گفتاری در مورد صدّ و حصر
مسأله 1 ـ مصدود کسی است که دشمن و یا مانند آن، او را از عمره یا حج جلوگیری کند و محصور کسی است که بیماری او را از این جهت باز دارد.
مسأله 2 ـ کسی که برای عمره یا حج محرم شد واجب است که تمام کند و اگر آن را تمام نکرد در احرامش باقی می ماند، بنا بر این اگر برای عمره احرام بست و دشمن و نحو آن مانند عمّال دولت یا غیر آن ها او را از رفتن به مکه جلوگیری کردند و برای او راهی غیر از همان راهی که مصدود شده نبود، یا بود ولیکن مخارج رفتن از آن راه را نداشت، برایش
ترجمه تحریر الوسیله امام خمینی(س)ج. 1صفحه 520
جایز است آنچه را که بر او حرام شده بود بر خود حلال کند، به این که در همان جا یک گاو یا گوسفند سر ببرد یا یک شتر نحر کند و احتیاط آن است که با این قربانی نیّت تحلّل (و در حلالیّت قرار گرفتن نسبت به محرمات احرام) نماید. و همچنین احتیاط آن است که تقصیر کند؛ پس همه چیز حتی زن ها بر او حلال می شوند.
مسأله 3 ـ اگر با احرام عمره داخل مکۀ معظّمه شود و دشمن یا غیر دشمن او را از اعمال عمره جلوگیری کند حکم او همان است که گذشت؛ پس به آنچه که ذکر شد مُحل می شود، بلکه اگر او را از طواف یا سعی منع کند، بعید نیست که همین حکم را داشته باشد. و اگر ظالمی او را زندانی کند یا برای بدهی که نمی تواند آن را ادا کند به زندان بیفتد حکمش همان گونه است که گذشت.
مسأله 4 ـ اگر برای ورود به مکه یا برای انجام اعمال، محرم شود و ظالمی مالی از او بخواهد که می تواند آن را ادا کند واجب است پرداخت کند، مگر آن که موجب حرج باشد. و اگر توانایی بر آن ندارد یا موجب حرج بر او باشد ظاهر این است که وی در حکم مصدود می باشد.
مسأله 5 ـ اگر برایش راهی به مکه غیر از آنچه که از آن مصدود شده است باشد و مخارج رفتن از آن راه را داشته باشد، در احرام باقی می ماند و واجب است به حج برود، پس اگر حج از او فوت شود باید عمرۀ مفرده به جا آورد و مُحل شود. و اگر در همین فرض، ترس نرسیدن به حج را داشته باشد با عملی که مصدود انجام می دهد مُحل نمی شود، بلکه چاره ای از ادامه ندارد و بعد از آن که حج از او فوت شد، با عمرۀ مفرده مُحل می شود.
مسأله 6 ـ مصدود شدن از حج به این است که به خاطر مصدود شدن، به دو وقوف (عرفات و مشعر) نرسد؛ نه به اختیاری آن ها و نه به اضطراری آن ها، بلکه مصدود شدن از حج تحقق پیدا می کند به نرسیدن به چیزی که با فوت آن، حج فوت می شود، هرچند از روی علم و عمد نباشد، بلکه ظاهراً تحقق پیدا می کند به این که بعد از وقوفین، او را از اعمال منی و مکه و یا یکی از آن ها منع کنند و نایب هم نتواند بگیرد. البته اگر همۀ اعمال را
ترجمه تحریر الوسیله امام خمینی(س)ج. 1صفحه 521
به جا آورد و از برگشتن به منی برای بیتوته و انجام کارهای ایام تشریق ممنوع گردد، مصدود شدن تحقق پیدا نمی کند و حجّش صحیح است و بر او واجب است برای انجام اعمال در همین سال نایب بگیرد و اگر نتواند، در سال آینده نایب بگیرد.
مسأله 7 ـ کسی که از عمره یا حج مصدود شده اگر از کسانی است که حج بر او مستقر شده است یا در سال آینده مستطیع باشد، واجب است حج کند و مُحل شدن مذکور از حجة الاسلام کفایت نمی کند.
مسأله 8 ـ برای مصدود جایز است با آنچه که ذکر شد مُحل شود ولو این که امید داشته باشد که منع از او برداشته شود.
مسأله 9 ـ کسی که برای عمره محرم شده و به واسطۀ بیماری نتوانسته به مکه برسد درصورتی که بخواهد مُحل شود باید قربانی کند، و احتیاط (واجب) آن است که به وسیلۀ شخص امینی، قربانی یا قیمت آن را به مکه بفرستد و با او وعده بگذارد که در روز معیّن و در ساعت معیّنی آن را ذبح یا نحر کند و همین که موعد مقرر رسید تقصیر کند و نسبت به همه چیز غیر از زن ها در حلالیت قرار می گیرد و احتیاط آن است که نایب در وقت ذبح، قصد مُحل شدن منوب عنه را بنماید.
مسأله 10 ـ اگر برای حج محرم شود و به واسطۀ بیماری نتواند به عرفات و مشعر برسد، در صورتی که بخواهد مُحل شود بر او قربانی واجب است و احتیاط (واجب) آن است که قربانی یا قیمت آن را به منی بفرستد و قرار بگذارد که در روز عید در منی ذبح شود و وقتی که ذبح شد از جهت همه چیز غیر از زن ها مُحل می شود.
مسأله 11 ـ اگر بر عهدۀ او حج واجبی باشد و به واسطۀ بیماری محصور شود از جهت زن ها در حلیّت قرار نمی گیرد، مگر این که اعمال حج و طواف نساء را در سال آینده به جا آورد و اگر از به جا آوردن آن ناتوان باشد بعید نیست که نایب گرفتن کفایت کند و بعد از عمل نایب، مُحل می شود. و اگر حجش مستحب باشد بعید نیست که نایب گرفتن برای طواف نساء در مُحل شدن از آن ها کفایت کند و احتیاط (مستحب) آن است که خودش به جا آورد.
ترجمه تحریر الوسیله امام خمینی(س)ج. 1صفحه 522
مسأله 12 ـ اگر مصدود در عمره، خود را محل نماید و با زن ها نزدیکی نماید، سپس روشن شود که در روز مقرر، ذبح واقع نشده است، نه گناه کرده و نه کفّاره دارد؛ لیکن فرستادن قربانی یا قیمت آن و دو مرتبه وعده گذاشتن، واجب است، و بر او واجب است از زن ها اجتناب کند. و احتیاط لازم آن است که از وقتی که واقع مطلب معلوم شد (که ذبح نکرده) اجتناب کند؛ گرچه احتمال داده شده که از وقتی اجتناب لازم باشد که قربانی یا پول آن را می فرستد.
مسأله 13 ـ آنچه که مصدود شدن با آن محقق می شود محصور شدن هم با همان تحقق پیدا می کند.
مسأله 14 ـ اگر مریض بعد از فرستادن قربانی یا قیمت آن، خوب شود و بتواند به مکه برسد حج بر او واجب است، پس اگر به احرام تمتع محرم باشد و به اعمال برسد که هیچ و اگر وقت برای وقوف عرفات بعد از انجام عمره ضیق باشد حج افراد به جا می آورد و احتیاط آن است که نیّت عدول به حج افراد نماید، سپس بعد از حج، عمرۀ مفرده به جا آورده و از حجة الاسلام کفایت می کند. و اگر در وقتی به مکه برسد که به وقوف اختیاری مشعر نمی رسد، عمره اش به عمرۀ مفرده تبدیل می شود، و احتیاط آن است که قصد عدول (به عمرۀ مفرده) نماید و خود را مُحل کند و در صورتی که شرایط حاصل شود در سال آینده حج واجب را بیاورد. و مصدود در این مطلب مانند محصور است.
مسأله 15 ـ کسی که توانایی ندارد ـ مانند معلول و ضعیف ـ بعید نیست که در احکام گذشته به مریض ملحق باشد، ولیکن مسأله دارای اشکال است، پس احتیاط (واجب) آن است که بر احرام باقی بماند تا خوب شود، پس اگر حج از او فوت شد عمرۀ مفرده می آورد و مُحل می شود، و با حاصل بودن شرایط بر او واجب است در سال آینده حج به جا آورد.
مسأله 16 ـ احتیاط (واجب) آن است که روزی را که در احرام عمرۀ تمتع (برای ذبح) وعده می گذارد قبل از خروج حجاج برای عرفات باشد و در احرام حج روز عید باشد.
ترجمه تحریر الوسیله امام خمینی(س)ج. 1صفحه 523
ترجمه تحریر الوسیله امام خمینی(س)ج. 1صفحه 524