یک بار پس از اتمام ملاقات که حضرت امام تشریف بردند، وضع حسینیه به هم ریخت. مردم داشتند لباس یک نفر را پاره پاره میکردند. وقتی نزدیکتر رفتم، مشاهده کردم آن فرد شفا یافته، رزمندهای است که در یکی از عملیاتها زبانش به طور کلی بند آمده و دو سال قادر به تکلم نبوده است ولی به محض دیدن امام زبانش باز شده و همراه مردم شعار میداده است. همراهان او که وضعیت او را میدانستند شادیکنان
کتابتشنه و دریاصفحه 196
ماجرای شفا گرفتن او را برای مردم تعریف میکردند.
کتابتشنه و دریاصفحه 197