اندیشههای اقتصادی امام خمینی
□ گزیدهای از یک کتاب در دست انتشار
□ محسن آژینی
اشاره:
کتاب «اندیشههای اقتصادی حضرت امام خمینی(س)» مجموعهایست از دیدگاهها و نظرات رهبری انقلاب و بنیانگذار کبیر جمهوری اسلامی، حضرت امام خمینی(س) که توسط آقای محسن آژینی تهیه و تنظیم شده و اکنون در دست چاپ میباشد و به زودی در اختیار علاقمندان قرار خواهد گرفت. در این
کتاب، نویسنده، مجموعۀ نظرات اقتصادی حضرت امام(ره) را از کتاب «صحیفه نور» و منابع دیگر استخراج و دستهبندی کرده و با تجزیه و تحلیل آنها، جمعبندی نظرات امام(س) را پیرامون مهمترین موضوعات اقتصادی ارائه نموده است. در اینجا گزیدهای از کتاب یاد شده را نقل مینماییم:
حضورج. 9صفحه 119
مقدمه:
حضرت امام خمینی(س) بعنوان معمار بزرگ انقلاب اسلامی طی دوران حیات سیاسی، علمی و مبارزاتیشان _ بویژه در طول چهار دهه رهبری انقلاب خونبار اسلامی (از سال 1340 به بعد) _ در سخنرانیها، پیامها، نامهها، نوشتهها و... خطوط اساسی نهضت اسلامی را در زمینههای مختلف بطور واضح و روشن، بیان فرمودهاند. کلیه مطالبی که به صورتهای مختلف از معظمله صادر شده، همواره روشنگر راه ملت مسلمان ایران و تعیین کننده اصولی بوده که انقلاب اسلامی ملت ایران، تنها بر پایه آن اصول قابل تحلیل و بررسی است. این انقلاب بزرگ بدون در نظر گرفتن مجموعه بیانات و رهنمودهای امام خمینی(س) معنا و مفهومی نخواهند داشت.
یکی از مباحث بسیار مهم که در بیانات امام خمینی سهم عمدهای را به خود اختصاص داده است «مباحث اقتصادی» است.
در اینجا برخی از موضوعات مهم اقتصادی را که در سخنان معظمله مطرح شده است، مورد بررسی قرار میدهیم.
* اهداف نظام اقتصادی اسلام
نظام اقتصادی اسلام دارای سمت و سو و اهداف مادی و معنوی معینی است که میتوان آنها را به شرح زیر طبقهبندی کرد:
حضورج. 9صفحه 120
1_ هدایت مردم به سمت اخلاق کریمه و ارزشهای معنوی.
2_ استقرار عدالت اجتماعی و اقتصادی در جامعه.
3_ رشد استعدادها و شکوفایی قدرتِ ابتکار و خلاقیت انسانها.
4_ ریشهکن کردن فقر در جامعه.
5_ اولویت دادن به منافع و مصالح مستضعفان و محرومان و رسیدگی خاص به آنها.
6_برآوردن نیازهای اقتصادی مشروع و معقول مردم.
7_ رشد و شکوفایی اقتصادی و بارور کردن تجارت، صنعت و کشاورزی و...
8_ ایجاد رفاه، آسایش و امنیت اقتصادی برای عموم افراد جامعه.
9_ پرهیز از وابستگی اقتصادی به بیگانه و نفی سلطۀ اجانب بر اقتصاد کشور.
10_ گسترش مشارکت عمومی مردم بویژه مستضعفان و محرومان در اقتصاد.
از نظر حضرت امام(س) اقتصاد، اصولاً در اسلام هدف نیست بلکه وسیله و ابزاری برای تکامل معنوی جامعه است. همچنین تبیین و پیاده کردن نظام اقتصادی اسلام بعهده علما و محققین اسلامی و کارشناسان مسلمان و متعهد است که باید اوّلاً نظام اقتصادی اسلام را مطابق نیازها، شرایط و مقتضیات روز از منابع اسلامی استخراج، تبیین و تدوین نمایند و ثانیاً طرحها و
برنامههایی برای تحقق آن ارائه دهند.
رهنمودها:
«مذهب اسلام از هنگام ظهورش معترض نظامهای حاکم در جامعه بوده است و خود دارای سیستم و نظام خاص اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی است که برای تمامی ابعاد و شئون زندگی فردی و اجتماعی قوانین خاصی دارد و جز آن را برای سعادت جامعه نمیپذیرد.»
«ص. ن_ ج 4_ص167 و 168 _ 18/10/1357»
«مجموعه قواعد اسلامی در مسائل اقتصادی، هنگامی که در کل پیکره اسلام بصورت یک مکتب منسجم ملاحظه شود و همه جانبه پیاده شود، بهترین شکل ممکن خواهد بود، هم مشکل فقر را از میان میبرد و هم از فاسد شدن یک عده بوسیله تصاحب ثروت جلوگیری میکند و درنتیجه کل جامعه را از فساد حفظ میکند و هم مانع رشد استعدادها و شکوفایی قدرت ابتکار و خلاقیت انسانها نمیشود.»
«ص. ن_ ج 4_ ص 176 و 177 _ 18/10/1357»
«باید نظام اقتصادی اسلام را در مجموعه قوانین و مقررات اسلامی، در کلیه زمینهها و شئون فردی و اجتماعی
حضورج. 9صفحه 121
ملاحظه کرد. این مسلم است که از نظر اسلامی حل تمامی مشکلات و پیچیدگیها در زندگی انسانها تنها با تنظیم روابط اقتصادی به شکل خاص حل نمیشود و نخواهد شد، بلکه مشکلات را در کل یک نظام اسلامی باید حل کرد و از معنویت نباید غافل بود که کلید دردهاست.»
«ص. ن_ ج 4_ ص 213_23/10/1357»
«این بر عهده علمای اسلام و محققین و کارشناسان اسلامی است که برای جایگزین کردن سیستم ناصحیح اقتصاد حاکم بر جهان اسلام، طرحها و برنامههای سازنده و دربرگیرنده منافع محرومین و پابرهنهها را ارائه دهند و جهان مستضعفین و مسلمین را از تنگنا و فقر معیشت به در آورند. البته پیاده کردن مقاصد اسلام در جهان و خصوصاً برنامههای اقتصادی آن و مقابله با اقتصاد بیمار سرمایهداری غرب و اشتراکی شرق، بدون حاکمیت همه جانبه اسلام میسر نیست و ریشهکن شدن آثار سوء و مخرب آن چه بسا بعد از استقرار نظام عدل و حکومت اسلامی همچون جمهوری اسلامی ایران نیازمند به زمان باشد، ولی ارائه طرحها و
اصولاً تبیین جهتگیری اقتصادی اسلام در راستای حفظ منافع محرومین و گسترش مشارکت عمومی آنان و مبارزه اسلام با زراندوزان، بزرگترین هدیه و بشارت آزادی انسان از اسارت فقر و تهیدستی به شمار میرود و بیان این حقیقت که صاحبان مال و منال در حکومت اسلامی هیچ امتیاز و برتریای از این جهت بر فقرا ندارند و ابداً اولویتی به آنان تعلق نخواهد گرفت، مُسْلِمْ راه شکوفایی و پرورش استعدادهای خفته و سرکوب شده پابرهنگان را فراهم میکند و تذکر این مطلب که ثروتمندان هرگز به خاطر تمکن مالی خود نباید در حکومت و حکمرانان و اداره کنندگان کشور اسلامی نفوذ کنند و مال و ثروت خود را بهانه فخرفروشی و مباهات قرار بدهند و به فقرا و مستمندان و زحمتکشان، افکار و خواستههای خود را تحمیل کنند، این خود بزرگترین عامل تعاون و دخالت دادن مردم در امور و گرایش آنان به اخلاق کریمه و ارزشهای متعالی و فرار از تملقگوئیها میگردد و حتی بعض ثروتمندان را از این که تصور کنند که مال و امکاناتشان دلیل اعتبار آنان در پیشگاه خداست متنبه میکند.»
«ص. ن_ ج 20 _ ص 128 و 129_ 6/5/1366»
حضورج. 9صفحه 122
* انقلاب اسلامی، مستضعفین و محرومین
حضرت امام(س)، انقلاب اسلامی را انقلاب محرومین و مستضعفین میدانستند. از آغاز نضجگیری انقلاب اسلامی در سال 1342، این محرومین و مستضعفین بودند که در صف اوّل انقلاب جانفشانی کردند و پیروزی انقلاب اسلامی مرهون این طبقه است. قشرهای سرمایهدار و مرفهین بیدرد، نقشی در انقلاب اسلامی نداشتند. انقلاب اسلامی اصولاً از جانب مستضعفین علیه مستکبرین برپا شد و پایههای حکومت طاغوت را که مستظهر به پشتیبانی مستکبران جهانی بود، متزلزل کرد و طومار آن را در هم پیچید.
همچنین در طول یک دهۀ پر حادثه پس از پیروزی انقلاب اسلامی، قشرهای مستضعف، در تمام صحنهها، از انقلاب
حمایت جانی، مالی، سیاسی و اقتصادی کردند که نمونه بارز آن را در جنگ تحمیلی عراق علیه ایران مشاهده کردیم. به جرأت میتوان ادعا کرد که اگر در جنگ تحمیلی، حمایتها و فداکاریهای قشر محروم نبود، انقلاب اسلامی هرگز نمیتوانست در مقابل فشارهای استکبار جهانی مقاومت کند. در بحبوحه جنگ، این طبقه محروم بود که با حضور گسترده خود در جبههها، از اسلام و انقلاب دفاع کرد. نگاهی گذرا به وضع زندگی شهدا و ایثارگران جنگ تحمیلی، نشان میدهد که آنها غالباً از اقشار محروم و مستضعف هستند.
یکی از خدمات بزرگ مستضعفین و محرومین به انقلاب، صبر و استقامتِ آنان در مقابل کمبودها و مشکلات بوده است. آنها علیرغم ضعف اقتصادی و مادی، تمام فشارها، کمبودها و تورم ناشی از هزینههای
حضورج. 9صفحه 123
عظیم جنگ و محاصره اقتصادی دشمنان را به جان پذیرفته و بدون اظهار کوچکترین گله و شکایتی، کریمانه همۀ مشکلات را تحمل کردند.
حساسیت نقش محرومین و مستضعفین در حمایت از انقلاب اسلامی را میتوان از بغض و کینه دشمنان اسلام و انقلاب نسبت به این قشر، پی برد. در طول مبارزاتِ قبل و پس از پیروزی انقلاب، این قشر همواره آماج تهاجمات دشمنان انقلاب اسلامی بودهاند که از نمونههای بارز این تهاجمات، میتوان به ترورهای منافقین اشاره کرد. عمده ترورها و انفجارهای منافقین کوردل، در مناطق محروم و مستضعفنشین انجام گرفت. در آینده نیز قشرهای محروم و مستضعف جامعه، پشتیبانان اصلی انقلاب و نظام اسلامی خواهند بود.
رهنمودها:
«با صراحت خواستهای ما را که خواست همه مستضعفین است به آنان [افراد گمراه] گوشزد کنید و شعار ما را که شعار ملت محروم و مظلوم است به آنان پیشنهاد کنید.»
«ص. ن_ ج 2_ ص 112_ 16/7/1357»
«بررسی کنید اشخاصی که در پانزده خرداد جان دادند، سنگ قبرهای آنها را
ببینید، کی بودند اینها؟ اگر یک سنگ قبر از این قشرهای دیگر غیر اسلامی پیدا کردید، آنها هم شرکت داشتهاند، اگر در قشرهای اسلامی یک سنگ قبر از آن درجههای بالا پیدا کردید، آنها هم شرکت داشتهاند، ولی پیدا نمیکنید. هر چه هست از این قشر پایین است، این قشر کشاورز است، این قشر کارگر است، این تاجر مُسْلِمْ است، این کاسب مُسْلِمْ است، این روحانی متعهد است، هر چه هست از این قشر است، پس 15 خرداد را به تبع اسلام اینها بوجود آوردند و به تبع اسلام اینها حفظ کردند و به تبع اسلام اینها نگهداری میکنند.»
«ص. ن_ ج 7_ص 54_ 15/3/1358»
«این نهضت از برکت شما زاغهنشینها و امثال شما، یعنی این طبقه محروم، به برکت شما پیش رفت نهضت، شما طبقه محروم، چه دانشگاهی و چه روحانی و چه زاغهنشینها و کارگرها بودید که اینطور با وحدت کلمه و بانگ اللهاکبر پیش بردید.»
«ص. ن_ ج 9 _ ص271_ 17/7/1358»
«این توده محروم ملت ما از کارگر و کشاورز و دانشجو و شما همه انقلاب
حضورج. 9صفحه 124
را به پایان رساندید.»
«ص. ن_ ج 12_ ص 192_ 4/4/1359»
«همه چیزهایی که ما داریم از این مردم است خصوصاً از این مستضعفین، آن بالاییها به مردم کاری ندارند، آنها مشغول کار خودشان هستند، آنها ناراضی میخواهند درست کنند.»
«ص. ن_ ج 15_ص216_23/8/1360»
«جنوب شهریهای محروم و طبقه مظلوم در طول تاریخ با تعهد به ارزشهای انسانی و اسلامی بیشتر و مصممتر در مقابل قدرتها و وابستگان و دلباختگان به آنها بپا خاسته و میخیزند و اینان هستند که با مشت گره کرده خود و حضور دائم در صحنه اسلام، قدرتها را در هم میکوبند و طمع کاران را که به دنبال قدرتها بودند، مأیوس نمودند.»
«ص. ن_ ج 17 _ ص 42 _ 10 /7/1361»
○ جنگ تحمیلی
«اگر همراهی این تودههای محروم نبود، حکومت نمیتوانست برقرار باشد و ارتش نمیتوانست این جنگ را آنطور که حالا به پیروزی رساندهاند، برسانند.»
«ص. ن_ ج 16_ ص 71 _ 19/12/1360»
«الآن هم وقتی به جبههها میروید یک نفر مرفه نمیبینید و یا اگر ببینید کم است، بقیه مستمندان هستند، همین مردم محروم هستند که انقلاب کردند و پیروز شدند.»
«ص. ن_ ج 18_ ص 62_ 19/5/1362»
○ مشکلات و کمبودها
«قشرهایی که انقلاب را با فداکاری بیدریغ و جاننثاری سخاوتمندانه بی هیچ چشمداشتی به پیروزی رسانده و از پیروزی تاکنون برای دفاع از انقلاب و رفع مشکلات از پای ننشستهاند و تاکنون با آنکه سنگینی انقلاب به دوش آنان بوده است توقع نام و نشان و مقامی نداشته و ندارند، اینان تودههای میلیونی و محرومان جامعه هستند.»
«ص. ن_ ج 16 _ ص 43 _ 21/ 11/ 1360»
انصافاً ما رهین منت این تودههای بزرگواری هستیم که همه چیزشان را میدهند و چیزی هم نمیخواهند، از آن پیرزنها که آن چیزی که در طول عمرشان تهیه کردند حالا میآیند برای اسلام میدهند تا آن اشخاصی که قلکشان را میشکنند و پولش را میآورند برای اسلام میدهند.»
حضورج. 9صفحه 125
«ص. ن_ ج 17 _ ص 63 و 64_ 25/7/1361»
○ دشمنان اسلام
«انفجار کجا واقع میشود؟ انفجار در پایین شهر واقع میشود، آنجایی که این کارگرها و اینها مهیایند برای اینکه بروند پیش زن و بچههایشان یا مهمانخانههایی که از اشخاص طبقه پایین یعنی از حیث ثروت نه از جهات دیگر، در اینجا زندگی میکنند.»
«ص. ن_ ج 17_ص 49 _ 11/7/1361»
* خدمت به مستضعفین و محرومین
خدمت به محرومین و مستضعفین یکی از مسائلی است که مورد توجه جدی حضرت امام(س) بوده است. از نظر ایشان خدمت به این قشر ارزشمند، در وهله اوّل اعطای حق آنها به خودشان است. طبق تعریف، مستضعفین کسانی هستند که توسط حکومتهای ستمگر و طاغوتیان به ضعف کشیده شدهاند و حق آنها غصب، و امکانات و مواهب الهی به ناروا از آنها دریغ شده است، لذا خدمت به مستضعفان، قبل از آنکه امداد و کمک به آنها باشد، استرداد حق به صاحبان آن است.
از نظر حضرت امام(س) هدف مادی خدمت به مستضعفان و محرومان، برخورداری آنها از یک زندگی متوسط و آبرومند است تا بتوانند در حد شأن خود، از
امکانات اقتصادی بهرهمند شوند.
با توجه به اینکه تجمع ثروت بیش از حد متعارف، اکثر انسانها را به انحراف از حق میکشاند، لذا تأمین زندگی متوسط و متعارف برای محرومین، علاوه بر آنکه آنها را از استضعاف و محرومیت خارج میکند، از ایجاد زمینههای انحراف نیز جلوگیری خواهد کرد.
اصولاً خدمت به مستضعفین و محرومین دارای ارزش معنوی بسیار والایی است. از ویژگیها و خصایص اولیا و انبیا الهی و ائمه معصومین(ع) خدمت به محرومین و مستضعفین بوده است. خدمت به این طبقۀ محترم، تنها در کمک مالی و در محدودۀ زمانی و مکانی خلاصه نمیشود بلکه دارای گستره وسیعی است و همۀ مظلومان گیتی را شامل میشود. خدمت به محرومان و حمایت از آنها میتواند ابعاد سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، قولی و عملی داشته باشد و هر مسلمان غیرتمند موظف است در حد وسع و توان و به هر شکل ممکن، این وظیفه مهم را به انجام رساند.
در نزد پروردگار تبارک و تعالی، خدمتگزاری به همه مسلمین و مؤمنین دارای ارزش و اهمیت است ولی خدمت به اقشار محروم و مستضعف دارای اولویت، ارزش و اهمیت ویژهای است. همچنین کیفیت خدمت به مستضعفین نباید بصورتی باشد که عزت و احترام آنها را مخدوش کند.
حضورج. 9صفحه 126
خدمتگزار باید خدمت به محرومان را یک وظیفه؛ و افتخار و خود را محتاج آنان بداند، نه محرومان را محتاج کمک خویش! در اینصورت است که احترام و شرافت محرومان محفوظ خواهد ماند.
آخرین نکتهای که در بیانات حضرت امام(س) در این مورد مطرح شده، وظیفه نظام اسلامی در خدمت به محرومین و مستضعفین است. حضرت امام(س) همواره مستضعفان را صاحبان انقلاب و کشور و ولی نعمتان مسئولان و کارگزاران نظام میدانستند و کراراً مسئولین کشور را به خدمتگزاری آنها توصیه میفرمودند. نظام اسلامی وظیفه دارد که بطور ریشهای، در ابعاد مختلف، اعم از تقنین، اجرا و قضاء، مسائل و مشکلات قشرهای محروم را حل کرده و در هر حال منافع و مصالح قشرهای محروم را در اولویت قرار دهد.
از نظر امام(س)، بیتوجهی مسئولان کشور به منافع قشر مستضعف و بیتفاوتی نسبت به دردهای آنها، انحراف از اصول اسلامی و انقلابی تلقی میشود.
رهنمودها:
○ خدمت به مستضعفین و محرومین به مثابه یک وظیفه و عبادت بزرگ است.
«این نهضت را به آخر برسانید که حکومت اسلامی انشاءالله تأسیس بشود و تمام اقشار ملت، تمام مستضعفین به حقوق حقه خودشان برسند.»
«ص. ن_ ج 6_ ص8_4/2/1358»
«ما باید دستمان را باز پیش ملت دراز کنیم، برای اینکه این مستضعفین و این
حضورج. 9صفحه 127
بیچارهها و این زاغهنشینها را نجاتشان بدهیم، باید به ملت رجوع کنیم و ملت این کارها را بکند، همهمان یعنی با هم، همهمان روی هم رفته دست به هم بدهیم که یک وضع متوسطی برای اینها حاصل بشود... اینها آنقدرها نمیخواهند، آنقدری که یک زندگی متوسطی، همچو نباشد که هر چه را دست بگذارد، نداشته باشد.»
«ص. ن_ ج 8_ ص 39_ 15/4/1358»
«در خدمت بندگان خدا و مستضعفین باشید و بیشتر از همه طبقات ضعیف را ملاحظه کنید و این خود یک عبادت بزرگ است.»
«ص. ن_ ج 16_ص 202_ 25/3/1361»
«به همه در کوشش برای رفاه طبقات محروم وصیت میکنم که خیر دنیا و آخرت شماها رسیدگی به حال محرومان جامعه است.»
«ص. ن_ج 21_ص 201 _ 15/3/1368»
«بیاید تمام قلمها و تمام قدمها و تمام گفتار ما بر منافع این قشر مستضعف باشد... قلمها را در راه خدمت به این خلق به کار بیندازید، گفتار را در راه خدمت به مستضعفین و اعمال را در خدمت به مستضعفین.»
«ص. ن_ ج 10_ص 128_13/8/1358»
«ما برای احقاق حقوق فقرا در جوامع بشری تا آخرین قطره خون دفاع خواهیم کرد.»
«ص. ن_ ج 20_ص 147_1/6/1366»
○ حفظ احترام و عزت مستضعفین و محرومین
«یکی دیگر رفتاری است که با مردم و با این تودههای مستضعف میشود. چه بسا باشد که خدمتها، خدمتهای ارزنده است لکن گاهی برخورد با بعضی افراد، یک برخوردی است که خدمت را هم پایمال میکند. مهم این است که واقعاً احساس بکنند این خدمتگزارها که خدمتگزارند، احساس این معنا را بکنند که این تودهها، بندگان محروم خدا هستند و بندگانی هستند که قبل از انقلاب آنقدر محرومیت داشتند و در انقلاب آنقدر خدمت کردهاند و بعد از انقلاب هم تا قیام به امر درست نشده است، باز جزء محرومین بودهاند و شما میخواهید به اینها خدمت کنید و خدمتگزار آنها هستید، مبادا یک وقتی در ضمن اینکه شما خدمت را میکنید یک درشتیای باشد که خدمت شما را در خودش محو کند.»
«ص. ن_ ج 17_ ص 69 و 70 _ 12/8/1361»
حضورج. 9صفحه 128
○ نظام اسلامی و مستضعفین و محرومین
«برای این مردم ستمدیده خدمت کنید، این مردمی که شما را به اینجا رساندهاند و اگر اینها نبودند حالا یا در حبس بودید یا در قبرستانها. برای اینها باید خدمت بکنید، همهمان خدمت بکنیم، هر کس به هر اندازهای که میتواند.»
«ص. ن_ج 19_ص226_13/6/1364»
«اگر این مردم خصوصاً این مستضعفین، خصوصاً این جنوب شهریها به اصطلاح پابرهنهها اگر اینها نبودند شماها یا در حبس الآن بودید یا در تبعید بودید یا در انزوا.»
«ص. ن_ج 15_ص216_23/8/1360»
«اگر نبود این همت این محرومان و همت این روستاییان و همت این جنوب شهریها، اگر نبود این، نه رژیم سابق ظلمش از بین رفته بود و نه ما در مقابل مشکلات میتوانستیم مقاومت کنیم، همه اینها از برکات اینهایی هستند که شما به امداد آنها برخاستهاید و آنها لایق این هستند که ما با تواضع به خدمت آنها برویم و برای آنها خدمت کنیم، همه خدمتگزار آنها باید باشیم، آنها به ما منت دارند که ما را از این
قیدی که ابرقدرتها به دست و پای ما بسته بودند نجات دادند. آنها به کشور ما منت دارند که اسلام عزیز را در این کشور حاکم کردند.»
«ص. ن_ ج 17 _ ص 246_ 18/2/1362»
«ما و همه مقامات جمهوری اسلامی مرهون ملت فداکار خصوصاً قشر ضعیف و مظلوم هستیم... این حقیقت همیشه باید در پیش چشم همه باشد که همه خدمتگزار این قشر باشیم.»
«ص. ن_ ج 19_ 222_ 13/6/1364»
○ اولویت منافع و مصالح مستضعفین و محرومین نسبت به دیگران
«همه مدیران و کارگزاران و رهبران و روحانیون نظام و حکومت عدل موظفند که با فقرا و مستمندان و پابرهنهها بیشتر حشر و نشر و جلسه و مراوده و معارفه و رفاقت داشته باشند تا متمکنین و مرفهین و در کنار مستمندان و پابرهنهها بودن و خود را در عرض آنان دانستن و قرار دادن، افتخار بزرگیست که نصیب اولیاء شده و عملاً به شبهات و القائات خاتمه میدهد که بحمدالله در جمهوری اسلامی ایران، اساس این تفکر و بینش در حال پیاده شدن است.»
«ص. ن_ ج 20_ ص 129_6/5/1366»
حضورج. 9صفحه 129
«خدا نیاورد آن روزی را که سیاست ما و سیاست مسئولین کشور ما پشت کردن به دفاع از محرومین و رو آوردن به حمایت از سرمایهدارها گردد و اغنیا و ثروتمندان از اعتبار و عنایت بیشتری برخوردار بشوند. معاذالله که این با سیره و روش انبیا و امیرالمؤمنین و ائمه معصومین _ علیهمالسلام _ سازگار نیست.»
«ص. ن_ ج 20_ ص 129_ 6/5/1366»
* مستضعفین و مستکبرین، دو قطب رویاروی
در بخشی از بیانات حضرت امام(س) علاوه بر مستضعفین، به مستکبرین نیز اشاره شده بصورتی که مستضعفین و مستکبرین غالباً بعنوان دو قطب مقابل هم مطرح شدهاند. دو قطبی که همواره به عنوان دو نیروی متقابل، مطرح بوده و به یک اعتبار، تاریخ، صحنۀ مبارزه بین این دو نیرو است. در این مبارزه و نبرد دائمی، گاهی مستضعفین و گاهی مستکبرین، نیروی پیروز بودهاند که البته طبق وعدههای تخلف ناپذیر الهی، پیروزی نهایی از آن مستضعفین خواهد بود.
واژۀ «استکبار» از نظر حضرت امام(س)، یک مفهوم عام و یک مفهوم خاص دارد. مفهوم عام آن، کبر ورزیدن و خود را از همه برتر پنداشتن و دیگران را مطیع و زیردست
حضورج. 9صفحه 130
خود خواستن است. طبق این تعریف، هر انسان غیرمهذب و خودنساخته، آثار و رگههایی از کبر و استکبار را در وجود خود دارد که البته شعاع آن در انسانهای مختلف، تفاوت دارد. معنی خاص مستکبر، بیشتر رنگ سیاسی _ اجتماعی داشته و شامل حکومتها، سلاطین و قدرتهایی است که برای اعمال سلطه بر مردم ضعیف و محروم، تلاش میکنند. آنچه که در بیانات حضرت امام(س) تحت عنوان «مستکبرین» در مقابل «مستضعفین»، مطرح شده عمدتاً با مفهوم خاص آن تطابق دارد. از نظر امام(س)، مستضعفین و محرومین در تمام دورانهای تاریخی و ادیان آسمانی و در زمان همۀ پیامبران الهی، همواره علیه مستکبرین زمان خود در نبرد و مبارزه بودهاند.
انبیاء بزرگی چون حضرت موسی(ع) با فرعون و فرعونیان، حضرت عیسی(ع) با
سلاطین زمان خود، حضرت ابراهیم(ع) با نمرود و نمرودیان، حضرت رسول اکرم(ص) با مستکبرین جهانی چون ایران و روم و کفار و مشرکین قریش، ائمۀ معصومین(ع) با سلاطین زمان خود؛ و اولیاء و رهبران اسلامی و شیعی نیز در زمان غیبت با حکام ستمگر، همواره در مبارزه و ستیز بودهاند. خداوند تبارک و تعالی ضمن بیان این مبارزه دائمی بعنوان یکی از سنتهای الهی و نوامیس خلقت در قرآن کریم، پیروزی نهایی مستضعفین بر مستکبرین را بشارت داده و وراثت نهایی زمین را از آن مستضعفین و محرومین دانسته است. همچنین از نظر حضرت امام(س) بسیاری از احکام اسلام ناظر بر مبارزه و نبرد دائمی بین مستضعفین و مستکبرین است که از جمله این احکام، مراسم سیاسی _ عبادی حج است. حضرت امام(س) مستکبرین را علیرغم دارا بودن
حضورج. 9صفحه 131
قدرت و ابهت ظاهری، از درون بشدت پوسیده و پوشالی میدانند و معتقدند که نباید قدرت ظاهری آنها، مستضعفان را فریب داده و یا مرعوب کند، بلکه مستضعفان باید با ادامۀ جهاد و مبارزه، زمین را از لوث وجود این دشمنان بشریت، پاک کنند. حضرت امام(س) اصولاً بروز و ظهور انقلاب اسلامی را بر مبنای جهاد مستضعفین علیه مستکبرین تعلیل و تحلیل کرده و یکی از اصول و اهداف اصلی و جاودانۀ این انقلاب بزرگ را، سرنگونی قدرتهای استکباری عالم عنوان فرمودهاند. ایشان اوّلین نماد ضد استکباری انقلاب اسلامی را سرنگون کردن استکبار شاهنشاهی 2500 ساله در ایران دانستند و آنرا بعنوان نمونه و الگویی قابل تکرار، به مستضعفین عالم عرضه کردند.
یکی از نکاتی که در بیانات حضرت امام(س) مطرح شده، توطئهها و القائات شیطانی مستکبرین علیه ادیان الهی و خصوصاً دین مبین اسلام است. ایادی و عوامل آشکار و پنهان مستکبرین برای مبارزه با ادیان الهی، در جوامع اسلامی چنین تبلیغ کردهاند که اصولاً ادیان و انبیاء الهی ساختگی بوده و از سوی حکومتها، سلاطین و سرمایهداران برای فریب مردم و مستضعفین ایجاد شده است! دشمنان اسلام، در مجامع روشنفکرانِ مسلمانِ جهانِ اسلام، این فکر شیطانی را تبلیغ
حضورج. 9صفحه 132
میکنند که ادیان و انبیاء الهی، مردم و محرومین را تخدیر کرده و آنها را از مبارزه با مستکبرین و قدرتمندان باز میدارند؛ بدینوسیله پایههای ظلم و ستمِ ستمگران تحکیم گشته و مظالم آنها تداوم مییابد!!
با وجود اینکه این توطئه و تبلیغات کینه توزانه، ظاهری انقلابی و ضد استکباری دارد ولی حضرت امام(س) آن را ساخته و پرداخته خود مستکبرین و قدرتمندان میدانند، تا بدین وسیله ایمان تودهها و محرومین، به ادیان الهی و انبیاء عظام متزلزل شود. علت اصلی هم آن است که در طول تاریخ ادیان الهی موتور حرکت انقلابی مردم، و انبیاء عظام، هدایتگر تودهها در مبارزه با طواغیت بودهاند.
حضرت امام(س) طی بیانات مبسوطی به این القائات و تبلیغات شیطانی پاسخ دادهاند. ایشان با ذکر شواهد و دلایلی متقن از متن کتب آسمانی و تاریخ مبارزات انبیاء الهی با مستکبرین و جباران، به مجاهدات انبیاء بزرگی چون حضرت ابراهیم(ع)، حضرت موسی(ع) و پیامبر بزرگوار اسلام(ص) با کفار، مشرکین و قدرتمندان و سرمایهداران زمان خود اشاره کرده و آنها را نمونههای روشنی از ستیز دائمی ادیان و انبیاء الهی _ بویژه مکتب نجاتبخش اسلام _ با مستکبرین و جباران دانستهاند. حضرت امام(س) همچنین ضمن بیان مبارزات
روحانیت اسلام با قدرتمندان و مستکبران و حمایت آنان از محرومین و مستضعفین در طول تاریخ، القائات دشمنان اسلام و نظرات برخی از روشنفکران منحرف را در مورد روحانیت اسلام، رد کردهاند.
رهنمودها:
○ مفهوم استکبار و مستکبرین
«مستکبرین منحصر نیستند به سلاطین، منحصر نیستند به رؤسای جمهور، منحصر نیستند به دولتهای ستمگر، مستکبرین یک معنای اعمی دارد. یک مصداقش همان اجانبی هستند که تمام ملتها را ضعیف میشمرند و مورد تجاوز و تعدی قرار میدهند یک مورد هم همین دولتهای جابر و سلاطین ستمگر که ملتهای خودشان را ضعیف میشمرند و به آنها تعدی میکنند.
هر فرد میشود که مستکبر باشد و میشود مستضعف باشد اگر من به زیردستهای خودم ولو چهار نفر باشند، تعدی و تجاوز کردم و آنها را کوچک شمردم، بنده خدا را کوچک شمردم من مستکبرم و او مستضعف و مشمول همان معنایی است که مستکبرین و مستضعفین هستند.»
«ص. ن_ ج 6_ ص 272 و 273_ 4/3/1358»
حضورج. 9صفحه 133
○ ادیان و انبیای الهی و مبارزه با مستکبرین
«قیامهای انبیاء همیشه اینطوری بوده که یکی از بین خود اینها، از بین خود این مؤمنین که از طبقه پایین بودند، از خود همین مردم پایین، یکی انتخاب میشد برای اینکه تبلیغ کند و کارش هم، یکی از کارهایش هم این بود که همین جمعیت مستضعف مقابل مستکبر را تجهیز میکرد با تبلیغاتی که میکرد، مهیا میکرد، تجهیز میکرد بر ضد آنها، بر ضد مستکبران.»
«ص. ن_ ج 8 _ ص 178_ 30/4/1358»
«خداوند را سپاس میکنم که اراده فرمود منت بر مستضعفین بگذارد علیه مستکبرین و زمین را از لوث مستکبرین پاک کند، مستضعفین را به_ زمین _ حکومت برساند. اسلام برای همین مقصد آمده است و تعلیمات اسلام برای همین معناست که مستکبری در زمین نباشد و نتوانند مستکبرین، مستضعفین را استعمار و استثمار کنند. ما به تبع تعالیم عالیه قرآن و آنچه از اسلام بر سیره رسول اکرم و ائمه مسلمین بدست آوردیم و از سیره انبیاء چنانچه در قرآن نقل میفرماید بدست آوردهایم آن است که مستضعفین با هم مجتمع شوند و بر مستکبرین ثوره (انقلاب) کنند و
نگذارند حقوق آنها را ببرند.»
«ص. ن_ ج 6_ ص71_ 4/2/1358»
«نظامهای الهی و در رأس آنها اسلامی به [نفع] استضعاف است که به نفع مستضعفان علیه مستکبران در طول تاریخ در ستیز بودهاند و به استعمار و استضعاف «نه» گفتند.»
«ص. ن_ ج 15- ص 158_ 27/6/1360»
«پایه حکمرانی جباران عصر در این مرز و بوم فرو ریخت و تخت و تاج دو هزار و پانصد ساله فرعون گونه ستمشاهی به دست توانای زاغهنشینان و ستمدیدگان تاریخ بر باد رفت.»
«ص. ن _ ج 18_ ص11_ 15/3/1362»
○ القائات استکباری علیه ادیان و روحانیت
«تبلیغاتی کردند به اینکه هر معمم و آخوندی، درباری است. اصل دین را، اینها دین را آن که بجا آورده برای افیون است دین. اینها، قدرتمندها دین را ایجاد کردهاند و دینی را که اینها ایجاد کردند قدرتمندها بودند برای اینکه مردم را خواب کنند و آنها قدرت خودشان را اعمال بکنند که مبادا تودهها بر ضد قدرتمندها چیز بشوند، اینها با وعده بهشت و با وعده اینطور چیزها مردم را
حضورج. 9صفحه 134
آرام میکنند، لالایی میگویند برای مردم، مردم را بیهوش میکنند و قدرتمندها مردم را میچاپند. در صورتی که اگر هر منصفی به تاریخ انبیاء مراجعه کند میبیند که انبیاء بودند که تودهها را بیدار میکردند بر ضد دولتها.»
ص. ن_ ج 6_ ص 31 _ 29/1/1358»
«تمام ادیان آسمانی از بین تودهها برخاسته است و با کمک مستضعفین بر مستکبرین حمله برده است. مستضعفین در همه طول تاریخ به کمک انبیاء برخاستهاند و مستکبرین را به جای خود نشاندهاند.»
«ص. ن_ ج 6_ ص 189_ 26/2/1358»
«تبلیغات آنها (استعمارگران) به قدری بوده است که شاید در بین خود ماها و شاید در بین جوانهای ما این معنا را به باور رساندند، به ثبت رساندند که خیر، اصل دین برای یک همچو چیزی است، در صورتی که عکس مطلب بوده است. در خارج همه میدانند که عکس بوده است، همیشه نزاع ما بین پیغمبرها از تودهها شروع شد بر ضد مستکبران، بر ضد قدرتمندها.»
«ص. ن _ ج 6_ ص 31_ 29/1/1358»
«اسلام از توی ضعفا پیدا شده است، از اغنیا که پیدا نشده است، از این گداهای مدینه و مکه اسلام پیدا شد، از این بیچارهها و ضعیفها پیدا شده است و انبیای دیگر هم همینطور بودند چون اشراف نبودند که طرفدار اشراف باشند، انبیاء از همین ضعفا هستند، از بین همین تودهها پیدا شدند و طرفدار همین تودهها هم هستند.»
«ص. ن_ ج 4_ ص 59_ 20/9/1357»
«در اسلام پیغمبر اکرم از بین مستضعفین برخاست و با کمک مستضعفین، مستکبرین زمان خودش را آگاه کرد یا شکست داد.»
«ص. ن_ ج 6_ ص 189_ 26/2/1358»
«این منطق که اسلام یا سایر ادیان از مخدرات است، این منطق اجانب است که میخواهند مال شما را بخورند، میخواهند ما را از قرآن منفصل کنند تا اینکه پشتوانهای نداشته باشیم.»
«ص. ن_ ج 2_ ص 238_ 8/8/1357»
* نظام اسلامی و مستضعفین و محرومین
نظام اسلامی در قبال مستضعفین و محرومین جامعه دارای مسئولیتهای خطیری
حضورج. 9صفحه 135
است که حضرت امام(س) همواره این مسئولیتها را به مسئولان حکومت اسلامی در تمام سطوح، اعم از مسئولین اجرایی، نمایندگان مجلس، قضات و دیگر مسئولین، گوشزد میکردند. از مهمترین وظایف حکومت اسلامی خدمت به مستضعفان و محرومان جامعه و خارج کردن آنها از استضعاف و محرومیت است و این مهم تنها در کمکهای امدادی و مقطعی خلاصه نمیشود بلکه وجه مهمتر آن، مبارزه ریشهای با استضعاف و محرومیت است. مسئولان نظام در ابعاد سیاستگذاری، برنامهریزی، قانونگذاری و اجرا باید ریشه کن نمودن محرومیت و استضعاف را بعنوان یک اصل اساسی و روح حاکم بر کلیه قوانین و برنامهها، مد نظر داشته باشند.
از نظر حضرت امام(س) کمرنگ شدن خدمت به محرومین و خدای ناکرده بیتفاوتی و بیتوجهی نسبت به آنها، انحراف از اصول و معیارهای اسلامی و انقلابی است.
با توجه به اینکه مستضعفین و محرومین جامعه در طول تاریخ اسلام و بویژه در جریان پیروزی انقلاب و تأسیس نظام جمهوری اسلامی، اساسیترین و مؤثرترین نقش را داشتهاند، لذا حکومت اسلامی باید مصالح آنها را نسبت به دیگران در اولویت قرار دهد. منافع و مصالح مستضعفین در همه ابعاد اعم از سیاسی، فرهنگی،
اجتماعی و بویژه اقتصادی نسبت به دیگر اقشار اولویت دارد و این اولویت نه تنها در شعارها بلکه در عمل و اجرا نیز باید نمود داشته باشد.
رهنمودها:
«مبارزه اسلام با زراندوزان بزرگترین هدیه و بشارت آزادی انسان از اسارت فقر و تهیدستی به شمار میرود.»
«ص. ن_ ج 20 _ ص 129_ 6/5/1366»
«در جمهوری اسلامی برای فقرا فکر رفاه خواهد شد.»
«ص. ن_ ج 5_ ص 279_ 21/1/1358»
«آنهایی که دارای یک مکنتی هستند ... کمک کنند تا اینکه ریشه این محرومیت انشاءالله به همت والای همه کشور و همه علما و غیر علما این ریشه فاسد از بین برود و همه افراد این ملت یک زندگی متوسطی که باید داشته باشند، داشته باشند.»
«ص. ن_ ج 17_ ص 247_ 18/2/1362»
«این مستضعفین و این مستمندان را انشاءالله ما از آن مشکلاتی که دارند، محرومیتهایی که در طول تاریخ اینها کشیدهاند ما بتوانیم و شماها بتوانید انشاءالله آنها را از این محرومیتها
حضورج. 9صفحه 136
نجات بدهید و همه آنها را انشاءالله به رفاه در دنیا و آخرت انشاءالله برسانید.»
«ص. ن_ ج 15_ ص 284_ 23/10/1360»
«ما برای احقاق حقوق فقرا در جوامع بشری تا آخرین قطره خون دفاع خواهیم کرد.»
«ص. ن_ ج 20 _ ص 235_ 29/4/1367»
«هیچگاه سلاح مبارزه با ظلم و استکبار و استضعاف را بر زمین نگذارید.»
«ص. ن_ ج 19_ ص 296_ 8/2/1365»
«برای همه انشاءالله رفاه خواهد شد و این اختلافات طبقاتی ننگین به آن صورت نخواهد ماند.»
«ص. ن_ ج 6 _ ص 20_ 26/1/1358»
«مسئولین محترم کشور ایران علیرغم محاصرات شدید اقتصادی و کمبود درآمدها تمامی کوشش و تلاش خود را صرف فقرزدایی جامعه کردهاند و همه آرمان و آرزوی ملت و دولت و مسئولین کشور ماست که روزی فقر و تهیدستی در جامعه ما رخت بربندد.»
«ص. ن _ ج 20_ ص 129_ 6/5/1366»
«محرومیتزدایی عقیده و راه و رسم زندگی ماست.»
«ص. ن_ ج 20_ ص 129_ 6/5/1366»
«مسلم هر قدر کشور ما به طرف فقرزدایی و دفاع از محرومان حرکت کند امید جهانخواران از ما منقطع و گرایش ملتهای جهان به اسلام زیادتر میشود.»
«ص. ن_ ج 20_ ص 129_ 6/5/1366»
○ رفاه و رفاهطلبی
آیا اصولاً رفاه و رفاهطلبی ارزشمند است یا خیر؟ آیا دستیابی به رفاه در سیاست گذاریها و برنامهریزیهای اقتصادی یک جامعه اسلامی و انقلابی (مثل جامعه ایران)، باید مورد نظر قرار گیرد یا خیر؟ در صورت مثبت بودن پاسخ، آیا «رفاه» دارای شرایط و قیود خاصی است یا نه؟ اصولاً تعریف ما از رفاه برای یک جامعه اسلامی و انقلابی چیست؟ در صورت ضد ارزش بودن رفاه، آیا نقطه مقابل آن، یعنی فقر و محرومیت ارزش است؟ رهنمودها و بیانات حضرت امام(س) در مورد رفاه و رفاهطلبی، با روشنی و صراحت پاسخ تمام این سئوالات را داده است.
متأسفانه بواسطه عدم ملاحظه جامع نظرات امام(س) در مقوله رفاه و رفاهطلبی، افراط و تفریطهایی در این مسئله (همچون برخی از مسائل دیگر) در جامعه ما وجود دارد. شماری از افراد تنها بخشی از بیانات حضرت امام(س) را در مذمت رفاه و رفاهطلبی، ملاحظه کرده و نتیجه گرفتهاند که
حضورج. 9صفحه 137
رفاه و رفاهطلبی بکلی ضد ارزش است که نتیجه این برداشت، خودداری از هرگونه تلاش برای ایجاد یا توسعه رفاه در جامعه خواهد بود. عده دیگری نیز چنین تلقی میکنند که باید به «هر بهایی» رفاه را در جامعه بوجود آورد. الگوی آنها نیز از رفاه، چیزی شبیه رفاه در جوامع غربی و سرمایهداری است. بدیهی است که هر دو تفکر فوق ناقص و ناصحیح بوده و نمیتوان هیچیک را به حضرت امام(س) نسبت داد. تنها با نگرشی جامع به کلیه بیانات حضرت امام(س) در مورد رفاه و رفاهطلبی است که میتوان در این مورد به اندیشه صحیح دست یافت. در اینجا با توجه به مجموعه رهنمودها و بیانات حضرت امام(س) در مورد رفاه، رفاهطلبی و مرفهین، جمعبندی نظرات معظم له، مطرح میگردد.
از نظر حضرت امام(س)، رفاه میتواند مثبت یا منفی باشد و این امر با توجه به تعریف رفاه و ویژگیهای آن مشخص میشود. رفاه به یک معنی و با ویژگیهایی خاص، با ارزش و مثبت و به معنی دیگر و با ویژگیهای متفاوت، منفی و ضد ارزش است. رفاه مثبت، امری پسندیده و لازم است و خدای تبارک و تعالی نیز نسبت به تأمین آن برای مردم، عنایت دارد و احکام مقدس اسلام نیز تأمین کننده چنین رفاهی برای آحاد جامعه است. نقطه مقابل رفاه یعنی فقر و تهیدستی در اسلام شدیداً مذمت
حضورج. 9صفحه 138
شده و بعنوان یک پدیده ضد ارزش تلقی گردیده است. وظیفه حکومت اسلامی، در تمام بخشها، اعم از قانونگذاری و اجرا، ایجاد زمینههای لازم برای تأمین و تعمیم رفاه مثبت، و نابودی فقر و محرومیت است. طلب رفاه (به معنی مثبت آن) نه تنها ضد ارزش نیست بلکه میتواند بعنوان یک وظیفه دینی نیز تلقی شود. اسلام چنین رفاهی را نه تنها برای مسلمین، بلکه برای آحاد بشر (با هر دین و مسلکی) خواسته است و در جامعه اسلامی، حتی اقلیتهای مذهبی و مخالفان سیاسی نیز باید از آن بهرهمند شوند. البته در تأمین چنین رفاهی، اولویت با مستضعفان و مستمندان جامعه است که باید در سیاستگذاری و برنامهریزیهای نظام رعایت شود. با بیان این مقدمه، رفاه مثبت و منفی را تعریف میکنیم.
* تعریف رفاه مثبت و منفی
رفاه مثبت و پسندیده از نظر حضرت امام(س)، در اصل یک موضوع روحی و روانی است نه مادی و فیزیکی، به این معنی که مردم وقتی در رفاه هستند که آسایش و آرامش داشته و احساس امنیت اقتصادی و معیشتی کنند. بدیهی است که لازمه برخورداری از چنین آسایش و امنیتی، داشتن امکانات مادی است. عدم آرامش اقتصادی انسان، ناشی از عدم تأمین نیازهای ضروری
اوست، لذا این آرامش هنگامی تأمین میگردد که نیازهای معقول و ضروری و منطقی افراد، متناسب با شأن و جایگاه اجتماعی آنها تأمین گردد. حضرت امام(س) در برخی از بیاناتشان برای چنین رفاهی عبارت «زندگی متوسط» را بکار بردهاند.
رفاه منفی، فراتر از تأمین نیازهای ضروری و امنیت معیشتی بوده و بیشتر تابع خواستها و تمنیات نفسانی افراد است که نامحدود و بعضاً نیز نامشروع، غیرمعقول و غیر منطقی است. رفاه منفی همان است که در نظام اقتصاد سرمایهداری مطرح است. نظامهای سرمایهداری رفاه را تأمین خواستهها و تمنیات انسان میدانند. در این نظامها میزان رفاه از نسبت «خواستههای تأمین شده» به «کل خواستهها» تعیین میشود. در منطق سرمایهداری، به هر میزان که خواهشهای نفسانی افراد بیشتر تأمین شود آنها مرفهتر هستند. با توجه به اینکه خواهشها و تمنیات نفسانی بشر، حد معینی نداشته و نامحدود است لذا در جوامع سرمایهداری هیچگونه حد مشخصی برای رفاه وجود ندارد. افراد برای کسب «حداکثر رفاه» باید «حداکثر تلاش» خود را بکار برند و چون هدف غایی در آن جوامع، کسب «حداکثر رفاه» است لذا هیچ اصل و معیار معنوی و ارزشی نمیتواند مانع از تلاش آنها شده و هرگونه عملی در این راه (هر چند ضد انسانی)
حضورج. 9صفحه 139
مشروعیت پیدا میکند. چنین رفاهی قطعاً از نظر اسلام مردود است.
رهنمودها:
○ اسلام و رفاه
«چیزی را که خدای تبارک و تعالی میخواهد رفاه عمومی و سعادت عمومی بشر، سلامت عمومی بشر، سعادت روحی بشر است انشاءالله که تحقق پیدا کند.»
«ص. ن_ ج 6_ص 84_4/2/1358»
«اسلام آنقدر به رفاه مردم، آسایش مردم و اینطور چیزها توجه دارد و هیچ در این جهت فرقی مابین قشری با قشر دیگر نمیگذارد.»
«ص. ن_ ج 6_ ص 164_ 24/2/1358»
«اسلام انشاءالله در این محیط پیاده بشود و ما آن رفاهی که در اسلام و آن طمأنینهای که در اسلام برای افراد حاصل خواهد شد، حاصل کنیم در این کشور.»
«ص. ن_ ج 4_ ص 183_ 24/1/1360»
○ نظام اسلامی و رفاه
«ما علاقه داریم که همه افراد ملت ما در رفاه باشند»
«ص. ن_ ج 5_ ص 259_ 17/1/1358»
«نهضت اسلامی مردم ایران در عصری که نمونه همان عصر جاهلیت است و در محیطی که سرنیزه جانشین عدالت و حبس و شکنجه و اختناق به جای آزادی و فقر و فلاکت، جانشین رفاه و آسایش گردیده بود، پا گرفت.»
«ص. ن_ ج 11_ ص 258_ 15/11/1358»
«مسئولین محترم کشور ایران علیرغم محاصرات شدید اقتصادی و کمبود درآمدها، تمامی کوشش و تلاش خود را صرف فقرزدایی جامعه کردهاند و همه آرمان و آرزوهای ملت و دولت و مسؤولین کشور ماست که روزی فقر و تهیدستی در جامعه ما رخت بربندد و مردم عزیز و صبور و غیرتمند کشور از رفاه در زندگی مادی و معنوی برخوردار باشند.»
«ص. ن_ ج 20_ ص 129_ 6/5/1366»
○ مفهوم رفاه
«یک نفر آدمی که کم دارد ولی به اندازه معاش دارد، این آدم لذت زندگی را، همین زندگی مادی را لذتش را بیشتر از آن میبرد که صد تا کاخ دارد و هر روز و هر شب در زحمت حفظ اینهاست.
... لذت به دارایی نیست لذت یک مطلبی است که انسان در خودش باید پیدا بشود... این مستمندها را به یک
حضورج. 9صفحه 140
زندگی، آنها بیچارهها قانع هستند به یک زندگی متوسط، به یک زندگی که بتوانند اعاشه خودشان را بکنند، بتوانند یک سایه سری داشته باشند.»
«ص. ن_ ج 17_ ص 223 و 224_ 1/1/1362»
«داشتن مال، داشتن خانه، داشتن چیز، اینش مهم نیست، مهم اینست که قلب انسان را، قلب انسان را اینها تسخیر کنند. اینکه مالاندوزی و ثروت اندوزی مذموم است برای این است که این مالاندوزی و امثال اینها و زرق و برق دنیا دل انسان را میکشاند به طرف غیر خدا و از آن ضیافتهای خدا محروم میکند.»
«ص. ن_ ج 18_ ص 18_ 21/3/1362»
* شرایط و ویژگیهای رفاه مثبت
رفاه مثبت باید دارای شرایط و ویژگیهایی باشد تا بتواند در جامعه اسلامی مورد قبول واقع شود. رفاه در صورت همراه بودن با این شرایط و ویژگیها، نه تنها «جایز» است بلکه میتواند «ارزش» هم تلقی شود. این شرایط و قیود از نظر حضرت امام(س) به شرح زیر میباشند:
1_ حفظ اصول اسلامی و انقلابی: حفظ اصول اسلام و انقلاب بر رفاه مقدم بوده و در صورت تعارض بین آن دو قطعاً اولویت با حفظ اصول است.
2_ انجام تعهدات و مسئولیتهای دینی و انقلابی: مکتب و انقلاب، تعهداتی را بر عهده افراد میگذارند که انجام این تعهدات بر کسب رفاه مقدم است. تعهداتی چون حضور در جبهههای دفاع از مکتب و میهن اسلامی و ...
3_ کسب معنویات و تکامل روحی: کسب رفاه مادی بدون کسب کمالات معنوی و روحی، در نهایت، انسان را به انحراف خواهد کشید.
4_ اجرای عدالت اجتماعی: رفاه مادی در صورتی که با اصل عدالت اجتماعی در تعارض باشد، قابل قبول نیست.
رفاه باید بطور عادلانه برای همه آحاد جامعه وجود داشته باشد و البته همین اصل ایجاب میکند تا اولویت در تأمین رفاه، با محرومان و مستضعفان باشد.
5_ حفظ استقلال، خودکفایی و خود اتکایی: تأمین و گسترش رفاه به بهای نقض استقلال کشور و وابستگی به بیگانه، قابل قبول نیست. هنگامی میتوان رفاه مادی را پذیرفت که از لحاظ اقتصادی و سیاسی، متکی به منابع خودی باشد.
6_ حفظ آزادی و حریت: آزادی و حریت انسانی عطیهای است الهی که نمیتوان به قیمت کسب رفاه مادی آنرا به یغما داد.
7_ حفظ شرافت و عزت اسلامی و انقلابی: کسب رفاه مادی در صورتی که منجر به پذیرش ذلت و خواری در مقابل
حضورج. 9صفحه 141
بیگانگان گردد، قابل قبول نیست و عزت اسلامی و انقلابی و شرافت انسانی مسلمانان در هر حال باید محفوظ بماند.
8_ چشیدن طعم فقر و محرومیت: چشیدن طعم فقر و محرومیت حتی در صورتی که اکثر مردم به رفاه نسبی دست یابند نیز لازم است و موجب میشود تا اولاً انسان همواره بابت نعمت و رفاه، شکرگزار درگاه الهی باشد و ثانیاً مشکلات و رنجهای اقشار غیر مرفه و محروم را درک کرده و در کمک به آنها دچار بیتفاوتی نگردد و ثالثاً در صورت از دست دادن رفاه، بتواند آثار مادی و روانی آنرا بهتر تحمل کند.
9_ اداء حقوق واجب و مستحب: انسانی که به رفاه و تمکن دست یافته باید حقوق واجب مالی خود را ادا کرده و در حد وسع و توان نیز، از انفاقات و صدقات مستحبی و رسیدگی به فقرا، درماندگان و محرومین جامعه، دریغ نکند.
* شرایط و ویژگیهای رفاه منفی
ویژگیهای نُهگانه فوق در صورتی که جنبه منفی بخود بگیرد، ویژگیهای رفاه منفی خواهد بود ولی از آنجا که حضرت امام(س) در بیاناتشان، برخی از ویژگیهای رفاه منفی را مشخصاً مطرح کردهاند، لذا بطور خاص به آنها اشاره میشود:
1_ تقدم رفاه بر اصول اسلامی و انقلابی:
حضورج. 9صفحه 142
اگر در صورت تعارض بین اصول اسلام و انقلاب با رفاه، این اصول نادیده گرفته شود، رفاه مذکور قطعاً ضد ارزش و غیر قابل قبول خواهد بود. برخی از افراد که رفاه خود را مقدم بر هر چیز دیگر میدانند برای متهم نشدن به عدول از اسلام، آن بخش از احکام دینی را که با رفاه آنها در تعارض نباشد انجام میدهند مثلاً نماز، روزه و حج را بجا میآورند و رفاه مادیشان را هم حفظ میکنند ولی هنگامی که بخشی از احکام و اصول اسلامی در تعارض جدی با رفاه آنها باشد، تعریف جدیدی از اسلام ارائه میدهند!! بعنوان مثال آنگاه که ورود در سیاست، زندگی حیوانی و رفاه آنها را به خطر اندازد، حکم به جدایی دین از سیاست داده و احکام اجتماعی اسلام را به نحوی از محتوا تهی و به ظواهر منحصر میکنند!! چنین اسلامی همان اسلام مرفهین بیدرد است که حضرت امام(س) بارها از آن یاد کردند.
2_ تقدم رفاه بر تعهدات و مسئولیتهای دینی و انقلابی: اگر شرایط حادی برای مردم و کشور پیش بیاید که مستلزم ایثارها، تلاشها و تحمل سختی و فشار باشد، مرفهین بیدرد خود را از میدان حادثه خارج کرده و با چشم پوشی از تمام مسئولیتهای دینی و انقلابی، خود و خانواده و امکانات مادیشان را از مخاطرات دور کرده و ملت و کشور را در شرایط بحرانی و خطیر تنها میگذارند.
3_ رفاه همراه با وابستگی و تسلیم به قدرتها.
4_ رفاه همراه با تحمل ذلت و خواری و از دست رفتن عزت و شرف اسلامی.
5_ عادت کردن به رفاه: یکی از ویژگیهای رفاه منفی، اعتیاد انسان به رفاه است بطوریکه نتواند از رفاه خود (هر چند در مدتی کوتاه) چشم پوشی کند. علاج اعتیاد به رفاه، تمرین فقر و محرومیت و تحمل سختیها و مشقات است.
نکتهای که در پایان لازم است مورد توجه قرار گیرد شبهۀ تعارض ظاهری در برخی از بیانات حضرت امام(س) در مورد رفاه و رفاهطلبی است. بعنوان مثال معظم له در تاریخ 29/4/1367 فرمودهاند:
«ملت عزیز ما که مبارزان حقیقی و راستین ارزشهای اسلامی هستند، به خوبی دریافتهاند که مبارزه، با رفاهطلبی سازگار نیست و آنها که تصور میکنند مبارزه در راه استقلال و آزادی مستضعفین و محرومان جهان با سرمایهداری و رفاهطلبی منافات دارد با الفبای مبارزه بیگانهاند... بحث مبارزه و رفاه، بحث قیام و راحتطلبی، بحث دنیاخواهی و آخرتجویی دو مقولهای است که هرگز با هم جمع نمیشوند».
«ص. ن _ ج 20_ص 235_ 29/4/1367»
سئوال این است که آیا بیانات فوق رفاه
حضورج. 9صفحه 143
طلبی را به طور کلی نفی نمیکند و در تعارض با بیانات دیگر امام(س) که رفاه را مورد تأیید قرار میدهند، نیست؟
در پاسخ به این سئوال میتوان گفت احتمالاً منظور حضرت امام(س) از رفاهطلبی در جمله فوق و دیگر جملات مشابه، معنی منفی رفاه است. همانگونه که گفتیم از ویژگیهای چنین رفاهی، تقدم رفاه طلبی بر اصول و ارزشهای اسلامی و انقلابی است در حالیکه در رفاه مثبت، چنین چیزی مطرح نیست.
رهنمودها:
○ اسلام و رفاه
«چیزی را که _خدای تبارک و تعالی میخواهد که رفاه عمومی و سعادت عمومی بشر، سلامت عمومی بشر، سعادت روحی بشر است انشاءالله که تحقق پیدا کند»
«ص. ن _ ج 6_ص 84_4/2/1358»
«مبارک باد بر شما افراد روشنفکر و متدین که در راه اهداف شریفه اسلام که ضامن رفاه عموم و تأمین معنویات و مادیات بشر است فداکاری کنید.»
ص. ن_ ج 1_ص 223 _ آبان 1355»
«اسلام آنقدر به رفاه مردم، آسایش مردم و اینطور چیزها توجه دارد و هیچ در این
جهت فرقی مابین قشری با قشر دیگر نمیگذارد.»
«ص. ن_ ج 6_ص 164_24/2/1358»
«اسلام انشاءالله در این محیط پیاده بشود و ما آن را، رفاهی که در اسلام و آن طمأنینهای که در اسلام برای افراد حاصل خواهد شد، حاصل کنیم در این کشور.»
«ص. ن _ ج 4_ص 183_ 24/1/1360»
○ نظام اسلام و رفاه
«ما علاقه داریم که همه افراد ملت ما در رفاه باشند»
«ص. ن_ج 5_ ص 259_ 17/1/1358»
«نهضت اسلامی مردم ایران در عصری که نمونه همان عصر جاهلیت است و در محیطی که سرنیزه جانشین عدالت و حبس و شکنجه و اختناق به جای آزادی و فقر و فلاکت، جانشین رفاه و آسایش گردیده بود، پاگرفت.»
«ص.ن _ ج 11_ ص 258_ 15/11/1358»
«مسئولین محترم کشور ایران علیرغم محاصرات شدید اقتصادی و کمبود درآمدها، تمامی کوشش و تلاش خود را صرف فقرزدایی جامعه کردهاند و همه آرمان و آرزوهای ملت و دولت و
حضورج. 9صفحه 144
مسئولین کشور ماست که روزی فقر و تهیدستی در جامعه ما رخت بربندد و مردم عزیز و صبور و غیرتمند کشور از رفاه در زندگی مادی و معنوی برخوردار باشند.»
«ص. ن_ج 20_ص 129_6/5/1366»
«از حکومت اسلامی شما را نترسانند، حکومت عدالت است، حکومتی است که زندگی شما را زندگی مرفه انشاءالله قرار میدهد.»
«ص. ن_ج 2_ص 235_6/8/1356»
«احکام اسلام برای همه خوب است، احکام اسلام برای حتی اقلیتهای مذهبی به قدری رفاه ایجاد خواهد کرد که اینها خوابش را نمیبینند.»
«ص. ن_ج 11_ص 23_25/ 9/1358»
«آن که برای همه کارگرها و کارمندها و طبقه دلسوز است خدای تبارک و تعالی است که به اراده خودش میخواهد که مستمندان مرفه باشند.»
«ص. ن _ ج 6_ص 234_1/3/1358»
○ مفهوم رفاه
«مرفه بودن زندگی به این نیست که خانه چند طبقه آدم داشته باشد چه بسا اشخاصی خانههای چند طبقه دارند
لکن زندگیشان جهنم است. الان شما زندگی محمدرضا را چه جور میبینید؟ همه وسائل آسایش برایش هست لکن آسایش دارد؟ یک آن آسایش دارد؟ ندارد. آسایش انسان به این است که روح انسان راحت باشد. روح انسان وقتی راحت شد اگر یک ناهار، هر جوری باشد، این با آن میسازد و اصلاً ناراحتی را ادراک نمیکند. راحتی انسان به این است که انسان وضع روحیش را جوری بکند که با این وضع روحی آسایش برایش پیدا بشود.»
«ص. ن_ج 5_ص 226_ 9/1/1358»
«گمان نکنید که کاخنشینها بسیار مرفه هستند، آنها دلهایشان لبریز از تزلزل است، آنها قلبهایشان آرام نیست تزلزلی که در بین کاخنشینها هست در بین کوخنشینها نیست، آرامشی که این طبقه محروم دارند، آن طبقهای که به خیال خودشان در آن بالاها هستند ندارند.»
«ص. ن_ ج 14_ص 166_16/1/1360»
«یک نفر آدمی که کم دارد ولی به اندازه معاش دارد، این آدم لذت زندگی را، همین زندگی مادی را لذتش را بیشتر از آن میبرد که صد تا کاخ دارد و هر روز و هر شب در زحمت حفظ اینهاست.
حضورج. 9صفحه 145
... لذت به دارایی نیست لذت یک مطلبی است که انسان در خودش باید پیدا بشود... این مستمندها را به یک زندگی، آنها بیچارهها قانع هستند به یک زندگی متوسط، به یک زندگی که بتوانند اعاشه خودشان را بکنند، بتوانند یک سایه سری داشته باشند.»
«ص. ن_ ج 17_ ص 223 و 224_ 1/1/1362»
«داشتن مال، داشتن خانه، داشتن چیز، اینش مهم نیست، مهم اینست که قلب انسان را، قلب انسان را اینها تسخیر کنند. اینکه مالاندوزی و ثروت اندوزی مذموم است برای این است که این مالاندوزی و امثال اینها و زرق و برق دنیا دل انسان را میکشاند به طرف غیر خدا و از آن ضیافتهای خدا محروم میکند.»
«ص. ن_ ج 18_ ص 18_ 21/3/1362»
«انسان محال است که برسد به یک جایی از قدرت و بالایش را نخواهد، همیشه دنبال آنی است که ندارد. سرمایهدار هر چه زیادتر سرمایه تهیه کند دنبال این است که اضافه کند و حکومت هر چه سعه داشته باشد حکومتش، دنبال این است که توسعه بدهد.»
«ص. ن_ ج 18_ص 34 _ 21/4/1362»
«همه میدانیم که کشور ما در حال جنگ و انقلاب سختیها و مشکلاتی را تحمل کرده و کسی مدعی آن نیست که طبقات محروم و ضعیف و کم درآمد و خصوصاً اقشار کارمند و اداری در تنگنای مسائل اقتصادی نیستند ولی آن چیزی که همه مردم ما فراتر از آن را فکر میکنند، مسأله حفظ اسلام و اصول انقلاب است. مردم ایران ثابت کردهاند که تحمل گرسنگی و تشنگی را دارند ولی تحمل شکست انقلاب و ضربه به اصول آن را هرگز نخواهند داشت. ملت شریف ایران همیشه در مقابل شدیدترین حملات تمامی جهان کفر علیه اصول انقلاب خویش مقاومت کرده است.»
«ص. ن _ ج 20_ص 234_ 29/4/1367»
«اما نکاتی که در بازسازی و سازندگی توجه به آن ضروری است:...
5_ برنامهریزی در جهت رفاه متناسب با وضع عامۀ مردم توأم با حفظ شعائر و ارزشهای کامل اسلامی و پرهیز از تنگ نظریها و افراطگراییها».
«ص. ن_ ج 21 _ ص 37 و 38_ 11/7/1367»
«من امیدوارم که همه طبقات این ملت در تحت لوای اسلام با رفاه، با سلامت با سعادت، همه با سعادت باشند».
«ص. ن_ج 7_ص 254_12/4/1358»
حضورج. 9صفحه 146
● رفاه و مسئولیتهای اسلامی و انقلابی
«آنهایی که در این چند سال مبارزه و جنگ به هر دلیلی از ادای این تکلیف بزرگ [شرکت در جنگ] طفره رفتند و خودشان و جان و مال و فرزندانشان و دیگران را از آتش حادثه دور دادهاند، مطمئن باشند که از معامله با خدا طفره رفتهاند»
«ص. ن_ ج 20 _ ص 239_240_ 29/4/1367»
«بر همه کس واجب است که به مقدار کفایت، از خطر عظیم اجانب به اسلام و مسلمین کمک نماید و این تکلیفی است که بیشتر متوجه است به طبقه مرفه و ثروتمند و پس از آنان به طبقه متوسط به حسب احوال آنها، نه طبقه مستمند و ضعیف که درآمدشان به مقدار اعاشه آنهاست گرچه این قشر از تمام قشرها خدمتشان بیشتر است».
«ص. ن_ج 17_ ص 202/ 23/11/1361»
○ رفاه و معنویات
«توجه به زرق و برق دنیا انسان را از آن احساس انسانیاش میبرد، یک حیوان است در بین مردم راه میرود. کوشش کنید معنویت را تقویت کنید در بین این ملت».
«ص. ن_ج 17_ص 218_ 1/1/1362»
«ما آن روز عید داریم که مستمندان ما، مستضعفان ما به زندگی صحیح رفاهی و به تربیتهای صحیح رفاهی و به تربیتهای صحیح اسلامی _ انسانی برسند»
«ص. ن_ج 15_ص 282_23/10/1360»
○ رفاه و عدالت اجتماعی
«اسلام آنقدر به رفاه مردم، آسایش مردم و اینطور چیزها توجه دارد و هیچ در این جهت فرقی مابین قشری با قشر دیگر نمیگذارد».
«ص. ن _ ج 6_ص 164_24/2/1358»
«برای همه انشاءالله رفاه خواهد شد و این اختلافات طبقاتی ننگین به آن صورت نخواهد ماند»
«ص. ن _ ج 6_ص20_26/1/1358»
○ رفاه و استقلال و خودکفایی
«ما میخواهیم زندگی فقیرانه داشته باشیم ولی آزاد و مستقل باشیم. ما این پیشرفت و تمدنی که دستمان پیش اجانب دراز باشد را نمیخواهیم»
«ص. ن_ج 15_ص 209_6/8/1360»
«من مطمئنم که ملت عزیز ایران یک لحظه استقلال و عزت خود را با هزار سال زندگی در ناز و نعمت ولی وابسته
حضورج. 9صفحه 147
به اجانب و بیگانگان معاوضه نمیکند.»
«ص. ن_ج 21 _ص 56_3/9/1367»
«مردم باید تصمیم خود را بگیرند، یا رفاه و مصرفگرایی یا تحمل سختی و استقلال و این مسأله ممکن است چند سالی طول بکشد ولی مردم ما یقیناً دومین راه را که استقلال و شرافت و کرامت است، انتخاب خواهند کرد.»
«ص. ن_ج 21_ص 71 _20/10/1367»
○ رفاه و آزادی و حریت
اگر ما تسلیم آمریکا و ابرقدرتها میشدیم، ممکن بود امنیت و رفاه ظاهری درست میشد و قبرستانهای ما پر از شهدای عزیز ما نمیگردید، ولی مسلماً استقلال و آزادی و شرافتمان از بین میرفت. آیا ما میتوانیم نوکر و اسیر آمریکا و دولتهای کافر شویم تا بعضی چیزها ارزان شود؟»
«ص. ن _ ج 17_ص 51 و 52_ 21/7/1361»
○ رفاه و شرافت و عزت
«شکم و نان و آب میزان نیست، عمده شرافت انسانی است و شرافت به این نیست که انسان دستش را روی سینه بگذارد تا چند شاهی به او بدهند بلکه
شرافت انسانی به این است که در مقابل زور بایستد.»
«ص. ن_ج 18_ص 112_28/6/1362»
«زندگی انسانی شرافتمندانه را ولو با مشکلات بر زندگانی ننگین بردگی اجانب، ولو با رفاه حیوانی ترجیح دهید.»
«ص. ن_ ج 21 _ ص 194_ 15/3/1368»
«اگر ما با دست جنایتکار آمریکا و شوروی از صفحۀ روزگار محو شویم و با خون سرخ شرافتمندانه با خدای خویش ملاقات کنیم بهتر از آنست که در زیر پرچم ارتش سرخ شرق و سیاه غرب زندگی اشرافی مرفه داشته باشیم.»
«ص. ن_ج 21_ص 198_15/3/1368»
○ رفاه و چشیدن طعم فقر و محرومیت
«حقیقت حج این است که شما بروید درد مردم را ببینید، ببینید فقرا چه جوری هستند، شما هم بشوید آنطور، ببینید مستمندان جهان چطورند، شما هم آن رنگ درآئید. اگر مردم توقع داشته باشند که حالا که ما حج میرویم باید برای ما همچو رفاه حاصل بشود که در منازلمان هم نیست، این حج نمیتواند باشد... بیایید و یک قدری هم توجه کنید به
حضورج. 9صفحه 148
زحمتهایی که فقرا میکشند.»
«ص. ن_ج 16_ ص 254 و 255_ 31/5/1361»
«تنها آنهایی تا آخر خط با ما هستند که درد فقر و محرومیت و استضعاف را چشیده باشند.»
«ص. ن_ ج 20_ ص 235_ 29/4/1367»
○ رفاه و رسیدگی به محرومین و فقرا
«چرا باید در زمستان یک عائلهای زیر چادر، خوب میدانید زیر چادر سرمای اینجا نمیتواند جوابش بدهد، اینها هیچ زندگی ندارند، ثروتمندها به داد اینها برسند، اینها ننشینند آن طرف و بگویند که دولت بدهد، دولت هم باید بکند همه باید انجام وظیفه بکنند.»
«ص. ن_ ج 10_ ص 165_ 17/8/1358»
«به همه در کوشش برای رفاه طبقات محروم وصیت میکنم... چه نیکو است که طبقات تمکندار به طور داوطلب برای زاغه و چپرنشینان مسکن و رفاه تهیه کنند و مطمئن باشند که خیر دنیا و آخرت در آنست و از انصاف به دور است که یکی بیخانمان و یکی دارای آپارتمانها باشد.»
«ص. ن_ ج 21_ ص 201_ 15/3/1368»
○ تقدم رفاه بر اصول اسلامی و انقلابی
«از اول نهضت اسلامی ما شاهد اشخاصی که به این وضع بودهاند، راحت را به هر چیزی مقدم میداشتهاند، تکلیف را این میدانستند که نمازی بخوانند و روزهای بگیرند و بنشینند در منزلشان ذکری بگویند و فکری بکنند. این یک راهی بود که یک دستهای از مردم داشتند که تمام آمال آنها این بود که آدم اینجا این چند روزی که هست، خوب استراحت بکند، بنشیند در خانهاش عبادت بکند. اسلام را خلاصه کرده بودند در عبادات مثلاً نماز و روزه و امثال اینها، برای اسلام هم غیر از این، خیلی، نه اطلاعات صحیح داشتند و نه ارزشی قائل بودند... یک دسته اینطور بودند که حضرت امیر سلامالله علیه از اینها تعبیر میکند که اینها همشان علفشان است مثل حیواناتی که همشان این است که شکمش سیر بشود، شهواتش را بر همه چیز مقدم میدارد، نماز هم میخواند و روزه هم میگیرد و عبادات شرعی را هم بجا میآورد لکن اینطور است وضع تفکر که انسان نباید خودش را در معرض یک چیزی قرار بدهد... آنهایی که اسلام را خلاصه میکنند در اینکه بخورند و بخوابند و یک نمازی بخوانند
حضورج. 9صفحه 149
و روزهای بگیرند و در گرفتاری ملت، در گرفتاری این جامعه دخالت نکنند به حسب روایت رسول اکرم اینها مسلم نیستند.»
«ص. ن_ج 15_ص 45 تا 50_ 8/4/1360»
«هنری زیبا و پاک است که کوبندۀ سرمایهداری مدرن و کمونیسم خون آشام و نابودکننده اسلام رفاه و تجمل، اسلام التقاط، اسلام سازش و فرومایگی، اسلام مرفهین بیدرد و در یک کلمه اسلام آمریکایی باشد.»
«ص. ن_ج 21_ص30/6/1367»
○ عادت به رفاه و رفاهطلبی
«آنهایی که عادت بکنند، چند روز عادت به این کارها. به این عشرتها، به این چیزهایی که در سینماها میکردند و نمایش میدادند، این دیگر در فکر اینکه
نفت ما را کی میبرد و آهن ما را کی میبرد و گاز ما را کی میبرد، این به این فکرها دیگر نیست.»
«ص. ن_ج 9_ص 62_17/6/1356»
«جنگ وقتی که واقع میشود انسان از آن خستگی و از آن چیزهایی که سست میکند انسان را، از آن سستی و خستگیها بیرون میآید و فعالیت میکند و جوهره انسان که باید همیشه متحرک و فعال باشد بروز میکند و در استراحت و در راحت و در این امور، انسان همیشه کسل میشود، همیشه خمود میشود، قوای انسان خمود میشود و خصوصاً آنهایی که به عیاشی عادت دارند یا به رفاه عادت دارند، آنها دیگر بدتر خواهند شد.»
«ص. ن _ ج 13 _ ص 106 و 107_8/7/1359»
حضورج. 9صفحه 150
* جنگ فقر و غنا
حضرت امام(س) در برخی از بیاناتشان مسئله جنگِ بین فقر و غنا را مطرح فرمودهاند. با توجه به بحثهای گذشته در مورد احترام سرمایههای مشروع و قانونی، این سئوال پیش میآید که آیا طرح موضوع جنگ فقر و غنا توسط حضرت امام(س) به معنی نفی غنا و حمایت از فقر نیست؟ آیا بیانات معظم له در مورد جنگ فقر و غنا با بیانات دیگرشان مبنی بر محترم بودن ثروتهای مشروع تعارض ندارد؟
قبل از پاسخ به سئوالات فوق، به برخی از برداشتهای اشتباه از بیانات امام(س) در مورد جنگ فقر و غنا اشاره میکنیم. عدهای از افراد که تنها جملات مربوط به جنگ فقر و غنا را دیده و دیگر بیانات امام(س) را ملاحظه ننمودهاند چنین تصور کردهاند که رهنمودهای امام درباره جنگ فقر و غنا و دائمی بودن این جنگ و حمایت نظام اسلامی از فقرا در مقابل اغنیا، بدین معنی است که معظم له فقر را به کلی ارزش و غنا را مطلقاً ضد ارزش میدانستند. نتیجه چنین تصوری از جنگ فقر و غنا آنست که پدیدهای بنام فقر همواره باید وجود داشته باشد و فقرا نیز همیشه باید در فقر و محرومیت باقی بمانند تا برای همیشۀ تاریخ، جنگ فقر و غنا مصداق عینی و واقعی داشته باشد! و اگر قرار باشد روزی فقرا از
فقر خود نجات یافته (یعنی غنی شوند) طبعاً در جبهه اغنیا قرار گرفته و باید با خود آنها نیز مبارزه کرد!
با توجه به رهنمودهای حضرت امام(س) چنین برداشتی از سخنان ایشان، نادرست و اشتباه است.
اولاً فقر نه تنها ارزش نیست بلکه ضد ارزش است. فقر ارمغان ظلم و استثمار و سودجویی یا تنپروری و تنبلی و فرهنگ غلط است. این پدیده در آیات شریفۀ قرآن کریم و روایات متعدد معصومین(ع) مذمت شده و حتی در برخی از کلمات آن بزرگواران، در حد کفر یا پدیدآورنده آن، شمرده شده است. در رهنمودها و نظرات حضرت امام(س) نیز فقر، محرومیت و استضعاف به طور گسترده مذمت و به عنوان یک پدیده ضد ارزش معرفی شده است. اگر در بعضی از روایات دیده میشود که از فقر ستایش شده، این نه به معنی یک اصل کلی و قابل تعمیم به تمام زمانها بلکه تنها یک دستور خاص و با توجه به شرایط ویژه زمانی و مکانی بوده است و در هر حال نمیتوان «فقر» را ارزش دانست.
همچنین در برداشت مذکور، بین «فقر» و «فقرا» خلط شده است. «فقر» ارزش نیست ولی «فقرا» (آنهم نه همه فقرا بلکه تنها کسانی که علیرغم خواست و اراده خود، توسط استثمارگران و سودجویان به فقر و محرومیت کشیده شدهاند) یک قشر
حضورج. 9صفحه 151
ارزشمند و مستحق حمایت و پشتیبانی هستند. عدهای همین خلط مبحث را در مورد محرومین و مستضعفین هم مرتکب شدهاند. از نظر امام(س) «محرومیت» ارزش نیست ولی «محرومین» ارزشمندند، «استضعاف» ارزش نیست ولی «مستضعفین» ارزشمندند.
غنا و ثروت به طور کلی و مطلق از سوی حضرت امام(س) نفی نشده است. حضرت امام(س) نه تنها رفاه و ثروت را به کلی نفی نمیکنند بلکه با شرایط و ویژگیهای خاص برای جامعه ضروری هم میدانند و کراراً نظام اسلامی را به تأمین و تعمیم آن توصیه فرمودهاند و در این امر، اولویت را با محرومان و فقرا دانستهاند. ایشان همچنین سرمایه و ثروت مشروع را محترم و حتی تلاش برای کسب آن را در مواردی عبادت دانستهاند.
در خصوصِ برداشتِ صحیح از بیانات امام(س) دربارۀ جنگ فقر و غنا، دو مورد را میتوان مطرح کرد که هر دو هم با رهنمودهای معظمله سازگار است.
برداشت اول: مقصود از جنگ فقر و غنا، مبارزه با یک سیستم اجتماعی ـ اقتصادی است که در بطن خود دو طبقه فقیر و غنی را بوجود میآورد. فقر و غنا دو پدیدهای است که در این سیستم خودنمایی میکند و حالت وسطی نیز متصور نیست. در این سیستم اقلیتی دارای ثروت و مکنت هنگفت
بوده و اکثریت مردم نیز در فقر و محرومیت به سر میبرند. امروزه در بسیاری از کشورهای جهان سوم حاکمیت چنین سیستمی را شاهدیم که علتالعلل آن، حاکمیت سرمایه و سرمایهداری بر نظام بینالمللی است. نظامی که در آن حرف اول و آخر را سرمایه میزند و هیچ ارزش و معیار دیگری مطرح نیست. منظور حضرت امام(س) از جنگ فقر و غنا، جنگ با چنین سیستم و نظامی است. این نبرد، یک مبارزه مقدس و دائمی است که باید آنقدر ادامه یابد تا طلسم حاکمیت سرمایه بر جهان شکسته شود و فقر و غنای ظالمانه از بین برود و بر ویرانۀ آن سیستم، جامعهای پدید آید که همه آحاد مردم در آن، از یک زندگی مرفه با حاکمیت ارزشها و معیارهای معنوی و متعالی برخوردار شوند.
برداشت دوم: مقصود از جنگ فقر و غنا، جنگ بین فقرای متدین با اغنیاء ظالم است. در این برداشت نمیتوان فقیر و غنی را به کلی ارزش یا ضد ارزش دانست. فقرای مظلوم، مورد حمایت و اغنیاء ظالم نیز مغضوب هستند. بین این دو طبقه مبارزه دائمی وجود داشته و موضع مؤمنان و صالحان نیز حمایت از فقرا و نبرد علیه اغنیا و سرمایهداران خواهد بود. بدیهی است نتیجه نهایی این نبرد، احقاق حقوق فقرا و شکست و نابودی اغنیاست.
همانگونه که ملاحظه میشود برداشتهای
حضورج. 9صفحه 152
فوق نه تنها با یکدیگر منافات ندارند بلکه قابل جمع نیز هستند.
بهرحال هر برداشتی که بخواهیم از مقوله جنگ فقر و غنا داشته باشیم، نباید با اصول و محکمات رهنمودها و نظرات حضرت امام(س) در تعارض باشد.
رهنمودها:
«امروز جنگ حق و باطل، جنگ فقر و غنا، جنگ استضعاف و استکبار و جنگ پابرهنهها و مرفهین بیدرد شروع شده است و من دست و بازوی همه عزیزانی که در سراسر جهان کولهبار مبارزه را بر دوش گرفتهاند و عزم جهاد در راه خدا و اعتلای عزت مسلمین را نمودهاند، میبوسم.»
«ص. ن ـ ج 21 ـ ص 234 _ 29/4/1367»
«جنگ ما، جنگ فقر و غنا بود.»
«ص. ن ـ ج 21 ـ ص 94 ـ 3/12/1367»
«باید ... نسل به نسل و سینه به سینه شرافت و اعتبار پیشتازان این نهضت مقدس و جنگ فقر و غنا محفوظ بماند.»
«ص. ن ـ ج 20 ـ ص 123 ـ 6/5/1366»
○ ضد ارزش بودن فقر، محرومیت و استضعاف
«مجموعه قواعد اسلامی در مسائل اقتصادی هنگامی که در کل پیکره اسلام بصورت یک مکتب منسجم ملاحظه شود و همهجانبه پیاده شود بهترین شکل ممکن خواهد بود هم مشکل فقر را از میان میبرد و هم از فاسد شدن یک عده بوسیله تصاحب ثروت جلوگیری میکند.»
«ص. ن_ج 4_ ص 176_18/10/1357»
«این به عهده علمای اسلام و محققین و کارشناسان اسلامی است که برای جایگزین کردن سیستم ناصحیح اقتصاد حاکم بر جهان اسلام، طرحها و برنامههای سازنده و در برگیرنده منافع محرومین و پابرهنهها را ارائه دهند و جهان مستضعفین و مسلمین را از تنگنا و فقر معیشت بدر آورند.»
حضورج. 9صفحه 153