کتاب بیع

خیار رؤیت

ششم: خیار رؤیت

‏و آن در موردی است که چیزی را که ندیده به توصیف بخرد سپس آن را برخلاف‏‎ ‎‏آنچه که توصیف شده بیابد؛ به این معنی که ناقص تر از آنچه که وصف شده بود باشد. و‏‎ ‎‏همچنین در جایی است که آن را برخلاف آنچه سابقاً دیده بیابد، پس برای او خیار فسخ‏‎ ‎


ترجمه تحریر الوسیله امام خمینی(س)ج. 1صفحه 599
‏ثابت است. و در جایی که چیزی را با توصیف شخص دیگری بفروشد سپس آن را بیش‏‎ ‎‏از آن تعریف بیابد یا بیش از آنچه که سابقاً آن را دیده بیابد یا ثمن را بر خلاف تعریفی که‏‎ ‎‏شده بود یعنی ناقص تر از آن بیابد، که (فروشنده) در این موارد خیار فسخ دارد.‏

مسأله 1 ـ‏ خیار در اینجا بین رد کردن و به طور مجانی نگهداشتن است و صاحب خیار‏‎ ‎‏حق نگهداشتن با گرفتن ارش را ندارد. چنان که خیار او با دادن ارش و یا تبدیل آن عین به‏‎ ‎‏عین دیگر، ساقط نمی شود. البته اگر وصفی را که فاقد است در صحیح بودن (جنس)‏‎ ‎‏دخیل باشد، گرفتن ارش به خاطر عیب، موجّه است، نه از جهت تخلف وصف.‏

مسأله 2 ـ‏ مورد این خیار، بیع عین مشخصی است که در وقت خرید و فروش، غایب‏‎ ‎‏بوده است. و در صحت این معامله، یا دیدن سابق شرط است ـ در صورتی که به بقای آن‏‎ ‎‏صفات اطمینان باشد، و گرنه مورد اشکال است ـ و یا تعریف کردن آن به طوری که عرفاً‏‎ ‎‏جهل را از آن بر طرف کند؛ به این که از توصیف او اطمینانی که موجب رفع جهالت است ـ‏‎ ‎‏با ذکر جنس و نوع و صفات آن که با اختلاف آن ها، قیمت ها و رغبت های مردم مختلف‏‎ ‎‏می شود ـ حاصل گردد.‏

مسأله 3 ـ‏ این خیار بنابر مشهور فقها، هنگام دیدن، فوریت دارد، ولی در آن‏‎ ‎‏اشکال است.‏

مسأله 4 ـ‏ این خیار با شرط سقوط آن در ضمن عقد ساقط می شود در صورتی که با‏‎ ‎‏این شرط اطمینانی که رافع جهالت است از میان نرود و گرنه شرط باطل است و عقد را‏‎ ‎‏باطل می کند. و با ساقط کردن آن بعد از رؤیت و با تصرف کردن در عین بعد از رؤیت‏‎ ‎‏ـ تصرفی که کشف از رضایت او به بیع کند ـ و با مبادرت نکردن به فسخ معامله؛ بنابر‏‎ ‎‏این که فوریت داشته باشد، ساقط می شود.‏

ترجمه تحریر الوسیله امام خمینی(س)ج. 1صفحه 600