حفاظت از امام در اوج ترورها

حفاظت از امام در اوج ترورها

‏در سال 1360 که جو ترور و رعب و وحشت به وسیله سازمان منافقین ‏‎ ‎‏خلق بر جامعه ما حاکم شده بود که به لطف خداوند بزرگ کاری از ‏‎ ‎‏پیش نبردند و آرزوی سقوط نظام اسلامی را به گور بردند و خواهند برد ‏‎ ‎‏برای مقابله با توطئه‌های منافقین برنامه‌ریزی خاصی کردیم. حفظ جان ‏‎ ‎‏امام شوخی بردار نبود و در این جهت نمی‌شد با هیچ‌کس تعارف کرد. ‏

‏تردد مردم در بیت امام بسیار زیاد بود. اعضای دفتر، خانواده محترم ‏‎ ‎‏علما، فضلا و مسئولین رده یک کشوری همیشه در رفت و آمد بودند. با ‏‎ ‎‏توجه به حساسیت شرایط و حفاظت امام، پرسش مهم این بود که آیا ‏‎ ‎‏می‌توان بین این افراد تفکیکی قائل شد یا نه، باید همه را بازرسی نمود؟ ‏‎ ‎‏آیا نیاز بود همه بازرسی شوند؟ اگر بعضی‌ها بازرسی نمی‌شدند خطری ‏‎ ‎‏امام را تهدید نمی‌کرد؟ این سوالات یکباره در ذهن مسئولین اجرایی ‏‎ ‎‏حفاظت به وجود آمد. در آن شرایط حساس بدون تفکر و برنامه به کار ‏‎ ‎

کتابتشنه و دریاصفحه 143
‏ادامه دادن عواقب بدی به دنبال داشت. نمی‌شد یکی از اعضای خانواده ‏‎ ‎‏محترم امام را تفتیش کنیم و به دیگری بدون بازرسی بگوییم بفرمایید ‏‎ ‎‏بروید. چشم‌مان را می‌بستیم و همه را از کوچک و بزرگ بازرسی ‏‎ ‎‏می‌کردیم. حداقل برای مدت کمی هم که شده باید این کار را می‌کردیم ‏‎ ‎‏تا به مرور زمان بتوانیم بعضی‌ها را از بعضی دیگر تفکیک نماییم.‏

کتابتشنه و دریاصفحه 144