گفتاری در مورد میقات ها
میقات ها، جاهایی است که برای احرام تعیین شده است؛ و برای عمرۀ حج، پنج موضع است:
اول: «ذوالحلیفه» و آن میقات اهل مدینه و کسی است که از راه آن ها عبور می کند. و احتیاط (واجب) آن است که به خود مسجد شجره اکتفا شود نه آن که بیرون مسجد نزد آن محرم شود، بلکه (این مطلب) خالی از وجه نیست.
ترجمه تحریر الوسیله امام خمینی(س)ج. 1صفحه 465
مسأله 1 ـ اقوی آن است که در حال اختیار، تأخیر انداختن احرام (از ذوالحلیفه) تا جُحفه جایز نیست، و جحفه میقات اهل شام است. البته در صورت ضرورت، به خاطر بیماری یا ضعف یا غیر این ها از عذرهای دیگر، تأخیر انداختن جایز است.
مسأله 2 ـ برای شخص جنب و حائض و نفساء، محرم شدن در حال عبور از مسجد در صورتی که مستلزم توقف در مسجد نباشد جایز است، بلکه در این صورت (محرم شدن در حال عبور) بر آن ها واجب است. و اگر بدون توقف برای آن ها ممکن نباشد پس شخص جنب در صورتی که آب نداشته باشد یا از استعمال آن عذر داشته باشد برای داخل شدن و احرام در مسجد تیمّم می کند. و همچنین است حائض و نفساء بعد از آن که از خون پاک شوند، و اما قبل از پاک شدن چنانچه برای آن ها صبر کردن تا حال پاکی ممکن نباشد احتیاط (واجب) آن است که بیرون مسجد نزد مسجد محرم شوند و در جحفه یا محاذات جحفه، تجدید احرام نمایند.
دوم: «عقیق» و آن میقات اهل نجد و عراق و کسی است که از غیر ایشان از آن عبور می کند. و اول آن «مسلخ» و وسط آن «غمره» و آخر آن «ذات عرق» است. و اقوی آن است که احرام بستن از همه جای آن جایز است و افضل از مسلخ و پس از آن از غمره می باشد. و اگر تقیه اقتضا کند که از اول عقیق (مسلخ) احرام نبندد و به ذات عرق تأخیر بیندازد احتیاط (واجب) آن است که تأخیر اندازد، بلکه جایز نبودن (احرام بستن قبل از ذات عرق) خالی از وجه نیست.
سوم: «جحفه» و آن میقات اهل شام و مصر و مغرب و کسی است که از غیر ایشان از آن عبور می کند.
چهارم: «یلملم» و آن میقات اهل یمن و کسی است که از آن عبور می کند.
پنجم: «قرن المنازل» و آن میقات اهل طائف و کسی است که از آن عبور می کند.
مسأله 3 ـ این میقات ها در صورت علم نداشتن به آن ها، با بیّنۀ شرعی یا شیاعی که موجب اطمینان است ثابت می شوند، و اگر بیّنه و شیاع نبود، با گفته اهل اطلاع که موجب حصول گمان باشد ـ تا چه رسد به این که موجب اطمینان باشد ـ ثابت می شوند، پس اگر
ترجمه تحریر الوسیله امام خمینی(س)ج. 1صفحه 466
بخواهد مثلاً از مسلخ احرام ببندد و ثابت نشود که فلان محل مسلخ است، باید تأخیر بیندازد تا یقین به داخل شدن به میقات بنماید.
مسأله 4 ـ کسی که بر هیچ یک از میقات ها عبور نمی کند، برایش جایز است که از محاذات یکی از آن ها احرام ببندد و اگر در راه دو میقات باشد بنابر احتیاط (واجب) باید از محاذات هر یک از آن دو که از مکه دورتر است محرم شود، و بهتر آن است که در محاذات میقات دیگر (میقات نزدیک تر) تجدید احرام نماید.
مسأله 5 ـ منظور از محاذات آن است که در راهش به مکه به جایی برسد که میقات با خط مستقیم در طرف راست یا چپ او قرار می گیرد به طوری که اگر از آن جا بگذرد میقات متمایل به پشت او شود. و معیار آن است که عرف جایی را محاذات بداند نه آن که طبق دقت های عقلی محاذات میقات باشد. و اکتفا نمودن به محاذاتی که از بالا است مشکل است مثل محاذاتی که برای کسی که سوار هواپیما است پیدا می شود در صورتی که فرض شود که محرم شدن، با رعایت محاذات در آن امکان داشته باشد، بنا بر این احتیاط ترک نشود به این که به این محاذات اکتفا نشود.
مسأله 6 ـ محاذات، با آنچه که میقات با آن ثابت می شد ـ بنابرآنچه که گذشت ـ ثابت می شود، بلکه از قول کسانی که اهل خبره هستند و از روی قواعد علمی محاذات را تعیین نموده و موجب حصول گمان باشد، ثابت می شود.
مسأله 7 ـ آنچه از میقات ها ذکر کردیم میقات عمرۀ حج می باشد و در اینجا میقات های دیگری (هم) هست:
اول: «مکه معظّمه» که میقات حج تمتع می باشد.
دوم: «دویرة الاهل» یعنی منزل؛ و آن میقات کسی است که منزلش بعد از میقات به طرف مکه باشد، بلکه میقات برای اهل مکه است، و همچنین است مجاوری که واجب او به واجب اهل مکه تغییر یافته است ـ اگرچه احتیاط (مستحب) آن است که احرام بستن مجاور از «جعرانه» باشد ـ پس آن ها از مکه برای حج افراد و قران محرم می شوند؛ و ظاهر این است که محرم شدن از منزل برای افراد یاد شده از باب رخصت است
ترجمه تحریر الوسیله امام خمینی(س)ج. 1صفحه 467
وگرنه برایشان جایز است که از یکی از میقات ها محرم شوند.
سوم: «ادنی الحل» و آن میقات برای هرعمرۀ مفرده ای است چه بعد از حج قران یا افراد باشد یا نه. و افضل آن است که از حدیبیّه یا جعرانه یا تنعیم باشد. و تنعیم به مکه از غیر آن نزدیک تر است.
ترجمه تحریر الوسیله امام خمینی(س)ج. 1صفحه 468