مهمانی
افشین علاء
پدرم گفته: ای پسر، امروز
باید آرام و بی صدا باشی
دوست دارم که پیش مهمانها
مایهی افتخار ما باشی
مادرم پاک کرد و جارو زد
هم اطاق و حیاط و ایوان را
کرده مادربزرگ آماده
سینی و استکان و قندان را
بهار و مریوان (کردستان)
بهار
مجلات دوست کودکانمجله کودک 263صفحه 6