کتاب زکات

گفتاری در مورد جنس فطره

گفتاری در مورد جنس فطره

مسأله 1 ـ‏ بعید نیست معیار در جنس زکات فطره همان چیزی باشد که هر قوم یا‏‎ ‎‏منطقه ای به طور متعارف با آن تغذیه می کنند اگرچه تنها به آن غذا هم اکتفا نکنند، مانند‏‎ ‎‏گندم، جو و برنج در اکثر شهرستان های ایران و عراق، و خصوص برنج در گیلان و اطراف‏‎ ‎‏آن، و خرما و کشک و شیر در مثل نجد و صحراهای حجاز، اگرچه اقوی آن است که‏‎ ‎‏غلاّت چهارگانه مطلقا جایز است. بنابر این اگر در منطقه ای غالباً با ارزن و مانند آن تغذیه‏‎ ‎‏کنند جایز است زکات فطره را از همان ارزن بدهند، چنان که پرداختن غلاّت چهارگانه هم‏‎ ‎‏جایز است. و اگر غذای خاصی غلبه نداشته باشد احتیاط (واجب) دادن غلاّت چهارگانه‏‎ ‎‏است. و جایز است پول را به عنوان قیمت بدهند. و پرداختن غیرپول که از جنس خود‏‎ ‎‏زکات نباشد، به عنوان قیمت، محل اشکال است؛ بلکه کافی نبودن آن خالی از وجه‏‎ ‎‏نیست. و باید در قیمت، زمان و مکان پرداختن آن ملاحظه شود.‏

مسأله 2 ـ‏ مالی که برای زکات فطره می دهد لازم است سالم باشد؛ پس اگر معیوب‏‎ ‎‏باشد کافی نیست، چنان که اگر به مقداری ممزوج (با چیز دیگری) باشد که قابل مسامحه‏‎ ‎‏نیست کفایت نمی کند؛ بلکه دادن جنس معیوب یا ممزوج به عنوان قیمت جنس صحیح و‏‎ ‎‏غیرممزوج مورد اشکال است.‏

مسأله 3 ـ‏ خرما (در زکات فطره) افضل است و بعد از آن کشمش، البته گاهی به‏‎ ‎‏ملاحظۀ امور خارجی چیز دیگری که نافع تر باشد ترجیح داده می شود، مثل این که برای‏‎ ‎‏کسی که غذای او گندم اعلی است بهتر است که از همان گندم اعلی بدهد نه از نوع‏‎ ‎‏پست تر، یا از جو.‏

‎ ‎

ترجمه تحریر الوسیله امام خمینی(س)ج. 1صفحه 394