قرائت و ذکر
مسأله 1 ـ در رکعت اول و دوم از نمازهای واجب، خواندن سورۀ حمد و یک سورۀ کامل بعد از آن واجب است و نمازگزار می تواند در بعضی از حالات، سوره را ترک نماید، بلکه گاهی در تنگی وقت و ترس و مانند این ها از موارد ناچاری ترک کردن سوره واجب است. و اگر سوره را عمداً مقدّم بر حمد نمود، باید نماز را از سر بگیرد و اگر سهواً مقدّم بدارد و قبل از رکوع یادش بیاید، اگر حمد را بعد از آن نخوانده باشد، باید حمد را بخواند و سپس سوره را اعاده نماید و اگر حمد را خوانده باشد باید فقط سوره را اعاده نماید.
مسأله 2 ـ خواندن حمد، در نمازهای مستحبی ـ مانند نمازهای واجب ـ واجب است؛ یعنی خواندن آن، شرط صحّت در آن ها است. اما خواندن سوره در هیچ یک از نمازهای مستحبی، واجب نیست؛ اگرچه آن نماز ـ با عنوان عارضی مثل نذر و مانند آن ـ واجب شده باشد. البته نمازهای مستحبی که در کیفیت انجام آن ها، سوره های مخصوصی وارد شده است، باید جهت تحقّق این گونه نمازهای مستحبی، همان سوره ها خوانده شود، مگر آن که معلوم باشد که انجام آن ها با این سوره ها، شرط کمال آن نمازها است، نه آن که در اصل مشروعیّت و صحّت آن دخیل باشد.
ترجمه تحریر الوسیله امام خمینی(س)ج. 1صفحه 184
مسأله 3 ـ خواندن بیشتر از یک سوره در یک رکعت از نماز واجب بنابر اقوی جایز، ولی مکروه است، بر خلاف نماز مستحبی که کراهت هم ندارد و احتیاط (مستحب) آن است که در نماز واجب خواندن بیش از یک سوره را ترک کند.
مسأله 4 ـ خواندن سوره های طولانی در نماز واجب که باعث فوت وقت نماز می شود، جایز نیست و اگر عمداً این سوره ها را بخواند، نمازش باطل می شود با اشکالی که در مسأله هست. و اگر سهواً مشغول خواندن سوره های طولانی شود، در صورت وسعت وقت، باید به سوره های دیگر برگردد و اگر بعد از تمام شدن سورۀ طولانی، متوجّه شود و وقت هم گذشته باشد، باید نمازش را تمام کند. و همچنین خواندن هیچ یک از سوره های عزائم (چهار سوره ای که سجدۀ واجب دارند) در نماز واجب، جایز نیست، پس اگر از روی فراموشی شروع به خواندن یکی از آن ها نمود تا این که آیۀ سجده را هم خواند، یا آن که آیۀ سجده را در حالی که در نماز بود شنید، بنابر احتیاط باید در همان حال نماز با اشاره سجده نماید، سپس بعد از نماز هم سجده نماید، اگرچه اقوی آن است که می تواند به اشارۀ در نماز اکتفا نماید و می تواند به همان سوره (که خوانده) اکتفا نماید.
مسأله 5 ـ «بسم الله الرحمن الرحیم» جزء هر سوره است، بنا بر این باید با آن ها خوانده شود مگر سورۀ برائت (که بسم الله ندارد).
مسأله 6 ـ سورۀ فیل و ایلاف (با هم) یک سوره است و همچنین است سورۀ والضّحی و الم نشرح (که با هم یک سوره می باشند) بنا بر این خواندن یکی از آن ها کفایت نمی کند، بلکه باید هر دو به ترتیب و با «بسم الله الرحمن الرحیم» که بین آن ها است، خوانده شود.
مسأله 7 ـ هنگام شروع به «بسم الله الرحمن الرحیم» باید بنابر اقوی سوره را تعیین نماید و اگر سوره ای را تعیین کرد سپس از آن سوره به سورۀ دیگر عدول نمود، باید «بسم الله الرحمن الرحیم» را برای سوره ای که به آن عدول نموده، اعاده نماید. و اگر در حین شروع «بسم الله الرحمن الرحیم» سوره ای را تعیین کند و یادش برود و نداند که کدام سوره را معیّن کرده است، باید با تعیین سورۀ مشخصی «بسم الله الرحمن الرحیم» را اعاده نماید. و اگر
ترجمه تحریر الوسیله امام خمینی(س)ج. 1صفحه 185
از اول نماز بنا داشته که سورۀ معیّنی را بخواند، ولی آن را فراموش کند و سورۀ دیگری بخواند، یا بر حسب عادت سورۀ معیّنی را می خوانده، و لیکن غیر آن را بخواند، کفایت می کند و اعادۀ سوره واجب نیست.
مسأله 8 ـ عدول از سوره ای به سورۀ دیگر، مادامی که به نصف سوره نرسیده است اختیاراً جایز است، جز سورۀ توحید و سورۀ جحد که عدول از آن ها به غیر آن ها و از یکی از آن ها به دیگری، به مجرّد آن که شروع در آن ها نمود جایز نیست و اما عدول از این دو سوره به سورۀ جمعه و سورۀ منافقون، در نماز ظهر روز جمعه، و بنابر اقوی در نماز جمعه، در صورتی که از روی فراموشی شروع به خواندن آن ها کرده باشد، مادامی که به نصف نرسیده باشد، جایز است.
مسأله 9 ـ حمد و سورۀ نماز ظهر و عصر، غیر از «بسم الله الرحمن الرحیم» واجب است که آهسته خوانده شود. و بر مردها واجب است در نماز صبح و در رکعت اول و دوم نماز مغرب و عشا، حمد و سوره را بلند بخوانند پس کسی که عمداً برعکس عمل نماید، نمازش باطل است و کسی که فراموش نموده، بلکه هر کسی که بدون عمد بر عکس عمل کند و نیز کسی که اصلاً حکم مسأله را نمی داند و توجه به سؤال نمودن دربارۀ آن ندارد معذور است، حتی اگر این گونه افراد، عذرشان در اثنای قرائت حمد و سوره برطرف شود، آن مقداری را که از قرائت انجام داده اند لازم نیست اعاده کنند، اما کسی که اجمالاً حکم را می داند، ولی محل آن را نمی داند و یا فراموش کرده است و کسی که اصل حکم را نمی داند، ولی متوجّه است که باید سؤال کند، احتیاط (مستحب) آن است که آن را از نو به جا آورند، هر چند بنابر اقوی در صورتی که هنگام قرائت قصد قربت از آن ها حاصل شده باشد، قرائتشان صحیح است. و بر زنان بلند خواندن واجب نیست، بلکه زنان بین آهسته و بلند خواندن، در صورتی که نامحرمی نباشد، مخیّر می باشند و در مواردی که بر مردان آهسته خواندن واجب است، زنان هم باید آهسته بخوانند و در مواردی که مردان معذورند زنان هم معذورند.
مسأله 10 ـ برای مردها، بلند گفتن «بسم الله الرحمن الرحیم» برای حمد و سوره در نماز
ترجمه تحریر الوسیله امام خمینی(س)ج. 1صفحه 186
ظهر و عصر مستحب است، همچنان که برای آنان بلند خواندن حمد و سوره در نماز ظهر روز جمعه، مستحب است، لیکن احتیاطاً آهسته خواندن آن سزاوار نیست که ترک شود.
مسأله 11 ـ معیار در بلند خواندن و آهسته خواندن آشکار شدن جوهر صدا و آشکار نشدن آن است، نه شنیدن و نشنیدن کسی که کنار نمازگزار است. و زیاده روی در بلند خواندن، مانند فریاد کشیدن جایز نیست، همچنان که آهسته خواندن به طوری که ـ اگر مانعی نباشد ـ خودش نشنود جایز نیست.
مسأله 12 ـ واجب است که قرائت، صحیح باشد، پس اگر عمداً در یک حرف یا حرکت یا تشدید یا مانند آن اخلال نماید، نمازش باطل است. و کسی که حمد یا سوره را نمی تواند به خوبی بخواند، واجب است یاد بگیرد.
مسأله 13 ـ معیار در صحیح بودن قرائت این است که حروف، از مخارج خودشان ادا شوند ـ به طوری که اهل زبان بگویند که فلان حرف را ادا کرد نه حرف دیگر را ـ و حرکات بنای کلمه و آنچه که در هیئت کلمه دخالت دارد و حرکت ها و سکون های مربوط به اعراب و بناء ـ مطابق آنچه که متخصصین زبان عربی تعیین نموده اند ـ مراعات شود، و همزۀ «وصل» وقتی در میان کلمات قرار می گیرد ـ مثل همزۀ «ال» وهمزۀ «اِهْدِنا» ـ بنابر احتیاط (واجب) حذف شده و خوانده نشود، و همزۀ قطع ثابت مانده و خوانده شود، مثل: همزۀ «اَنْعَمْتَ». و در تعیین و تشخیص مخارج حروف، مراعات ریزه کاری های علمای تجوید لازم نیست، چه رسد به جهاتی که به صفات حروف برمی گردد از قبیل «شدّت» و «رخوت» و «تفخیم» و «ترقیق» و «استعلاء» و غیر این ها. و مراعات ادغام کبیر، لازم نیست و آن عبارت است از این که حرفی را که حرکت دارد ساکن نموده، در حرف مماثل خود که در کلمۀ دیگری است ادغام کند، مثل: «یعلم ما بین أیدیهم»؛ یعنی، میم (یعلم را پس از ساکن نمودن) در میم (ما بین) مندرج نموده و ادغام نماید و یا در حرف مقارب خود، ولو در یک کلمه باشند (پس از ساکن نمودن و تبدیل به حرف مقارب کردن) ادغام کند مثل: «یرزقکم» و «زحزح عن النّار» به این که قاف در کاف و حاء در عین ادغام شود، بلکه احتیاط (واجب) آن است که این گونه ادغام (یعنی ادغام کبیر) مخصوصاً در حرف مقارب ترک
ترجمه تحریر الوسیله امام خمینی(س)ج. 1صفحه 187
شود و حتی مراعات بعضی از اقسام ادغام صغیر هم لازم نیست، مانند ادغام حرفی که اصلاً ساکن است در حرف مقارب خودش، مثل: «من ربک» که «نون» را در «راء» ادغام نماید، ولی احتیاط (مستحب) آن است که مراعات مدّ لازم را بنماید و مدّ لازم، آن است که حرف مدّ و دو سبب آن؛ یعنی همزه و سکون در یک کلمه جمع شوند، مثل: «جآء» و «سوء» و «جی ء» و «دابّة» و «ق» و «ص» و همچنین است، ترک وقف بر حرف متحرک و وصل به حرف ساکن (که احتیاط مستحب ترک آن است) و رعایت ادغام تنوین و نون ساکن در حروف «یرملون» (که احتیاط مستحب مراعات آن است) اگرچه، آنچه به نظر راجح (اقوی) می آید، آن است که مراعات هیچ یک از مذکورات، لازم نیست.
مسأله 14 ـ احتیاط (واجب) آن است که از یکی از قرائت های هفتگانه تخلّف ننماید، همچنان که احتیاط (مستحب) آن است که از آن قرائتی که در قرآن کریم که در میان مسلمین موجود است تخلّف ننماید، هرچند تخلّف در بعضی از کلمات، مثل: «ملک یوم الدین» و «کفواً أحد» ضرری نمی رساند، بلکه بعید نیست که قرائت، بر طبق یکی از آن قرائت ها جایز باشد.
مسأله 15 ـ قرائت «مالک یوم الدین» و «مَلِک یوم الدین» جایز است و بعید نیست که قرائت اوّلی، ارجح و بهتر باشد و همچنین در «صراط» جایز است با «ص» و با «س» خوانده شود و با «ص» ارجح است، و در «کفواً أحد»، چهار وجه است: مضموم بودن فاء و ساکن بودن آن(و هر یک از این دو) با همزه و یا واو، که بعید نیست مضموم بودن فاء با واو از بقیه ارجح باشد.
مسأله 16 ـ کسی که فقط می تواند به طور غلط با عوض کردن بعضی از حرف ها قرائت نماید و نمی تواند یاد بگیرد، همان صورت برایش کفایت می کند و خواندن نماز به جماعت بر او واجب نیست؛ اگرچه مطابق احتیاط است. و کسی که قدرت بر یاد گرفتن و تصحیح قرائت دارد و یاد نگرفته، اقتدا کردن او به نماز جماعت در صورت امکان، بنابر احتیاط، واجب است.
مسأله 17 ـ نمازگزار در غیر رکعت اول و دوم (یعنی در رکعت سوم و چهارم) نمازهای
ترجمه تحریر الوسیله امام خمینی(س)ج. 1صفحه 188
واجب، بین خواندن سورۀ حمد و گفتن ذکر (تسبیحات اربعه) مخیّر است و بعید نیست که برای امام جماعت، خواندن سورۀ حمد و برای مأموم، گفتن ذکر افضل باشد و برای کسی که فرادا نماز می خواند، سورۀ حمد و تسبیحات اربعه، مساوی باشد. و کیفیت ذکر چنین است: «سبحان الله و الحمد لله و لا اله الاّ الله والله اکبر» و واجب است بر عربی بودن آن مواظبت شود، و یک مرتبه گفتن آن کفایت می کند، و احتیاط و افضل آن است که آن را سه مرتبه تکرار کند و بهتر است که به این تسبیحات، استغفار (مثلاً استغفرالله ربی واتوب الیه) افزوده شود. و واجب است حمد و ذکر (در رکعت سوم و چهارم) حتی «بسم الله الرحمن الرحیم» بنابر احتیاط (واجب)، آهسته خوانده شود. و رکعت سوم و چهارم لازم نیست در خواندن حمد و گفتن ذکر مثل هم باشند (بنا بر این می تواند در یک رکعت، حمد بخواند و در دیگری تسبیحات بگوید).
مسأله 18 ـ اگر قصد خواندن تسبیحات نمود ولی حمد بدون آن که قصد خواندن آن را ـ ولو به صورت ارتکاز در ذهن ـ داشته باشد بر زبانش جاری شود، در این صورت اقوی آن است که به این قرائت اکتفا نکند، ولی اگر قصد خواندن حمد را (هرچند به صورت قصد ارتکازی)، داشته باشد اقوی صحت آن است و همچنین است اگر با غفلت و بی توجّهی شروع به خواندن یکی از آن ها بنماید؛ که اگر بدون قصد حتی قصد ارتکازی باشد، بنابر اقوی صحیح نیست و در غیر این صورت بنابر اقوی صحیح است.
مسأله 19 ـ اگر سورۀ حمد را به خیال آن که در رکعت اول و دوم است بخواند، سپس معلوم شود که در رکعت سوم و چهارم می باشد، به همان اکتفا می کند و همچنین است اگر به خیال آن که در رکعت سوم و چهارم است، حمد را بخواند، سپس معلوم شود که در رکعت اول و دوم بوده است.
مسأله 20 ـ احتیاط (واجب) آن است که تسبیحات را بیشتر از سه مرتبه نگوید، مگر آن که به قصد مطلق ذکر باشد.
مسأله 21 ـ مستحب است خواندن سورۀ «عمّ یتساءلون» یا «هل اتی» یا «غاشیة» یا «قیامت» و مانند این ها در نماز صبح، و خواندن سورۀ «سبّح اسم» یا «والشّمس» در نماز
ترجمه تحریر الوسیله امام خمینی(س)ج. 1صفحه 189
ظهر، و خواندن سورۀ «اذا جاء نصرالله » و سورۀ «الهیکم التکاثر» در نماز عصر و مغرب. و بهتر است که در شب جمعه، در رکعت اول نماز مغرب و عشا، سورۀ «جمعه» و در رکعت دوم آن ها، سورۀ «اعلی» و در روز جمعه، در رکعت اول نماز ظهر و عصر، سورۀ «جمعه» و در رکعت دوم آن ها، سورۀ «منافقون» را بخواند و همچنین است نماز صبح روز جمعه، یا آن که در رکعت اول نماز صبح روز جمعه، سورۀ «جمعه» و در رکعت دوم سورۀ «توحید» را بخواند، و در نماز مغرب شب جمعه در رکعت اول سورۀ «جمعه» و در رکعت دوم سورۀ «توحید» را بخواند، همچنان که خواندن سورۀ «قدر» در رکعت اول هر نمازی و خواندن سورۀ «توحید» در رکعت دوم آن مستحب است.
مسأله 22 ـ قبلاً برایت معلوم شد که در حال قرائت و گفتن ذکرها، باید شخص نمازگزار استقرار داشته باشد، پس اگر نمازگزار به جهتی ـ در حال خواندن آن ها ـ بخواهد جلو یا عقب برود یا به طرفی خم شود، باید در حال حرکت، قرائت یا ذکر را ترک نماید، اما امثال حرکت دادن دست یا انگشتان پاها ضرری نمی رساند هرچند بهتر است که چنین نکند. و اگر در حال قرائت، بی اختیار حرکت نمود، احتیاط (واجب) آن است که آنچه را در حال حرکت خوانده، اعاده نماید.
مسأله 23 ـ هرگاه در صحیح خواندن آیه یا کلمه ای شک نماید، و از آن نگذشته باشد واجب است آن را اعاده کند و اگر گذشته باشد، اعادۀ آن به قصد احتیاط جایز است و اگر مرتبۀ دوم یا سوم (در همان مورد) شک نماید، تکرار اشکالی ندارد، به شرط این که شک او به خاطر وسوسه نباشد، وگرنه نباید اعتنا کند.
ترجمه تحریر الوسیله امام خمینی(س)ج. 1صفحه 190