بخش سوم توصیه های عمومی به اقشار مختلف جامعه

ب) نظارت و اجرای دقیق احکام اسلامی

ب) نظارت و اجرای دقیق احکام اسلامی 

‏ ‏

سفارش مهم به همه قشرها

‏این یک سفارش عمومی است که پیش من اهمیت دارد و باید‏‎ ‎‏عرض بکنم به همه، به همۀ قشرهای ملت باید عرض بکنم با‏‎ ‎‏کمال دقت توجه کنید که یک قدم خلاف اسلام نباشد، یک قدم. با‏‎ ‎‏کمال دقت ملاحظه کنید که کمیته هایی که در تحت کفالت‏‎ ‎‏شماست اشخاصی توی آن نباشند که خلاف اسلام عمل می کنند.‏‎ ‎‏با کمال دقت ملاحظه کنید کسانی که به عنوان اسلام، به عنوان‏‎ ‎‏مسلمین، به عنوان چه، معممین کذا، اینها یک قدم خلاف برندارند‏‎ ‎‏که خدای نخواسته چهرۀ اسلام را برخلاف آنطوری که هست قبیح‏‎ ‎‏نشان بدهند. این در نظر من از همۀ چیزها اهمیتش بیشتر است و‏‎ ‎‏مسئولیتش هم بیشتر. همۀ ما مسئولیم که این کار را انجام بدهیم؛‏‎ ‎‏یعنی آنطور که، آنقدری که، قدرت داریم این کار را انجام بدهیم که‏‎ ‎‏گمان نشود که اسلام هم مثل سایر حکومتهای دیگر هست و تا‏‎ ‎‏حالا دستشان چیزی نبوده؛ حالا که دستشان آمده، همانند که‏‎ ‎‏بودند و همانند که هستند.‏

‏     این مسأله مهم است. و آقایان توجه کنند همه و همۀ ملت‏‎ ‎‏موظفند که نظارت کنند بر این امور. نظارت کنند اگر من یک پایم را‏‎ ‎‏کنار گذاشتم، کج گذاشتم، ملت موظف است که بگویند پایت را‏‎ ‎‏کج گذاشتی، خودت را حفظ کن. مسأله، مسألۀ مهم است. همۀ‏‎ ‎‏ملت موظفند به اینکه نظارت داشته باشند در همۀ کارهایی که الآن‏‎ ‎‏مربوط به اسلام است. اگر دیدند که یک کمیته خدای نخواسته‏‎ ‎‏برخلاف مقررات اسلام دارد عمل می کند، بازاری باید اعتراض‏‎ ‎‏کند؛ عرض بکنم که کشاورز باید اعتراض کند؛ معممین و علما‏‎ ‎‏باید اعتراض کنند. اعتراض کنند تا این کج را راست کنند. اگر‏‎ ‎

کتاباقشار اجتماعی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 365

‏دیدند یک معمم بر خلاف موازین اسلام، خدای نخواسته،‏‎ ‎‏می خواهد عمل بکند، همه موظفند که جلویش را بگیرند که امروز‏‎ ‎‏غیر روزهای دیگر است. آن وقت هم باید بگیرند، اما حالا کار‏‎ ‎‏مهم است. حالا اساس، اساس وجهۀ اسلام است. اساسی است‏‎ ‎‏که الآن اسلام به دست ما افتاده، داریم چه می کنیم؟ بنابراین، آنی‏‎ ‎‏که به نظر بنده مهم است این است و البته اینها هم باید عمل بشود؛‏‎ ‎‏اما اینها در درجۀ دوم است؛ درجۀ اولش عبارت از این است که‏‎ ‎‏همۀ ما، همۀ قشرها، همه، اینها همه باید این جهت را توجه داشته‏‎ ‎‏باشند و همۀ آنها مراعات این مسألۀ کُلُّکُم راعٍ، همه باید مراعات‏‎ ‎‏این مسائل را بکنند.‏‎[1]‎‏ توجه داشته باشند که نبادا من یک وقت‏‎ ‎‏یک کلمه برخلاف مقررات اسلام بگویم. اعتراض کنند، بنویسند،‏‎ ‎‏بگویند. آقا، خدای نخواسته آقا، شما، ایشان، ایشان، اینهایی که‏‎ ‎‏الآن مردم توجه به آنها دارند و می گویند اینها مثلاً دارند اداره‏‎ ‎‏می کنند، چه حکومت باشد و چه کسانی که عرض بکنم که از این‏‎ ‎‏دادگاهها باشد، هر جا باشد، الآن وقت این است که همۀ اینها‏‎ ‎‏مواظبت کنند خودشان [را]. مواظبت کنند در اینکه یک قدم کج‏‎ ‎‏نگذارند و اسلام را حفظ کنند. صورت اسلام را آنطوری که هست‏‎ ‎‏نشان بدهند؛ و اگر خدای نخواسته یک کسی پیدا شد که یک کار‏‎ ‎‏خلاف کرد، اعتراض کنند مردم؛ مردم همه به او اعتراض کنند که‏‎ ‎‏آقا چرا این کار را می کنی. در صدر اسلام هست که عمر وقتی که‏‎ ‎‏گفت ـ در منبر بود ـ که اگر من یک کاری کردم شماها چه بکنید.‏‎ ‎‏یک عربی شمشیرش را کشید گفت ما با این، با این شمشیر‏‎ ‎‏راستش می کنیم. باید اینطور باشد. باید مسلمان اینطور باشد که‏‎ ‎‏اگر ـ هر که می خواهد باشد، خلیفه مسلمین و عرض بکنم هر که‏‎ ‎

کتاباقشار اجتماعی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 366

‏می خواهد باشد ـ اگر دید پایش را کنار گذاشت، شمشیرش را‏‎ ‎‏بکشد که پایت را راست بگذار.(487)‏

‏8 / 3 / 58‏

‏*  *  *‏

‏ ‏

‏ ‏

تأکید بر پیاده کردن محتوای واقعی اسلام 

‏حالا ما ببینیم وظیفه مان چیست. تا حالا انجام دادید وظایف‏‎ ‎‏اسلامی تان را ـ و خداوند به همۀ شما اجر عنایت کند ـ تا حالا همه‏‎ ‎‏با هم دست به هم دادید، جناح روحانی، جناح دانشگاهی، جناح‏‎ ‎‏بازاری، جناح اداری، جناح ارتشی ـ یک قشرشان البته ـ همه دست‏‎ ‎‏به هم دادند و این دیوار بلندی که واقع شده بود بین ملت و آن‏‎ ‎‏چیزی که باید به آن برسد ـ و اسلام ـ آن را شکستید. خداوند به‏‎ ‎‏شما اجر عنایت کند. اما حالا تمام شده دیگر قضیه؟ ما حالا دیگر‏‎ ‎‏آسوده هستیم و هر کدام باید برویم سراغ کارهایمان یا خیر،‏‎ ‎‏آسوده نیستیم باز هم؟ باز هم بین راه هستیم؟ الآن ما باز محتوای‏‎ ‎‏اسلام را، واقعیت اسلام را در ایران پیاده نکردیم. ما، همۀ ما رأی‏‎ ‎‏دادیم به جمهوری اسلامی؛ صحیح. با رأی تنها اسلام نمی آید. به‏‎ ‎‏حسب رسمیت، رسمیت مملکت ایران الآن جمهوری اسلامی‏‎ ‎‏است، به حسب رأی همۀ مردم؛ اما محتوای اسلام باید در این‏‎ ‎‏جمهوری اسلامی تحقق پیدا بکند. فقط ما بگوییم جمهوری‏‎ ‎‏اسلامی و همۀ جهاتش غیر اسلامی باشد، این اسلام نمی شود که!‏‎ ‎‏آن هم سابق می گفت اسلام! معاویه هم داد می کرد اسلام! نماز‏‎ ‎‏جماعت هم می رفت می خواند، امام جماعت هم بود. خلفای‏‎ ‎‏بنی العباس هم بعضی شان از فضلا و علما بودند و بعضی شان ـ یا‏‎ ‎‏همه شان ـ هم نماز جماعت می خواندند و آداب صوری را عمل‏‎ ‎‏می کردند؛ لکن محتوای اسلام را اینها، محتوای قرآن را اینها‏‎ ‎

کتاباقشار اجتماعی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 367

‏می خواستند تهی کنند. اینها با اعمالشان می خواستند که یک‏‎ ‎‏اسلامِ منهای محتوا مثل حالا؛ اسلامِ منهای روحانیت، اسلام‏‎ ‎‏منهای محتواست. محتوای اسلام را اینها دارند درست می کنند.‏‎ ‎‏اینها می خواستند که یک اسلامی [...‏‎ ‎‏]«اسلام را قبول داریم»؛ بله،‏‎ ‎‏اسلام اما الفاظ فقط! دیگر از حد لفظ نرود به محتوا.(488)‏

‏8 / 3 / 58‏

‏*  *  *‏

‏ ‏

‏ ‏

پیاده کردن اساس اسلام با قانون اساسی 

‏مسألۀ اصلی، که حالا باید شمای ارتشی، من طلبه، مراجع عظام،‏‎ ‎‏علمای اعلام، دانشگاهی، بازاری، دهقان، اداری، کارمندها، همه‏‎ ‎‏به آن توجه بکنند، این است که این قانون اساسی، که اساس اسلام‏‎ ‎‏را ما می خواهیم پیاده بکنیم، این قانون اساسی درست بشود.(489)‏

‏25 / 3 / 58‏

‏*  *  *‏

‏ ‏

‏ ‏

تحقق همه جانبه جمهوری اسلامی در عمل 

‏ما الآن جمعیتی هستیم که از حبس بیرون آمدیم؛ از آن حبسهای‏‎ ‎‏طول پنجاه سال. حالا ما بیرون آمدیم. دَرِ حبس باز شده است و ما‏‎ ‎‏آمدیم بیرون. لکن از این حبس که بیرون آمدیم، باز یک‏‎ ‎‏گرفتاریهای زیاد دیگری داریم که در رأس همۀ گرفتاریها همین‏‎ ‎‏گرفتاری فکری است. این را باید اساتید دانشگاه، معلمین،‏‎ ‎‏آموزگارها بچه های ما را از این انگل بودن و از این افکار بیرون‏‎ ‎‏بیاورند، آنها که خودشان مبتلا به آن افکار نیستند، آنها که هستند‏‎ ‎‏که نمی توانند. همۀ بساطی که الآن در ایران هست بساطی است که‏‎ ‎‏[هنوز‏‎ ‎‏]اسلامی نیست. ‏

‏     البته جمهوری اسلامی تصویب شده است. قانون این‏‎ ‎

کتاباقشار اجتماعی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 368

‏جمهوری هم تصویب شد. این هر دوشان با آرای کم نظیر این‏‎ ‎‏[ملت‏‎ ‎‏]تصویب شده. اما مقصد که این نبوده است که ما یک پرچم‏‎ ‎‏جمهوری پیدا بکنیم و یک تمبر جمهوری و یک [عنوان جمهوری‏‎ ‎‏اسلامی‏‎ ‎‏]مقصد که این نبوده. مقصد این بوده است که جمهوری‏‎ ‎‏اسلامی، یعنی سرتاسر مملکت اسلامی باشد. مردم رأی دادند به‏‎ ‎‏جمهوری اسلامی، سرتاسر باید اسلام باشد؛ و کارشناسهای‏‎ ‎‏اسلامی باید اسلام را معرفی کنند. ادارات باید ادارات اسلامی‏‎ ‎‏بشود. هر جا که هست من جمله همین بهداری. بهداری که یکی از‏‎ ‎‏مؤسسات بزرگی است که خدمت باید بکند و زیاد می تواند‏‎ ‎‏خدمت بکند و خدمت بسیار شریفی است. خوب، این خدمت‏‎ ‎‏بسیار شریف باید با ترتیب اسلامی باشد و باید هم اداراتش و هم‏‎ ‎‏بیمارستانهایش و هم همه مؤسساتش براساس اسلام باشد؛ یعنی‏‎ ‎‏نمی شود انسان بگوید که ما مسلم هستیم وقتی که برویم در‏‎ ‎‏مؤسساتشان ببینیم که بویی از اسلام نیست. ما بگوییم ما به‏‎ ‎‏جمهوری اسلامی رأی دادیم و مملکت ما جمهوری اسلامی‏‎ ‎‏است، لکن برویم تو بازارش، ببینیم [هنوز‏‎ ‎‏]ربا هست. و برویم‏‎ ‎‏توی اداراتش ببینیم [هنوز] رشوه است. برویم در فلان جا ببینیم‏‎ ‎‏کم کاری و بیکاری و ـ عرض می کنم ـ هرزه روی و اینطور چیزها،‏‎ ‎‏این نمی شود. این تناقض است مابین جمهوری اسلامی و عمل. ما‏‎ ‎‏باید کوشش کنیم که این مملکت را مملکت اسلامی کنیم و اسلام‏‎ ‎‏است که می تواند ما را نجات بدهد از این بساطی که سر ما‏‎ ‎‏درآوردند و اسلام بود که ما را نجات داد از این سلسلۀ کثیف و از‏‎ ‎‏این دستهای پلیدی که دنبال آن بودند.(490)‏

‏16 / 9 / 58‏

‏*  *  *‏

‎ ‎

کتاباقشار اجتماعی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 369

  • ) کنز العمال؛ ج 6، ص 30؛ بحارالانوار؛ ج 72، ص 38.