د) توسعه و سازندگی کشور
ترمیم خرابیهای به جامانده از رژیم سابق
اینها رفتند از ایران و یک مملکت خرابی و یک قبرستانهای آبادی برای ما گذاشتند. قبرستانهای ما را با قبرهای جوانهای ما آباد کردند و مملکت ما را خراب کردند. آشفتگی مملکت ما و از هم ریختگی مملکت ما طوری نیست که بتوان با یکی ـ دو سال و با مدت قلیل جبران کرد. این محتاج به این است که همۀ ملت ایران دست به هم بدهند و با هم این خرابه را آباد کنند. ننشینند که دولت آباد کند؛
کتاباقشار اجتماعی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 374
دولت نمی تواند آباد کند. ننشینند که روحانیت آباد کند؛ روحانیت تنها نمی تواند آباد کند. همه با هم، همه با هم، از کشاورز و کارگر تا صانع و ملاّ، تا روحانی و دانشگاهی، تا اداری و ارتش، همه با هم، همه با هم باید کمک کنند. این نهضت که تا اینجا رسیده است نیمۀ راه است؛ فقط دزدها را بیرون کردید، خرابکارها را بیرون کردید؛ لکن خرابه مانده است. مهم برای [ما ]خرابه است؛ مهم این است که این خرابه ای که برای ما گذاشته اند با همت والای شما، با همت عظیم ملت بزرگ ایران، این خرابه از سر آباد شود.(497)
10 / 12 / 57
* * *
تصفیۀ سازمانها و ادارات
الآن ایران به یک صورت خرابه درآمده است. اینها خراب کردند، همه چیز ما را بردند؛ و ما باید این تتمه را حفظ کنیم و این تتمه را برای اعقاب خودمان محفوظ نگه داریم. این مسائل با همت همۀ اقشار این ملت است؛ با همت شما جوانهاست. هر کس در هر مقامی که هست باید کمر همت به خدمت به این مملکت، به خدمت به اسلام ببندد تا مشکلات رفع بشود. شمایی که در بانک هستید و کارمند بانک یا رؤسای بانک هستید باید بانک را اصلاح بکنید؛ کسانی که در فرهنگ هستند باید فرهنگ را اصلاح بکنند؛ کسانی که در وزارتخانه ها هستند باید وزارتخانه ها را تصفیه کنند. و همین طور باید همۀ ما دست به هم بدهیم تا این کشوری که خرابه کردند و رفتند و بردند هر چه ما داشتیم، ان شاءالله دوباره به حال اول و بلکه بهتر برگردد.(498)
23 / 1 / 58
* * *
کتاباقشار اجتماعی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 375
همبستگی اقشار در رفع آشفتگیهای مملکت
امروز، هم دانشگاهی و هم من طلبه و هم آقا، که آقا هستند، و هم شما، که از آقایان هستید، و هم خانمها و همۀ ملت، امروز باید با هم برویم جلو، فردا هم با هم بسازیم. توقع نداشته باشید که ما بسازیم. خوب، ما چکاره هستیم؟ شما هستید، ما هستیم، دیگران هستند. نه من باید بنشینم بگویم که خانمها این کارها را انجام بدهند؛ نه خانمها بنشینند بگویند فلانی انجام بدهد. آنها به اندازۀ خودشان؛ ما به اندازۀ خودمان؛ شما به اندازۀ خودتان؛ دولت به اندازۀ خودش؛ ارتش به اندازۀ خودش؛ اداره به اندازۀ خودش. چیزی نیست که یک دولت بتواند انجام بدهد. آشفتگی آشفتگی ای نیست که یک دولت بتواند؛ یا یک قشر از ملت بتواند. همۀ ما بگوییم که ما هیچ کاری نمی کنیم، دانشگاهیها بکنند، دانشگاهی نمی تواند بکند. دانشگاهی بگوید که ما هیچ کاری نمی کنیم، آخوندها بکنند، آخوندها هم هیچ. ما همه هر دو بنشینیم بگوییم تاجرها این کار را بکنند، کاسبها این کار را بکنند، ازشان نمی آید. ملت اگر چنانچه همه با هم نباشند، اگر دست به دست هم ندهند، اگر هر کس هر مقداری که ازش می آید کار نکند، این مملکت نمی تواند این آشفتگی را از دست بدهد. باید همه مان با هم. اگر همه با هم مشغول شدیم، پیروز می شویم؛ پیش می بریم.(499)
6 / 3 / 58
* * *
مشارکت اقشار در جهاد سازندگی
دانشجوهای عزیز، متخصصین، مهندسین و بازاری، کشاورز، همۀ قشرهای ملت، داوطلب برای این است که ایرانی که به طور مخروبه به دست ما آمده است بسازند. از این جهت، باید ما
کتاباقشار اجتماعی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 376
بگوییم یک جهاد سازندگی، موسوم کنیم این جهاد را به «جهاد سازندگی» که همۀ قشرهای ملت، زن و مرد، پیر و جوان، دانشگاهی و دانشجو، مهندسین و متخصصین، شهری و دهاتی، همه با هم باید تشریک مساعی کنند و این ایران را که خراب شده است بسازند. و البته آن جاهایی که بیشتر خرابی هست؛ مثل آنجاهایی که روستاها، جاهایی که مساکن عشایر هست، دهات دورافتاده که تقریباً هر کدام از گروهها می آیند، شکایت از وضعشان دارند، می گویند برق نداریم، خانه نداریم، آب نداریم، اسفالت نداریم، بهداری نداریم؛ و همه هم صحیح می گویند. بنا، بر این بوده است که اینطور ایران را خراب کنند. و الآن که ـ بحمداللهـ آن سد شکسته شد، برای مرحلۀ ثانی، که مرحلۀ سازندگی است، ما دستمان را پیش ملت دراز می کنیم، و از ملت می خواهیم که همه در این نهضت شرکت کنند و همه دست برادری به هم بدهند و این سازندگی و جهاد سازندگی را شروع کنند. و البته مأمورین دولت در هر جا ـ آنها هم ـ مردم با آنها تشریک مساعی کنند. در تحت نظر اشخاص کارشناس، مأمورین دولت کارها را انجام بدهند. و روحانیونی که در همه جا در بلاد ـ بحمدالله ـ هستند، در این امر آنها هم تشریک مساعی کنند، نظارت کنند.(500)
26 / 3 / 58
* * *
در نظرنگرفتن منافع شخصی در سازندگی کشور
تا آن قدمهایی که اصول مسائل درست می شود باز به فکر اینکه من حقوقم کم است، من رتبه ام کم است، به این فکر نباشید.
حالا باید همه، همان طوری که از اول مقصد را نگاه می کردید
کتاباقشار اجتماعی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 377
و به مطالب خودتان توجه نداشتید، حالا هم مقصد را نگاه کنید به مطالب خودتان توجه نکنید. من این مطلب را برای شما تنها نمی گویم؛ من برای همه دارم می گویم. بازاری حالا نباید به فکر منفعت بردن باشد. کارگر به فکر این نباشد که حقوقش کم است، دهقان به فکر این نباشد که امسال زراعت چطور است، باران آمده یا نه. اینها فکرهایی است که شما را از آن قدرت باز می دارد؛ از آن قدرت الهی باز می دارد. شما «قیام لله » کردید.(501)
28 / 3 / 58
* * *
سازندگی کشور، تکلیف همه
تکلیف همۀ ما این است که همه کمک کنیم برای ساختن این مملکت. شما در هر جا که هستید کمک کنید. ما هم اگر کاری ازمان برآید کمک بکنیم. کشاورزها هم کمک بکنند، کارگرها هم کمک بکنند؛ همۀ کارمندها هم کمک بکنند.
تا کمک همه نباشد نمی شود این خرابه را آبادش کرد. کمک لازم است. خیال نکند یک کسی که من یک نفرم، من یک نفر چه از من برمی آید. هر یک نفری به اندازۀ یک نفر از او کار می آید، به اندازۀ همان یک نفر مکلف است کارش را انجام بدهد. الآن همۀ ما، همۀ قشرهای این ملت، مکلفند که برای این مملکت کار بکنند، تا اینکه با کار اینها این مملکت اداره بشود؛ درست بشود. مملکت مال خودتان است. خودتان برای خودتان دارید کار می کنید.
و ان شاءالله من امیدوارم که همۀ ما به وظایفمان آشنا بشویم.(502)
10 / 4 / 58
* * *
کتاباقشار اجتماعی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 378
توسعه کشاورزی برای رفع وابستگی
باید همه دست به هم بدهند کمک بکنند. همین جهاد سازندگی یک کمک بزرگی است، که اینها در همه چیز کمک باید بشود، و همۀ قشرها باید کمک بکنند، تا این مملکت را نجات بدهند. یک مملکتی که بخواهید از خودتان باشد و دیگر نتوانند در آن دخالت کنند، اول باید آن چیزی که مربوط به ارزاق خودتان است، احتیاج از حیث رزق، ما به دیگران نداشته باشیم؛ نان ما را دیگران ندهند. آخر برای ما عیب است که ما بنشینیم و نانمان را دیگران بگویند که ما به شما می دهیم، یا ما به شما نمی دهیم. باید خودمان تهیه کنیم، و این به این است که کشاورزی را توسعه بدهیم. اگر قبلاً کم کاری می کردند، حالا زیادتر کار بکنند. اشخاص کمک کنند به آنها، و دولت کمک شایان به آنها بکند، و از همه اطراف کمک بشود، تا این کشاورزی بخوبی راه بیفتد. وقتی که راه افتاد، ما احتیاجمان را از غیر در جهت اقتصاد بریده بشود، آن وقت در همۀ کارها می توانیم با آنها مقابله کنیم، الآن هم ـ الحمدلله ـ می توانیم. در هر صورت، همۀ قشرها الآن موظفند که کوشش کنند برای حفظ آرامش و فعالیت کنند، بیکار ننشینند، فعالیت بکنند، کار بکنند، تا اینکه بتوانند مملکت خودشان را نجات بدهند.(503)
6 / 8 / 58
* * *
جدیت در انجام وظیفه و تکلیف
تکلیف ما چیست؟ تکلیف هر یک از ما و هر یک از افراد ملت این است که آن کاری را که می کند خوب انجام بدهد. شما متوقع این نباشید که استاد چه جور هست. آن را هم باید دنبالش باشید، اما نایستید به اینکه او عمل خوب بکند. خودت اول عمل خوب را بکن، اول خودمان، از خودمان شروع بشود، تا برسد به جامعه مان.
کتاباقشار اجتماعی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 379
اصلاح از اول باید از خود آدم شروع بشود، تا برساند به اینکه دیگری را اصلاحش کند. خوب کار بکنید، جدی کار بکنید، کشاورزهایمان جدی کار بکنند، کارگرهایمان جدی کار بکنند. گول اینهایی که می خواهند ما را دوباره برگردانند به حال سابق، به حال اینکه وابسته همه چیزمان وابسته به خارج باشد، گول اینها را نخورند، گول تبلیغات اینها را نخورند.
تکلیف ما این است که اولاً هر کاری که محوَّل به ماست خوب انجام بدهیم. محصِّلید، خوب تحصیل کنید. معلِّمید، خوب تعلیم کنید. استادید، خوب استادی کنید. کارگرید، خوب کار بکن. کشاورزید، خوب کشاورزی بکن. ملایی، خوب ملایی بکن. هر چی هستی، همان کاری که به تو محوَّل است او را خوب انجام بده. اگر یک ملتی یک همچه هوشیاری برایش پیدا شد که هر شخصی کار خودش را خوب انجام بدهد، یک ملت اصلاح می شود؛ زود هم اصلاح می شود. اما اگر من بنشینم برای اینکه یکی دیگر کار بکند، شما بنشینید که من کار بکنم، من بنشینم شما کار بکنید، نه من کار انجام می دهم، نه شما انجام می دهید. منتظر نباشید دیگران برای شما کار بکنند. این انتظاری بود که ما منتظر باشیم امریکا برای برای ما دلسوزی بکند؛ منتظر باشیم که امریکا به ما اسلحه بدهد. اسلحه هایی به ما دادند که به دردمان نمی خورد؛ به ضررمان بود! قراردادهایی با ما کردند که همۀ قراردادهایشان به ضرر ما بود، یا اکثرش. آنها برای ما کار نمی کنند.
ننشینید دیگران برای شما کار کنند. خودتان کار کنید. ملت خودش کار بکند. هم خودش عملی را که می خواهد انجام بدهد خوب انجام بدهد؛ هم به رفیقش بگوید خوب انجام بده؛ هم به
کتاباقشار اجتماعی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 380
جامعه کُلُّکُمْ رَاعٍ وَ کُلُّکُمْ مَسْئُولٌ همین است.
همه مسئولیم در مقابل ملت؛ و مسئولیم در مقابل خودمان. خودم را اصلاح کنم، دیگران را هم اصلاح کنم؛ به هر مقداری که می توانید. باز ننشینید به اینکه من اهل منبر نیستم نمی توانم یک جامعه ای را دعوت کنم؛ من اهل خطابه نیستم. نخیر، شما همان مقداری که می توانی خودت عمل بکن؛ به رفیقت هم با همان زبانی که داری بگو که خوب عمل کن. او هم خودش عمل کند، به رفیقش بگوید. اگر یک همچو حسی در یک مملکت پیدا شد، مملکت زود اصلاح می شود. ما ننشینیم که دیگران برای ما کار بکنند. ما ننشینیم که از غرب برای ما وارد بشود. ما خودمان کار بکنیم و خودمان کارهایمان را انجام بدهیم. غرب را فراموش کنیم.(504)
7 / 8 / 58
* * *
ضرورت سازندگی کشور با همت والای همه اقشار
کارگر، کاسب، تاجر، اداری، فرهنگی، وزارتخانه ها، تمام قشرهایی که در این کشور به هر صورت زندگی می کنند، باید همت کنند و مملکت خودشان را خودشان بسازند.
منتظر نباشید که از دولت، فقط از دولت شروع بشود. همه شروع کنید. مملکت مال خود شماست. مثل سابق نیست که شما همۀ منافعتان به دست دیگران به خارج می رفت، و همۀ مخازنتان با دست خائنان به خارج از مملکتتان صادر می شد. امروز کشور مال شماست و شما باید سرنوشت خودتان را به دست بگیرید. و الآن از اختلافات احتراز و بعد همه با هم، همه با همتِ والا برای
کتاباقشار اجتماعی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 381
خدا و برای رضای ولی امر ـ سلام الله علیه ـ همه با هم دست برادری داده و این کشوری که خرابه شده و به دست ما دادند، خودمان تعمیر کنیم.(505)
18 / 10 / 58
* * *
ایران امروز، میدان کار و سازندگی
امروز که بحمدالله ایران به دست ایران و ایرانی اداره می شود و همه شئون کشور در دست خود ایرانیان و خود دلبستگان به اسلام، رهبری می شود، امروز روزی است که همه قشرهایی که در این کشور هستند مسئول هستند. هیچ فردی از افراد این کشور، چه از نویسنده و روشنفکر و چه روحانی و دانشگاهی و چه ارتش و سپاهی و بسیج و عشایر و چه مردم بازار و مردم خیابانها نمی توانند عذری پیدا بکنند به اینکه ما برای فلان عذر نتوانستیم به این کشور اسلامی خدمت کنیم. تمام عذرها را خدای تبارک و تعالی راهش را بسته و حجت را بر همه ما تمام کرده است. و امروز ایران میدان کار است، میدان نبرد است با شیاطین، و میدان سازندگی جوانان است، و میدان خدمت به اسلام و خدمت به مسلمین و خدمت به مستضعفان جهان.(506)
26 / 10 / 61
* * *
کار و تلاش، شرط خودکفایی
برادرها! امروز روز کار است. هر کس در هر جا هست باید کار بکند. ما می خواهیم خودکفا باشیم؛ خودکفایی را با تبلیغات نمی شود کرد، با کار می شود کرد. رعیت باید کار بکند، کشاورز باید کشاورزی بکند، دامدارها باید دامداری بکنند، و باغبانها باید
کتاباقشار اجتماعی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 382
باغبانی بکنند؛ و دانشمندان باید به طور شایسته دانش خودشان را به دانشجویان منتقل بکنند. و دانشگاه که در رأس امور هست و تقدیرات یک کشوری، مقدرات یک کشوری بسته به وجود آنهاست، باید جدیت بکنند که روی خودشان را از غرب و شرق برگردانند و به صراط مستقیم، به سوی کعبه آمال، به سوی خدای تبارک و تعالی توجه کنند و جوانان را بسازند برای آتیۀ این کشور. و من امیدوارم که همۀ ما موفق بشویم به خدمت. شمایی که در صنایع هستید صنعت را تقویت کنید. آقایانی که در جاهای دیگر هستند آن کارهایی که به آنها محول است تقویت بکنند. مبلغین تبلیغ خودشان را توسعه بدهند، و دانشمندان دانش خودشان را توسعه بدهند و منتقل کنند.(507)
26 / 10 / 61
* * *
مسئولیت همه قشرها نسبت به مقدرات کشور
الآن ایران از همه جا به نظر می رسد که اهالی ایران از همه جا بیشتر مورد آزمایشند. اهالی ایران از یک رژیمی که همه می دانید چکاره بود، با قدرت ملت و دستهای گره کرده مشت های گره کرده، در حالی که ابزاری در دست نداشت آن وقت، با فریاد، آن رژیم را از بین برد، و با همان فریادها دست امریکا را و سایر قدرتها را از کشور خودش قطع کرد که امروز کشور شما دست خودتان است. نه یک کسی بالای سر شماست که بخواهد به شما حکومت کند، نه مستشاری از کشورهای دیگر دارید و نه کارشناسان.
همه چیز دست خود شماست و مسئول خود شمایید. در رژیم سابق ملت می گفت خوب، من چه کنم، به دست من چیزی نیست،
کتاباقشار اجتماعی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 383
اگر سؤال می شد. امروز که همه چیز در دست خود شماهاست دیگر این عذر پذیرفته نیست که من چه کنم. هر کس در هر محلی که هست، آن کسی که در یک اداره ایستاده است و برای رفت و آمد مردم راه می دهد یا کارهای دیگر انجام می دهد، با آن کسی که در اداره روی صندلی نشسته است و مردم به او مراجعه می کنند و آن کسی که در جبهه دارد جنگ می کند، و آن کسی که در پشت جبهه هست و خدمت می کند، و آن بازاری که در بازار مشغول کسب و تجارت هست، و آن کارمند که در ادارات مشغول فعالیت هستند، و آن دهقانها که در محل کشاورزی مشغول خدمت هستند، و آنهایی که در کارخانه ها مشغول فعالیت هستند، و تمام قشرهایی که در این کشور تصور بکنید، تمام اینها، از مقدرات این مملکت سؤال می کنند از شما. کسی گمان نکند که خوب من بازاری هستم، نمی توانم. من یک اداری جزء هستم، من یک کارمند ضعیف هستم. فرق ما بین هیچ یک از شماها نیست در این معنا. هر کس آن محلی که هست همان محل، محل آزمایش اش است.(508)
11 / 11 / 62
* * *
کتاباقشار اجتماعی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 384