عشق مردم به امام

مشکل همیشگی بعد از هر ملاقات

‏یکی از مسائلی که ما بعد از هر ملاقات با آن روبرو بودیم این بود که ‏‎ ‎‏می‌بایست وسایل اضافی ملاقاتی‌ها نظیر ناخن‌گیر، چاقو، شانه، زنجیر، ‏‎ ‎‏انگشتر، کفش، کیف پول و... را تحویل بگیریم. گاهی هفته‌ای دو سه ‏‎ ‎

کتابتشنه و دریاصفحه 138
‏ملاقات انجام می‌شد و در هر ملاقات تعداد بسیار زیادی به حسینیه ‏‎ ‎‏می‌آمدند و می‌رفتند که معمولا با خودشان از این وسایل اضافی داشتند. ‏‎ ‎‏اگر به آنها می‌گفتیم چیزی مانند چاقو، ساعت، ناخن‌گیر و غیره ‏‎ ‎‏همراه‌تان نباشد آنها از شوق اینکه زودتر به حسینیه برسند آنها را روی ‏‎ ‎‏میز بازرسی می‌انداختند و به سرعت به سمت حسینیه می‌رفتند. بسیاری ‏‎ ‎‏از آنها پس از ملاقات حتی به خودشان زحمت نمی‌دادند که سراغی از ‏‎ ‎‏این وسایل بگیرند. یا اینکه چون در رفتن عجله داشتند یادشان می‌رفت ‏‎ ‎‏اجناس‌شان را تحویل بگیرند لذا انبوهی از این وسایل در جماران جمع ‏‎ ‎‏شده بود. نگهداری آن همه وسایل خرده‌ریز جا را بر ما تنگ کرده بود. ‏‎ ‎‏در مورد کفش‌ها هم همین وضعیت بود. عده‌ای به اشتباه کفش‌های ‏‎ ‎‏دیگران را می‌پوشیدند و می‌رفتند و کسانی که کفش‌هایشان جابجا شده ‏‎ ‎‏بود حاضر نبودند کفش دیگران را بردارند لذا با دمپایی یا پا برهنه ‏‎ ‎‏می‌رفتند.‏

‏ موضوع را به امام منتقل کردیم و پرسیدیم که به لحاظ شرعی با این ‏‎ ‎‏مسأله چه باید کرد؟ امام فرمودند: به مدت سه ماه از رسانه‌ها اعلام کنید ‏‎ ‎‏تا بیایند کفش‌هایشان را ببرند. به مردم اعلام کردیم بیایند و وسایل‌شان ‏‎ ‎‏را ببرند. این مدت سپری شد ولی کسی به جماران مراجعه نکرد. مجددا ‏‎ ‎‏که مساله را از امام پرسیدیم، فرمودند: بار دیگر اعلام کنید. اعلام کردیم ‏‎ ‎‏ولی باز کسی نیامد. امام فرمودند برای بار سوم هم اعلام کنید. به امام ‏‎ ‎‏گفتیم: آیا می‌توانیم این کفش‌ها را بفروشیم و پول آن را به نیت صاحبان ‏‎ ‎‏آنها صدقه بدهیم؟ فرمودند: نه نمی‌شود، اینها غیر قابل فروش است.‏

کتابتشنه و دریاصفحه 139