کرامات امام

امام در خواب مرا شفا دادند

‏وقت نماز مغرب و عشا که رسید از خدا خواستم به حق آبروی امام ‏‎ ‎‏خمینی مرا هم شفا دهد، شب در عالم خواب امام را دیدم. مرا صدا زدند ‏‎ ‎‏و دستی به پیشانی من کشیدند و من شفا یافتم و تا مدتی سر درد نداشتم.‏


کتابتشنه و دریاصفحه 195
‏در مجتمع پزشکی واقع در میدان تجریش اول خیابان شریعتی، آقای ‏‎ ‎‏دکتری که تحصیل کرده آمریکا بود از صبح تا غروب در مطب‌اش کار ‏‎ ‎‏می‌کرد. متخصص اعصاب و روان بود. دو سه بار نزد او رفته بودم. او ‏‎ ‎‏هم که وضعیت مرا می‌دانست و به امام ارادت داشت و می‌دانست امام ‏‎ ‎‏در کشورهای خارجی نزد مسلمانان چقدر عزیز است در زمانی خاص ‏‎ ‎‏که امام حالشان خیلی مساعد نبود و در تکلم و گفتار مشکلی داشتند، ‏‎ ‎‏مواردی را که می‌خواستند به مسئولین بگویند به صورت کتبی در جواب ‏‎ ‎‏نامه‌های مسئولین می‌نوشتند، دکتر می‌گفت: دعا کنید امام سال‌های سال ‏‎ ‎‏زنده باشند. او می‌گفت اگر امام نتوانستند سخنرانی کنند و یا حتی ‏‎ ‎‏بنویسند ولی نفس کشیدنشان برای این مردم خیر و برکت است. ‏

‏باید متذکر شوم در زمان حیات امام بزرگوار موارد زیادی را در مورد ‏‎ ‎‏حاجت گرفتن و شفا یافتن بعضی از افراد مریض، خودم شاهد بودم و ‏‎ ‎‏یا مواردی را بعضی از افراد موثقی برایمان تعریف کردند. بعدها از ‏‎ ‎‏عزیزی که خیلی به امام نزدیک بود شنیدم که می‌گفت: معظمٌ‌له دوست ‏‎ ‎‏ندارند این موضوعات بازگو شود.‏

کتابتشنه و دریاصفحه 196