کتاب نماز

نماز مسافر

نماز مسافر

‏بر مسافر واجب است نمازهای چهار رکعتی را با شرایطی که خواهد آمد قصر‏‎ ‎‏(شکسته) بخواند، اما نماز صبح و مغرب قصر ندارند و در قصر خواندن برای مسافر،‏‎ ‎‏اموری معتبر است:‏

یکی از آن ها: ‏مسافت است که عبارت است از هشت فرسخ ممتد در جهت رفت یا در‏‎ ‎‏جهت برگشت یا آن که مجموع رفت و برگشت روی هم هشت فرسخ شود، به شرط آن که‏‎ ‎‏رفتن کمتر از چهار فرسخ نباشد ـ چه برگشتش به رفتنش متّصل باشد و بین رفت و‏‎ ‎‏برگشت را با یک شب یا بیشتر ماندن، قطع نکند یا قطع بکند ولی نه به صورتی که اقامت‏‎ ‎‏قاطع سفر محقق شود و نه آن که چیز دیگری که سفر را قطع می کند حاصل شود ـ که نماز‏‎ ‎‏را قصر می خواند و روزه را افطار می کند، ولی احتیاط (مستحب) شدید، در صورت‏‎ ‎‏آخری (که بین رفت و برگشت در جایی بماند) این است که علاوه بر آن، نماز را تمام‏‎ ‎‏بخواند (و روزه هم بگیرد) و روزه را قضا نماید.‏

مسأله 1 ـ ‏فرسخ سه میل است و میل چهار هزار ذراع دست است که طول آن (ذراع‏‎ ‎‏دست) به پهنای بیست و چهار انگشت است و هر انگشتی به پهنای هفت جو می باشد و‏‎ ‎


ترجمه تحریر الوسیله امام خمینی(س)ج. 1صفحه 279
‏هر جوی به پهنای هفت مو از موهای متوسط اسب برزون است. و اگر مسافت از این‏‎ ‎‏مقدار ـ هرچند اندکی ـ کمتر باشد، نماز تمام است.‏

مسأله 2 ـ ‏اگر رفتن پنج فرسخ و برگشتن سه فرسخ باشد، واجب است قصر بخواند،‏‎ ‎‏ولی اگر رفتن سه فرسخ وبرگشتن پنج فرسخ باشد، باید تمام بخواند. و اگر در مسافت‏‎ ‎‏کمتر از چهار فرسخ، چند بار رفت و آمد کند به طوری که مجموع آن ها هشت فرسخ یا‏‎ ‎‏بیشتر شود، نباید قصر بخواند، اگرچه از حد ترخّص خارج شده باشد. بنا بر این در تلفیق‏‎ ‎‏(رفت و برگشت) در صورتی نماز شکسته می شود که مجموع یک رفتن و یک برگشتن‏‎ ‎‏هشت فرسخ شود.‏

مسأله 3 ـ ‏اگر شهری دو راه داشته باشد که راه دورتر به اندازه مسافت باشد و راه‏‎ ‎‏نزدیک تر به این اندازه نباشد، چنانچه مسافر از راه دورتر برود، باید نماز را شکسته بخواند‏‎ ‎‏و اگر از راه نزدیک تر برود باید نماز را تمام بخواند. و اگر از راه نزدیک تر که کمتر از چهار‏‎ ‎‏فرسخ است برود، اگرچه از راه دورتر برگردد و مجموع رفت و برگشت هشت فرسخ‏‎ ‎‏بشود باید نمازش را تمام بخواند.‏

مسأله 4 ـ ‏مبدأ محاسبۀ مسافت، دیوار شهر است و در جایی که دیوار و حصار ندارد،‏‎ ‎‏آخرین خانه، ابتدای مسافت به شمار می رود. و این معیار در غیر شهرهایی است که‏‎ ‎‏به طور خارق العاده بزرگ هستند و اما مبدأ محاسبۀ مسافت در این گونه شهرها، چنان که‏‎ ‎‏محلّه های آن مانند روستاهای نزدیک به یکدیگر، از هم جدا باشند، آخر محلّه است،‏‎ ‎‏وگرنه مورد اشکال است، مثل آن که محلّه ها به هم پیوسته باشند، پس در جایی که اگر از‏‎ ‎‏آخر شهر حساب کند به حد مسافت نمی رسد و اگر از خانه اش حساب کند به آن حد‏‎ ‎‏می رسد، احتیاط (مستحب) آن است که هم شکسته بخواند وهم تمام، اگرچه بعید نیست‏‎ ‎‏گفته شود که ابتدای مسافت در چنین موردی از منزلش می باشد.‏

مسأله 5 ـ ‏اگر کسی بخواهد به شهری برود و در مسافت بودن آن شک دارد یا معتقد‏‎ ‎‏است که به اندازۀ مسافت نیست، سپس در اثنای رفتن معلوم شود که مسافت است، باید‏‎ ‎‏نماز را شکسته بخواند، اگرچه باقی ماندۀ راه به مقدار مسافت نباشد.‏


ترجمه تحریر الوسیله امام خمینی(س)ج. 1صفحه 280
مسأله 6 ـ ‏مسافت با علم و با بیّنه (شهادت دو شاهد عادل) ثابت می شود و اگر یک‏‎ ‎‏شاهد عادل شهادت بدهد، احتیاط (واجب) آن است که هم قصر بخواند و هم تمام و اگر‏‎ ‎‏شک کند که به اندازۀ مسافت رسیده یا نه یا گمان رسیدن به آن را داشته باشد، باید نماز را‏‎ ‎‏تمام بخواند و اندازه گرفتن که موجب حرج است واجب نیست، ولی فحص نمودن به‏‎ ‎‏وسیلۀ سؤال کردن و مانند آن بنابر احوط (وجوبی) لازم است. و اگر شخصی عامی در‏‎ ‎‏مقدار مسافت شرعی (به نحو شبهۀ حکمیه) شک نماید و توانایی بر تقلید نداشته باشد،‏‎ ‎‏واجب است احتیاطاً هم تمام بخواند و هم قصر.‏

مسأله 7 ـ ‏اگر معتقد شود به مقدار مسافت راه رفته است و نماز را شکسته بخواند،‏‎ ‎‏سپس معلوم شود که مسافت نبوده، واجب است اعاده نماید و اگر معتقد شود که مسافت‏‎ ‎‏نشده و نماز را تمام بخواند، سپس معلوم شود که مسافت بوده است، بنابر اقوی واجب‏‎ ‎‏است که در وقت اعاده نماید و در خارج وقت بنابر احتیاط (واجب) باید قضا کند.‏

مسأله 8 ـ ‏در مسافت دایره ای حرکت از نقطه ای تا به نقطۀ مقابل آن (نصف دایره)،‏‎ ‎‏رفتن حساب می شود. پس اگر بخواهد مسافت دایره ای را طی کند، ولو این که کارش قبل‏‎ ‎‏از رسیدن به نقطۀ مقابل (قبل از نصف دایره) باشد، چنانچه تا نقطۀ مقابل چهار فرسخ‏‎ ‎‏باشد، باید نمازش را قصر بخواند و احتیاط (مستحب) آن است که اگر کارش قبل از‏‎ ‎‏رسیدن به نقطۀ مقابل باشد، جمع بخواند.‏

دوم آن ها‏: داشتن قصد مسافت از هنگام خروج است، بنا بر این اگر قصد کمتر از‏‎ ‎‏مسافت را بنماید و بعد از رسیدن به آن مقصد، قصد مقدار دیگری را که کمتر از مسافت‏‎ ‎‏است بکند و به همین صورت (ادامه دهد) باید در رفتن نماز را تمام بخواند، اگرچه روی‏‎ ‎‏هم رفته، به اندازه مسافت یا بیشتر باشد، ولی اگر شروع به برگشتن کند، در صورتی که‏‎ ‎‏مسافت کامل باشد و قصد دارد که آن را طی کند، باید نماز را قصر بخواند. و همچنین است‏‎ ‎‏اگر مسافر، مقصد مشخّصی نداشته باشد ونداند که چه مقدار راه را طی خواهد کرد، مثل‏‎ ‎‏آن که به دنبال چهارپایی، که فرار کرده و نمی داند که کجا رفته است برود، نماز را نباید‏‎ ‎‏شکسته بخواند، اگرچه به مقدار مسافت و بیشتر راه رفته باشد، ولی با شرطی که گذشت‏‎ ‎


ترجمه تحریر الوسیله امام خمینی(س)ج. 1صفحه 281
‏در موقع برگشتن، باید شکسته بخواند و اگر در اثنای رفتن، مقصدی را معیّن کند که ولو با‏‎ ‎‏برگشتن روی هم به مسافت برسد با شرایطی که در تلفیق (روی هم محاسبه کردن رفت و‏‎ ‎‏برگشت) گذشت، باید قصر بخواند. و اگر به طرف مقصدی که کمتر از چهار فرسخ است‏‎ ‎‏حرکت کند ومنتظر بماند که اگر همراهانی پیدا شوند با آن ها مسافرت کند و در غیر این‏‎ ‎‏صورت مسافرت نکند، یا مسافرتش متوقف بر حاصل شدن چیزی باشد، ولی مطمئن‏‎ ‎‏نباشد که همراه پیدا کند یا مطمئن نباشد که آن چیز حاصل شود، واجب است نماز را‏‎ ‎‏تمام بخواند.‏

مسأله 9 ـ ‏ملاک و میزان این است که قصد طی کردن مسافت را داشته باشد، اگرچه‏‎ ‎‏چند روز طول بکشد به شرط آن که در بین این روزها چیزی که سفر را قطع می کند‏‎ ‎‏(وحکم مسافر را از بین می برد)، پیدا نشود و آن قدر هم طول نکشد که عرفاً بگویند که‏‎ ‎‏مسافر نیست، مثل این که هر روز مقدار خیلی کمی ـ جهت تفریح و مانند آن، نه به جهت‏‎ ‎‏سختی راه رفتن ـ راه رود که در این صورت باید نماز را تمام بخواند و احتیاط (مستحب)‏‎ ‎‏آن است که جمع بخواند.‏

مسأله 10 ـ ‏در قصد نمودن مسافت، مستقل بودن معتبر نیست، بلکه ولو به خاطر‏‎ ‎‏تبعیّت باشد کافی است؛ چه برای وجوب اطاعت باشد مانند زن نسبت به شوهر، چه‏‎ ‎‏مجبور باشد مثل اسیر، یا مختار باشد مانند خدمتکار، به شرط این که بدانند متبوع (یعنی‏‎ ‎‏کسی که از او تبعیّت می کنند) قصد مسافت را دارد و اگر ندانند، باید نمازشان را تمام‏‎ ‎‏بخوانند و احتیاط (مستحب) آن است که سؤال کنند، اگرچه بنابر اقوی واجب نیست و بر‏‎ ‎‏متبوع واجب نیست که به آن ها خبر بدهد، هرچند که پرسیدن تابع از او فرضاً واجب باشد.‏

مسأله 11 ـ ‏اگر تابع معتقد شود که متبوع او مسافت را قصد نکرده یا شک در قصد او‏‎ ‎‏بکند و در اثنا بداند که قصد مسافت داشته، چنانچه بقیۀ راه به مقدار مسافت باشد، واجب‏‎ ‎‏است که قصر بخواند وگرنه ظاهر آن است که واجب است تمام بخواند.‏

سوم آن ها‏: استمرار قصد است، بنا بر این اگر قبل از آن که به چهار فرسخی برسد، از‏‎ ‎‏قصدش برگردد یا مردّد شود، باید نماز را تمام بخواند و آنچه را که شکسته خوانده، نه در‏‎ ‎


ترجمه تحریر الوسیله امام خمینی(س)ج. 1صفحه 282
‏وقت و نه در خارج از وقت، اعاده ندارد. و اگر برگشتن از قصد یا تردید در آن بعد از‏‎ ‎‏رسیدن به چهار فرسخ باشد بر قصر خواندن نماز باقی می ماند، اگرچه همان روزش‏‎ ‎‏برنگردد، در صورتی که تصمیم داشته باشد که قبل از ده روز برگردد.‏

مسأله 12 ـ ‏در ادامه داشتن قصد مسافت، قصد نوع سفر کافی است (هر سفری که به‏‎ ‎‏مقدار مسافت باشد)، اگرچه قصدش از جای مشخصی به جای دیگری برگردد، مانند‏‎ ‎‏آن که قصد مسافرت به جای معیّنی بکند و به مقدار مسافت باشد و در اثنای راه قصد جای‏‎ ‎‏دیگری کند که راه طی شده و باقی مانده، به مقدار مسافت می شود، بنابر اصحّ باید نماز را‏‎ ‎‏شکسته بخواند. چنان که اگر از اول قصدش نوع سفر بوده و یک جای مشخصی را قصد‏‎ ‎‏نکرده، بدین گونه که شروع به مسافرت نماید تا به یکی از جاهایی که همۀ آن ها مسافت‏‎ ‎‏می شوند، برود و هیچ یک از آن ها را معیّن نکرده باشد، بلکه تعیین یکی از آن ها را موکول‏‎ ‎‏به رسیدن به جایی کند که حد مشترک بین آن ها است، نمازش شکسته است.‏

مسأله 13 ـ ‏اگر در اثنای مسافرت قبل از رسیدن به چهار فرسخ (در ادامۀ آن) مردّد‏‎ ‎‏شود، سپس به تصمیم خود برگردد، پس اگر چیزی از راه را در حال تردّد طی نکرده باشد،‏‎ ‎‏بر شکسته خواندن باقی می ماند، اگرچه باقی مانده ـ ولو با برگشت ـ به مقدار مسافت‏‎ ‎‏نباشد، ولی اگر چنانچه مقداری از راه را در حال تردید پیموده، چنانچه باقی مانده به مقدار‏‎ ‎‏مسافت باشد، باز باید نماز را قصر بخواند و اگر باقی مانده به مقدار مسافت نباشد، بدون‏‎ ‎‏اشکال واجب است تمام بخواند، در صورتی که باقی مانده به ضمیمۀ راهی که قبل از‏‎ ‎‏تردید پیموده، به مقدار مسافت نباشد، ولی اگر مجموع آن ها ـ با حساب نکردن راهی که‏‎ ‎‏در حال تردید پیموده ـ مسافت باشد، احتیاط (مستحب) آن است که هم تمام بخواند و هم‏‎ ‎‏قصر، اگرچه بعید نیست که در این صورت هم به قصر برگردد مخصوصاً اگر مقداری که‏‎ ‎‏در حال تردید طی کرده است کم باشد.‏

چهارم آن ها‏: قصد نداشته باشد در بین مسافت، ده روز یا بیشتر اقامت کند و قصد نکند‏‎ ‎‏که در بین مسافت از وطن خود بگذرد، مثل این که تصمیم بگیرد در بین چهار فرسخ یا سر‏‎ ‎‏چهار فرسخی، ده روز بماند، یا در بین راه یا سر چهار فرسخی، وطنی داشته باشد که‏‎ ‎‏می خواهد از آن بگذرد، پس در این صورت نماز را باید تمام بخواند. و همچنین است اگر‏‎ ‎


ترجمه تحریر الوسیله امام خمینی(س)ج. 1صفحه 283
‏در نیّت اقامت ده روز (تصمیم قطعی نگرفته و) مردّد باشد و یا در عبور از وطنش تردید‏‎ ‎‏داشته باشد، به طوری که با قصد طی راه مسافت، منافات دارد. و از همین قبیل است،‏‎ ‎‏آن جایی که احتمال پیش آمدن مانع برای ادامۀ سفر بدهد یا احتمال دهد در بین راه، علّتی‏‎ ‎‏که موجب نیّت ده روز ماندن گردد پیدا شود، یا احتمال عبور از وطن دهد، در صورتی که‏‎ ‎‏این احتمالات عقلایی باشند، باید نماز را تمام بخواند، ولی اگر این احتمالات مورد توجه‏‎ ‎‏عقلا نباشد، مثل آن که احتمال بیمار شدن یا غیر آن را از چیزهایی که برخلاف اصل‏‎ ‎‏عقلایی است بدهد، باید نماز را قصر بخواند.‏

مسأله 14 ـ ‏اگر موقع شروع سفر، قصد داشته باشد که قبل از هشت فرسخ، اقامت (ده‏‎ ‎‏روزه) نماید، یا از وطن خود عبور کند، یا مردّد باشد، سپس عدول کند وبنا بگذارد که هیچ‏‎ ‎‏یک از این دو کار را انجام ندهد (نه از وطنش عبور کند و نه آن که قصد اقامت نماید)‏‎ ‎‏چنانچه باقی ماندۀ راه بعد از عدول ولو با برگشت (به نحو تلفیق) به مقدار مسافت باشد،‏‎ ‎‏باید شکسته بخواند وگرنه باید تمام بخواند.‏

مسأله 15 ـ ‏اگر قصد اقامت نداشته باشد و مقداری از مسافت را برود سپس قبل از‏‎ ‎‏رسیدن به هشت فرسخ، قصد اقامت کند و پس از آن از اقامت صرف نظر نماید، چنانچه‏‎ ‎‏باقی ماندۀ راه، بعد از انصراف از اقامت به مقدار مسافت باشد، بدون اشکال باید شکسته‏‎ ‎‏بخواند. همچنین اگر باقی مانده به مقدار مسافت نباشد، ولی بین دو تصمیم (اقامت و‏‎ ‎‏انصراف از آن) چیزی از مسافت را طی نکرده باشد و مجموع هم مسافت باشد، باید‏‎ ‎‏شکسته بخواند، ولی اگر بین دو تصمیم مقداری از راه را طی کرده باشد، آیا راهی را که‏‎ ‎‏قبل از عدول (انصراف از اقامت) طی نموده به راه باقی مانده ضمیمه می شود در صورتی‏‎ ‎‏که مجموع هم به اندازۀ مسافت باشد ـ با حساب نکردن راهی که بین دو تصمیم طی‏‎ ‎‏کرده ـ یا ضمیمه نمی شود؟ احتیاط (مستحب) آن است که جمع بخواند، اگرچه بعید‏‎ ‎‏نیست که وظیفه اش قصر خواندن باشد، خصوصاً در صورتی که بین دو تصمیم مقدار‏‎ ‎‏کمی راه رفته باشد، همان طور که نظیر آن گذشت.‏

پنجم آن ها: ‏سفر جایز باشد، بنا بر این اگر سفر معصیت باشد، نباید شکسته بخواند؛ چه‏‎ ‎‏خود سفر معصیت باشد، مانند فرار از میدان جنگ و مانند آن، یا هدف از سفر، معصیت‏‎ ‎


ترجمه تحریر الوسیله امام خمینی(س)ج. 1صفحه 284
‏باشد، مانند آن که مسافرت کند تا مثلاً راهزنی کند یا آن که از سوی سلطان به چیزهایی که‏‎ ‎‏از راه ظلم به دست آمده نایل شود و مانند این ها. البته اگر در اثنای سفر به حرام بیفتد، مثل‏‎ ‎‏غیبت کردن و مانند آن از چیزهایی که هدف مسافرتش نیست، باید قصر بخواند و سفر‏‎ ‎‏معصیت حساب نمی شود، بلکه اگر بر چهارپای غصبی هم سوار شود و مسافرت کند،‏‎ ‎‏بنابر اقوی، سفر معصیت نیست (و نماز را باید شکسته بخواند) و همچنین اگر سفرش‏‎ ‎‏ضدّ واجب باشد به این که واجب را ترک نموده و مسافرت کند، مثل این که بدهکار باشد و‏‎ ‎‏طلبکارها مطالبۀ طلب می کنند و این شخص مسافرت کند با این که ادای بدهی در حضر‏‎ ‎‏ممکن است نه در سفر، که باید نماز را شکسته بخواند. البته در موردی که مسافرت‏‎ ‎‏به خاطر ترک واجب صورت بگیرد، احتیاط (مستحب) آن است که جمع بخواند و این‏‎ ‎‏احتیاط ترک نشود، اگرچه وجوب تمام خواندن، در این فرض، خالی از قوّت نیست.‏

مسأله 16 ـ ‏کسی که تابع شخص ستمگر است، در صورتی که در سفرش مجبور باشد،‏‎ ‎‏یا قصدش دفع کردن ظلم یا مانند آن از اغراض صحیح باشد، باید نماز را قصر بخواند و‏‎ ‎‏اما اگر قصدش این باشد که او را در ظلمش کمک کند، یا متابعتش از او همکاری در جهت‏‎ ‎‏ظلم او یا در جهت تقویت شوکت و جلال او باشد، در صورتی که تقویت شوکت او حرام‏‎ ‎‏باشد باید نماز را تمام بخواند.‏

مسأله 17 ـ ‏اگر هدف سفر، طاعت باشد و به طور تبعی (وطفیلی) انگیزۀ معصیت هم‏‎ ‎‏داشته باشد، به طوری که مسافرت، به طاعت نسبت داده شود، باید نماز را شکسته‏‎ ‎‏بخواند. واما در غیر این مورد که هدف سفر، معصیت باشد و به طور تبعی انگیزۀ طاعت‏‎ ‎‏هم داشته باشد، یا هر دو انگیزه در این سفر مشترک باشند، به طوری که اگر هر دو منظور و‏‎ ‎‏انگیزه با هم نبودند سفر نمی کرد، یا هر یک از دو منظور را مستقلاً در نظر داشته باشد، باید‏‎ ‎‏نماز را تمام بخواند، لکن در غیر صورت اول، که قصد اطاعت تابع قصد معصیت است ـ‏‎ ‎‏که در این صورت بدون اشکال باید نماز تمام خوانده شود ـ ترک احتیاط به این که نماز را‏‎ ‎‏جمع بخواند سزاوار نیست.‏

مسأله 18 ـ ‏اگر ابتدای سفرش طاعت باشد، سپس در بین راه قصد سفر معصیت نماید،‏‎ ‎


ترجمه تحریر الوسیله امام خمینی(س)ج. 1صفحه 285
‏چنانچه با این قصد، راه را طی کرده باشد، نمی تواند نماز را شکسته بخواند، اگرچه‏‎ ‎‏مسافت ها راه رفته باشد و نمازی را که به طور قصر خوانده، اعاده اش واجب نیست و در‏‎ ‎‏صورتی که با قصد معصیت، راهی نرفته باشد (مانند آن که در اثنای سفر در حال توقف‏‎ ‎‏قصد معصیت نماید مادامی که با این قصد شروع به سیر ننموده است)، اوجه این است که‏‎ ‎‏نماز را شکسته بخواند و احتیاط (مستحب) آن است که مادامی که به سیر و حرکت‏‎ ‎‏مشغول نشده است جمع بخواند، سپس اگر به قصد اطاعت برگردد، بعد از آن که مقداری‏‎ ‎‏راه رفته باشد، چنانچه باقی ماندۀ راه ـ و لو با برگشتن ـ به مقدار مسافت باشد به این که‏‎ ‎‏رفتن تا به مقصد، چهار فرسخ یا بیشتر باشد، باز هم قصر واجب است و همچنین اگر‏‎ ‎‏باقی مانده راه به مقدار مسافت نباشد، لکن راهی را که قبل از قصد معصیت پیموده، به‏‎ ‎‏ضمیمۀ راهی که بعد از انصراف از قصد معصیت رفته ـ بعد از حذف راهی که با قصد‏‎ ‎‏معصیت همراه بوده ـ به مقدار مسافت باشد، باید نماز را شکسته بخواند، لکن احوط اولی‏‎ ‎‏آن است که علاوه بر قصر، تمام هم بخواند. و اگر مجموع راه طی شده به اندازه مسافت‏‎ ‎‏نباشد مگر به ضمیمۀ راهی که همراه با قصد معصیت بوده، وجوب تمام خواندن خالی از‏‎ ‎‏قوّت نیست و احتیاط (مستحب) آن است که جمع بخواند. و اگر ابتدای سفرش معصیت‏‎ ‎‏باشد، سپس به اطاعت عدول نماید، در صورتی که باقی ماندۀ راه ـ ولو با برگشتن ـ به‏‎ ‎‏مقدار مسافت باشد، باید شکسته بخواند و اگر به مقدار مسافت نباشد، احتیاط (مستحب)‏‎ ‎‏آن است که جمع بخواند گرچه تمام خواندن، خالی از قوّت نیست.‏

مسأله 19 ـ ‏اگر ابتدای سفرش معصیت باشد و نیّت روزه کند، سپس به طاعت عدول‏‎ ‎‏نماید، چنانچه قبل از ظهر باشد در صورتی که باقی ماندۀ راه ـ ولو با برگشتن ـ به مقدار‏‎ ‎‏مسافت باشد، واجب است روزه را بشکند، وگرنه روزه اش صحیح است و اگر بعد از ظهر‏‎ ‎‏باشد، صحیح بودن آن بعید نیست، لکن احتیاط (مستحب) آن است که آن را تمام کند،‏‎ ‎‏سپس قضای آن را بگیرد. و اگر ابتدای سفرش طاعت باشد سپس در بین راه به معصیت‏‎ ‎‏عدول نماید، چنانچه بعد از به جا آوردن مفطر یا بعد از ظهر باشد، روزه اش صحیح نیست‏‎ ‎‏و اگر قبل از آن ها باشد، صحت روزه اش مورد تأمل است، پس احتیاط به این که روزه را‏‎ ‎‏بگیرد و بعداً قضا نماید ترک نشود.‏


ترجمه تحریر الوسیله امام خمینی(س)ج. 1صفحه 286
مسأله 20 ـ ‏کسی که از سفر معصیت برگشته چنانچه توبه کرده، یا به جهت امری که‏‎ ‎‏عارض شده ـ به طوری که برگشتن او جزء سفر معصیت حساب نشود ـ می خواهد‏‎ ‎‏برگردد، مانند این که علّت برگشتن او هدف مستقلّ دیگری ـ نه رجوع به وطنش ـ باشد،‏‎ ‎‏باید نماز را شکسته بخواند و گرنه بعید نیست که تمام خواندن، بر او واجب باشد و احتیاط‏‎ ‎‏(مستحب) آن است که جمع بخواند.‏

مسأله 21 ـ ‏سفر کسی که برای لهو (و خوش گذرانی) به شکار می رود ـ همان طور که‏‎ ‎‏دنیاپرستان چنین می کنند ـ به سفر معصیت ملحق می شود، ولی اگر برای تهیّۀ روزی و‏‎ ‎‏معاش به شکار برود، باید شکسته بخواند و همچنین اگر برای تجارت به شکار برود باید‏‎ ‎‏روزه را بشکند و اما نسبت به نماز مورد اشکال است و احتیاط (واجب) آن است که جمع‏‎ ‎‏بخواند و اگر سفرش تنها به قصد تفریح باشد، ملحق به سفر معصیت نمی شود و موجب‏‎ ‎‏تمام خواندن نیست.‏

ششم آن ها: ‏از کسانی که خانه به دوش هستند نباشد، مانند بعضی از بادیه نشین هایی که‏‎ ‎‏در بیابان ها می گردند و در محلی که آب و گیاه و چراگاه هست می مانند و جای معیّنی را‏‎ ‎‏انتخاب نمی کنند (وبعد از چندی به جای دیگر می روند) و ملوان ها و کشتیبان هایی که‏‎ ‎‏خانه شان در کشتی است، از این قبیل می باشند، پس بر همۀ اینان واجب است که در چنین‏‎ ‎‏سفرهای به خصوص (که ذکر شد) نماز را تمام بخوانند. البته اگر برای مقصد دیگری،‏‎ ‎‏مانند حج یا زیارت و مانند این ها، مسافرت کنند باید مثل دیگران نماز را شکسته بخوانند‏‎ ‎‏و اگر یکی از اینان، برای انتخاب منزل مخصوصی یا برای پیدا کردن محل آب و گیاه، مثلاً‏‎ ‎‏به مقدار مسافت (از محل استقرار فعلی) سفر کند، در این که قصر بر او واجب است یا‏‎ ‎‏تمام، مورد اشکال است و باید احتیاط به جمع خواندن ترک نشود.‏

هفتم آن ها: ‏سفر کردن، پیشه و کار او نباشد، مثل چهارپادار و نامه رسان و رانندگان و‏‎ ‎‏مانند این ها و ملوان و کشتیبانی که خارج از کشتی منزل دارند و کار در کشتی را برای خود‏‎ ‎‏حرفه قرار داده اند از این قبیل می باشند. ولی اگر منزلشان خود کشتی باشد، از صنف قبلی‏‎ ‎‏هستند. و در هر حال بر همۀ این ها واجب است در سفری که کارشان است، نماز را تمام‏‎ ‎

ترجمه تحریر الوسیله امام خمینی(س)ج. 1صفحه 287
‏بخوانند ـ اگرچه سفر برای خودشان باشد نه برای غیرشان، مثل این که چهارپادار اثاث و‏‎ ‎‏خانواده اش را از جایی به جایی ببرد ـ ولی در سفری که کارشان نیست، مثل این که اگر‏‎ ‎‏کشتیبان دست از کشتی بردارد و برای زیارت یا غیر آن برود، باید نماز را قصر بخواند. و‏‎ ‎‏میزان آن است که سفر کردن به عنوان شغل و کارش صدق کند و این معنی وقتی تحقق پیدا‏‎ ‎‏می کند که تصمیم بر آن بگیرد و مقدار قابل توجهی هم برای این کار سفر بکند ـ و در‏‎ ‎‏صدق آن، دو یا چند مرتبه سفر کردن لازم نیست، البته بعید نیست که در سفر اول، قصر بر‏‎ ‎‏او واجب باشد، هرچند صدق کند که این سفر شغل و کار او است، اگرچه احتیاط (مستحب)‏‎ ‎‏آن است که در سفر اول و دوم جمع کند و در سفر سوم، تمام خواندن بر او متعیّن می شود.‏

مسأله 22 ـ ‏کسی که شغلش در تابستان چهارپاداری است نه در زمستان، یا برعکس،‏‎ ‎‏ظاهر آن است که در حال شغلش واجب است تمام بخواند، اگرچه احتیاط (مستحب) آن‏‎ ‎‏است که جمع نماید. اما کسانی همچون حمله دارها (مدیران کاروان ها) که در خصوص‏‎ ‎‏ماه های حج مشغول سفر می شوند، ظاهراً قصر بر آن ها واجب است.‏

مسأله 23 ـ ‏کسی که شغلش مسافرت است، اگر ده روز در وطن خود یا در غیر وطنش‏‎ ‎‏ـ ولو این که نیّت هم نکرده باشد ـ بماند، حکم کسی که مسافرت شغلش می باشد، از او‏‎ ‎‏برداشته می شود و باید در خصوص سفر اول (بعد از آن ده روز) نماز را شکسته بخواند‏‎ ‎‏ـ نه در سفر دوم، تا چه رسد به سفر سوم ـ لکن کسی که بدون قصد اقامت در غیر وطن‏‎ ‎‏خود ده روز مانده است، ترک احتیاط به این که در سفر اول جمع بخواند سزاوار نیست،‏‎ ‎‏بلکه در سفر دوم و سوم هم، چه با نیّت اقامت و چه بدون آن و نیز کسی که بدون نیّت یا با‏‎ ‎‏نیّت، ده روز در وطن خود مانده باشد، احتیاط آن است که جمع بخوانند.‏

مسأله 24 ـ ‏اگر کسی شغلش سفر نباشد، لکن برایش کاری پیش آید که سفرهای‏‎ ‎‏متعددی بکند، باید قصر بخواند، مثل این که کاری در شهری دارد که احتیاج به‏‎ ‎‏مسافرت های متعدد داشته باشد. بلکه همچنین است اگر منزل کسی تا حرم‏‎ ‎‏سیّدالشهداء ‏‏علیه السلام‏‏ مثلاً به مقدار مسافت باشد و نذر کند، یا بنا بگذارد که هر شب جمعه به‏‎ ‎‏زیارت حضرت سیدالشهداء ‏‏علیه السلام‏‏برود. و همچنین است اگر منزلش تا شهری که کار و‏‎ ‎

ترجمه تحریر الوسیله امام خمینی(س)ج. 1صفحه 288
‏شغلش در آن شهر است به مقدار مسافت باشد و هر روز به آن شهر می رود، ظاهر آن‏‎ ‎‏است که در سفر و در شهری که وطنش نیست، نمازش را باید شکسته بخواند.‏

مسأله 25 ـ ‏از جملۀ کسانی که شغلشان سفر است، چوپانی است که کارش چراندن‏‎ ‎‏است، چه مکان خاصی داشته باشد یا نه. و تاجری که دوره گردی می کند و از همین قبیل‏‎ ‎‏است جهانگردی که برای خود وطنی انتخاب نکرده و شغلش گردش و سیاحت است و‏‎ ‎‏ممکن است، جهانگرد جزء صنف ششم باشد و در هر حال بر اینان تمام خواندن‏‎ ‎‏واجب است.‏

هشتم آن ها: ‏رسیدن به محل ترخّص است، پس قبل از حد ترخّص، نباید شکسته‏‎ ‎‏بخواند. و منظور از حد ترخّص، جایی است که اذان شهر را نشنود یا دیوار و شکل های‏‎ ‎‏آن را ـ نه شبح آن را ـ از آن جا نبیند و احتیاطی که نباید ترک شود آن است که هر دو‏‎ ‎‏(نشنیدن اذان وندیدن دیوار) حاصل شود. و معتبر است که نشنیدن اذان و ندیدن دیوار‏‎ ‎‏به خاطر دور شدن از محل باشد نه به خاطر عوارض دیگر.‏

مسأله 26 ـ ‏همان طور که در شکسته خواندن نماز، رسیدن به محل ترخّص معتبر است‏‎ ‎‏در صورتی که مسافرت از شهرش باشد، آیا در مسافرت از محلی که ده روز در آن اقامت‏‎ ‎‏داشته و از محلی که سی روز با تردید در آن اقامت داشته است نیز، رسیدن به حد ترخّص‏‎ ‎‏معتبر است یا نه؟ مورد تأمل است و در هر دو مراعات احتیاط ترک نشود.‏

مسأله 27 ـ ‏همان طور که رسیدن به حد ترخّص در ابتدای مسافرت از شروط قصر‏‎ ‎‏است، همچنین حکم مسافرت در برگشتن از سفر با رسیدن به حد ترخّص از بین می رود،‏‎ ‎‏لذا واجب است که تمام بخواند و احتیاط (واجب)، مراعات از بین رفتن هر دو علامت‏‎ ‎‏است و احتیاط بهتر آن است که تا وارد شدن به منزل نماز را به تأخیر بیندازد و اگر بعد از‏‎ ‎‏رسیدن به حد ترخّص نماز می خواند، جمع بین قصر و تمام نماید. و اما نسبت به محلی‏‎ ‎‏که قصد دارد، ده روز در آن جا بماند، آیا حد ترخّص در آن معتبر است که با رسیدن به آن‏‎ ‎‏حد، حکم سفر از بین برود، یا معتبر نیست، مورد اشکال است و نباید احتیاط ترک شود به‏‎ ‎‏این که یا نماز را تا خود محل تأخیر بیندازد یا بعد از رسیدن به حد ترخّص، جمع بخواند.‏


ترجمه تحریر الوسیله امام خمینی(س)ج. 1صفحه 289
مسأله 28 ـ ‏معیار (در نشنیدن اذان و ندیدن دیوار) آن است که چشم بیننده و گوش‏‎ ‎‏شنونده و صدای گویندۀ اذان و هوا، متوسط و معتدل باشد.‏

مسأله 29 ـ ‏بنابر اقوی میزان نشنیدن اذان آن است که تشخیص داده نشود که اذان است‏‎ ‎‏یا غیر آن و در موردی که تشخیص داده می شود که اذان است ولکن جمله ها و فصل های‏‎ ‎‏آن مشخص نمی شود، سزاوار است احتیاط شود و نیز در موردی که نشنیدن به آن حد‏‎ ‎‏نرسیده که به طور کلی صدا شنیده نشود، سزاوار است احتیاط شود.‏

مسأله 30 ـ ‏در جایی که نه خانه ای هست و نه دیواری، باید آن ها را فرض کرد، بلکه در‏‎ ‎‏خانه های بادیه نشینان و مانند آنان از کسانی که خانه هایشان دیوار ندارد، احتیاطاً باید‏‎ ‎‏همین فرض را نمود.‏

مسأله 31 ـ ‏اگر در این که به حد ترخّص رسیده شک نماید، باید بنا را بر عدم آن‏‎ ‎‏بگذارد، پس در فرض رفتن، تمام و در برگشتن، قصر واجب است، مگر آن که مستلزم‏‎ ‎‏محذوری مثل مخالفت علم اجمالی باشد یا علم تفصیلی بر بطلان نمازش پیدا کند، مانند‏‎ ‎‏این که در موقع رفتن، در جایی که شک دارد، حد ترخّص است نماز ظهر را تمام بخواند و‏‎ ‎‏بخواهد موقع برگشتن، نماز عصر را در همان جا شکسته به جا بیاورد.‏

مسأله 32 ـ ‏اگر در کشتی و مانند آن باشد و قبل از حد ترخّص به نیّت تمام خواندن،‏‎ ‎‏شروع به نماز نماید، سپس در اثنا به حد ترخّص برسد، چنانچه قبل از رکوع رکعت سوم‏‎ ‎‏باشد، در صورتی که معتقد بوده که قبل از حد ترخّص آن را تمام می کند باید نماز را‏‎ ‎‏به طور شکسته پایان دهد و نمازش صحیح است و در صورتی که چنین اعتقادی نداشته،‏‎ ‎‏اگر قبل از داخل شدن در رکعت سوم به حد ترخّص برسد، باید نمازش را شکسته پایان‏‎ ‎‏دهد و صحیح است و اگر به رکعت سوم داخل شده باشد، مورد اشکال است و احتیاط‏‎ ‎‏(واجب) آن است که آن را به طور قصر پایان دهد، سپس یک نماز تمام اعاده نماید، یا‏‎ ‎‏همان نماز را به طور تمام بخواند، سپس یک نماز قصر اعاده کند، چنان که اگر بعد از داخل‏‎ ‎‏شدن در رکوع به حد ترخّص برسد، مورد اشکال است، پس احتیاط به این که همان نماز‏‎ ‎‏را به طور چهار رکعتی تمام کند سپس به طور قصر اعاده نماید ترک نشود. و اگر در حال‏‎ ‎


ترجمه تحریر الوسیله امام خمینی(س)ج. 1صفحه 290
‏برگشتن باشد و قبل از رسیدن به حد ترخّص به نیّت قصر شروع به نماز نماید و در اثنای‏‎ ‎‏نماز به حد ترخّص برسد، باید نماز را چهار رکعتی تمام کند و صحیح است.‏

‎ ‎

ترجمه تحریر الوسیله امام خمینی(س)ج. 1صفحه 291