همایش اندشه های ارتباطی امام خمینی (س)

مردم و افکار عمومی در اندیشه امام خمینی (س)

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

مردم و افکار عمومی در اندیشه‌ امام خمینی(س)

 دکتر محمدحسین جمشیدی[1]

چکیده

‏در ادیان الهی، و نیز نگرش‌های بشری «مردم» در معنای کلی و عام آن به ‏‎ ‎‏عنوان موضوع اصلی دین، مکتب، اندیشه و انقلاب مورد توجه و عنایت ‏‎ ‎‏خاص قرار گرفته‌اند. در دوران معاصر نیز هم در بعد نظر و هم به لحاظ ‏‎ ‎‏عملی نقش مردم بیش از پیش افزایش یافته است. بعلاوه یکی از ارکان ‏‎ ‎‏اساسی انقلاب اسلامی و بلکه رکن اصلی تحقق‌بخش آن بدون تردید ‏‎ ‎‏مردم بودند. در اینجا نیز مردم بماهو مردم در تحقق انقلاب نقش بازی ‏‎ ‎‏کردند.‏

‏در نگاه امام خمینی نیز مردم جایگاهی والا و انسانی دارند. جایگاه ‏‎ ‎‏خلافةاللهی. حال باید دید نگاه ایشان به مردم چگونه بوده است؟ و رابطه ‏‎ ‎‏حکومت با مردم و جایگاه مردم و افکار عمومی را در حکومت چگونه ‏‎ ‎

همایش بررسی اندیشه های ارتباطی حضرت امام خمینی (س)اندیشه های ارتباطی امام خمینی (س)صفحه 109
‏ترسیم فرموده‌اند؟‏

‏در نگاه ما واژه مردم بیانگر کلیت وجود اجتماعی افراد انسانی بدون ‏‎ ‎‏تعین خاص است. برمبنای نگرش امام خمینی از اصل توحید حاکمیت ‏‎ ‎‏الهی، برابری آدمیان و آزادی آنها نشأت می‌گیرد. بر ‌همین اساس ‏‎ ‎‏حکومت نیز حکومت خدا و حکومت قانون خداست. با نگاهی که امام ‏‎ ‎‏به مردم و دین اسلام به عنوان دین فطرت دارد حکومت را وابسته به ‏‏مردم ‏‎ ‎‏و آرای آنان می‌داند و این را مبتنی بر حق شرعی و حق قانونی و حق ‏‎ ‎‏انسانی مردم دانسته است. حکومت مورد نظر او در عصر ما جمهوری ‏‎ ‎‏اسلامی است. جمهوری در نگاه او در اصل هیچ معنایی جز مردمی بودن ‏‎ ‎‏ندارد و این موضوع مورد قبول عقل و نیز عقلای عالم است. اسلام نیز ‏‎ ‎‏دین انسان و دین مردم است. بنابراین در اندیشه سیاسی امام خمینی ‏‎ ‎‏تعارض و دوگانگی یا غیریت بین جمهوریت و اسلامیت و بین مردم و ‏‎ ‎‏اسلام نیست. بلکه این دو دو چهره یک وجودند و نه دو وجود متمایز.‏

‏امام خمینی حکومت را ابزاری برای تحقق عدالت و سعادت مردم؛ و ‏‎ ‎‏ولایت سیاسی و حکومت را بسته به آرای مردم می‌داند و می‌فرماید ‏‎ ‎‏میزان رأی ملت است. او قائل به مشارکت همه‌جانبه مردم در دو بعد ‏‎ ‎‏شکل‌گیری نظام و اداره آن است. امام خمینی برای مردم در بعد دوم ‏‎ ‎‏مشارکت در‏‏ حکومت، نقش‌های شورایی، نظارتی و نصح و ‏‏همکاری و ‏‎ ‎‏حمایتی را برای مردم در نظر دارد. نهایت اینکه او در چهره رهبر انقلاب ‏‎ ‎‏اسلامی و بنیانگذار نظام و به عنوان یک عالم دینی و فقیه شیعی ‏‎ ‎‏برجسته، در عرصه حکومت خود را و پیروانش را تابع و دنباله‌رو ملت و ‏‎ ‎‏مردم دانسته و حکم مردم را فرمانروا و حکمرانان را خدمتگزار می‌داند.‏


همایش بررسی اندیشه های ارتباطی حضرت امام خمینی (س)اندیشه های ارتباطی امام خمینی (س)صفحه 110
کلید واژه‌ها

‏امام خمینی، مردم، توحید، جمهوری اسلامی، جمهوریت، اسلامیت، ‏‎ ‎‏مشروعیت، مشارکت، خدمتگزاری‏

مقدمه

‏بدون تردید در ادیان الهی، مکاتب بشری و در غالب اندیشه‌های سیاسی ‏‎ ‎‏اندیشمندان بزرگ بشری و همچنین در همه نهضت‌ها و انقلاب‌های ‏‎ ‎‏بزرگ سیاسی ـ اجتماعی «مردم» در معنای کلی و عام آن به عنوان ‏‎ ‎‏موضوع اصلی دین، مکتب، اندیشه و انقلاب مورد توجه و عنایت خاص ‏‎ ‎‏قرار گرفته‌اند. اساساً طرح اندیشه سیاسی یا نظریه حکومتی بدون در نظر ‏‎ ‎‏گرفتن مردم فاقد محتوا و کاری عبث و بی‌نتیجه تلقی می‌گردد. مردم در ‏‎ ‎‏معنای حقیقی و بماهو مردم با عباراتی چون جانشین خدا در زمین، ‏‎ ‎‏خاندان خدا،‏‎[2]‎‏ پایگاه مشروعیت، بنیان حکومت، رکن اول دولت، اشرف ‏‎ ‎‏مخلوقات، اسم اعظم خدا، یاوران حق و... بیان شده‌اند. بندرت می‌توان ‏‎ ‎‏اندیشمندی را یافت که با دیدی منفی و سلبی به مردم و جایگاه و شؤون ‏‎ ‎‏آنها نگاه کرده باشد. گاه مردم به عنوان کسانی که انقلاب‌ها و حکومت‌ها ‏‎ ‎‏در خدمت آنان و برای نجات آنها طرح‌ریزی شده است مطرح شده‌اند و ‏‎ ‎‏گاه به عنوان کسانی که حکومت‌ها و نظام‌ها از آنان یاری و همکاری ‏‎ ‎‏خواسته‌اند، اهمیت ویژه‌ای دارند. این در حالی است که مردم، خود به ‏‎ ‎

همایش بررسی اندیشه های ارتباطی حضرت امام خمینی (س)اندیشه های ارتباطی امام خمینی (س)صفحه 111
‏عنوان بازیگران اصلی در بسیاری از تحولات سیاسی ـ اجتماعی نقش ‏‎ ‎‏عمده‌ای را ایفا کرده‌اند.‏

‏در دوران معاصر نقش مردم بیش از پیش افزایش یافته است و به ‏‎ ‎‏استثنای کودتاهای نظامی که توسط عده معدودی صورت می‌گیرد در ‏‎ ‎‏بقیه تحولات سیاسی ـ اجتماعی نقش مردم به صورت بارز و آشکاری ‏‎ ‎‏مشاهده می‌گردد. انقلاب نیز که خود از تکامل یافته‌ترین انواع تحولات ‏‎ ‎‏سیاسی ـ اجتماعی می‌باشد بدون حضور و مشارکت مردم معنا و ‏‎ ‎‏مفهومی ندارد. در حقیقت یکی از ارکان اصلی سه‌گانه هر انقلابی‏‎[3]‎‏ مردم ‏‎ ‎‏می‌باشند. از این رو برخی مکاتب و اندیشمندان عامل اصلی پیروزی هر ‏‎ ‎‏انقلاب یا تشکیل هر حکومتی را در جهان معاصر مردم می‌دانند و باور ‏‎ ‎‏دارند که مردم نقش اساسی در این پیروزی خواهند داشت.‏

‏این در حالی است که از یک سو تعریف روشن و دقیقی از واژه ‏‎ ‎‏مردم ارائه نشده است و هر یک از مکاتب و اندیشمندان با توجه به ‏‎ ‎‏فرهنگ و سلایق و جامعه و برداشت و نگرش خویش و نیز گروه فعال ‏‎ ‎‏و مؤثر در تحولات سیاسی ـ اجتماعی برای خود تعریف و برداشت ‏‎ ‎‏خاصی از مردم دارند. از سوی دیگر مفهوم مردم بارها و بارها در طول ‏‎ ‎‏تاریخ ـ در قدیم و معاصر، در بسیاری از نظام‌های سیاسی اعم از ‏‎ ‎‏امپراتوری یا پادشاهی و یا دموکراتیک و اشرافی و الیگارشی و... دستاویز ‏‎ ‎‏بسیاری از مستبدان و ستمگران بوده است که با نام مردم به کام خویش ‏‎ ‎‏همت گماشته‌اند و ناروا نام مردم و خواست و اندیشه و رأی و نظر آنان ‏‎ ‎‏را یدک کشیده‌اند و می‌کشند در حالی که کاری نارواتر از این نیست که ‏‎ ‎

همایش بررسی اندیشه های ارتباطی حضرت امام خمینی (س)اندیشه های ارتباطی امام خمینی (س)صفحه 112
‏کسی بنام مردم نان خویش خورد و بار خویش برد و پایه‌های قدرت ‏‎ ‎‏خویش را محکم‌تر نماید. به عنوان مثال لوئی چهاردهم مردم را بندگان ‏‎ ‎‏خویش می‌خواند یا یکی از سناتوران مجلس سنای آمریکا می‌گوید:‏

‏همان‌طور که بازرگانان به تجارت کالا می‌پردازند، من هم به تجارت ‏‎ ‎‏آرا مشغولم.‏‎[4]‎

‏درحالی‌که باید دانست بالندگی و حیات هر عقیده و اندیشه‌ای، توجه ‏‎ ‎‏به حضور پویای مردم در عرصه‌های فرهنگ و افکار عمومی است.‏

‏یکی از ارکان اساسی انقلاب اسلامی و بلکه رکن اصلی تحقق بخش ‏‎ ‎‏آن بدون تردید مردم بودند. در اینجا نیز مردم بماهو مردم در تحقق ‏‎ ‎‏انقلاب و آفرینش آن نقش بازی کردند. بدین معنا که این انقلاب از ‏‎ ‎‏سوی گروهی خاص یا جناح و طبقه‌ای ویژه یا صنف و نحله‌ای ‏‎ ‎‏مشخص صورت نگرفت و بلکه اسناد انقلاب نشان می‌دهد که تمام ‏‎ ‎‏اقشار جامعه و به‌طورکلی به معنایی همگان در وقوع آن نقش داشتند. ‏‎ ‎‏این بود که امام خمینی به عنوان ایدئولوگ، رهبرانقلاب و بنیان‌گذار نظام ‏‎ ‎‏جایگاه مردم را شناخته و ارزش وافری برای آنان قائل گردید. در یک ‏‎ ‎‏عبارت انقلاب اسلامی ایران را خود «انقلاب مردمی»‏‎[5]‎‏ نامید و مردم را ‏‎ ‎‏«ولی نعمت ما».‏‎[6]‎‏ کم هستند رهبران سیاسی که حقیقتاً به مردم و ‏‎ ‎‏خواست‌های واقعی آنان توجه کرده‌اند و با مردم تعاملی انسانی داشته‌اند. ‏‎ ‎‏امام خمینی از همین رهبران اندک در جهان بشری است که مردم در ‏‎ ‎‏جان و ذهن و اندیشه او دارای جایگاهی ارزشمند و سرنوشت‌ساز ‏‎ ‎

همایش بررسی اندیشه های ارتباطی حضرت امام خمینی (س)اندیشه های ارتباطی امام خمینی (س)صفحه 113
‏هستند. از همین‌رو یکی از دستاوردهای بزرگ انقلاب اسلامی ایران که ‏‎ ‎‏در اصل پیروزی این نهضت را به دنبال داشت، توجه و بها دادن به مردم ‏‎ ‎‏و افکار عمومی آنان بود که با اعتقادی کامل و ایمانی خالص وارد ‏‎ ‎‏مبارزات انقلابی شدند و توانستند دست استعمار و دخالت‌های بیگانگان ‏‎ ‎‏در امور داخلی کشور را از بین ببرند.‏

‏بنابراین یکی از مسائل تاریخ بشر در عرصه سیاست و اندیشه‏‏ سیاسی ‏‎ ‎‏مسأله مردم است. آنچه مهم است این است که جامعه جز از مردم‏‏ تشکیل ‏‎ ‎‏نمی‌گردد و در اینجا مردم آیا حکومت در اختیار مردم است یا برعکس ‏‎ ‎‏مردم به عنوان ابزاری در خدمت حکومت‌کنندگان می‌باشد. اندیشمندان ‏‎ ‎‏بزرگ تاریخ بشر در غرب و شرق، در عهد باستان و جدید و در مکاتب ‏‎ ‎‏الهی و آسمانی و مکاتب بشری هر یک پاسخ‌هایی با توجه به نگاه خود ‏‎ ‎‏به مردم و جایگاه آنان به این پرسش داده‌اند. اما یک نکته مسلم است و ‏‎ ‎‏آن این که حکومت در نگاه غالب اندیشمندان بزرگ جهان به‌ویژه در ‏‎ ‎‏ایران و اسلام برای مردم یعنی انسان‌ها بوده است و به مثابه ‏‏نهادی ‏‎ ‎‏جمعی کار آن تدبیر زندگی مردم بوده است. اسلام به عنوان ‏‏مکتبی ‏‎ ‎‏آسمانی و الهی نیز از یک سو انسان‌ها را جانشین خدا در زمین می‌داند و ‏‎ ‎‏از سوی دیگر آنها را در این جانشینی و تحقق آن در زمین برابر. در قران ‏‎ ‎‏و اندیشه رسول‌الله(ص) مردم با هم برابر و برادرند. «‏الناس سواءکاسنان ‎ ‎المشط‏»‏‎[7]‎‏ و در اساس خلقت و در برابر قانون و حکومت و دین هیچ‌کس ‏‎ ‎

همایش بررسی اندیشه های ارتباطی حضرت امام خمینی (س)اندیشه های ارتباطی امام خمینی (س)صفحه 114
‏را بر دیگری برتری نیست. تنها معیار برتری ایمان و تقوا و معرفت و ‏‎ ‎‏دانش است که امتیازی معنوی و الهی و آن جهانی است و پاداش آن نه ‏‎ ‎‏در این جهان که در آخرت و نه بر دوش مردمان که برعهده خداست. اما ‏‎ ‎‏صاحبان علم و ایمان و تقوا و حکمت و معرفت و پاکی‌ها در خلقت یا ‏‎ ‎‏در برابر قانون یا در حکومت هیچ امتیازی ندارند. در هر جهت مردم ‏‎ ‎‏صرف‌نظر از تعینات خاص و بماهو مردم نقشی تعیین‌کننده و ‏‏سرنوشت‌ساز ‏‎ ‎‏را در اداره امور دارند چون بنوعی سرنوشت امور عمومی سرنوشت ‏‎ ‎‏خودشان است. حال باید دید نگاه امام خمینی به عنوان یک رهبر بزرگ ‏‎ ‎‏انقلاب اسلامی و بنیان‌گذار نظام جمهوری اسلامی که دیدگاه و اندیشه ‏‎ ‎‏او می‌تواند برای ما به مثابه شاخص و معیاری تعیین‌کننده باشد به مردم ‏‎ ‎‏چگونه بوده است؟ و خود چه پاسخی به این پرسش داده است و رابطه ‏‎ ‎‏حکومت با مردم و نقش و جایگاه مردم و افکار عمومی را در حکومت ‏‎ ‎‏چگونه ترسیم فرموده‌اند؟ باید در نظر داشت حکومتداری و شیوه‌هایی ‏‎ ‎‏که امام راحل برای ارج نهادن به حضور و نقش مردم اسلامی در ‏‎ ‎‏عرصه‌های سیاسی و اجتماعی بکار بردند دقیقاً در قالب مفاهیم و موازین ‏‎ ‎‏اسلامی قابل بحث و بررسی می‌باشد. اما در این نوشتار صرفاً با تکیه بر ‏‎ ‎‏آثار حضرت امام به این مسأله پرداخته می‌شود.‏

مفهوم مردم

‏با توجه به دریافتی که نویسنده از واژه مردم دارد، در این نوشتار نیز با ‏‎ ‎‏توجه به برخی از سخنان یا آثار امام خمینی این واژه را در مفهومی ‏‎ ‎‏مشخص بکار می‌بریم که البته امام خمینی و بسیاری از اندیشمندان دیگر ‏‎ ‎‏نیز آن را غالباً در همین معنا بکار برده‌اند. پس دقت شود که در این ‏‎ ‎‏نوشتار ما تفسیر خود را در باب واژه با توجه استنباط خویش از آثار امام ‏‎ ‎

همایش بررسی اندیشه های ارتباطی حضرت امام خمینی (س)اندیشه های ارتباطی امام خمینی (س)صفحه 115
‏مطرح کرده‌ایم. در نگاه ما واژه مردم بیانگر کلیت وجود جمعی و ‏‎ ‎‏اجتماعی افراد انسانی بدون تعیین خاص است. پس مردم در یک بیان ‏‎ ‎‏مختصر مجموعه آحاد ملت هستند بدون آنکه از تعیین یا ویژگی خاصی ‏‎ ‎‏برخوردار باشند. به بیان دیگر در اینجا مردم معنای خالص و مطلق دارند ‏‎ ‎‏و بماهو مردم هستند و تعینات را نپذیرفته‌اند. در اندیشه امام خمینی نیز ‏‎ ‎‏آنگاه که سخن از کرامت عمومی مردم یا نقش و جایگاه آنان در ‏‎ ‎‏حکومت و تدبیر امور عمومی است، مردم متعین نیستند. بلکه عمومیت و ‏‎ ‎‏اطلاق دارند. بنابراین مفهوم مردم در این نوشتار چند ویژگی گروه ‏‎ ‎‏انسانی مورد نظر را مشخص می‌سازد که عبارتند از:‏

‏1ـ عدم تعیین یا پذیرش صفت یا نقش یا کار ویژه خاص که بیانگر ‏‎ ‎‏اطلاق لفظ مردم است. این عدم تعیین تنها مادی و شکلی و ‏‎ ‎‏ظاهری نیست بلکه معنوی و ارزشی و محتوایی نیز هست لذا ‏‎ ‎‏نمی‌توان گفت منظور از مردم در اینجا مردم مؤمن یا روحانیون یا ‏‎ ‎‏عالمان دین یا بازرگانان یا نویسندگان و یا خودی‌ها و... است یا ‏‎ ‎‏هریکی از اینان نیست. مردم مردمند بدون تعین خاص. پس فقیر ‏‎ ‎‏و غنی، مؤمن و نامؤمن، مسلمان و غیرمسلمان، شهری و ‏‎ ‎‏روستایی، بالاشهری و پایین شهری، راستی و چپی و... همه و ‏‎ ‎‏همه مردمند.‏

‏2ـ عمومیت، مردم در این نگاه مفهومی کلی و عمومی است و لذا ‏‎ ‎‏تمام اقشار جامعه را بدون استثنا دربرمی‌گیرد و هیچ مرزبندی را ‏‎ ‎‏نمی‌پذیرد.‏‏ خودی و غیر نمی‌شناسد، باتقوا و بدون آن‏‏ نمی‌شناسد، ‏‎ ‎‏اینجاست که گاه امام برای تأکید واژه همه اقشار را نیز بکار ‏‎ ‎‏می‌برند.‏


همایش بررسی اندیشه های ارتباطی حضرت امام خمینی (س)اندیشه های ارتباطی امام خمینی (س)صفحه 116
‏3ـ فقدان امتیاز، مفهوم مردم در اینجا خالص است و هیچ امتیازی را ‏‎ ‎‏در نظر ندارد. همه مردمند و همه مردم ولاغیر. نه کسی مردم‌تر ‏‎ ‎‏است و نه نامردم‌تر. پس نمی‌توان مرزگذاری بین کاربرد مفهوم ‏‎ ‎‏مردم کرد. مگر اینکه با قرائنی دنبال اثبات چیز مشخصی باشیم. ‏‎ ‎‏دقت کنیم که در احقاق حقوق انسانی مؤمن، منافق و کافر هر سه ‏‎ ‎‏جزء مردمند و مرزگذاری میان این سه که در کتاب‌الله با تأکیدی ‏‎ ‎‏تام آمده است به معنای محروم ساختن آنها از حقوق انسانی ‏‎ ‎‏نیست. البته دقت شود این موضوع ربطی به خیانتکاری و ‏‎ ‎‏جاسوسی و بیگانه‌پرستی ندارد. بیگانه‌پرست نیز از مردم است به ‏‎ ‎‏معنای انسان و مردم در جهت برخورداری از حقوق و آزادی‌های ‏‎ ‎‏انسانی اما به عنوان بیگانه‌پرست رفتار خاص را از ناحیه مردم که ‏‎ ‎‏آنها را به بیگانه می‌فروشد دارد.‏

‏4ـ برابری، واژه مردم برای همه اقشار جامعه یکسان مطرح می‌شود. ‏‎ ‎‏یعنی همه اقشار و افراد در مردم بودن برابر خواهند بود... .‏

‏5ـ وجود جمعی افراد، تنها معیار تعیین‌بخش جمع و جماعت بودن ‏‎ ‎‏یا به بیان دیگر فرد نبودن است. مردم یعنی وجود جمعی افراد نه ‏‎ ‎‏وجود تک تک آنها بدون ارتباط و برخورداری از سرنوشتی ‏‎ ‎‏مشترک.‏

‏6ـ امروزه ملت نیز همان مردم است که تنها یک تعین را می‌پذیرد و ‏‎ ‎‏آن تعین جغرافیایی و کشور، ملتی است. پس ملت یعنی ‏‏مجموعه ‏‎ ‎‏افراد هم‌زیست در یک کشور که دارای اشتراکاتی هستند و این ‏‎ ‎‏اشتراکات تعلق آنها را به یکدیگر بیشتر می‌سازد و وجود جمعی ‏‎ ‎‏پیوسته و محکم‌تری را بوجود می‌آورد. لذا چون این تعین خاص ‏‎ ‎

همایش بررسی اندیشه های ارتباطی حضرت امام خمینی (س)اندیشه های ارتباطی امام خمینی (س)صفحه 117
‏اگر به مردم اضافه شود مفهوم ملت روشنتر می‌گردد. مانند مردم ‏‎ ‎‏ایران یعنی مردمی که در این سرزمین زندگی می‌کنند و اشتراکاتی ‏‎ ‎‏و تعلقاتی و لذا سرنوشت مشترکی دارند.‏

‏از برخی بیانات امام خمینی می‌توان به چنین برداشتی از مفهوم مردم ‏‎ ‎‏پی برد. برای نمونه در جایی اظهار می‌دارد:‏

‏«عموم ملت از همه طبقات»‏‎[8]‎‏ و یا: «این ملت است...»‏‎[9]‎‏ و یا:‏

‏«جمیع اقشار ملت».‏‎[10]‎

‏و یا در جایی دیگر:‏

‏«اکثریت قاطع قریب به اتفاق ملت ایران»‏‎[11]‎‏ بر همین مبنا افکار عمومی ‏‎ ‎‏نیز همان: «حکم ملت»‏‎[12]‎‏ است. و از خطا نیز مصون می‌باشد: «... آرای ‏‎ ‎‏عمومی نمی‌شود خطا بکند»‏‎[13]‎

‏در حکم امام برای تشکیل دولت موقت نیز می‌خوانیم:‏

‏بر حسب حق شرعی و حق قانونی ناشی از آرای اکثریت قاطع ‏‎ ‎‏قریب به اتفاق ملت ایران که طی اجتماعات عظیم و تظاهرات ‏‎ ‎‏وسیع و متعدد در سراسر ایران نسبت به رهبری جنبش ابراز شده... ‏‎ ‎‏جنابعالی را... مأمور تشکیل دولت موقت می‌نمایم.‏ ‎[14]‎

‏باید توجه داشت که در این نوشتار ملت و مردم گاه با تعین ایران ‏‎ ‎

همایش بررسی اندیشه های ارتباطی حضرت امام خمینی (س)اندیشه های ارتباطی امام خمینی (س)صفحه 118
‏بیان می‌شوند. در ادامه بحث به اختصار به بررسی دیدگاه‌هایی از امام ‏‎ ‎‏خمینی می‌پردازیم که بیانگر جایگاه و نقش تعیین‌کننده مردم هستند. ما ‏‎ ‎‏اینها را در سه بعد کلی مبانی، دیدگاه‌ها و سیره حضرت امام مطرح ‏‎ ‎‏می‌سازیم. که عبارتند از:‏

1ـ مبانی نظری و اعتقادی امام و مردم

‏در اندیشه امام خمینی بنیان اولیه را توحید و شناخت و عبودیت خدای ‏‎ ‎‏واحد تشکیل می‌دهد که هم خدای همگان است و انحصار به گروه ‏‎ ‎‏خاصی ندارد و همگان می‌توانند در دایره کمال نقش جانشینی و ‏‎ ‎‏خلیفة‌اللهی او را تحقق بخشند. همه بنده و جانشین او و در این اصل ‏‎ ‎‏جانشینی، برابرند:‏

‏ریشه و اصل همه آن عقاید ـ که مهم‌ترین و با ارزشترین ‏‎ ‎‏اعتقادات ماست ـ اصل توحید است. ‏ ‎[15]‎

‏همچنین در نظر امام خمینی اصطلاح فلسفی ربط حادث به قدیم، ‏‎ ‎‏همان رابطۀ آفریننده و مخلوق است و این مسأله در قرآن، در قالب ‏‎ ‎‏معیت حق با خلق آمده است. در نگاه او، این رابطه به این صورت بیان ‏‎ ‎‏می‌شود:‏

‏همۀ عالم اسم ‌الله‌اند، تمام عالم. چون اسم، نشانه است؛ همۀ ‏‎ ‎‏موجوداتی که در عالم هستند نشانۀ ذات مقدس حق‌تعالی هستند.‏‎[16]‎

‏و جهان هستی محضر اوست و او در همه حال و در همه جا حاضر ‏‎ ‎‏است. پس دوری و فاصله از او معنا ندارد؛ زیرا تمام هستی مظهر، ‏‎ ‎

همایش بررسی اندیشه های ارتباطی حضرت امام خمینی (س)اندیشه های ارتباطی امام خمینی (س)صفحه 119
‏محضر و جلوۀ حق تعالی است:‏

‏ تمام چیزهایی که در عالم واقع می‌شود از همان جلوه هست. و ‏‎ ‎‏چون همۀ امور، همۀ چیزها از اوست و به او برمی‌گردد و هیچ ‏‎ ‎‏موجودی از خودش چیزی ندارد، خودی درکار نیست که کسی ‏‎ ‎‏بایستد ‏‎]‎‏و‏‎[‎‏ بگوید من خودم هم یک چیزی دارم.‏‎[17]‎

‏ بر مبنای نگرش امام خمینی از اصل توحید برابری آدمیان، آزادی آنها ‏‎ ‎‏و حکومت الهی نشأت می‌گیرد. برهمین مبنا حکومت نیز حکومت خدا ‏‎ ‎‏و حکومت قانون خداست و پیروی و اطاعت تنها در سایه توحید باوری ‏‎ ‎‏و خداگرایی معنا دارد. امام خمینی در کشف اسرار می‌نویسد:‏

‏کسی جز خدا حق حکومت بر کسی ندارد و حق قانون‌گذاری ‏‎ ‎‏نیز ندارد. و خدا به حکم عقل، باید خود برای مردم حکومت ‏‎ ‎‏تشکیل دهد و قانون وضع کند. اما قانون همان قوانین اسلام است ‏‎ ‎‏که وضع کرده...‏‎[18]‎

‏در نتیجه انسان‌ها در حکومت مردم‌سالار دینی به واسطه زر و زور یا ‏‎ ‎‏از روی ترس و طمع از حکومت تبعیت نمی‌کنند بلکه بر مبنای برابری ‏‎ ‎‏در پیشگاه خدا و اینکه حکومت الهی و قانون او تضمین‌کننده حقوق و ‏‎ ‎‏مصالح همگان است از آن پیروی می‌کنند. امام خمینی با وضوح در این ‏‎ ‎‏مورد می‌گوید:‏

‏اگر آن طوری که اسلام طرح دارد راجع به حکومت و راجع به ‏‎ ‎‏ملت، حقوق ملت بر حکومت... اگر آن ملاحظه بشود و مردم به ‏‎ ‎‏آن عمل بکنند همه در رفاه هستند. نه مردم از حکومت می‌ترسند، ‏‎ ‎

همایش بررسی اندیشه های ارتباطی حضرت امام خمینی (س)اندیشه های ارتباطی امام خمینی (س)صفحه 120
‏برای اینکه حکومت ظالم نیست که از آن بترسند، همه پشتیبانش ‏‎ ‎‏هستند و نه حکومت فرمانفرمایی می‌خواهد بکند، حکومت هم ‏‎ ‎‏خدمت می‌خواهد بکند.‏‎[19]‎

‏بر این مبنا و با نگاهی که امام خمینی به دین اسلام به عنوان دین ‏‎ ‎‏فطرت و دین انسان دارد حکومت را وابسته به مردم و آرای آنان می‌داند. ‏‎ ‎‏بدین‌معنا که در نگاه او ـ حتی به لحاظ فقهی ـ ولایت صور گوناگونی ‏‎ ‎‏دارد که یکی از صور آن حکومت یا ولایت سیاسی است که مبتنی بر ‏‎ ‎‏خواست و رأی مردم است. به مورد زیر دقت شود که او در جواب ‏‎ ‎‏پرسش نمایندگانش در دبیرخانه ائمه جمعه سراسر کشور می‌فرماید:‏

‏سؤال: ‏‎]‎‏... در چه صورت فقیه جامع‌الشرایط بر جامعه اسلامی ‏‎ ‎‏ولایت دارد؟...‏‎[‎

‏جواب: ولایت در جمیع صوردارد. لکن تولی امور مسلمین و ‏‎ ‎‏تشکیل حکومت بستگی دارد به آرای اکثریت مسلمین، که در ‏‎ ‎‏قانون اساسی هم از آن یاد شده است، و در صدر اسلام تعبیر ‏‎ ‎‏می‌شده به بیعت با ولی مسلمین.‏‎[20]‎

‏و در بیانی دیگر چنین نظامی را نظام محبت و برادری می‌داند:‏

‏در دولت‌های اسلامی، محیط، محیط محبت است، محیط برادری ‏‎ ‎‏است...‏‎[21]‎

‏پس در نگاه امام خمینی دین اسلام دین انسان وحق و فطرت اوست ‏‎ ‎‏و در نتیجه دین مردم و مدافع حقوق و مصالح آنان است و برهمین ‏‎ ‎‏اساس خدا آنها را بر سرنوشت خود حاکم کرده است. از همین‌رو ‏‎ ‎

همایش بررسی اندیشه های ارتباطی حضرت امام خمینی (س)اندیشه های ارتباطی امام خمینی (س)صفحه 121
‏بنیانگذار جمهوری اسلامی، رابطه حاکمیت و مردم را به‌طورکلی فراتر از ‏‎ ‎‏حد قالب‌ها و چارچوب‌های خشک قانونی و دموکراسی غربی ‏‏می‌دانست ‏‎ ‎‏و آن را برگرفته از فطرت، ایمان و پیوند دینی و عاطفی مردم و حق ‏‎ ‎‏تکوینی آنها قلمداد می‌کرد. در حقیقت با توجه به اینکه کشور یا ‏‎ ‎‏سرزمین مال مردم است و آنها دارای حق تحقق حاکمیت سیاسی برآن ‏‎ ‎‏هستند، نظام سیاسی حاکم بر آن نیز از آن مردم است و توسط مردم و با ‏‎ ‎‏خواست و اراده آنان به وجود می‌آید و اداره می‌شود.‏

‏ امام از این امر به عنوان حق بشری، حق شرعی و حق قانونی یاد ‏‎ ‎‏می‌ کند: ‏

‏ و حق شرعی و حق قانونی و حق بشری ما این است که ‏‎ ‎‏ سرنوشتمان دست خودمان باشد.‏‎[22]‎

‏پس بر مبنای سه‌گونه حق یا حقوق سرنوشت ما تنها و تنها باید در ‏‎ ‎‏دست خودمان باشد:‏

‏1ـ حق شرعی (تشریعی)‏

‏2ـ حق قانونی (موضوعی)‏

‏3ـ حق انسانی (فطری)‏

2ـ جمهوریت و مردم

‏امام خمینی حکومت مورد نظر خویش را در این دوران با نام «جمهوری ‏‎ ‎‏اسلامی» تبیین کرده است. در بیانی با صراحتی آشکار می‌فرماید: «شکل ‏‎ ‎‏حکومت ما جمهوری اسلامی است.»‏‎[23]‎


همایش بررسی اندیشه های ارتباطی حضرت امام خمینی (س)اندیشه های ارتباطی امام خمینی (س)صفحه 122
‏همان‌طور که از گزاره امام استنباط می‌شود، حکومت مورد قبول او ‏‎ ‎‏در عصر غیبت (در این مورد به واژه ما توجه شود.) با دو ویژگی اساسی ‏‎ ‎‏مشخص می‌گردد که عبارتند از:‏

‏1ـ جمهوری بودن یا جمهوریت،‏

‏2ـ اسلامی بودن یا اسلامیت،‏

‏عبارت عطفی جمهوری اسلامی برای نخستین بار در ۲۲ مهرماه ‏‎ ‎‏۱۳۵۷ در مصاحبه امام(س) با خبرنگار روزنامه فرانسوی فیگارو مطرح ‏‎ ‎‏شد و تا آن زمان در سخنان و نوشته‌های ایشان چنین عبارتی مطرح ‏‎ ‎‏نشده بود. امام خمینی(س) در بدو ورود به فرانسه، در پاسخ به این ‏‎ ‎‏پرسش که «عمل شما دارای چه جهتی است و چه رژیمی را می‌خواهید ‏‎ ‎‏جانشین رژیم شاه کنید؟» برای نخستین بار نوع حکومت مورد نظر ‏‎ ‎‏خویش را جمهوری اسلامی معرفی کردند.‏‎[24]‎

‏این موضوع منشأ سؤالات متعددی درباره معنای جمهوری اسلامی، ‏‎ ‎‏نقش مردم در آن، مقایسه آن با حکومت‌های اسلامی از قبیل عربستان و ‏‎ ‎‏لیبی، مقایسه آن با دیگر جمهوری‌های دنیا از قبیل جمهوری‌های ‏‎ ‎‏سوسیالیستی و جمهوری دموکراتیک، نحوه فعالیت احزاب سیاسی چپ، ‏‎ ‎‏نقش روحانیون و علمای مذهبی در جمهوری اسلامی، نقش امام ‏‎ ‎‏خمینی(س) و جایگاه ایشان در کادر رهبری، مقایسه قانون اساسی آن با ‏‎ ‎‏قانون اساسی مشروطه، میزان آزادی‌های مردم و رابطه آن با دیگر ‏‎ ‎‏کشورهای جهان شد.‏

‏ایشان در پاسخ به خبرنگار فاینشنال تایمز انگلیس که پرسید، «دنیای ‏‎ ‎

همایش بررسی اندیشه های ارتباطی حضرت امام خمینی (س)اندیشه های ارتباطی امام خمینی (س)صفحه 123
‏غرب شناخت صحیحی از حکومت اسلامی شما ندارد»، می‌فرماید:‏

‏ما خواستار جمهوری اسلامی هستیم. جمهوری، فرم و شکل ‏‎ ‎‏حکومت را تشکیل می‌دهد و اسلامی، یعنی محتوای آن فرم، ‏‎ ‎‏قوانین الهی است.‏‎[25]‎

‏در اینجا ابتدا به جمهوریت و سپس به اسلامیت می‌پردازیم. در ‏‎ ‎‏صحیفه امام حدود ۳۰۰ بار عنوان جمهوری آمده است. واژه جمهوری ‏‎ ‎‏صفت است و منتسب است به جمهور و جمهور جز بر جمع مردم یک ‏‎ ‎‏جامعه دلالت ندارد. لذا جمهوری در اصل هیچ معنایی جز مردمی یا ‏‎ ‎‏عمومیت مردم ندارد و این موضوع نه تنها امری عرفی و مورد قبول تمام ‏‎ ‎‏عقلای عالم است. بلکه به لحاظ عقلی و برهانی نیز جمهوریت افاده‌ای ‏‎ ‎‏جز عمومیت ندارد. حال می‌خواهیم ببینیم آیا در دیدگاه امام(س) مردم، ‏‎ ‎‏مبنا و منشأ حکومت هستند یا خیر؟ پاسخ این پرسش را باید از سخنان ‏‎ ‎‏امام خمینی(س) دریافت. ایشان می‌فرمایند:‏

‏این جا ملت است که حکومت را در دست دارد... و تخلف از ‏‎ ‎‏حکم ملت برای هیچ یک از ما جایز نیست و امکان ندارد‏‎.‎‎[26]‎

‏همچنین در بیانی دیگر می‌افزایند:‏

‏مردم یکی را تعیین ‌کنند برای این که رئیس جمهور باشد، ما هم ‏‎ ‎‏رأیمان را علناً به مردم اظهار می‌کنیم که آقا، آن که من ‏‎ ‎‏می‌خواهم این است. شما میل دارید به این رأی بدهید، میل دارید ‏‎ ‎‏هم، خودتان آزادید... آرای عمومی نمی‌شود خطا بکند.‏‎[27]‎


همایش بررسی اندیشه های ارتباطی حضرت امام خمینی (س)اندیشه های ارتباطی امام خمینی (س)صفحه 124
‏در حکم امام برای تشکیل دولت موقت نیز می‌خوانیم:‏

‏برحسب حق شرعی و حق قانونی ناشی از آرای اکثریت قاطع ‏‎ ‎‏قریب به اتفاق ملت ایران که طی اجتماعات عظیم و تظاهرات ‏‎ ‎‏وسیع و متعدد در سراسر ایران نسبت به رهبری جنبش ابراز شده... ‏‎ ‎‏جنابعالی را... مأمور تشکیل دولت موقت می‌نمایم.‏‎[28]‎

‏علاوه بر همه اینها، عبارت مشهور امام که «میزان رأی ملت است»‏‎[29]‎‏ ‏‎ ‎‏نشان می‌دهد که پاسخ امام به این که آیا مردم در شکل‌گیری و مبنای ‏‎ ‎‏حکومت نقش دارند مثبت است. پس با توجه به مباحث و نکات یاد ‏‎ ‎‏شده دیدگاه امام با مبنای جمهوریت هیچ تعارضی ندارد بلکه آشکارا ‏‎ ‎‏مؤید آن است. این است که امام خمینی در تبیین جمهوری می‌فرمایند:‏

‏با آرای ملت می‌آید و ملت او را حفظ می‌کند و هر روزی هم ‏‎ ‎‏که برخلاف آرای ملت عمل بکند... قهراً ساقط است...‏‎[30]‎

‏پس در این بیان جمهوری بودن سه خصلت تام و تمام دارد که ‏‎ ‎‏عبارتند از:‏

‏1ـ با آرای مردم بر سر کار می‌آید.‏

‏2ـ برخلاف آرای مردم عمل نمی‌کند.‏

‏3ـ مردم آن را حفظ می‌کنند.‏

‏در واقع خصلت سوم نتیجه قهری دو ویژگی دیگر است. به بیانی ‏‎ ‎‏می‌توان سخن امام را این گونه تفسیر کرد که: اگر نظامی با آرای مردم ‏‎ ‎‏بر سر کار آمد و برخلاف آرای مردم عمل نکرد آنگاه مردم آن را حفظ ‏‎ ‎

همایش بررسی اندیشه های ارتباطی حضرت امام خمینی (س)اندیشه های ارتباطی امام خمینی (س)صفحه 125
‏می‌کنند و در غیر این صورت سقوط خواهد کرد.‏

‏امام خمینی(س) در پاسخ این پرسش که: هدف شما فقط سرنگونی ‏‎ ‎‏شاه نیست، بلکه از بین بردن رژیم شاهنشاهی است. اما به عقیده شما ‏‎ ‎‏چه چیزی به جای آن بنشیند؟ یک دموکراسی پارلمانی؟ یک دموکراسی ‏‎ ‎‏خلقی از نوع مارکسیستی آن؟ یا یک حکومت خدایی آن طور که ‏‎ ‎‏حضرت محمد(ص) فرموده است؟ می‌فرماید: «تعیین نظامی سیاسی با ‏‎ ‎‏آرای خود مردم خواهد بود.»‏‎[31]‎

‏در جایی دیگر به گونه‌ای بر مردم و افکار عمومی و خواست آنان ‏‎ ‎‏تأکید دارد که قائل است: «ما نظام جمهوری را به آرای عمومی ‏‎ ‎‏می‌گذاریم.»‏‎[32]‎

‏علاوه ‌براین که تعیین نوع حکومت جزء حقوق ملت است، ‏‎ ‎‏جمهوری اسلامی نیز که با آرای عمومی آنان ایجاد شده است، باید در ‏‎ ‎‏کلیه اموراتش متکی بر مردم و آرای آنان باشد. از این رو، مراد از ‏‎ ‎‏جمهوریت در اندیشه امام خمینی(س)، تکیه بر خواست و آرای عمومی ‏‎ ‎‏مردم است:‏

‏در این جمهوری یک مجلس ملی، مرکب از منتخبین واقعی ‏‎ ‎‏مردم، امور مملکت را اداره خواهند کرد.‏‎[33]‎

‏مهم‌تر این که در اندیشه امام خمینی مداخله مردم در سرنوشت ‏‎ ‎‏خویش، در نظام جمهوری، با انتخاب رئیس جمهور و نمایندگان مجلس ‏‎ ‎‏پایان نمی‌یابد و نظارت بر عملکرد آنان، و در شرایطی عزل آنها ادامه ‏‎ ‎

همایش بررسی اندیشه های ارتباطی حضرت امام خمینی (س)اندیشه های ارتباطی امام خمینی (س)صفحه 126
‏می‌یابد: در جمهوری، حق است و مردم می‌توانند بگویند نه، تو غلط ‏‎ ‎‏کردی برو دنبال کارت.‏‎[34]‎

‏در بیانی دیگر به صراحت به عموم مردم از همه طبقات اشاره دارند:‏

‏... تلاش می‌کنیم که عموم ملت از همه طبقات، آگاهانه و آزادانه ‏‎ ‎‏نمایندگان خود را انتخاب کنند...‏‎[35]‎

‏و در برخی موارد اکثریت مردم را معیار تحقق آن دانسته‌اند. به عنوان ‏‎ ‎‏مثال اعلام کرده‌اند‌:‏

‏جمهوری به معنای این که متکی بر آرای اکثریت است و اسلامی ‏‎ ‎‏برای اینکه متکی به قانون اسلام است.‏‎[36]‎

‏نهایت این که امام خمینی در تعبیری با ارجاع به حقیقت موجود در ‏‎ ‎‏جهان معاصر یعنی وجود جمهوری به معنای عمومی و مردمی، حقیقت ‏‎ ‎‏حکومت مورد نظر خود را بیان کرده‌اند. پس جمهوری در اندیشه امام ‏‎ ‎‏خمینی(س) به همان معنایی است که در همه جا وجود دارد. ایشان در ‏‎ ‎‏پاسخ به سؤال خبرنگار لوموند که پرسیده بود: «حضرتعالی می‌فرمایید که ‏‎ ‎‏بایستی در ایران جمهوری اسلامی استقرار پیدا کند و این برای ما ‏‎ ‎‏فرانسوی‌ها چندان مهم نیست، زیرا که جمهوری می‌تواند بدون پایه ‏‎ ‎‏مذهبی باشد، نظر شما بر پایه سوسیالیسم است؟ مشروطیت است؟ بر ‏‎ ‎‏انتخاباتی استوار است؟ دموکراتیک است؟ چگونه است؟»‏

‏فرموده بودند:‏

‏اما جمهوری، به همان معنایی است که همه جا جمهوری است... ‏‎ ‎

همایش بررسی اندیشه های ارتباطی حضرت امام خمینی (س)اندیشه های ارتباطی امام خمینی (س)صفحه 127
‏این که ما جمهوری اسلامی می‌گوییم، برای این است که هم ‏‎ ‎‏شرایط منتخب و هم احکامی که در ایران جاری می‌شود، اینها بر ‏‎ ‎‏اسلام متکی است، لکن انتخاب با ملت است و طرز جمهوری هم ‏‎ ‎‏همان جمهوری است که همه جا هست.‏‎[37]‎

3ـ اسلامیت و مردم

‏یکی از ویژگی‌های مهم حکومت دینی در نگاه امام خمینی توجه ‏‎ ‎‏همه‌جانبه به همه مردم است. در نتیجه فرمانروایان به مردم یا نگاه ‏‎ ‎‏برادرانه ایمانی دارند و یا نگاه برابرگرایانه انسانی. امیرمؤمنان در منشور ‏‎ ‎‏حکومتی‌اش خطاب به مالک‌اشتر می‌فرماید:‏

«الناس صنفان، امّا اخٌ لک فی‌الدین او نظیرٌ لک فی الخلق.»[38]

‏«مردم دو دسته‌اند. یا برادر دینی تو هستند، یا اینکه مثل تو انسان‌اند»‏

‏بدین‌معنا که منظور آن حضرت این است که حاکم به عنوان ‏‏فرمانروای ‏‎ ‎‏جامعه در برابر همه مردم مسئول هست و همه مردم در نزد او محترم و ‏‎ ‎‏صاحب حقند.‏

‏در نگاه امام خمینی نیز مردم جایگاهی والا و انسانی دارند. جایگاه ‏‎ ‎‏خلافةاللهی. بنابراین بنوعی اسلامی بودن با مردمی بودن در عرصه ‏‎ ‎‏حکومت در جامعه اسلامی یکسان و هم‌تراز می‌شود. پس باید توجه ‏‎ ‎‏داشت که در این موارد مردم مسلمان و مؤمن و پیروان حقیقی اسلام ‏‎ ‎‏مورد نظر است. زیرا بحث اسلامی بودن از تبعات و لوازم جامعه اسلامی ‏‎ ‎‏است. بنابراین در چنین جامعه‌ای مردم جز دین اسلام را نمی‌خواهند ‏‎ ‎

همایش بررسی اندیشه های ارتباطی حضرت امام خمینی (س)اندیشه های ارتباطی امام خمینی (س)صفحه 128
‏زیرا مسلمانند. اما این قضیه یک قضیه معکوس هم دارد و آن اینکه‏‏ اسلام ‏‎ ‎‏هم جز منافع عموم مردم و خیر و صلاح آنها را نمی‌خواهد و نخواسته ‏‎ ‎‏است. لذا از این منظر و از این نگاه اسلامی، مردمی است و مردمی از ‏‎ ‎‏این منظر که پیرو اسلامند، اسلامی است. متأسفانه این موضوع کمتر ‏‎ ‎‏مورد توجه محققان قرار گرفته است. به گونه‌ای که معمولاً در بحث ‏‎ ‎‏جمهوری اسلامی از دو وجود متغایر یا حکومتی ترکیبی بحث می‌شود ‏‎ ‎‏بنام مردم و دین یا جمهوریت و اسلامیت. حال آنکه دین در فطرت ‏‎ ‎‏مردم نهاده شده و امری تحمیلی و بیرون از وجود آدمی نیست و فطرت ‏‎ ‎‏مردم منطبق با دین حقیقی سرشته شده است. پس در واقع امر می‌توانیم ‏‎ ‎‏بگوییم یک وجود داریم با دو چهره نه دو وجود متغایر. اینجاست که ‏‎ ‎‏اسلامی بودن در عمل با مردمی بودن در جامعه اسلامی و مؤمن یکی ‏‎ ‎‏می‌شود و منافع و مصالح عموم همان مصالح دین خدا خواهد بود و ‏‎ ‎‏تعارضی بین مردم و خدا یا مردم و دین و در نتیجه مردم و اسلام ‏‎ ‎‏نخواهد بود.‏

‏با چنین تعبیری است که امام خمینی در تبیین حکومت اسلامی با ‏‎ ‎‏اشاره‌های وصفی و توضیحی با مردم بودن و مردمی بودن حکمرانان را ‏‎ ‎‏مطرح می‌سازد:‏

‏حکومت اسلامی... آن کسی که در رأس است، آن هم با مردم ‏‎ ‎‏رفیق باشد ‏‎]‎‏به بار عاطفی واژه رفیق توجه شود‏‎[‎‏. و بنشیند، و ‏‎ ‎‏خودش را نگیرد؛ در بین مردم بنشیند با آنها صحبت بکند؛ هر ‏‎ ‎‏کس حاجتی دارد به او بگوید... نه او از مردم وحشت کند، نه ‏‎ ‎

همایش بررسی اندیشه های ارتباطی حضرت امام خمینی (س)اندیشه های ارتباطی امام خمینی (س)صفحه 129
‏مردم از او وحشت بکنند...‏‎[39]‎

‏در بیانی دیگر از وظایف حکومت اسلامی را حفظ اسلام می‌داند اما ‏‎ ‎‏دقت شود که حفظ اسلام را به چه جهت و از چه طریق بیان می‌کند:‏

‏امروز روزی است که باید حفظ کنید شما اسلام را... حفظ اسلام ‏‎ ‎‏به این است که اعمالتان را تعدیل کنید، با مردم رفتار خوب ‏‎ ‎‏بکنید، برادر باشید با مردم... حکومت اسلام که از مردم جدا ‏‎ ‎‏نیست، تو مردم است ‏‎]‎‏به بار عاطفی و دقیق واژه‌ها توجه شود‏‎[‎‏، از ‏‎ ‎‏همین مردم و از همین جمعیت است... اگر مردم پشتیبان یک ‏‎ ‎‏حکومتی باشند، این حکومت سقوط ندارد...»‏‎[40]‎

‏در پایان امام یکباره از بحث حکومت اسلامی خارج شده و یک ‏‎ ‎‏قاعده عام عقلی و عقلایی را مطرح می‌کند که مورد تأیید شرع نیز هست ‏‎ ‎‏و آن این که:‏

‏اگر مردم پشتیبان یک حکومتی باشند، این حکومت سقوط ‏‎ ‎‏ندارد.‏‎[41]‎

‏او همچنین درباره حکومت اسلامی می‌گوید:‏

‏حکومت اسلامی... حکومت ملی است حکومت مستند به ‏‎ ‎‏قانون الهی و به آرای ملت هست اینطور نیست که با قلدری ‏‎ ‎‏آمده باشد که بخواهد حفظ کند خودش را، با آرای ملت ‏‎ ‎‏می‌آید و ملت او را ‏‏حفظ می‌کند و هر روزی هم که برخلاف ‏‎ ‎‏آرای ملت عمل‏‏ بکند... قهراً ساقط است و... ملت ایران هم او ‏‎ ‎

همایش بررسی اندیشه های ارتباطی حضرت امام خمینی (س)اندیشه های ارتباطی امام خمینی (س)صفحه 130
‏را کنارش‏‏ می‌گذارند.‏‎[42]‎

‏بنابراین در اندیشه سیاسی امام خمینی تعارض و دوگانگی یا تغایر و ‏‎ ‎‏غیریت بین جمهوریت و اسلامیت و بین مردم و اسلام نیست. بلکه این ‏‎ ‎‏دو دو چهره یک وجودند و نه دو وجود متمایز.‏

4ـ ویژگی‌های نظام جمهوری اسلامی

‏با توجه به تقابل نظام مطلوب مورد نظر امام خمینی با نظام موجود یعنی ‏‎ ‎‏سلطنتی، به نظر می‌رسد منظور امام(س) از حکومت «جمهوری اسلامی» ‏‎ ‎‏رژیمی است که از تمام صفات سلطنتی به دور باشد. در واقع، اگر عیوب ‏‎ ‎‏ذاتی و عرضی سلطنت (پهلوی) را در دو امر خلاصه کنیم که عبارت بود ‏‎ ‎‏از:‏

‏1ـ بی‌اعتنایی به حقوق مردم.‏

‏2ـ بی‌تعهدی‌اش به شریعت اسلامی، نفی نظام موجود و تأسیس ‏‎ ‎‏دولتی که به‌طور ایجابی واجد آن صفات باشد ترجمان نظامی ‏‎ ‎‏تحت نام جمهوری اسلامی است.‏‎[43]‎

‏هرچند بنا به گفته امام(س)، جمهوری اسلامی نظیری در جهان ‏‎ ‎‏سیاست امروز ندارد.‏‎[44]‎‏ اما در واقع ترکیبی است که به شکل (جمهوریت) ‏‎ ‎‏و محتوا (اسلامیت) اشاره دارد. البته اگر جمهوریت را به معنای مردمی ‏‎ ‎‏بودن در نظر بگیریم هیچ دوگانگی بین اسلامیت و جمهوریت یعنی بین ‏‎ ‎‏مصالح دین و مردم احساس نخواهیم کرد. حال باید دید اساس، ساختار ‏‎ ‎

همایش بررسی اندیشه های ارتباطی حضرت امام خمینی (س)اندیشه های ارتباطی امام خمینی (س)صفحه 131
‏و کارکرد جمهوری اسلامی ایران در ارتباط با اسلام و مردم چیست؟ آیا ‏‎ ‎‏جز این است که تمام ویژگی‌های اسلامی بودن و مردمی بودن را در ‏‎ ‎‏خود دارد. این است که امام خمینی بر این باور بود:‏

‏اساس کار یک جمهوری اسلامی، تأمین استقلال مملکت و ‏‎ ‎‏آزادی ملت ما و... این اصلاحات با مشارکت کامل همه مردم ‏‎ ‎‏خواهد بود.‏‎[45]‎

‏در اینجا امام خمینی از یک سو بر دو وظیفه اساسی نظام جمهوری ‏‎ ‎‏اسلامی تأکید دارد که عبارتند از 1ـ آزادی مردم 2ـ استقلال مملکت و از ‏‎ ‎‏سوی دیگر اصلاح در جامعه را جز با مشارکت عمومی نمی‌داند. باید ‏‎ ‎‏توجه داشت که امام به‌ویژه بر محورهای آزادی‌ها و حقوق مردم، عدالت ‏‎ ‎‏و نبودن استبداد و دیکتاتوری به عنوان خصایل بنیانی که در حکومت ‏‎ ‎‏جمهوری باید وجود داشته باشد، تأکید دارد: آزادی از حقوق مردم است ‏‎ ‎‏و نظام جمهوری باید مبتنی بر آن باشد. از این رو اظهار عقیده آزاد ‏‎ ‎‏است.‏‎[46]‎‏ و یا: در جمهوری اسلامی، استبداد و دیکتاتوری وجود ندارد.‏‎[47]‎

‏در بیانی دیگر نیز امام خمینی دو کارکرد اساسی جمهوریت و ‏‎ ‎‏اسلامیت را به این صورت بیان کرده است:‏

‏همه ملت از دولتند و دولت هم از ملت است. دولت و هر چه ‏‎ ‎‏متعلق به دولت است خدمتگزار ملت است و ملت هم پشتیبان ‏‎ ‎‏دولت، و تا این هماهنگی میان همه قشرها هست، آسیب نخواهد ‏‎ ‎

همایش بررسی اندیشه های ارتباطی حضرت امام خمینی (س)اندیشه های ارتباطی امام خمینی (س)صفحه 132
‏دید این جمهوری اسلامی‏‎[48]‎

‏این دو کارکرد عبارتند از:‏

‏1ـ خدمتگزاری ملت، این کارکرد تعلق به دولت و نظام سیاسی دارد ‏‎ ‎‏نه به مردم یعنی دولت دربرابر مردم نقش و کارکرد خدمتی دارد ‏‎ ‎‏و لاغیر که بیا ن ساده امام «دولت و هر چه متعلق به دولت است، ‏‎ ‎‏خدمتگزار ملت است.» بعلا وه این بیان علاوه بر جنبه معرفتی ‏‎ ‎‏یک بعد عاطفی هم دارد و آن این که تعلق در اینجا برای خدمت ‏‎ ‎‏است و علاقه که اساس و محور شکل‌گیری دولت در درون ‏‎ ‎‏مجموعه‌ای بنام ملت است به لحاظ عاطفی در جهت ‏‏خدمت‌گزاری ‏‎ ‎‏است. یعنی اگر ملتی دولت را می‌سازد برای خدمت به خودش و ‏‎ ‎‏لذا به عنوان ‏‏ابزاری در اختیار خودش است. در غیر این صورت ‏‎ ‎‏تعلق و علاقه‌ای در کار نخواهد بود.‏

‏2ـ‏‏ پشتیبانی دولت، کارکرد ملت در برابر دولت است و این کارکردی ‏‎ ‎‏طبیعی است. زیرا حمایت از ابزار و پشتیبانی برای استفاده از آن ‏‎ ‎‏طبیعی است. ورنه بتدریج کارآیی خود را از دست خواهد داد.‏

‏از این بیان می‌توان این نگرش آلی و ابزاری دولت و حکومت در ‏‎ ‎‏اندیشه امام رسید که آن را ابزاری برای تحقق عدالت می‌داند. آری در ‏‎ ‎‏نگاه او حکومت وسیله و ابزاری است برای تحقق عدالت و سعادت ‏‎ ‎‏بشر؛ می‌فرماید:‏

‏پس نفس حاکم شدن و فرمانروایی، وسیله‌ای بیش نیست، و برای ‏‎ ‎‏مردان خدا اگر این وسیله به‌کار خیر و تحقق هدف‌های عالی ‏‎ ‎

همایش بررسی اندیشه های ارتباطی حضرت امام خمینی (س)اندیشه های ارتباطی امام خمینی (س)صفحه 133
‏نیاید، هیچ ارزش ندارد...‏‎[49]‎

5ـ مشروعیت و مردم

‏مشروعیت عامل اصلی به قدرت رسیدن حاکمان از مجرای صحیح و ‏‎ ‎‏قانونی است. در نظریه حکومت مهم‌ترین مؤلفه که در شکل‌گیری و ‏‎ ‎‏بقای حکومت مؤثر است به مشروعیت تعبیر می‌شود. بنابراین مراد از ‏‎ ‎‏مشروعیت، در مباحث سیاسی، قانونی بودن است.‏

‏رابرت دال می گوید:‏

‏وقتی حکومت، مشروعیت دارد که مردم تحت فرمان، اعتقاد ‏‎ ‎‏راستین داشته باشند بر اینکه، ساختار، عملکردها، اقدامات، ‏‎ ‎‏تصمیمات، سیاست‌ها، مقامات، رهبران یا حکومت از شایستگی، ‏‎ ‎‏درستکاری یا خیراخلاقی از حق صدور قواعد الزام آور برخوردار ‏‎ ‎‏باشند.‏‎[50]‎

‏به‌طورکلی قانونی بودن در اینجا می‌تواند به معنای قابل قبول عمومی ‏‎ ‎‏بودن هم تلقی گردد. زیرا اگر مورد پذیرش همگان بود در واقع از نظر ‏‎ ‎‏آنها و برای آنها قانونی است. زیرا قانون در یک جامعه بنوعی با خواست ‏‎ ‎‏عموم و منافع همگان ارتباط دارد. این است که گاه گفته‌اند: «مشروعیت ‏‎ ‎‏عبارت است از توجیه عقلائی «اعمال قدرت حاکم» و اینکه حاکم برای ‏‎ ‎‏اعمال قدرت خود چه مجوزی دارد و مردم چه توجیه عقلی برای ‏‎ ‎‏اطاعت از حاکم ارائه می دهند.»‏‎[51]‎‏ اگر این گونه بود حکومت مورد قبول ‏‎ ‎

همایش بررسی اندیشه های ارتباطی حضرت امام خمینی (س)اندیشه های ارتباطی امام خمینی (س)صفحه 134
‏آنهاست و لذا از مقبولیت برخوردار است. اینجاست که برخلاف نظر ‏‎ ‎‏برخی نمی‌توان مشروعیت و مقبولیت را دو چیز دانست و از هم تفکیک ‏‎ ‎‏کرد و حتی اگر یک چیز هم نباشند تفکیک گرهی را برای حکومت‌های ‏‎ ‎‏نامشروع نمی‌گشاید. پس در واقع می‌توان گفت که مراد از مشروعیت ‏‎ ‎‏(‏‎Legitimacy‎‏) حقانیت، اعتبار (‏‎Validity‎‏) و قانونیّت (‏‎Legal‎‏) حکومت ‏‎ ‎‏است. واژه مشروعیت در عربی از ریشه شرع و معادل واژه «شرعیت» یا ‏‎ ‎‏شرعی است. شرع یعنی راه روشن و درست، راه روشن خدا برای ‏‎ ‎‏بندگان. شرعی یعنی آنچه مطابق احکام و فرامین الهی باشد. بنابراین ‏‎ ‎‏مشروعیت به معنای مقبولیت و مورد رضایت مردم، در حوزه ‏‎ ‎‏جامعه‌شناسی سیاسی به مفهوم حقانیت در برابر غصب (‏‎Usur Pation‎‏) ‏‎ ‎‏یعنی ناحق بودن حکومت در حوزه فلسفه سیاسی مورد بحث قرار ‏‎ ‎‏می گیرد و در واقع همان مقبولیت است. از فحوای سخنان امام می‌توان ‏‎ ‎‏دریافت که از دو نوع مشروعیت سخن به میان آورده‌اند یکی الهی و ‏‎ ‎‏دیگری مردمی و این دو در واقع یکی هستند. نه دو تا. بدین‌معنا که ‏‎ ‎‏اصالتاً مشروعیت حکومت به دلیل حاکمیت مطلقه خدا بر انسان و ‏‎ ‎‏هستی از آن خداست. اما انسان‌ها جانشین خدا از سوی او بر سرنوشت ‏‎ ‎‏خود حاکمند در نتیجه قانونی بودن حکومت و مشروع بودن آن به مورد ‏‎ ‎‏قبول آنها بودن باز می‌گردد. لذا مشروعیت مردم در طول مشروعیت ‏‎ ‎‏خدایی است و منسوب به آن و منتج از آن. همان‌گونه که مشروعیت ‏‎ ‎‏الهی حکومت بر مردم برخلاف تصور غلط برخی تشریعی نیست بلکه ‏‎ ‎‏تکوینی است. مشروعیت مردمی حکومت بر مردم نیز امری تکوینی ‏‎ ‎‏است لذا این جا دو نوع مشروعیت یا مشروعیت دوگانه نداریم.‏

‏درهرحال این نظر ماست اما در بیانات امام مشروعیت مردمی مورد ‏‎ ‎

همایش بررسی اندیشه های ارتباطی حضرت امام خمینی (س)اندیشه های ارتباطی امام خمینی (س)صفحه 135
‏تأکید قرار گرفته است. به عنوان مثال دلیل غیرقانونی بودن دولت بختیار ‏‎ ‎‏را مخالفت همه مردم می‌داند:‏

‏سؤال: ‏‎]‎‏به چه دلیل دولت بختیار را غیرقانونی می‌دانید؟‏‎[‎

‏جواب: به دلیل مخالفت همه مردم...‏‎[52]‎

‏و در ادامه نیز با تأکیدی مهم و با صراحت قانونی بودن را به مردم و ‏‎ ‎‏برای مردم بودن می‌داند:‏

‏دولت قانونی باید از مردم و برای مردم باشد نه مخالف مردم.‏‎[53]‎

‏دقت شود که در اینجا عبارت سه بخش دارد، یعنی مشروع یا قانونی ‏‎ ‎‏بودن سه ویژگی دارد:‏

‏1ـ از مردم‏

‏2ـ برای مردم‏

‏3ـ نه مخالف مردم، یعنی موافق آنان باشد.‏

‏در عبارتی نیز که پیش از این بیان شد امام به صراحت ولایت سیاسی ‏‎ ‎‏و حکومت را بسته به آرای اکثریت می‌داند:‏

‏لکن تولی امور مسلمین و تشکیل حکومت بستگی دارد به آرای ‏‎ ‎‏اکثریت مسلمین.‏‎[54]‎

‏توجه شود که اگر در اینجا امام واژه مسلمین و نه مردم به‌طور عام را ‏‎ ‎‏می‌آموزد. دلیل آن روشن است زیرا پرسش‌کننده سخن از ولایت فقیه ‏‎ ‎‏جامع‌الشرایط می‌آورد و طبیعی است که این نوع حکومت در جامعه ‏‎ ‎‏مسلمین معنا دارد نه در غیر آن. لذا واژه مسلمین قرینه خاص خود را ‏‎ ‎

همایش بررسی اندیشه های ارتباطی حضرت امام خمینی (س)اندیشه های ارتباطی امام خمینی (س)صفحه 136
‏دارد و در نتیجه می‌توان سخن امام را این‌گونه تعبیر کرد که تولی امور ‏‎ ‎‏مردم... بستگی دارد به آرای اکثریت آنان.‏

‏در جایی دیگر او اهمیت مسأله را با نتایج آن و با فحوای عاطفی ـ ‏‎ ‎‏معرفتی خاص بیان می‌کند. به گونه‌ای که گویا نیت عام در اینجا بنوعی ‏‎ ‎‏مصون‌آور است و یا مردم در گزینش خطا نمی‌کنند. شاید ریشه شرعی ‏‎ ‎‏این بحث را بتوان از روایاتی چون «لا تجتمع امتی علی الخطا» بدست ‏‎ ‎‏آورد. امام طی عبارتی طولانی در مورد مردمی بودن انتخاب اداره‌کنندگان ‏‎ ‎‏امور می‌فرماید: «... قهراً وقتی با انتخاب مردم پیش آمد صالح است.»‏‎[55]‎

‏در بیانی دیگر جمهوری اسلامی مورد نظر خود را این‌گونه وصف می‌کند:‏

‏جمهوری اسلامی ما وضعی دارد که خود ملت یک فردی را ‏‎ ‎‏می‌آورند و خود ملت یک فردی را کنار می‌گذارند... و خود را ‏‎ ‎‏از دولت می‌دانند و دولت را از خود می‌دانند...‏‎[56]‎

6ـ مشارکت و مردم

‏مردم در تصمیم‌گیری‌های ولایت و حکومت در عصر غیبت دو نوع ‏‎ ‎‏مشارکت اساسی دارند: اولی در باب تعیین و گزینش نوع و سران ‏‎ ‎‏حکومت است و دومی در جریان استمرار حکومت در قالب ایفای نقش.‏

‏این مورد نیز خود دو صورت دارد. یکی در اصل تصمیم‌گیری‌هاست ‏‎ ‎‏که باید در قالب مشورت و شورا صورت بپذیرد و دلیل آن از قرآن کریم ‏‎ ‎‏آیات (و شاورهم فی‌الامر)‏‎[57]‎‏ و (امرهم شوری بینهم)‏‎[58]‎‏ و آیات دیگر ‏‎ ‎

همایش بررسی اندیشه های ارتباطی حضرت امام خمینی (س)اندیشه های ارتباطی امام خمینی (س)صفحه 137
‏می‌باشد و همچنین روایات فراوانی است که برخی از آنها را صاحب ‏‎ ‎‏وسائل‌الشیعه در جلد هشتم (چاپ جدید) آورده است.‏‎[59]‎‏ البته شورا نه ‏‎ ‎‏فقط در تصمیم‌گیری‌های سیاسی و کلان حکومتی مطرح است، بلکه در ‏‎ ‎‏اصل انتخاب رهبران در عصر غیبت نیز مطرح است. نقش دوم مشارکت ‏‎ ‎‏مردمی در امور حکومتی و ولایت در نظام اسلامی، مراقبت و نگهبانی در ‏‎ ‎‏برابر حکومت در اجرای قوانین و همکاری و مشارکت در آن است. امام ‏‎ ‎‏خمینی در مورد اهمیت مشارکت مردم و نظارت همگانی آنها به عنوان ‏‎ ‎‏بزرگترین ضمانت حفظ امنیت در جامعه می‌فرماید:‏

‏آگاهی مردم و مشارکت و نظارت و همگامی آنها با حکومت ‏‎ ‎‏منتخب خودشان، خود بزرگترین ضمانت حفظ امنیت در جامعه ‏‎ ‎‏خواهد بود.‏‎[60]‎

‏بعلاوه مشارکت مورد نظر امام خمینی، مشارکت همه‌جانبه و در تمام ‏‎ ‎‏ابعاد جامعه است که از سوی همه مردم صورت می‌گیرد و از آن تحت ‏‎ ‎‏عنوان مشارکت کامل همه مردم یاد می‌کند:‏

‏اساس کار یک جمهوری اسلامی، تأمین استقلال مملکت و ‏‎ ‎‏آزادی ملت ما و... اصلاحات لازم... این اصلاحات با مشارکت ‏‎ ‎‏کامل همه مردم خواهد بود...‏‎[61]‎

‏امام خمینی در جایی از بیانات خویش ابعاد مشارکت عمومی را به ‏‎ ‎‏این صورت مورد نظر قرار داده است:‏

‏آنچه مهم است ضوابطی است که در این حکومت باید حاکم ‏‎ ‎

همایش بررسی اندیشه های ارتباطی حضرت امام خمینی (س)اندیشه های ارتباطی امام خمینی (س)صفحه 138
‏باشد که مهم‌ترین آنها عبارت است از اینکه اولاً متکی به آرای ‏‎ ‎‏ملت باشد، به‌گونه‌ای که تمامی آحاد ملت در انتخاب فرد و یا ‏‎ ‎‏افرادی که باید مسئولیت و زمام امور را در دست بگیرند شرکت ‏‎ ‎‏داشته باشند... در این حکومت به‌طور قطع باید زمامداران امور ‏‎ ‎‏دائماً با نمایندگان ملت در تصمیم‌گیری‌ها مشورت کنند...‏‎[62]‎

‏در اینجا مشارکت در دو بعد شکل‌گیری نظام و اداره آن به وضوح ‏‎ ‎‏بیان شده است.‏

‏امام خمینی برای مردم در بعد دوم مشارکت در حکومت، نقش‌های ‏‎ ‎‏شورایی، نظارتی و نصح و همکاری و حمایتی را برای مردم در ارتباط با ‏‎ ‎‏حکومت قائل است. برای مثال در بحث نظارتی ‏‏بعد سوم‌ امر به‌ معروف‌ ‏‎ ‎‏و نهی‌ از ‏‏منکر یعنی‌ وظیفه مردم‌ در برابر‏‏ دولت‌ که‌ در قالب‌ نظارت‌ و ‏‎ ‎‏مسئولیت‌ عمومی‌ تحقق‌ می‌یابد یکی‌ از مهم‌ترین‌ ابزارها و وسایل‌ تأمین‌ ‏‎ ‎‏و حفظ‌ آزادی‌های‌ عمومی‌ و حقوق‌ فطری‌ افراد جامعه‌ می‌باشد. امام‌ ‏‎ ‎‏خمینی‌ این‌ موضوع‌ را هم‌ به‌ مردم‌ و هم‌ به‌ مسئولین‌ امور گوشزد ‏‎ ‎‏می‌نماید که‌ نظارت‌ عمومی‌ و مسئولیت‌ در برابر دولت‌ وظیفۀ‌ افراد ‏‎ ‎‏جامعه‌ است‌.‏

‏به‌ عنوان‌ نمونه‌ می‌فرماید:‏

‏الان‌ مکلّفیم‌ ما، مسئولیم‌ همه‌مان‌، همه‌مان‌ مسئولیم‌، نه‌ مسئول‌ برای‌ ‏‎ ‎‏کار خودمان‌؛ مسئول‌ کارهای‌ دیگران‌ هم‌ هستیم‌ «کُلُّکُم راعٍ‌ و ‏‎ ‎‏کُلُّکُم مسؤلٌ عن‌ رَعِیَّته‌» همه‌ باید نسبت‌ به‌ همه‌ رعایت‌ بکنند... ‏‎ ‎‏اگر من‌ پایم‌ را کج‌ گذاشتم‌، شما مسئولید اگر نگویید چرا پایت‌ ‏‎ ‎

همایش بررسی اندیشه های ارتباطی حضرت امام خمینی (س)اندیشه های ارتباطی امام خمینی (س)صفحه 139
‏را کج‌ گذاشتی‌؟ باید هجوم‌ کنید، نهی‌ کنید که‌ چرا؟... امت‌ باید ‏‎ ‎‏نهی‌ از منکر بکند؛ امر به‌ معروف‌ بکند.‏‎[63]‎

‏و یا در بیانی‌ دیگر نظارت‌ عمومی‌ را نعمتی‌ بزرگ‌ می‌داند که‌‏‏ می‌تواند ‏‎ ‎‏ظلم‌ را سرکوب‌ کرده‌ و ظالم‌ را سرجای‌ خود بنشاند:‏

‏این‌ یک‌ نعمت‌ بزرگی‌ است‌ برای‌ یک‌ ملتی‌ که‌ یک‌ مقامی‌ نتواند ‏‎ ‎‏ظلم‌ کند. البته‌ ظالم‌ را سرجای‌ خودش‌ می‌نشانند. با قدرت‌ هم‌ ‏‎ ‎‏می‌نشانند...‏‎[64]‎

7ـ حکومت و مردم

‏به‌طورکلی در اندیشه سیاسی امام خمینی حکومت نه تنها از مردم جدا ‏‎ ‎‏نیست بلکه به مثابه ابزاری پرقدرت در اختیار خواسته‌های آنان است. ‏‎ ‎‏زیرا حکومت در نگاه او جنبه آلی و ابزاری دارد برای تحقق عدالت ‏‎ ‎‏اجتماعی و به کمال و سعادت رساندن مردم، پس حکومت از آن مردم ‏‎ ‎‏است، و مردم بوجودآورنده و ادامه‌دهنده و در نتیجه مردم نیز پشتیبان و ‏‎ ‎‏یاور حکومت هستند چون آن را از خود می‌دانند. به همین خاطر با ‏‎ ‎‏پیروزی انقلاب اسلامی ایران و استقرار نظام جمهوری اسلامی در این ‏‎ ‎‏کشور ایشان در برابر هر گونه سلطه‌گرایی و استبداد و دیکتاتوری یا ‏‎ ‎‏تحجر و تفریط موضع روشن‌گرانه‌ای می‌گرفتند. به عنوان مثال در جایی ‏‎ ‎‏با صدای رسا فرمودند: «میزان رأی ملت است.»‏‎[65]‎

‏او همچنین در تعریف و تبیین نظام جمهوری اسلامی مورد نظر خود ‏‎ ‎

همایش بررسی اندیشه های ارتباطی حضرت امام خمینی (س)اندیشه های ارتباطی امام خمینی (س)صفحه 140
‏با نگرشی کاربردی و عملیاتی، خطاب به مردم مسلمان ایران چنین ‏‎ ‎‏می‌فرمایند:‏

‏امروز دیگر مثل سابق نیست که یک لیستی درست بکنند و ‏‎ ‎‏بفرستند هر جا، اینها باید بشود، غیر از اینها نباید بشود. یا یک ‏‎ ‎‏دسته مأمور بفرستند سر صندوق‌ها هر کاری دلشان می‌خواهد ‏‎ ‎‏بکنند. امروز اختیار دست خود شماهاست و احدی حق ندارد که ‏‎ ‎‏تصرف بکند.‏‎[66]‎

‏امام خمینی همچنین در دوران مبارزات درخصوص هدف قیام و ‏‎ ‎‏مبارزه یا بیان جهت‌گیری انقلاب اسلامی ایران آشکارا فرمود:‏

‏در تمام زمینه‌ها ما در جهت منافع مردم خودگام برمی‌داریم و با ‏‎ ‎‏آنچه صلاح آنان و پاسخگوی آرمان اسلامی آنان باشد عمل ‏‎ ‎‏می‌کنیم.‏‎[67]‎

‏ایشان در بیانی دیگر با صراحتی آشکار حکومت و دولت را در ‏‎ ‎‏خدمت مردم می‌خواست و می‌فرمود:‏

‏دولت مال مردم است بودجه مملکت از جیب مردم است شما ‏‎ ‎‏نوکر مردم هستید دولت‌ها خدمتگزار مردمندو هی لفظاً نگویید ‏‎ ‎‏من خدمتگزار، و عملاً تو سر مردم بزنید و این ارباب‌های ‏‎ ‎‏بیچاره‌تان را پایمال کنید.‏‎[68]‎

‏آن اندیشه انسان‌شناسانه امام خمینی در عرصه سیاست و اجتماع حق ‏‎ ‎‏تعیین سرنوشت حق خدمت شدن و آقا بودن را برای ملت به ارمغان ‏‎ ‎

همایش بررسی اندیشه های ارتباطی حضرت امام خمینی (س)اندیشه های ارتباطی امام خمینی (س)صفحه 141
‏می‌آورد.‏

‏ایشان در بیانی دیگر حکومت دینی و اسلامی را مستند به دو ‏‎ ‎‏خصوصیت قانون خدا و خواست و رأی مردم می‌داند. او درباره ‏‏حکومت ‏‎ ‎‏اسلامی می‌گوید:‏

‏حکومت اسلامی... حکومت ملی است حکومت مستند به قانون ‏‎ ‎‏الهی و به آرای ملت هست اینطور نیست که با قلدری آمده باشد ‏‎ ‎‏که بخواهد حفظ کند خودش را، با آرای ملت می‌آید و ملت او ‏‎ ‎‏را ‏‏حفظ می‌کند و هر روزی هم که برخلاف آرای ملت عمل ‏‎ ‎‏بکند... ‏‏قهراً ساقط است و... ملت ایران هم او را کنارش ‏‎ ‎‏می‌گذارند.‏‎[69]‎

‏او همچنین در مورد رابطه هماهنگ و دوجانبه میان مردم و دولت و ‏‎ ‎‏نقش آن در بقا و استمرار حکومت و نظام می‌فرماید:‏

‏همه ملت از دولتند و دولت هم از ملت است. دولت و هر چه ‏‎ ‎‏متعلق به دولت است خدمتگزار ملت است و ملت هم پشتیبان ‏‎ ‎‏دولت، و تا این هماهنگی میان همه قشرها هست، آسیب نخواهد ‏‎ ‎‏دید این جمهوری اسلامی‏‎[70]‎

‏نهایت اینکه او در لباس رهبر انقلاب و بنیانگذار امام و به عنوان یک ‏‎ ‎‏عالم دینی و فقیه شیعی برجسته و متخصص شؤون و احکام دین اسلام ‏‎ ‎‏در عرصه حکومت خود را و پیروانش را تابع و دنباله رو ملت و مردم ‏‎ ‎‏می‌داند. و مطرح می‌کند که خدا به ما چنین حقی را نداده است که ‏‎ ‎‏چیزی را بر مردم تحمیل نماییم:‏


همایش بررسی اندیشه های ارتباطی حضرت امام خمینی (س)اندیشه های ارتباطی امام خمینی (س)صفحه 142
‏ملت ما هر طور رأی داد ما هم از آنها تبعیت می‌کنیم. ما حق ‏‎ ‎‏نداریم. خدای تبارک و تعالی به ما حق نداده است، پیغمبر اسلام ‏‎ ‎‏به ما حق نداده است که ما به ملتمان یک چیزی را تحمیل بکنیم.‏‎[71]‎

‏در واقع نقش ابزاری و خدمتگزاری دولت در برابر مردم امری است ‏‎ ‎‏آشکار، بدیهی و غیرقابل انکار. از این‌رو امام خدمتگزاری را در برابر ‏‎ ‎‏فرمانروایی مطرح می‌سازد. پس در دید او فرمانروایی غلط و ‏‏خدمتگزاری ‏‎ ‎‏صحیح است و لاغیر. بیان زیر این موضوع را با وضوحی تمام مورد ‏‎ ‎‏توجه قرار داده است:‏

‏«مسئله»، مسئله خدمتگزاری دولت به ملت است، نه فرمانفرمایی ‏‎ ‎‏دولت به ملت. همین فرمانفرمایی جدا می‌کند شما را از ملت و ‏‎ ‎‏ملت را از شما، و منشأ مفاسد زیاد می‌شود.‏‎[72]‎

8ـ مردم و انقلاب

‏باید دانست که یکی از دستاوردهای بزرگ قیام حضرت امام خمینی(س) ‏‎ ‎‏که در واقع پیروزی نهضت اسلامی و تحکیم ارکان نظام را به دنبال ‏‎ ‎‏داشت توجه به اقشار مختلف مردمی بود که با اعتقاد وارد مبارزات ‏‎ ‎‏انقلابی شدند. توجه امام خمینی به نقش و جایگاه سرنوشت‌ساز مردم ‏‎ ‎‏سبب شد تا از اولین مرحله شروع مبارزه به آگاه‌سازی مردم روی آورد و ‏‎ ‎‏موجی از مبارزات عمومی را علیه رژیم به راه بیندازد. این راهبرد امام ‏‎ ‎‏امت به ثمر نشست و پیروزی انقلاب اسلامی و پیدایش جمهوری ‏‎ ‎‏اسلامی را بدنبال داشت. او حضور مردم در سیاست را با دین گره زد و ‏‎ ‎‏تبلور این مشارکت، نه مانند گذشته در یک مبارزه ضد استعماری یا ‏‎ ‎

همایش بررسی اندیشه های ارتباطی حضرت امام خمینی (س)اندیشه های ارتباطی امام خمینی (س)صفحه 143
‏مبارزه پارلمانی که در چارچوب حکومت اسلامی نمایان ساخت و ‏‎ ‎‏توانست در نهایت ‌دودمان نظام سلطنتی استبدادی را از مملکت برچیند ‏‎ ‎‏و به جای آن حکومت جمهوری اسلامی مبتنی بر اسلام و خواست‌ و ‏‎ ‎‏رأی مردمی بنا نهد.‏

‏بنیانگذار کبیر جمهوری اسلامی، رابطه حاکمیت دینی و مردم را ‏‎ ‎‏به‌طور کلی فراتر از حد قالب‌ها و چهارچوب‌های خشک قانونی و ‏‎ ‎‏دموکراسی منحط غربی می‌دانستند و این رابطه را برگرفته از یک پیوند ‏‎ ‎‏محکم دینی و عاطفی می‌دانستند. لذا توانستند نه تنها بر جسم افراد و ‏‎ ‎‏مؤمنین حکومت کنند، بلکه، روح و عقاید مردم را نیز در اختیار خود ‏‎ ‎‏درآورده و بدینسان توانستند به بسیج توده‌ای و عمومی مردم برای مقابله ‏‎ ‎‏با رژیم شاه و تحقق انقلاب اسلامی دست یازند. این است که با جرأت ‏‎ ‎‏می‌توان گفت انسان‌ها در دین و سیاست دینی به واسطه زر و زور و ‏‎ ‎‏تزویر تبعیت نمی‌کنند، بلکه به سبب احساس مسئولیت شرعی و تقرب ‏‎ ‎‏الهی، تکالیف یا وظایف خود را انجام می‌دهند.‏

‏امام خمینی در یکی از بیانات خود به سه عامل اساسی که در ‏‏پیروزی ‏‎ ‎‏انقلاب اسلامی ایران و شکست طاغوت سلطنتی نقش داشتند اشاره ‏‎ ‎‏می‌کند و اولی را مردم و حضور آنان در مبارزه می‌داند و آن را در کنار ‏‎ ‎‏ایمان و اعتماد به خدا و نیز وحدت کلمه قرار می‌دهد. او در بیان این سه ‏‎ ‎‏عامل می‌فرماید:‏

‏شما مردم شریف ایران... و توانستید با اتکال به خدای متعال و ‏‎ ‎‏وحدت کلمه و مشارکت همه قشرها بر طاغوت زمان غلبه کنید و ‏‎ ‎‏پشت ابرقدرت‌ها را بلرزانید.‏‎[73]‎


همایش بررسی اندیشه های ارتباطی حضرت امام خمینی (س)اندیشه های ارتباطی امام خمینی (س)صفحه 144
‏در بیانی دیگر خطاب به مسئولان امر می‌فرماید:‏

‏خدمتگزار باشید به این ملتی که آن دست‌های خیانت‌کار را قطع ‏‎ ‎‏کرد و این امانت را به شما سپرد. شما الان امانت بزرگی از دست ‏‎ ‎‏این ملت تحویل گرفتید و مقتضای امانت‌داری این است که آن ‏‎ ‎‏را به‌طور شایسته حفظ کنید و به طور شایسته به نسل آینده و ‏‎ ‎‏دولت‌های آینده تحویل بدهید، و مادامی که این‌طور باشید ملت ‏‎ ‎‏پشت شماست، و مادامی که ملت همراه شما باشد هیچ آسیبی به ‏‎ ‎‏شما و به کشور نمی‌رسد... روزی که شما احساس کردید که ‏‎ ‎‏می‌خواهید فشار به مردم بیاورید بدانید که دیکتاتور دارید ‏‎ ‎‏می‌شوید. بدانید که مردم معلوم می‌شود از شما رو برگردانده‌اند‏‏...‏‎[74]‎

‏بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی ایران همه مردم را در سرنوشت ‏‎ ‎‏انقلاب اسلامی و کشور مسئول دانسته‌اند و هماهنگی و حضور همه ‏‏افراد ‏‎ ‎‏و اقشار امت اسلامی در صحنه‌های سیاسی و انقلابی را بسیار مهم ‏‎ ‎‏دانسته و در واقع حضور مردم را شرط عدم آسیب‌پذیری جمهوری ‏‎ ‎‏اسلامی عنوان کرده‌اند.‏

9ـ سیره و منش امام خمینی

‏بررسی رفتار و کنش امام خمینی ما را متوجه برخی از ویژگی‌های آن ‏‎ ‎‏بزرگوار می‌نماید که به نوعی با مردم و توجه به آنها ارتباط دارد. برخی ‏‎ ‎‏از این ویژگی‌های امام خمینی عبارتند از: مردمداری، مردمداری و اهتمام ‏‎ ‎‏به مردم و خواست و نظر آنان بود و همین امر نیز سبب شد تا امام ‏‎ ‎‏خمینی مردم را به عنوان تکیه‌گاه مورد توجه قرار داده و در تمام مراحل ‏‎ ‎

همایش بررسی اندیشه های ارتباطی حضرت امام خمینی (س)اندیشه های ارتباطی امام خمینی (س)صفحه 145
‏انقلاب پس از خدا به مردم تکیه نمایند و حضور مردم در سیاست را با ‏‎ ‎‏دین گره بزند. یکی از نزدیکان امام خمینی می‌گوید: «علاقه امام به مردم، ‏‎ ‎‏یک علاقه عادی نیست، یک عشق است... واقعاً امام برای مردم ‏‎ ‎‏می‌سوزند و مانند یک پدر مهربان همیشه برای فرزندان پاک خود ‏‎ ‎‏سعادت آرزو می‌کنند امام بارها در کنار تلویزیون که صحنه‌های دلخراش ‏‎ ‎‏فقر و محرومیت نشان داده می‌شود گریه کرده‌اند.»‏‎[75]‎

‏دیگری گوید: «امام خمینی(س) عاشق مردم بود و همیشه به فکر ‏‎ ‎‏سعادت مردم بود.»‏‎[76]‎

‏و یا دیگری می‌گوید: «حضرت امام(س) همیشه به ما و هیأت دولت ‏‎ ‎‏سفارش و تأکید می‌فرمودند که کاری نکنید که نتوانید برای مردم توضیح ‏‎ ‎‏دهید بنابراین ما همیشه مواظب بودیم کارهایمان به گونه‌ای باشد که ‏‎ ‎‏قابل طرح و توضیح برای مردم باشد.» روزی خدمت ایشان بودیم و ‏‎ ‎‏درباره فداکاری مردم صحبت می‌کردیم. ایشان فرمودند: «این مردم خیلی ‏‎ ‎‏از ما جلو هستند»‏

‏یکی از برادران اظهار داشت: اگر ما بگوییم دنباله‌روی مردم هستیم ‏‎ ‎‏درست است. اما در مورد شما چنین نیست. ایشان با شنیدن این مطلب، ‏‎ ‎‏قدری ناراحت شدند و فرمودند: «خیر این مردم از همه ما جلوتر ‏‎ ‎‏هستند.»‏‎[77]‎


همایش بررسی اندیشه های ارتباطی حضرت امام خمینی (س)اندیشه های ارتباطی امام خمینی (س)صفحه 146
نتیجه‌گیری

‏در اندیشه امام خمینی(س) مردم و در نتیجه افکار عمومی آنها که بیانگر ‏‎ ‎‏خواست و نظر و رأی آنهاست جایگاهی والا دارد. در این نگرش مردم ‏‎ ‎‏بدون تعین خاص یعنی مردم بماهو مردم، آفریدگان برتر و برگزیده ‏‎ ‎‏خداوند یکتایند و نقش و جایگاه خلافت الهی و جانشینی خدا را در ‏‎ ‎‏زمین دارند و در نتیجه خداوند تکویناً آنها را بر سرنوشت خویش حاکم ‏‎ ‎‏کرده است. حکومت به مثابه ابزار تحقق جانشینی نوع انسان در زمین و ‏‎ ‎‏برای اداره سرنوشت عمومی خویش می‌باشد. از این‌رو حکومت در ‏‎ ‎‏اختیار مردم است و ابزار تحقق خواست و حکم آنان.‏

‏حکومت جمهوری اسلامی حکومتی است که هم مبتنی برقوانین دین ‏‎ ‎‏و شریعت اسلامی است و هم مبتنی برخواست و رأی مردم. اما این ابتنا ‏‎ ‎‏دوگانه نیست یا بر دو اصل متغایر نیست بلکه ابتنا براصلی واحد با دو ‏‎ ‎‏چهره و دو جلوه است. زیرا دین بخشی از فطرت وجودی انسان است و ‏‎ ‎‏هماهنگ و سازگار با ذات او و لذا تحمیلی و بیرونی نیست. در نتیجه ‏‎ ‎‏اسلام جز به منافع عموم در عرصه حکومت نمی‌اندیشد. این است که ‏‎ ‎‏می‌توان گفت در عرصه حکومت، اسلامی بودن و مردمی بودن در جامعه ‏‎ ‎‏دیندار و مسلمان در اصل یکی است. بنابراین باید بر این نکته تأکید ‏‎ ‎‏نمود که در حاکمیت حقیقی آنچه در رأس همه امور قرار می‌گیرد این ‏‎ ‎‏است که حکومت و دولت تنها و تنها در خدمت ملت و مردم است و ‏‎ ‎‏نقش او نه فرمانروایی بلکه خدمتگزاری است. توجه امام خمینی به نقش ‏‎ ‎‏و جایگاه مردم در حکومت هم به منشأ مشروعیت و شکل‌گیری آن و ‏‎ ‎‏هم به مشارکت همه‌جانبه مردم در تمامی ابعاد حکومت و به‌ویژه نظارت ‏‎ ‎‏و نگهبانی عمومی بر حاکمان و فرمانروایان برمی‌گردد.‏


همایش بررسی اندیشه های ارتباطی حضرت امام خمینی (س)اندیشه های ارتباطی امام خمینی (س)صفحه 147
منابع و مآخذ

‏1ـ قرآن کریم‏

‏2ـ ابن‌بابویه قمی‌ (شیخ صدوق)، ابوجعفر محمد بن علی‌؛ من‌لا‌یحضره ‏‎ ‎‏الفقیه؛ تهران: انتشارات علمیه اسلامیه.‏

‏3ـ القضاعی، القاضی أبی عبدالله محمد بن سلامة؛ مسند الشهاب؛ حققه ‏‎ ‎‏وخرج أحادیثه: حمدی عبدالمجیدالسلفی، بیروت: مؤسسة‌الرساله، چ 1‏‏، ‏‎ ‎‏1985ـ1405ق.‏

‏4ـ امام خمینی، روح‌الله؛ تفسیر سورۀ حمد؛ تهران: مؤسسه تنظیم و نشر ‏‎ ‎‏آثار امام خمینی(س)، 1384.‏

‏5ـ                         ؛ کشف اسرار، قم: پیام اسلام، بی‌تا.‏

‏6ـ                        ؛ ولایت فقیه: تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام ‏‎ ‎‏خمینی(س)، چ 13، 1385.‏

‏7ـ امام علی(ع)؛ نهج‌البلاغه؛ گردآوری سیدرضی.‏

‏8ـ اندرو وینسنت؛ نظریه های دولت؛ ترجمه حسین بشیریه، تهران: نشر ‏‎ ‎‏نی، 1387.‏

‏9 ـ ‏‏خاطرات ما از امام در: (‏‎http://www.hawzah.net‎‏) ناقل میرحسین موسوی.‏

‏10ـ دال، رابرت؛ تجزیه و تحلیل جدید سیاست؛ ترجمه حسین ظفریان، ‏‎ ‎‏تهران: نشر مترجم، 1364.‏

‏11ـ صحیفه امام؛ مجموعه 22 جلدی آثار امام خمینی(س): (بیانات، ‏‎ ‎‏پیام‌ها، مصاحبه‌ها، احکام، اجازات شرعی و نامه‌ها)،‏‏ تهران: مؤسسه ‏‎ ‎‏تنظیم و نشر آثار امام خمینی(س)، 1385‏‏.‏

‏12ـ عاملی، شیخ حر؛ وسائل‌الشیعه؛ تهران: انتشارات اسلامیه، چ 3، ‏‎ ‎‏1395 ق.‏


همایش بررسی اندیشه های ارتباطی حضرت امام خمینی (س)اندیشه های ارتباطی امام خمینی (س)صفحه 148
‏13ـ فرازهایی از ابعاد روحی، اخلاقی و عرفانی امام خمینی از دیدگاه ‏‎ ‎‏یاران امام؛ تهران: نشر هادی.‏

‏14ـ محسن‌زاده، احمد؛ مردم، در اندیشه امام خمینی(س)؛ در:‏

‎(http://www.ommid.com / fa / pages / ?cid=2474) ‎

‏15ـ محمدی، منوچهر؛ تحلیلی بر انقلاب اسلامی؛ تهران: انتشارات ‏‎ ‎‏امیرکبیر، چ 7.‏

‏16ـ جایگاه مردم در نظام اسلامی از دیدگاه امام خمینی(س)؛ تبیان، ‏‎ ‎‏دفتر35، تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(س)، چ 2، ‏‎ ‎‏1384.‏

‏17ـ تحولات اجتماعی و انقلاب اسلامی از دیدگاه امام خمینی(س)؛ ‏‎ ‎‏تبیان، دفتر 36، تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، 1384.‏

‏18ـ نهج‌الفصاحه؛ گردآوری ابوالقاسم پاینده، تهران: جاویدان، چ 3، ‏‎ ‎‏1377.‏

‏ـ‏‎www.nezam.org / persian / magazine / ‎‏019 / 10 ‏‎htm‎

‏ ‏

همایش بررسی اندیشه های ارتباطی حضرت امام خمینی (س)اندیشه های ارتباطی امام خمینی (س)صفحه 149

‎ ‎

همایش بررسی اندیشه های ارتباطی حضرت امام خمینی (س)اندیشه های ارتباطی امام خمینی (س)صفحه 150

  • . عضو هیأت علمی دانشگاه تهران.
  • . در حدیثی از پیامبر(ص) آمده است: «الناس کلهم عیال الله فاحبهم الیه أنفعهم لعیاله» یعنی  مردم روزی خوار و خانواده خدایند و بهترین آنان سودمندترینشان برای مردم (خانواده)  اوست. نهج الفصاحه، گردآوری ابوالقاسم پاینده، تهران، جاویدان، چاپ سوم، 1377،  حدیث3150.
  • . منوچهر محمدی، تحلیلی بر انقلاب اسلامی؛ ص100ـ108.
  • . جایگاه مردم در نظام اسلامی از دیدگاه امام خمینی(س)؛ تبیان، دفتر35، ص الف، ذ مقدمه.
  • . صحیفه امام؛ ج14، ص321.
  • . همان؛ ج16، ص25.
  • . ابوجعفر محمد بن علی بن بابویه قمی، من لا یحضره الفقیه؛ ج4، ص379. القاضی  أبی عبدالله محمد بن سلامة القضاعی، مسند الشهاب، حققه وخرج أحادیثه: حمدی  عبدالمجید السلفی، بیروت: مؤسسة الرساله، چاپ اول، 1985-1405ق.، عن أنس بن  مالک، برقم 186، أی متساوون فی الأحکام، لا یفضل شریف لشرفه علی وضیع، کأسنان  المشط متساویة لا فضل لسن منها علی أخری.
  • . صحیفه امام؛ ج4، ص362.
  • . همان؛ ج19، ص254.
  • . همان؛ ج6، ص453.
  • . همان؛ ص54.
  • . همان؛ ج۱۴، ص۱65.
  • . همان؛ ج5، ص322.
  • . همان؛ ج6، ص54.
  • . صحیفه امام؛ ج5، ص387.
  • . امام خمینی؛ تفسیر سورۀ حمد؛ ص95ـ96.
  • . همان؛ ص101ـ102.
  • . امام خمینی؛ کشف اسرار؛ ص184.
  • . صحیفه امام؛ ج9، ص118ـ119.
  • . همان؛ ج20، ص459.
  • . همان؛ ج6، ص440.
  • . همان؛ ص13.
  • . همان؛ ج5، ص181.
  • . ر.ک: همان؛ ج4، ص3.
  • . صحیفه امام؛ ج5، ص398.
  • . همان؛ ج۱۴، ص165.
  • . همان؛ ج5، ص322.
  • . همان؛ ج6، ص54.
  • . همان؛ ج8، ص173.
  • . همان؛ ج5، ص213.
  • . صحیفه امام؛ ج4، ص358.
  • . همان؛ ج5، ص142.
  • . همان؛ ج4، ص244.
  • . ر.ک: صحیفه امام؛ ص495.
  • . همان؛ ص362.
  • . همان؛ ج5، ص181.
  • . صحیفه امام؛ ج4، ص479.
  • . امام علی(ع)؛ نهج البلاغه؛ گردآوری سیدرضی، نامه51.
  • . صحیفه امام؛ ج8، ص351.
  • . همان؛ ص371-372.
  • . همان؛ ص372.
  • . صحیفه امام؛ ج5، ص214ـ213.
  • . همان؛ ص۳۶۷.
  • . صحیفه امام؛ ج5، ص438.
  • . صحیفه امام؛ ص155.
  • . همان؛ ص139.
  • . ر.ک: همان؛ ج6، ص525.
  • . همان؛ ج16، ص388.
  • . امام خمینی؛ ولایت فقیه؛ ص54.
  • . رابرت دال؛ تجزیه و تحلیل جدید سیاست؛ ترجمه حسین ظفریان، ص70.
  • . وینسنت اندرو؛ نظریه های دولت؛ ترجمه حسین بشیریه، تهران: ص68-67.
  • . صحیفه امام؛ ج5، ص541.
  • . همان؛ ص542.
  • . همان؛ ج20، ص459.
  • . صحیفه امام؛ ج5، ص324.
  • . همان؛ ج15، ص137.
  • . سوره آل عمران، آیه159.
  • . سوره شوری، آیه38.
  • . شیخ حر عاملی؛ وسائل الشیعه.
  • . صحیفه امام؛ ج4، ص248.
  • . همان؛ ج5، ص155.
  • . صحیفه امام؛ ص436.
  • . صحیفه امام؛ ج٨، ص487-488.
  • . همان؛ ج12، ص214.
  • . همان؛ ج8، ص173.
  • . صحیفه امام؛ ج18، ص438.
  • . تحولات اجتماعی و انقلاب اسلامی از دیدگاه امام خمینی(س)؛ تبیان، دفتر36، ص50،  صحیفه امام؛ ج4، ص356.
  • . صحیفه امام؛ ج1، ص297.
  • . صحیفه امام؛ ج5، ص214-213.
  • . همان؛ ج16، ص388.
  • . صحیفه امام؛ ج11، ص34.
  • . همان؛ ج9، ص119.
  • . صحیفه امام؛ ج6، ص518.
  • . همان؛ ج18، ص78ـ79.
  • . فرازهایی از ابعاد روحی، اخلاقی و عرفانی امام خمینی؛ ص37.
  • . احمد محسن زاده؛ مردم، در اندیشه امام خمینی(ره)؛ در:(http://www.ommid.com / fa / pages / cid=2474)
  • . خاطرات ما از امام؛ در: (http://www.hawzah.net).