جهان و انقلاب معجزه آسای خمینی
امام خمینی و انقلاب اسلامی
در آئینه مطبوعات جهادی و سیاسی افغانستان
محمدناصر حسن زاده
اشاره:
بازتاب و حرکت انقلاب اسلامی در جهان، بخصوص در کشورهای همسایه و مسلمان و توجه و بیداری انسان در پناه روی کردی دوبارۀ به شناخت حقیقت وجودی خود و رمز و رازهای آن و توجه به آراء و اندیشههای بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران از جمله مسایل و مطالعاتی
است که آثار آن را میتوان در حوزههای فکری و سیستمهای رسانهای و تألیفات اهل قلم و هنر به وضوح و روشن دید.
از طرفی سعی در مخفی نگاهداشتن و تلاشهای بی حد و مرز سردمداران رسانههای غربی و تولید و تکثیر ابزار انتقال پیام برای پوشش دادن افکار عمومی جهان به گونههای مختلف، مبارزه برای جلوگیری از رشد سریع و بیداری نسل کنونی جهان، همه گواه و نشانگر آنست که بیم و هراس مدیران و برنامهریزان حکومتهای غربی و عوامل منطقهای آنها در جهان از آن است که بیداری ناشی از ظهور حکومت اسلامی در ایران در آیندهای نه چندان دور به محدوده و قلمرو نا امن آنها نیز وارد خواهد شد و از اینرو با ایجاد جو اختناق، اعمال سانسور و توطئه سکوت، بر آنند تا در حد ممکن مرزهای فکری و حوزههای حکومتی خود را از این بیداری در امان نگه دارند که لاجرم امری ناشدنی است و حقیقت در پردۀ کتمان ماندنی نخواهد بود.
حضور بر آن است تا با بررسی و کنکاش در حوزههای مطبوعاتی کشورهای مختلف با نگاهی تحلیل گونه بازتاب حرکت انقلاب اسلامی را در مناطق مختلف از طریق بررسی مطبوعات به نقد و تحلیل و نظر بکشاند، در این شماره نگاهی داریم به مطبوعات و انتشارات سازمانهای جهادی و سیاسی کشور افغانستان.
حضورج. 9صفحه 179
□ شخصیت والای امام خمینی(س):
اولاً چند نکته پیرامون شخصیت والای حضرت امام به رشتۀ تحریر درآورده و ثانیاً بازتاب و جایگاه او را در ژرفنای اندیشۀ اندیشمندان و قلمداران و جهادگران افغانستان در دست بررسی قرار میدهیم.
امروز جهان اسلام شاهد است که آن سیاست و عظمتی را که از قرنها پیش از دست داده بود و در اثر از دست دادن آن سالهای رکود و انحطاط را سپری میکرد بار دیگر با قیام و نهضت آن بزرگ مرد تاریخ جهان اسلام بدست آورد، رادمردی که فریاد زد: «اگر جهانخواران در مقابل دین ما بایستند ما در مقابل همۀ دنیای آنان خواهیم ایستاد».
این شخصیت عالیمقام و مجاهد کبیر در عصری ظهور کرد که الحاد و کفر جهانی پس از سیطرۀ کامل بر مسلمانان قصد داشت هویت آنان را مسخ، محو و نابود سازد و نام اسلام را از صفحۀ جغرافیای گیتی بزداید. در حالیکه اندیشه و افکار دیگر شخصیتهای بزرگ اسلامی در احیای مجد و عظمت اسلام، استقلال و آزادی مسلمانان و پیروزی جهاد و انقلاب اسلامی صرفاً در لابلای سایر افکار و نظریاتشان باقی مانده است و قادر نشدند اندیشۀ خویش را در عمل پیاده کنند و جامعۀ ایده آل و حکومت اسلامی مورد نظرشان را تأسیس کنند. این شخصیتهای بزرگ
حضورج. 9صفحه 180
اسلامی در قرنهای اخیر و در عصر حاضر به نحویکه تذکر رفت از علامه سید جمالالدین حسینی که بنیانگزار نهضت جهانی اسلامی بود گرفته تا حسن البناء، سید قطب ابوالاعلی مودودی، علامه اقبال لاهوری، همگی در احیای مجد و عظمت اسلام و قطع سلطه و نفوذ کفر و الحاد از جامعۀ مسلمانان، ایثارگری و قهرمانیهای فراموش نشدنی و بینظیری را انجام دادند ولی عملاً نتوانستند طاغوتیان را از اریکۀ قدرت و حکمروائی بر جوامع و کشورهای اسلامی به زیر بکشند و انقلاب اسلامی را با تأسیس حکومت اسلامی و ادای متن و محتوای واقعی ارزشهای اسلامی به پیروزی برسانند.
امام خمینی(س) در چنین وضع آشفتهای بپاخواست و با قیام خود جلوهای از حیات
راستین را برای امت اسلام به ارمغان آورد. و بار دیگر حاکمیت اسلام را که قوس نزولی خود را میپیمود در سرزمینی وسیعی از جهان اسلام مستقر ساخت، و موج ویرانگر انفکاک دین از سیاست را مهار کرد و احکام دین اسلام را به جهانیان عرضه داشت و بدین منوال با رهبری پیامبرگونه خود کشتی طوفانزدۀ اسلام را که در میان امواج پر تلاطم کفر و الحاد گرفتار شده بود با کمال متانت و درایت خاص به ساحل نجات رساند و از گزند غارتگران غرب و شرق حفظ کرد، به عبارتی دیگر انقلاب اسلامی را که بعد از رحلت حضرت رسول گرامی اسلام از مدارش خارج شده بود، در اثر مساعی خستگیناپذیر و موضع گیریهای شجاعانه خود به مدار اصلی بازگرداند.
امام(س) در بعد دیگر انقلاب اسلامی
حضورج. 9صفحه 181
موج عظیم گرایش جوانان مسلمان را که هویت خود را باخته بودند به سوی اسلام و انقلاب مهیا نمود، نهضت و جنبش اسلامی را بیش از هر زمان دیگر به سوی تحقق اهداف و آرمانهای الهی آن رهبری کرد و بالاخره آن را به شکل زنجیره و سلسلهای نیرومند متشکل نمود، که رشد جهان شمول اسلامی و گرایش همگانی امت اسلامی به سوی خود آگاهی الهی و رهائی جامعۀ اسلامی از زنگار افکار پوچ و تأثیرات فرهنگ مادی و الحادی از جمله پیآمدهای آن میباشد.
باید اعتراف کرد که در تاریخ معاصر نقش امام خمینی در آگاهی بخشیدن به مسلمانان و برملا ساختن چهرۀ دشمنان
اسلام و بخصوص در بالابردن سطح بینش و دانش قشر جوان که در لجنزار فرهنگ مبتذل غرب و شرق غوطهور شده بودند منحصر بفرد بود زیرا نه تنها از ضرورت استقلال و آزادی مسلمانان از زیر یوغ استعمارگران طرح نظری ارائه دادند بلکه انقلاب اسلامی را در کشور اسلامی ایران رهبری کردند و به پیروزی رساندند، و این بزرگترین نقطۀ امتیاز و برتری شخصیت ایشان در میان سایر شخصیتهای اسلامی در چند قرن اخیر به حساب میآید.
■ امام خمینی(س) در اندیشۀ ملت و مطبوعات جهادی افغانستان:
اندیشه و نظریات انقلابی و رسالت تاریخی آن حضرت و بازتاب گستردۀ نقش
حضورج. 9صفحه 182
برجسته و تأثیر ژرف ایشان بر ملت افغانستان و بخصوص رجال سیاسی و چهرههای جهادی، تا حدی است که همگان اذعان دارند که ملت افغانستان اعم از شیعه و سنی از صمیم قلب به او ارادت دارند. حضرت امام(س) مرجع تقلید شیعیان افغانستان بود کما اینکه شیعیان دیگر نقاط جهان نیز او را به حیث یگانه مرجع تقلید خویش میشناختند.
مردم افغانستان به بیانات رسا و سحرانگیز حضرت امام(س) که آن را «ان من البیان لسحرا» میدانستند گوش فرامیدادند و به عمق مطالبی که با بیان رسا و دلنشین طرح مینمودند میرسیدند و آنرا سرلوحۀ عمل خویش قرار دادهاند،
بخصوص جهادگران افغانستان که حضرتش را یگانه ملجأ و مأوای خویش میدانستند و به امید و اتکا به نیروی کفرستیزی او در پشت سنگر مینشستند و از حضرت او درس کفرستیزی، شجاعت و استقامت و پایمردی را آموختهاند.
زمانی که جهادگران افغانستان شعار «خون بر شمشیر پیروز است» را از زبان آن حضرت شنیدند با درک واقعی مفهوم «پیروزی خون بر شمشیر» وارد صحنههای نبرد شدند و با جان نثاری و پیکار بیامان در برابر دشمن عملاً مشاهده کردند که واقعاً میتواند خون بر شمشیر پیروز شود.
موقعیکه حضرت امام(س) فرمودند: «کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا» کربلاها در
حضورج. 9صفحه 183
سرزمین بخون آغشته و گلگون افغانستان بوجود آوردند و یزیدیان بیشماری را در عاشوراهای آن دیار بلا کشیده به خاک و خون کشیدند بحدیکه صدای شکست ذلت بار و تحقیرآمیز، ملحدان روسی و چاکران و سرسپردگان کاخنشینان کرملین را کر کرد و ستونهای ایدئولوژی مارکسیستی فرو پاشید و به موزههای تاریخ سیاسی جهان سپرده شد. در لحظهای که این فراز از سخنان آن مجاهد کبیر را شنیدند که میفرمودند: «افتخار بر رزمندگانی که جبهههای نبرد را با مناجات خویش و راز و نیاز با محبوب خود عطرآگین نمودهاند، فخر و عظمت بر جوانان عزیزی که در راهی قدم برداشته و
پاسداری از مکتبی میکنند که شکستناپذیر و سر تا سر پیروزی است» لبیک گویان اعلام داشتند که: «ای امام آرمانهای مقدستان را تا لحظۀ شهادت و دشوارترین و سختترین زمانها و نامساعدترین لحظات به پیش خواهیم برد و سلاح رزم و مبارزه و جهاد را هیچگاه تا رسیدن و تحقق بخشیدن به اهداف و آرمانهای الهی شما به زمین نخواهیم گذاشت.
و حال به منظور رسیدن به عمق بازتاب گسترده شخصیت حضرت امام(س) در رابطه با ملت افغانستان جراید و مجلات منتشرۀ سازمانهای جهادی را بگونۀ ذیل به مطالعه مینشینیم:
□ 1_ مجله میثاق خون
مجلۀ مذکور ارگان انتشاراتی جمعیت اسلامی افغانستان است که به مناسبت رحلت حضرت امام، پیام تسلیت مجاهدان و مبارزان و شخصیتهای مبارز و اسلامی افغانستان را که به حضور مقام معظم رهبری حضرت آیةالله خامنهای و مردم ایران صادر شده بود در صفحۀ اول به چاپ رساند مبنی بر اینکه: «وفات امام خمینی بزرگمرد تاریخ معاصر جهان اسلام ضایعهای جبرانناپذیر و حادثهای است دردناک که مسلمانان را در نقاط مختلف جهان سخت تکان داد».
چه شخصیتهای بزرگ مذهبی و سیاسی در جهان اسلام در حدود مرزهای جغرافیایی کشور و زادگاه خویش محدود باقی
حضورج. 9صفحه 184
نمیمانند و مربوط به کل جهان اسلاماند. «امام خمینی کاپیتالیزم و کمونیزم هر دو را مردود خواند و راه نجات بشریت را تنها در پیروی از تعالیم والای اسلام میدانست. او در برابر مستکبران شرق و غرب قوی و مقاوم بایستاد و با هر نوع فشار و توطئه پنجه نرم کرد و آزاده و سربلند زیست».
لازم به تذکر است که با تأسی از اصل ارائه شده توسط حضرت امام خمینی(س) که راه نجات بشریت را منحصر در پیروی از تعالیم والای اسلام میداند، تمام سران گروههای سیاسی افغانستان از جمله آقای ربانی در ارتباط با ساختمان و ادارۀ سیاسی افغانستان چنین ابراز نمودند که: اصل حاکمیت اسلام عزیز از جمله اساسیترین اصول لازم برای بقای کشور و بقای اسلام میباشد. و نیز مشارالیه گفت که بجز حکومت اسلامی در افغانستان، جمعیت اسلامی افغانستان به هیچ رژیمی و به هیچ راه و رسم سیاسی دیگری اجازه نمیدهند که پیاده شود.
اضافه بر این، مجلۀ مذکور در سر مقالۀ خود مینویسد: «... حضرت امام خمینی(س) یکی از این فرزانه فرزندان مکتب قرآن بود که عمر عزیزش را در سایۀ قرآن سپری کرد، زندگی و حیاتش را در همۀ ابعاد به خاطر خدا و در راه خدا وقف نمود، او جز خدا حاکمی را نمیشناخت و جز قرآن قانون و دستوری را».
در ادامۀ سر مقاله پس از آنکه اوضاع نابسامان ایران پیش از انقلاب و ایجاد رعب و وحشت، اختناق، ترور و قتل و کشتار بیرحمانۀ فرزندان مبارز اسلامی در دورۀ حکومت طاغوت، تسلط و نفوذ بالقوۀ استکبار جهانی بر رژیم طاغوتی تشریح شده آمده است: «شاه و ایادی ننگینش از ایران گریختند و رستاخیز عظیمی در میان ملت ایران بپا گردید».
و در مقالهای دیگر تحت عنوان «امام خمینی بزرگمردی از دنیای اسلام و عالم بشریت» که در مجلۀ میثاق خون انتشار یافته چنین میخوانیم:
«... در تاریخ اخیر اسلام خاصةً با تبارز استعمار جدید غرب و شرق بعد از سپری شدن قرون وسطی و انکشاف صنعت و تکنولوژی عصری که مسلمانها و کشورهای اسلامی به زیر تسلط و نفوذ کافران کشیده شدند امام خمینی(س) در میان میلیونها تن امت اسلامی دنیا یگانه شخصیت ممتاز و بزرگی محسوب میشود که بسی اوصاف و خصوصیات عالی یک شخصیت اسلامی را فقط منحصر در خود دارد».
□ 2_ مجلۀ فتح
این مجله که ارگان انتشاراتی ستاد فرماندهی کل نیروهای مسلح حزبالله افغانستان است طی سرمقالۀ با عنوان: حزبالله و تداوم خط امام(س) مینویسد:
حضورج. 9صفحه 185
«خمینی پیشوای دیگری از سلالهی اولیاء که بعد از انبیاء و اولیاء و ائمۀ معصومین یک تنه بپاخواست و بر تمامیت جبهۀ کفر و شرک و اختناق و خفقان در عصر سیطرهای قابیلیان و نژادپرستان و مکتبهای الحاد و آئیسم تاخت و طریق حقیقت و عدالت و انسانیت را به جهانیان شناساند و مجد و عظمت و سیادت از دست رفته و رنگ باختۀ مسلمانان را به آنان بازگردانید و به ماهیت اصیلشان آگاهی داد و بصیرتشان را باز گرداند و انقلاب اسلامیاش جهان گستر و گسترش جهانگیر یافت و نهضت اسلامی به سرعت رو به پیش میرود و امت اسلام در حال بدست آوردن عظمت و بزرگی از دست رفتۀ خویش میباشد.
... جهان اسلام و مستضعفین آنها که در بیخبری تن به بندگی داده بودند خود آگاهی و بدست آوردن مجد دوبارۀ خود را متوجه رهبری پیامبر گونۀ امام خمینی میدانند.»
در فراز دیگری از مقالۀ مذکور چنین آمده است:
«امروز فرزندان اسلام در قطبین بیرق اسلام را نصب نمودهاند و در دورترین جاها که اختناق و سرکوب بیداد میکند صدای دلنشین مؤذن به گوش میرسد و پیروان خط امام(س) مهیایند تا آرمانهای والای او را تا مرز شهادت تحقق بخشند، و از این نیز غافل نمیباشند که مثلث همیشۀ تاریخ، زر و زور و تزویر را نیز در هر جبههای که عدالت حضور دارد در مقابل خود خواهند داشت و با اینها روبرو خواهند بود».
□ 3_ هفته نامۀ وحدت:
ارگان انتشارات مرکزی حزب وحدت اسلامی افغانستان در خارج از کشور در سرمقالهای تحت عنوان در مکتب سیاسی امام خمینی(س)، بعد از آنکه حضرتش را به عنوان یک چهرۀ محبوب قرن، صاحب کلام نافذ، فریاد رسا، بیان شیوا، متانت رفتار، صراحت لهجه، بینش ژرف، دانش عمیق و گسترده و تقوی و تزکیۀ روح و عرفان الهی معرفی مینمایند، چنین مینویسد:
«آنچه در شخصیت ممتاز حضرت امام(س) بیش از همه جلب توجه میکند
حضورج. 9صفحه 186
این است که او یک رهبر مذهبی و یک فقیه بود و تلقی جهانیان و برداشت حاکم در جامعه از یک فقیه و یا عالم دینی این بود که تنها به زهد و پارسائی و عبادت و تهجد اکتفا کرده و کاری به کار دنیا و قیصرهای آن نداشته باشد، جز اینکه به وعظ و ارشاد پرداخته و مردم را از آتش جهنم بترساند و به سوی بهشت و مائدههای آن فراخواند!
اما در مکتب امام خمینی(س) نه اجتهاد و فقاهت این معنی را داشت و نه عالم دینی آن وظیفه را، او اجتهاد و فقاهت را در متن زندگی میدید و دیانت را عین سیاست میدانست و با عمل و سیرۀ خود در فقه چنان تحولی به وجود آورد که به حق میتوان
او را احیاءگر فقه و بنیانگذار فقه نوین در تاریخ معاصر دانست.
امام(س) عناصری را در فقه و فقاهت وارد ساخت که اگر غیر از شخصیت بلند علمی و تثبیت شدۀ ایشان کسی دیگر آن سخنان را به زبان میراند حتماً تکفیر میشد، اما ایشان با جرأت و قاطعیت و شهامت بینظیری که داشت با ارائۀ روشنترین تصویر از استنباط فریاد کشید: «زمان و مکان دو عنصر تعیین کننده در اجتهادند مسألهای که در قدیم دارای حکمی بوده است به ظاهر همان مسأله در روابط حاکم بر سیاست و اجتماع و اقتصاد یک نظام، ممکن است حکم جدیدی پیدا کند بدان معنی که با شناخت دقیق روابط اقتصادی و اجتماعی و سیاسی، همان موضوع اول که از نظر ظاهر با قدیم فرقی نکرده است واقعاً موضوع جدیدی شده است که قهراً حکم جدیدی میطلبد».
تهران: 6/7/73 برابر با 21 ربیع الثانی 1415
منابع:
1 _ هفتهنامۀ وحدت: ارگان انتشاراتی مرکزی حزب وحدت اسلامی افغانستان در خارج از کشور شمارۀ (100) 13/3/1372.
2_ مجله فتح: ارگان انتشاراتی ستاد فرماندهی کل نیروهای مسلح حزبالله افغانستان.
3_ میثاق خون: ارگان انتشاراتی جمعیت اسلامی افغانستان شماره (2 و 3) سال 1368.
حضورج. 9صفحه 187
حضورج. 9صفحه 188