کتاب زکات

گفتاری درباره نصاب

گفتاری دربارۀ نصاب

مسأله 1 ـ‏ در شتر دوازده نصاب است: «پنج» و در آن یک گوسفند است. سپس «ده» و‏‎ ‎‏در آن دو گوسفند است. و سپس «پانزده» و در آن سه گوسفند است. و سپس «بیست» و در‏‎ ‎‏آن چهار گوسفند است. و سپس «بیست و پنج» و در آن پنج گوسفند است. و سپس‏‎ ‎‏«بیست و شش» و در آن یک بنت مخاض است. و سپس «سی و شش» و در آن یک بنت‏‎ ‎‏لبون است. و سپس «چهل و شش» و در آن یک حقّه است. و سپس «شصت و یک» و در‏‎ ‎

ترجمه تحریر الوسیله امام خمینی(س)ج. 1صفحه 357
‏آن یک جذعه است. و سپس «هفتاد و شش» و در آن دو بنت لبون است. و سپس «نود و‏‎ ‎‏یک» و در آن دو حقه است. و سپس «صد و بیست و یک (و بیش تر)» که در هر پنجاه شتر‏‎ ‎‏یک حقه و در هر چهل شتر یک بنت لبون؛ یعنی واجب است از این دو عدد هر عددی را‏‎ ‎‏که مطابق شود رعایت کند، و اگر مطابق نشود مگر با هر دو عدد باید هر دو ملاحظه شوند.‏‎ ‎‏و اگر با هریک از آن ها مطابقت حاصل شود مخیّر است که به هر کدام و یا با هر دو حساب‏‎ ‎‏کند. و بنا بر این موردی که مطابقت حاصل نشود تصوّر نمی شود، بلکه در اعداد اصلی به‏‎ ‎‏یکی از راه های مزبور مطابقت حاصل می شود. البته در جایی که عدد مشتمل برخرده‏‎ ‎‏باشد، و خرده عبارت از یک تا نه است که میان دو عدد اصلی قرار می گیرد، مطابقت تصوّر‏‎ ‎‏نمی شود و باید به شکلی رعایت شود که تمام عدد به جز خردۀ آن همه را فرا گیرد. پس‏‎ ‎‏در صد و بیست و یک، سه چهل تا حساب می شود، و سه بنت لبون پرداخت می شود. و‏‎ ‎‏در صد و سی، دو چهل تا و یک پنجاه تا حساب می شود، پس دو بنت لبون و یک حقه‏‎ ‎‏پرداخت می گردد. و در صد و چهل، دو پنجاه تا و یک چهل تا حساب می شود، پس دو‏‎ ‎‏حقه و یک بنت لبون پرداخت می گردد. و در صد و پنجاه تا، سه پنجاه تا حساب می شود،‏‎ ‎‏پس سه حقه پرداخت می گردد. و در صد و شصت، چهار چهل تا حساب می شود و چهار‏‎ ‎‏بنت لبون پرداخت می گردد. و به همین ترتیب است تا آن که به دویست برسد، سپس (در‏‎ ‎‏دویست شتر) مخیّر است میان این که پنج چهل تا، حساب شود و پنج بنت لبون پرداخت‏‎ ‎‏گردد و یا چهار پنجاه تا حساب شود و چهار حقه پرداخت گردد.‏

‏در گاو ـ که گاومیش را هم شامل می شود ـ دو نصاب است: «سی» و «چهل»، در هر‏‎ ‎‏«سی» تا یک تبیع یا تبیعه است. و در هر «چهل» تا، یک مسنه. و در اینجا (نیز) باید تا جایی‏‎ ‎‏که ممکن است مطابقت را رعایت کند؛ پس در «سی» تا، یک تبیع یا تبیعه است و در‏‎ ‎‏«چهل» تا یک مسنه، و تا به شصت نرسد چیزی نیست؛ و همین که به شصت رسید وقتی‏‎ ‎‏سی تا سی تا، و یا چهل تا چهل تا، و یا هر دو با هم حساب شود، مطابق نشدن در اعداد‏‎ ‎‏اصلی تصوّر نمی شود. پس در شصت تا، با سی حساب می شود و دو تبیع پرداخت‏‎ ‎‏می گردد. و در هفتاد تا، با سی و چهل حساب می شود، پس یک تبیع و یک مسنه پرداخت‏‎ ‎‏می گردد. و در هشتاد تا، دو چهل تا حساب می شود و دو مسنه پرداخت می گردد. و در نود‏‎ ‎

ترجمه تحریر الوسیله امام خمینی(س)ج. 1صفحه 358
‏تا، سه تا سی تا حساب می شود و سه تبیع پرداخت می گردد. و در صد تا، دو سی تا و یک‏‎ ‎‏چهل تا حساب می شود و دو تبیع و یک مسنه پرداخت می گردد. و در صد و ده تا، دو‏‎ ‎‏چهل تا، و یک سی تا حساب می شود. و در صد و بیست تا، مخیّر است که چهار سی تا و‏‎ ‎‏یا سه چهل تا حساب کند.‏

‏و در گوسفند پنج نصاب است: «چهل»، و در آن یک گوسفند است. سپس‏‎ ‎‏«صد و بیست و یک»، و در آن دو گوسفند است. سپس «دویست و یک»، و در آن سه‏‎ ‎‏گوسفند است. سپس «سیصد و یک»، و در آن بنابر احتیاط (واجب) چهار گوسفند است،‏‎ ‎‏و مسأله جداً مورد اشکال است. سپس «چهارصد تا و بیشتر از آن»، که در هر صد تا یک‏‎ ‎‏گوسفند می باشد تا به هر مقداری که برسد.‏

مسأله 2 ـ‏ در هر یک از نصاب های مزبور زکات واجب است و در کمتر از حد نصاب،‏‎ ‎‏زکات واجب نیست، چنان که در مابین دو نصاب هم چیزی به جز آنچه در نصاب سابق‏‎ ‎‏واجب شده؛ واجب نیست یعنی آنچه در نصاب سابق واجب است، به مابین دو نصاب، تا‏‎ ‎‏نصاب لاحق هم تعلّق دارد؛ پس مابین دو نصاب بخشوده است به این معنی که به آن،‏‎ ‎‏چیزی بیش از آنچه به نصاب سابق تعلق گرفته است تعلق نمی گیرد، نه به این معنی که‏‎ ‎‏اصلاً هیچ چیزی به آن تعلّق نگیرد.‏

مسأله 3 ـ‏ «بنت مخاض» شتر ماده ای است که در سال دوم داخل شده است. و‏‎ ‎‏همچنین است «تبیع» و «تبیعه» (که گوسالۀ نر یا ماده ای است که در سال دوم داخل شده).‏‎ ‎‏و «بنت لبون» شتر ماده ای است که در سال سوم داخل شده. و همچنین است «مسنه»‏‎ ‎‏(گوسالۀ ماده ای است که در سال سوم داخل شده) و «حقه» ماده شتری است که در سال‏‎ ‎‏چهارم داخل شده. و «جذعه» ماده شتری است که در سال پنجم داخل شده.‏

مسأله 4 ـ‏ کسی که بر او از جنس شتر، مثلاً «بنت مخاض» واجب شده باشد و آن را‏‎ ‎‏نداشته باشد ولی شتری که سن آن بالاتر است، مانند «بنت لبون» داشته باشد همان را‏‎ ‎‏می پردازد، و (به عنوان ما به التفاوت) دو گوسفند یا بیست درهم می گیرد. و اگر آنچه را که‏‎ ‎‏خود دارد سنش کمتر است، همان را می دهد و با آن دو گوسفند یا بیست درهم می پردازد.‏‎ ‎

ترجمه تحریر الوسیله امام خمینی(س)ج. 1صفحه 359
‏و دادن بنت لبون به جای بنت مخاض در حال اختیار بنابر اقوی کافی نیست. البته اگر‏‎ ‎‏هیچ یک را نداشته باشد مخیّر است که هر کدام را خواست بخرد. لیکن احتیاط آن است که‏‎ ‎‏همان بنت مخاض را خریداری کند. و ترک این احتیاط سزاوار نیست.‏

مسأله 5 ـ‏ (در رسیدن به نصاب) مال کسی ضمیمۀ مال دیگری نمی شود اگرچه‏‎ ‎‏مشترک باشند یا با هم مخلوط شده باشند به نحوی که در چراگاه و خوابگاه و آبشخور و‏‎ ‎‏حیوان نر و کسی که آن ها را می دوشد و وسیلۀ دوشیدن یکی باشند، بلکه در هریک از‏‎ ‎‏آن ها لازم است به تنهایی به حد نصاب برسد، ولو آن که با تلفیق کسرها باشد. و بین دو‏‎ ‎‏مال یک مالک ولو این که جای آن ها از هم دور باشد تفکیک نمی شود (و روی هم‏‎ ‎‏حساب می شود).‏

‎ ‎

ترجمه تحریر الوسیله امام خمینی(س)ج. 1صفحه 360