ایام ارتحال جانسوز حضرت امام

امام از بین ما رفت

‏حدود ساعت سه نیمه شب بود که به جماران رسیدیم. خیابان نیاوران و ‏‎ ‎‏خیابان‌های منتهی به جماران بسته شده بود و هر کسی را راه نمی‌دادند. ‏‎ ‎‏خود را به برادران نیروهای انتظامی معرفی کردم. اجازه ورود دادند به ‏‎ ‎‏اولین پست نگهبانی که رسیدم، پرسیدم چه خبر است؟ چیزی نمی‌گفتند. ‏‎ ‎‏همه افسرده و ناراحت بودند. ابتدا به منزل رفتم. لباس عوض کردم و ‏‎ ‎‏سریعاً خود را به فرماندهی رساندم. تا در آنجا خبر ارتحال امام را شنیدم ‏‎ ‎‏یکباره دنیا در نظرم تیره و تار شد. فرماندهی دستور داد، چون قرار بود ‏‎ ‎‏فردا در اخبار ساعت هفت صبح، رادیو خبر دردناک ارتحال امام اعلام ‏‎ ‎

کتابتشنه و دریاصفحه 214
‏شود، سریعاً برای فردا انتظامات را آماده کنیم.‏

کتابتشنه و دریاصفحه 215