. احیانا اگر برخوردی از طرف بعضی‌ها با نگهبان پیش می‌آمد از ‏‎ ‎‏اول تا آخر ملاقات خودم و مسئولین پست با مراجعین صحبت ‏‎ ‎‏کنیم تا پست‌ها بتوانند کارشان را خوب انجام دهند.‏

‏4. قبل از همه داخل حسینیه به اتفاق مسئولین مربوطه کنترل ‏‎ ‎‏می‌شد.‏

‏5. دقت می‌کردم همه سر پست‌هایشان حاضر باشند. ‏

‏6. چیدن افراد انتظامی جلو جایگاه امام در داخل حسینیه که البته ‏‎ ‎‏بعدها این شیوه از دستور کار ما خارج شد و جمعیتی را که در ‏‎ ‎‏جلوی امام نشسته بودند طور دیگری کنترل می‌کردیم که به ‏‎ ‎‏صورت غیرمستقیم بود.‏

‏7. سرکشی گیت‌های بازرسی که مبادا اشتباهی رخ دهد.‏

‏موقع ملاقات، مسئولین مملکتی در یک جا بازرسی می‌شدند. به همین ‏‎ ‎‏جهت در این روزها یک گیت اضافه می‌شد تا آنها اشیایی را که در ‏‎ ‎‏جیب‌هایشان داشتند با خود نبرند و مجبور شوند از حسینیه به پایین ‏‎ ‎‏برگردند. بعضی از مسئولین در هنگام بازرسی پاسداران، بسیار کم تحمل ‏‎ ‎‏بودند و با اندک بازرسی اوقاتشان به هم می‌خورد. بعضی از آنها هم ‏‎ ‎‏دنیایی از معرفت بودند.‏

کتابتشنه و دریاصفحه 138