کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی«نقش زمان و مکان در اجتهاد»

ضرورت تحول اجتهاد در عرصۀ استنباط

ضرورت تحوّل اجتهاد

در عرصۀ استنباط

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

محمد ابراهیم جناتی

‏ ‏


مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد» ـ جلد 1اجتهاد زمان و مکان-1- مجموعه مقالاتصفحه 399

مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد» ـ جلد 1اجتهاد زمان و مکان-1- مجموعه مقالاتصفحه 400

‏ ‏

بسم الله الرحمن الرحیم

‏ ‏

مقدمه:

‏پیش از ورود به اصل موضوع بجاست که به عنوان مقدمه نکاتی چند را‏‎ ‎‏پیرامون اصل اجتهاد یادآور شویم.‏

‏اجتهاد وسیله ای است که خداوند آن را در دل فقه قرار داد تا مجتهد با‏‎ ‎‏به کارگیری آن در منابع و مبانی اصلی استنباط بتواند به گونه ای کامل میان‏‎ ‎‏رویدادهای نوآیین زندگی ـ از هر نوع که باشد ـ و فقه اسلامی، همگامی و‏‎ ‎‏سازگاری پدید آورد. از این رو بدون یاری گرفتن از این عنصر که نیروی محرکۀ‏‎ ‎‏فقه است و با توجه به پدیدار شدن حکومت اسلامی و نیز با توجه به پیشرفت‏‎ ‎‏تمدن بشری در طول تاریخ و با تحوّل جوامع در روابط انسانی و تغییر ماهوی و‏‎ ‎‏کیفی موضوعات و پیدایش نیازهای جدید، هیچ گاه با نصوص محدود که‏‎ ‎‏در کتاب و سنت وجود دارند نمی توانند با رویدادهای تازه و نوین زندگی‏‎ ‎‏همگام شوند و به عدم توانائی بر حلّ مشکلات بشر محکوم می‏‎‎‎‏شوند.‏

‏عدم اجتهاد در مبانی فقهی، در برابر رویدادهای مظاهر نوین زندگی برای‏‎ ‎‏شریعت فاجعه آمیز است، زیرا اجتهاد اصل حرکت در همگام کردن فقه با‏‎ ‎


مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد» ـ جلد 1اجتهاد زمان و مکان-1- مجموعه مقالاتصفحه 401
‏رویدادهای متطوّر زندگی است و همان گونه که پدیده ها در راستای زمان‏‎ ‎‏استمرار دارد، باید اجتهاد نیز براساس مبانی استمرار داشته باشد، تا فروع تازه و‏‎ ‎‏رویدادهای نوین به اصول پایه بازگردد و قوانین کلی بر مصادیق جدید منطبق‏‎ ‎‏شود.‏

‏ما بر این بینش و اعتقادیم که اسلام تا قیامت نظام زندگی و راهنمای انسان‏‎ ‎‏است و آخرین رسالتی است که دست غیب برای حفظ منافع مادی و معنوی‏‎ ‎‏انسان و پیشگیری از سقوط و انحطاط او ارزانی داشته است؛ پس اسلام که آیین‏‎ ‎‏زندگی آدمیان است، در شمول و عدم شمول نیز تابع آفاق وجودی آنان است؛ و‏‎ ‎‏از آنجا که آدمیان دارای جوانبی عمیق و ابعادی گسترده و آفاقی بی ‎انتهایند،‏‎ ‎‏نظام اسلام نیز در تشریع و تعدد جوانب و شمول خود از گسترۀ انسان در تمام‏‎ ‎‏ابعاد تکامل یافتۀ مادی و جوانب تجدد یافتۀ معنوی و مراحل مختلف اجتماعی،‏‎ ‎‏اخلاقی، علمی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی نباید چیزی کم و کاست آورد،‏‎ ‎‏بنابراین باید اهل اجتهاد در همۀ وقایع و پیشامدها به آن رجوع کنند، زیرا تنها آن‏‎ ‎‏راه گشاست، پس در صورتی که در موردی نص خاصی از کتاب و سنت نباشد،‏‎ ‎‏ما می توانیم با به کارگیری اجتهاد در اصول احکام و قوانین کلی آنها که در کتاب‏‎ ‎‏و سنت آمده اند، پاسخگوی آن شویم. ارتباطات بشری در عرصه های زندگی،‏‎ ‎‏اگر چه باعث پدیدار شدن مسائل تازه و نو به نو شده است، ولی هیچ گاه از نظر‏‎ ‎‏اسلام دور نبوده است. اسلام برای پاسخگویی در برابر آنها اصول کلی ثابتی را‏‎ ‎‏معین کرد و وسیله اجتهاد را در خدمت آن قرار داده که با به کارگیری آن در منابع‏‎ ‎‏هیچ واقعه ای بی پاسخ نخواهد ماند. این همان رمز همگام بودن نظام اسلامی با‏‎ ‎‏رویدادها و رمز بقای آن تا روز قیامت است.‏

‏ابن سینا می گوید:‏‎[2]‎‏ کلیات اسلامی ثابت و غیر متغیر، ولی محدودند و اما‏‎ ‎‏حوادث و مسائل نامحدود و متغیر مطابق با مقتضیات مخصوص به خود، مسائلِ‏‎ ‎


مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد» ـ جلد 1اجتهاد زمان و مکان-1- مجموعه مقالاتصفحه 402
‏مخصوص به خود را دارد. به همین جهت ضرورت دارد که در هر عصر و‏‎ ‎‏زمانی گروهی متخصص و عالم به کلیات اسلامی و عارف به مسائل و‏‎ ‎‏پیش آمدهای زمان عهده دار اجتهاد و استنباط حکم مسائل جدید از‏‎ ‎‏کلیات اسلامی شوند.‏‎[3]‎‏ اجتهاد وسیلۀ مناسبی است که می‏‎‎‎‏شود براساس آن بین‏‎ ‎‏رویدادهای تازه و فقه اسلامی همگامی به وجود آورد و بدون آن نمی‏‏‎‏‏توان بر این‏‎ ‎‏مقصود دست یافت. اکنون به بررسی اصل موضوع بحث می پردازیم.‏

‏ ‏


مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد» ـ جلد 1اجتهاد زمان و مکان-1- مجموعه مقالاتصفحه 403
گفتار اول 

ضرورت تحول اجتهاد 

‏برای اینکه اجتهاد ـ که در اختیار فقه و شریعت جهان شمول قرار دارد ـ در‏‎ ‎‏روزگار کنونی که نظام اسلامی بر پاست و همۀ ابعاد زندگی متحول و چهره های‏‎ ‎‏آن عوض شده و مجموعۀ تمدن بشری در آستانۀ فضایی شدن قرار گرفته است،‏‎ ‎‏بتواند اثر مطلوب خود را داشته باشد، باید دو تحوّل در آن پدید آید:‏

‏1 ـ تحوّل از نظر کمی، 2 ـ تحوّل از نظر کیفی .‏

‏ ‏

(1 ـ 1) تحوّل کمی اجتهاد 

‏تحوّل اجتهاد از نظر کمی چنین است که:‏

‏اولاً، حسب نیازهای جامعه امروز و فراسوی محدودیتهای تاریخی‏‎ ‎‏مورد ملاحظه قرار گیرد.‏

‏ثانیاً، براساس بینش جهانی و با توجه به ابعاد نظام اسلامی در همه منابع‏‎ ‎‏شریعت برای استخراج احکام آنها «بعد از بازنگری» به کار گرفته شود، و تنها‏‎ ‎‏به استفادۀ از آن در مبانی و منابعی که مربوط به فرد و مسائل عبادی است،‏‎ ‎‏بسنده نشود، زیرا تنها با به کارگیری آن در منابع فردی و عبادی هیچ گاه نمی‏‏‎‏‏توان‏‎ ‎‏مشکلات جامعه را حلّ و خلأها را پر و نارساییها را برطرف کرد.‏

(1 ـ 1 ـ 1) محدود بودن اجتهاد در طول تاریخ 

‏در راستای تاریخ بر اثر نبودن زمینه اجرایی و عملی برای شریعت و‏‎ ‎‏فقه اسلامی در عرصه های زندگی (به دلیل استیلای استعمارگران و یا مزدوران‏‎ ‎‏آنها بر بلاد اسلامی) بهره گیری از اجتهاد تنها محدود و محصور در مبانی و منابع‏‎ ‎‏فردی بود و در مبانی اجتماعی اقتصادی، حقوقی، کیفری، سیاسی و حکومتی‏‎ ‎


مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد» ـ جلد 1اجتهاد زمان و مکان-1- مجموعه مقالاتصفحه 404
‏به کار گرفته نشد و این امر باعث شد که اذهان عالمان و فقیهان که باید بیشتر‏‎ ‎‏متوجه به مسائل جامعه و نیازهای آن باشد، به مسائل فرد و نیاز وی متمایل شد و‏‎ ‎‏کار به آنجا رسید که این ذهنیت کم کم برای برخی از آنان پدید آمد که کارآیی‏‎ ‎‏اصل شریعت تنها در محدودۀ مسائل فردی و عبادی است نه مسائل سیاسی،‏‎ ‎‏اجتماعی، اقتصادی و حکومتی. در نتیجۀ این ذهنیتها، فقه و قوانین شریعت با‏‎ ‎‏رویدادهای زندگی همگام نشد و دشمنان اسلام از این وضع استفاده کرده و‏‎ ‎‏به جای قوانین فقهی اسلامی، آرا و نظریات و قوانین خود ساخته را در ابعاد‏‎ ‎‏گوناگون زندگی مطرح کرده اند و قوانینی را هماهنگ با آنها جایگزین فقه‏‎ ‎‏اسلامی کردند.‏

‏اگر امروز این ذهنیت را که اصل شریعت در محدودۀ مسائل فردی و عبادی‏‎ ‎‏است، با وجود زمینه هایی که در پرتو حکومت اسلامی برای قوانین و‏‎ ‎‏دستورهای اسلام در همۀ ابعاد زندگی پدیدار شد، متحول نسازیم و به گفته های‏‎ ‎‏خود دربارۀ کارسازی فقه در همۀ ابعاد زندگی و جهان شمولی آن، جامه عمل‏‎ ‎‏نپوشیم، با وضعیت کنونی جهان و توجه همه جهانیان به اسلام و قوانین آن‏‎ ‎‏به کلی از صحنه خارج می‏‎‎‎‏شویم.‏

(2 ـ 1 ـ 1) پیدایش زمینه برای فقه 

‏امروز با پدیدار شدن حکومت اسلامی زمینۀ اجرایی و عملی برای‏‎ ‎‏فقه اسلامی عالمان و محققان و مجتهدان آگاه بر استفاده از اجتهاد در مبانی‏‎ ‎‏اجتماعی، سیاسی و حکومتی فقه اسلامی روی آوردند تا فقه را با عرصه های‏‎ ‎‏زندگی همگام کنند؛ زیرا برای آنان روشن شد که اسلام نه تنها برای حلّ مشکلات فردی‏‎ ‎‏برنامه دارد، بلکه برای حلّ مشکلات همه ابعاد زندگی نیز دارای برنامه است.‏

‏ناگفته نماند بعد از پیروزی انقلاب اسلامی اگر چه در مراکز علمی،‏‎ ‎‏کارهای اجتهادی و حرکتهای استنباطی مفیدی انجام شد و گامهای سازنده‏‎ ‎‏برداشته شده است، ‏


مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد» ـ جلد 1اجتهاد زمان و مکان-1- مجموعه مقالاتصفحه 405
‏ولی گامها و حرکتها در دامنه ای بسیار محدود بود و به‏‎ ‎‏همین خاطر پاسخگوی نیازها در همۀ ابعاد جامعه نبوده است. بنابراین باید‏‎ ‎‏در مراکز فقهی، استنباط در دامنۀ وسیع و گسترده پدید آید تا بتواند پاسخگوی‏‎ ‎‏نیاز جامعه شد و باید اهل استنباط امروز که حکومت اسلامی برقرار است،‏‎ ‎‏بیشتر رسالت تاریخی و وظایف خود را شناخته و نیز بیشتر در صدد درک نیاز‏‎ ‎‏جامعه باشند. این شناخت و درک نیازهای جامعه در جهان بینی اهل استنباط یک‏‎ ‎‏امر ضروری محسوب می‏‎‎‎‏شود، زیرا بدون آن هیچ گاه نخواهیم تواسنت با‏‎ ‎‏اصول و قوانین کلی محدود، به وسیله اجتهاد بر مشکلاتی که امروز دامنگیر‏‎ ‎‏انسانها در ابعاد گوناگون زندگی شده است، فایق آییم. اسلام از مسائل فردی و‏‎ ‎‏اجتماعی و حکومتی تفکیک ناپذیر است و از این رو امید است با این احساس و‏‎ ‎‏حرکت اجتهادی که در این سالها شروع شده بتدریج آثار محدودیتهای پیشین‏‎ ‎‏رخت بربندد. اگر اجتهاد از نظر کمی تحولی نپذیرد، رویدادهای تازه بخصوص‏‎ ‎‏رویدادها در ابعاد حکومتی، بی پاسخ خواهد ماند و زندگیِ دگرگون شدۀ‏‎ ‎‏انسانها در جوامع اسلامی، به دور از حاکمیت اسلام قرار خواهد گرفت و برای‏‎ ‎‏پیروانش مشکلاتی به وجود خواهد آورد.‏

‏ ‏

نتیجه:

‏اجتهادی این گونه: بدون آگاهی از جامعه و نیازهای آن و بدون بینش جهانی‏‎ ‎‏و درک عینیتهای خارج و واقعیتهای زمان، میسر نیست. بر مجتهد است که از‏‎ ‎‏محیطهای محدود خارج شده و به جامعه ای که در آن زندگی می کند و دارای‏‎ ‎‏نظام اسلامی است با عنایت بیشتر نگرد تا پس از آگاهی از ابعاد، شرایط و‏‎ ‎‏نیازهای جوامع اسلامی بلکه جهان، اجتهاد را در همۀ مبانی فقهی آن به کار گیرد‏‎ ‎‏و احکام آنها را استخراج سازد، چرا که تنها با این ویژگی است که می تواند از‏‎ ‎


مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد» ـ جلد 1اجتهاد زمان و مکان-1- مجموعه مقالاتصفحه 406
‏راه اجتهاد بر مشکلات فایق آید.‏

‏ ‏

(2 ـ 1) تحوّل کیفی اجتهاد 

‏مقصود از تحوّل اجتهاد از نظر کیفی، استخراج و استنباط با شیوۀ تازه (یعنی‏‎ ‎‏اجتهادی با توجه به تحوّل زمان و مکان و عرف و احوال، و براساس منابع)‏‎ ‎‏است. بنابراین باید از شیوه ای تازه در منابع و مبانی استنباطی و برای استخراج‏‎ ‎‏احکام رویدادها و مسائل نوین بهره گرفت، نه شیوه های پیشین اجتهادی.‏

(1 ـ 2 ـ 1) شیوه های نه گانه اجتهاد 

‏لازم است پیش از بیان شیوه های اجتهاد، اشاره ای فهرست‏‏ ‏‏وار به انواع‏‎ ‎‏اجتهاد داشته باشیم.‏

‏الف: اجتهاد براساس رأی و تفکر شخصی. این نوع از اجتهاد بعد از عصر‏‎ ‎‏تشریع در زمان صحابه، توسط بعضی از آنها پدیدار گشت، ولی حکمی که از‏‎ ‎‏راه این اجتهاد به دست می آید، حکم فقهی محسوب نمی‏‏‎‏‏شود؛ زیرا فقه زاییده‏‎ ‎‏وحی است، نه زاییدۀ افکار انسانها.‏

‏ب: اجتهاد براساس مصلحت اندیشی. این نوع از اجتهاد بعد از رحلت‏‎ ‎‏رسول خدا نیز توسط برخی از صحابه، به وقوع پیوست که البته مورد پذیرش ما‏‎ ‎‏نیست، زیرا نقد وارد بر نوع اوّل در این نوع نیز جریان دارد.‏

‏ج: اجتهاد براساس منابع ظنی، مانند قیاس تشبیه و تمثیل و استحسان‏‎ ‎‏و ... . این نوع از اجتهاد نیز بعد از عصر تشریع توسط بعضی از صحابه‏‎ ‎‏پدید آمد، ولی برخی دیگر از صحابه آن را مورد نکوهش قرار داده اند.‏

‏د: اجتهاد براساس مبانی معتبر شرعی، مانند کتاب و سنت. این نوع مورد‏‎ ‎‏پذیرش همۀ اصحاب رسول خدا چه در زمان تشریع و چه در زمان صحابه و چه‏‎ ‎‏در زمان تابعین و چه در زمان تابعان آنها بوده است.‏


مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد» ـ جلد 1اجتهاد زمان و مکان-1- مجموعه مقالاتصفحه 407
‏پیش از این می پنداشتم که شیوه های اجتهادی در میان فقها ـ از دیرباز‏‎ ‎‏تاکنون ـ شش شیوه بوده است، ولی با بررسیهایی که اخیراً انجام دادم،‏‎ ‎‏معلوم شد که فقه اسلامی در طول زمان دارای نه شیوه اجتهاد بوده است که آنها‏‎ ‎‏عبارتند از:‏

‏اول ـ اجتهاد براساس مبانی معتبر به گونۀ علمی و بدون صدور فتوا و تفریع‏‎ ‎‏(یعنی بدون بازگشت دادن فروع تازه به اصول پایه) و نیز بدون تطبیق (یعنی بدون‏‎ ‎‏منطبق ساختن قوانین کلی بر مصادیق خارجی آنها). این شیوه از آن‏‎ ‎‏ابن ابی عقیل عمانی (م 329) پیش از تألیف کتاب ‏«المتمسک بحبل آل الرسول»‎ ‎‏بوده است.‏

‏دوم ـ اجتهاد براساس ظاهر نصوص به گونۀ عملی، ولی بدون تفریع و‏‎ ‎‏تطبیق. این شیوه از آنِ عالمان معاصر با امامان بوده است و بدین جهت‏‎ ‎‏امام صادق ـ علیه السلام ـ آنها را از این شیوه بر حذر داشت و به آنها امر کرد که‏‎ ‎‏براساس مبانی تفریع نمایند و فرمود ‏«علینا بالقاء الاصول و علیکم التفریع»‏، و نیز‏‎ ‎‏حضرت رضا ـ علیه السلام ـ بر این جهت تأکید داشت و فرمود: ‏«علینا ان‎ ‎نلقی الاصول و علیکم ان تتفرّعوا»‏. این تأکید امامان بر تفریع، نمایانگر این است‏‎ ‎‏که مشکلات را از راه اجتهاد بر اساس ظاهر نصوص بدون تفریع و تطبیق،‏‎ ‎‏نمی توان حل کرد. این شیوه در دو قرن یازده و دوازدهم، در قالب مکتب‏‎ ‎‏اخباریگری در آمد و از جلوه خاصی برخوردار شد.‏

‏سوم ـ اجتهاد براساس ظاهر نصوص با تفریع، ولی با تکیه بیشتر بر تفریع و‏‎ ‎‏عنایت کمتر براساس ظاهر نصوص. این شیوه ای بود که ابن ابی عقیل عمّانی‏‎ ‎‏در سالهای آخر زندگی بدان تمسک می ‏‏جست.‏

‏چهارم‏‏ ـ اجتهاد‏‏ براساس ظاهر نصوص با تفریع، و‏‏لی‏‏ با ‏‏تکیه‏‏ بیشتر بر آنها و‏‎ ‎‏عنایت کمتر بر تفریع. این شیوۀ شیخ مفید بوده و کتاب مقنعه و‏‏ی‏‏ گویان این‏‎ ‎


مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد» ـ جلد 1اجتهاد زمان و مکان-1- مجموعه مقالاتصفحه 408
‏مدعاست.‏

‏پنجم‏‏ ـ اجتهاد‏‏ براساس ظاهر ‏‏نصوص‏‏ با ‏‏تفریع‏‏، ولی با تکیه بر ظاهر ‏‏نصوص‏‎ ‎‏و ‏‏تفریع‏‏ به گونۀ متساو‏‏ی‏‏. این شیوه را سید مرتضی و شیخ طوسی ‏‏پی‏‏ نهادند.‏‎ ‎‏کتابها‏‏ی‏‏ فقهی و اصو‏‏لی‏‏ آنان گویا‏‏ی‏‏ این مدعا است.‏

‏ششم‏‏ ـ اجتهاد‏‏ براساس مبا‏‏نی‏‏ معتبر و با ‏‏تفریع‏‏ و ‏‏تطبیق‏‏، و‏‏لی‏‏ تنها در مقام‏‎ ‎‏تئور‏‏ی‏‏ و نظر‏‏ی‏‏، نه در مقام عمل و فتوا. ‏‏مجتهد‏‏ ‏‏دارای‏‏ شیوه در مقام تئور‏‏ی‏‏ و‏‎ ‎‏نظر‏‏ی‏‏، فرد‏‏ی‏‏ اصو‏‏لی‏‏ است، و‏‏لی‏‏ در مقام عمل و فتوا اخبار‏‏ی‏‏ است. این شیوه را‏‎ ‎‏بیشتر ‏‏مجتهد‏‏ان در همه زمانها (چون هماهنگ با ‏‏شرایط‏‏ زمانشان بود) معمول‏‎ ‎‏می‏‎‎‎‏داشتند.‏

‏هفتم ـ اجتهاد براساس مبانی شرعی با تفریع و تطبیق و در مقام عمل و فتوا،‏‎ ‎‏ولی بدون بررسی ویژگیهای درونی و بیرونی موضوعات (که در طول زمان‏‎ ‎‏ متحول و در نتیجه آن احکام آنها نیز متحول می‏‎‎‎‏شوند). در این شیوه اجتهاد‏‎ ‎‏در مقام عمل و فتوا و مرحله تطبیق و تفریع نیز وجود دارد. برخی از مجتهدان‏‎ ‎‏در قرن اخیر به این شیوه عمل می کردند، ولی در عین حال به دلیل برخی‏‎ ‎‏ملاحظات مطابق همان شیوه، احکام را بیان نمی کردند، بلکه به شیوۀ اخباریها،‏‎ ‎‏یعنی احتیاط، عمل می کردند.‏

‏هشتم ـ اجتهاد براساس مبانی شریعت با تفریع و تطبیق و در مقام عمل و‏‎ ‎‏فتوا، ولی بدون بررسی مناطات احکام موضوعات و ابعاد قضایا (از راه بررسی‏‎ ‎‏اوصاف موضوع و مناسبت حکم با موضوع) و نیز در ادراک مصالح و مفاسد شئ‏‎ ‎‏«در مسائل غیر عبادی» به توسط عقل و نیز بدون بررسی خود ادله از راه‏‎ ‎‏تنبیه الخطاب، دلیل الخطاب، لحن الخطاب و فحوی الخطاب.‏

‏در این جا ممکن است تفاوتی را میان علت و مناط حکم قائل شد. علت‏‎ ‎‏مربوط به مقام ثبوت و واقع است که حکم شرعی واقعاً وجوداً و عدماً (بود و نبود‏‎ ‎


مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد» ـ جلد 1اجتهاد زمان و مکان-1- مجموعه مقالاتصفحه 409
‏آن) دایر مدار وجود و عدم وجود آن است که اگر آن باشد حکم نیز هست و اگر‏‎ ‎‏آن نباشد حکم نیز وجود ندارد، ولی مناط حکم مربوط به مقام اثبات و ظاهر‏‎ ‎‏است. به سخن دیگر مناط، مربوط به مرحله استظهار و برداشت از دلیل است‏‎ ‎‏که حکم شرعی ظاهراً وجوداً و عدماً دایر مدار آن است. از این رو چون علت‏‎ ‎‏مربوط به مقام ثبوت و واقع است، نمی توانیم آن را به گونۀ یقینی احراز کنیم.‏‎ ‎‏اما مناط حکم چون مربوط به مقام اثبات و استظهار از دلیل است، می توانیم آن‏‎ ‎‏را احراز کنیم؛ بدین جهت است که ما میان اثبات حکم برای موضوعی که دارای‏‎ ‎‏نص خاص نیست از راه قیاس. [به موضوعی که دارای نص خاص است] و میان‏‎ ‎‏اثبات حکم برای آن از راه وحدت مناط به موضوعی که دارای نص است، تفاوت‏‎ ‎‏قائلیم و به بطلان اوّل و صحت دوّم رأی می دهیم، زیرا قیاس عبارت از‏‎ ‎‏سرایت دادن حکم است از موضوعی که دارای نص خاص نیست (و ثبوت حکم‏‎ ‎‏برای آن معلوم و ثابت است) به موضوعی که دارای نص خاص نیست (و ثبوت‏‎ ‎‏حکم برای آن که مجهول است) به واسطه علت. پس قیاس بر استکشاف علت‏‎ ‎‏که همان مصلحت واقعیه است، تکیه دارد و این برای ما قابل استکشاف نیست‏‎ ‎‏زیرا عقول ما قاصرند.‏

‏امّا مناط عبارت از سرایت دادن حکم است از موضوعی که حکم آن معلوم‏‎ ‎‏است، به موضوعی که حکم آن مجهول است، به واسطه وحدت مناط. پس‏‎ ‎‏وحدت مناط بر استکشاف مناط حکم تکیه دارد که مربوط به مقام استظهار از‏‎ ‎‏دلیل است و مجتهد می تواند از راه بررسی اوصاف موضوع و یا مناسبت حکم با‏‎ ‎‏موضوع، مناط حکم موردی را به دست آورد و به مورد دیگری که دارای آن مناط‏‎ ‎‏است، سرایت دهد. این شیوه را نیز ابن جنید و امثال او در سده های بعد،‏‎ ‎‏پذیرفته بودند.‏

‏نهم ـ اجتهاد براساس منابع شرعی با تفریع و تطبیق و در مقام عمل و فتوا و با‏‎ ‎


مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد» ـ جلد 1اجتهاد زمان و مکان-1- مجموعه مقالاتصفحه 410
‏سنجیدن ابعاد فضایا و بررسی مناطات احکام و موضوعات آنها (از نظر‏‎ ‎‏ویژگیهای درونی و بیرونی که با تحوّل زمان متحول می‏‎‎‎‏شوند). این شیوه‏‎ ‎‏اجتهادی است که ما آن را ویا و مترقی و بالنده و مطلوب می نامیم و بر این‏‎ ‎‏اعتقادیم که با به کارگیری آن در تمام مبانی شریعت، می توان تمام مشکلات‏‎ ‎‏نظام اسلامی را حل و خلأها را پر و نارسائی ها را برطرف کرد. افزون بر این‏‎ ‎‏مجتهدی که دارای این شیوه است باید در مقام استنباط از ادله و مصادر، این‏‎ ‎‏شرایط را رعایت کند:‏

(2 ـ 2 ـ 1) شرایط استنباط در اجتهاد پویا 

‏اولاً، بررسی زمان و مکانِ صدورِ آیات و عناصر خاصه و شرایط آنها و نیز‏‎ ‎‏احوال و دیدگاههای حاضران در جلسه و پرسش کنندگان، زیرا این عوامل در‏‎ ‎‏تحوّل اجتهاد تأثیر فراوان دارند.‏

‏ثانیاً، بررسی عناوینی که برای احکام موضوع قرار داده شده اند و‏‎ ‎‏مشخص کردن عنوان اوّلی و ثانوی موضوع.‏

‏ثالثاً، تلاش و کوشش در تنقیح مناط حکم در نص و دلیل به واسطه عقل، از‏‎ ‎‏راه بررسی اوصاف و به انگیزه به دست آوردن وصفی که برای قرار گرفتن ملاک‏‎ ‎‏حکم، صلاحیت دارد.‏‎[4]‎‏ ‏

‏رابعاً، کوشش در راستای تخریج مناط حکم در نص به توسط عقل، از راه‏‎ ‎‏بررسی تناسب حکم با موضوع.‏‎[5]‎

‏خامساً، کوشش در راستای شناخت تحقیق مناط و به دیگر سخن شناخت‏‎ ‎‏مصادیق حکم در مواردی که مناط و ملاک حکم در نص برای موضوع معلوم‏‎ ‎‏باشد.‏‎[6]‎‏ ‏

‏سادساً، کوشش در راستای به دست آوردن ملاک و علت حکم در نص از‏‎ ‎‏راه بررسی مصالح و مفاسد شئ در مسایل غیر عبادی.‏‎[7]‎


مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد» ـ جلد 1اجتهاد زمان و مکان-1- مجموعه مقالاتصفحه 411
‏سابعاً، کوشش و تلاش برای به دست آوردن ملاک حکم در نص، از‏‎ ‎‏بررسی خود ادّلۀ شرعی اجتهادی که دارای راههای مختلف و گوناگونی است‏‎ ‎‏که خود عبارتند از:‏

‏الف: تنبیه الخطاب ‏

‏ب: دلیل الخطاب‏

‏ج: فحوی الخطاب ‏

‏د: لحن الخطاب ‏

‏هر یک از این راهها نیازمند شرحی است که بیان آن از حوصله این نوشتار‏‎ ‎‏خارج است.‏

(3 ـ 2 ـ 1) بیان شیوۀ اجتهادی مفید در نظام اسلامی 

‏اما شیوه اوّل که صرفاً علمی است، در نظام اسلامی هیچ مشکلی را با آن‏‎ ‎‏حل نمی توان کرد و تنها می تواند زمینه ساز شیوه های اجتهادی دیگر باشد‏‎ ‎‏که جنبۀ عملی دارد. اما شیوۀ دوّم که به گونه عملی است، ولی براساس ظاهر‏‎ ‎‏نصوص، مخصوص اخباریهاست و با شیوه سوّم و چهارم و پنجم که جنبۀ عملی‏‎ ‎‏دارند، ولی نه به گونۀ کلّی و نیز شیوۀ ششم که به گونۀ عملی است، ولی تنها‏‎ ‎‏در مقام نظر، نه در مقام فتوا (که مطابق شرایط آن زمانها بوده اند) هیچ گاه‏‎ ‎‏نمی توان در عصر کنونی که نظام اسلامی برپاست و برخی از موضوعات از نظر‏‎ ‎‏ویژگی داخلی و یا خارجی تحوّل یافته، خانه ای را اداره کرد و پاسخگوی‏‎ ‎‏نیازهای آن شد، تا چه رسد به نیازهای مربوط به جامعه و به ویژه مسائلی که‏‎ ‎‏مربوط به حکومت اسلامی است. شیوۀ هفتم و هشتم نیز اگر چه در مسائل‏‎ ‎‏غیر حکومتی تا اندازه ای مفید است، ولی مسائل حکومتی، شیوۀ مطلوبی‏‎ ‎‏نخواهد بود، زیرا این شیوه ها هیچ گونه نقشی را برای زمان و مکان و عرف و‏‎ ‎‏احوال قائل نیستند و این واقعیتی است غیر قابل انکار.‏


مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد» ـ جلد 1اجتهاد زمان و مکان-1- مجموعه مقالاتصفحه 412
‏ امّا شیوۀ اجتهادی نهم ـ که در بعضی از سخنان امام راحل (ره) به عنوان‏‎ ‎‏نقش زمان و مکان در اجتهاد آمده ـ بسیار راهگشا و مفید و سازنده است، زیرا با‏‎ ‎‏اعمال اجتهادی که دارای این شیوه باشد، می توان مشکلات را حل و خلأها را پر‏‎ ‎‏و نارسائیها را برطرف کرد.‏

‏ ‏

نتیجه: 

‏اینکه امام راحل ـ رضوان الله تعالی علیه ـ شیوۀ نوینی را (از راه ارائه‏‎ ‎‏نمونه هایی بر اثبات نقش زمان و مکان در تحوّل اجتهاد) به جای شیوه های پیشین‏‎ ‎‏(که با شرایط زمانشان هماهنگ بود) جایگزین کرد امر شگفت آوری نیست؛‏‎ ‎‏زیرا تحوّل آنها با تحوّل شرایط در همه شیوه ها و روشها در همه ابعاد اعم از‏‎ ‎‏ علمی، تدریسی، تبلیغی و ترتیب و تنظیم تألیفات و مقاله‏‏‎‏‏ها و ... همراه‏‎ ‎‏بوده است. طرفداری جمودگرایان و متحجران و سطحی نگران بر استمرار آنها‏‎ ‎‏تأثیری نداشته است و خود به تدریج از میان رفته اند.‏

‏شیوه های پیشین اجتهادی نیز در کوران این تحوّل قرار داشته و‏‎ ‎‏خواهد داشت.‏

‏هر مجتهد و فقیهی که اندک بررسی در مبانی و صحنه های اجتهادی و‏‎ ‎‏استنباطی و کیفیت اجتهاد مجتهدان در طول زمان (زمان صحابه، تابعین و تابعان‏‎ ‎‏تابعین) داشته باشد، بوضوح در می یابد که اصول اجتهاد همواره براساس مبانی و‏‎ ‎‏منابع ثابت بوده و تحوّلی در آن نبوده و تنها شیوه ها و روشهای آنها بر اثر تحوّل‏‎ ‎‏زمان و مکان متحوّل و دگرگون می گردیده و شیوه یا شیوه های دیگری، در مقام‏‎ ‎‏استنباط احکام و رویدادهای نو جایگزین آنها می‏‎‎‎‏شده است.‏

‏ ‏


مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد» ـ جلد 1اجتهاد زمان و مکان-1- مجموعه مقالاتصفحه 413
گفتار دوّم 

اجتهاد پویا در عرصه های زندگی 

(1 ـ 2) اجتهاد در عصر حکومت اسلامی 

‏با تأکید امام راحل شیوه جدید اجتهادی که مطابق شرایط این زمان است،‏‎ ‎‏در صحنه های استنباطی پدید آمد و مجتهدان آگاه به شرایط زمان و نیاز جامعه و‏‎ ‎‏مشکلات نظام اسلامی به آن روی آوردند و در نتیجه شیوه های پیشین و یا به دیگر‏‎ ‎‏بیان، اجتهاد مصطلح رنگ باخته و به تدریج از بین می‏‎‎‎‏رود. این گونه تحوّلها‏‎ ‎‏در حوزه های علمی تشیع امری بی سابقه نبوده است. در تاریخ می بینیم‏‎ ‎‏مجتهدانی همانند امام خمینی بوده اند که هر یک در تحوّل شیوه اجتهادی مطابق‏‎ ‎‏شرایط زمان خود و در بالندگی و شکوفایی و پویایی و فراگیری اصل اجتهاد،‏‎ ‎‏دارای نقش بسزایی بوده اند که از جمله می توان شیخ طوسی و ابن ادریس و‏‎ ‎‏وحید بهبهانی را یادآور شد.‏

‏در هر حال تنها این شیوۀ جدید اجتهادی ـ در صورتی که با شرایط یاد شده‏‎ ‎‏همراه باشد ـ می تواند پاسخگوی نیازهای جامعه اسلامی و سیستم حکومتی با‏‎ ‎‏شکلی پیشرو و تأمین کننده باشد و بدون چنین شیوه ای، این امکان وجود ندارد.‏

(1 ـ 1 ـ 2) تأکید امام بر اجتهاد پویا (شیوۀ نهم) 

‏امام بر این شیوه تأکید فراوان داشت و بارها فرمودند که امروز فقه اجتهادی‏‎ ‎‏مصطلح رایج در حوزه های علمیه برای اداره جامعه و مشکلات مسایل‏‎ ‎‏حکومتی، کافی نیست، بلکه نیاز جامعه و حکومت اسلامی ما را ملزم می سازد‏‎ ‎‏که با شیوۀ دیگری به فقه نگاه کنیم؛ زیرا نمی توان در برابر پدیده های نو ظهور با‏‎ ‎‏شیوه های پیشین پیش رفت.‏

‏امام بارها در این باره هشدار دادند و می فرمودند باید سعی خودتان را بنمایید‏‎ ‎


مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد» ـ جلد 1اجتهاد زمان و مکان-1- مجموعه مقالاتصفحه 414
‏که خدای نکرده اسلام در پیچ و خمهای اقتصادی، نظامی، اجتماعی و سیاسی،‏‎ ‎‏متهم به عدم قدرت ادارۀ جهان نگردد.‏‎[8]‎

(2 ـ 1 ـ 2) اجتهاد پویا (شیوۀ اجتهادی نهم) تکیه گاه تئوری حکومت اسلامی

‏در عصر حاضر این شیوۀ اجتهادی تکیه گاه محکم و استوار تئوری حکومت‏‎ ‎‏اسلامی است، زیرا می توان با آن مشکلات را از هر نوع که باشد، حل کرد.‏‎ ‎‏بنابراین نادیده انگاشتن این شیوه بالنده در برابر رویدادها، رکود فقه و اجتهاد را‏‎ ‎‏در پی خواهد داشت و از این رهگذر خسارات جبران ناپذیری را در‏‎ ‎‏نظام اسلامی باید پذیرا شد. مدّعا این بوده و هست که فقه توانایی بر ادارۀ جامعه‏‎ ‎‏و جهان را دارد و زندگی ساز و کمال بخش جامعه است و می تواند جوامع‏‎ ‎‏انسانی را در همۀ ابعاد اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و نظام حکومتی، به سوی‏‎ ‎‏تعالی در سایه قوانین حیات بخش خود رهنمون شود و مشکلات آنها را حل و‏‎ ‎‏نارسائیهای آنها را برطرف سازد.‏

‏امروز پرسش صاحبنظران و آگاهان به مسائل جامعه این است که با‏‎ ‎‏پدیدار شدن نظام اسلامی و پیدایش زمینۀ اجرایی و عملی برای فقه جهان شمول،‏‎ ‎‏مسؤولان حوزۀ اجتهادی در بعد اقتصادی، سیاسی و روابط بین المللی،‏‎ ‎‏حقوقی، جزایی و ... چه طرحهایی را برای حل مشکلات و خلأها و نارسائیها‏‎ ‎‏ارائه می دهند.‏

‏ ‏

(2 ـ 2) مجتهد و اجتهاد مطلوب 

(1 ـ 2 ـ 2) عجز شیوه های پیشین اجتهاد در نگرش به همه ابعاد زندگی 

‏با برپایی نظام اسلامی، باید دید آیا می توان با اجتهاد محدود و شیوه های‏‎ ‎‏پیشین به این مدّعا که فقه اجتهادی می تواند جوامع انسانی را در همه ابعاد‏‎ ‎‏رهنمون باشد و مشکلات آنها را حل کند و برای ادارۀ جهان تا روز قیامت‏‎ ‎


مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد» ـ جلد 1اجتهاد زمان و مکان-1- مجموعه مقالاتصفحه 415
‏برنامه دارد، جامۀ عمل بپوشد. در هر حال همه آگاهان بر این اعتقادند که این‏‎ ‎‏عقب ماندگی فقه از روند رویدادهای زندگی و این همه مشکلات و خلأها و‏‎ ‎‏نارسایی که در جامعه اسلامی ـ حتی در مسائل غیر حکومتی ـ می بینید، خاصیت‏‎ ‎‏جوهری فقه جهان شمول نیست؛ بلکه بخش بسیار مهمی از آن مربوط به عدم‏‎ ‎‏اعتنا به اجتهاد به گونۀ گسترده در مبانی شریعت و با شیوۀ نوین است.‏

‏بخش دیگری از آن را نیز باید مربوط به بیان نشدن احکام ـ به آن گونه که‏‎ ‎‏اجتهاد مقتضی بود ـ دانست. ذکر آن عوامل از حوصله این نوشتار خارج است. ‏

‏نکته قابل ذکر این است که اگر اجتهاد در عصر حکومت اسلامی در بعد‏‎ ‎‏کمی و کیفی تحوّل یابد و سپس در مقام استنباط احکام رویدادهای تازه و نوآیین،‏‎ ‎‏در منابع فقهی جامعه و حکومتی که دارای اعتبارند، به کار رود، ما هیچ گاه‏‎ ‎‏در مقام پاسخ‏‏ ‏‏گویی در برابر آنها نیازی به طرح مبانی و منابعی اجتهادی که بعد از‏‎ ‎‏رسول خدا تأسیس شده (مانند اجتهاد از راه رأی و تفکر شخصی، استحسان،‏‎ ‎‏قیاس، مصالح مرسله. قاعده استصلاح شریعت سلف، مذهب صحابی و جز‏‎ ‎‏اینها) نخواهیم داشت.‏

‏عالمان اهل سنت که بعد از رسول خدا (در زمان صحابه و تابعین و اوائل‏‎ ‎‏ایام تابعان تابعین) مباین یاد شده را در صحنه های استنباطی مطرح کرده اند،‏‎ ‎‏بدین جهت بوده است که عصر نصوص را با وفات رسول خدا پایان یافته تلقی‏‎ ‎‏می کردند و چون نصوص در زمان رسول خدا محدود بود و آنان بعد از عصر او‏‎ ‎‏با رویدادهای گوناگون و فرهنگهای مختلف مواجه شدند، ناچار شدند برای‏‎ ‎‏پاسخگویی در برابر آنها به اجتهاد از راه رأی، استحسان، مصالح مرسله، قاعده‏‎ ‎‏استصلاح، قیاس و جز اینها، از منابع ظنی دیگر روی آورند.‏

‏اما عالمان اهل تشیع بر این بینش بوده اند که با وفات رسول خدا عصر‏‎ ‎‏نصوص پایان نیافت، بلکه نصوص امامان اهل بیت عصمت و طهارت در ابعاد‏‎ ‎


مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد» ـ جلد 1اجتهاد زمان و مکان-1- مجموعه مقالاتصفحه 416
‏گوناگون زندگی تداوم بخش نصوص رسول خداست و اجتهاد نیز در دل آنها‏‎ ‎‏قرار دارد و اگر اجتهاد در همۀ آنها با شیوۀ نوین به کار رود، در همه زمینه ها‏‎ ‎‏پاسخگو خواهند بود. نارساییها و مشکلاتی را نیز که در ابعاد مختلف می بینیم‏‎ ‎‏ناشی از عدم تحوّل کمی و کیفی در اجتهاد است.‏

‏مطرح کردن تشریع براساس مصلحت اندیشی و یا استحسان و یا قیاس،‏‎ ‎‏در صحنه های استنباطی برای حوادث و رویدادها سخت اشتباه است و تنها‏‎ ‎‏در صورتی پذیرفتنی است که اجتهاد با شیوۀ جدید در منابع جامعه و حکومتی‏‎ ‎‏به کار گرفته شود.‏

(2 ـ 2 ـ 2) موانع مهّم در اجرای اجتهاد مطلوب 

‏موانع مهم بر سر راه اجتهاد به معنای مطلوب آن در زمانهای پیشین و حال،‏‎ ‎‏تأثیر شرق و غرب نبوده، بلکه باید آن را در این عوامل، جستجو کرد:‏

‏1 ـ عدم احاطه بر منابع و پایه‏‏ ‏‏های شناخت اصلی.‏

‏2 ـ عدم درک شرایط زمانی.‏

‏3 ـ عدم کارشناسی موضوعات به توسط افراد متخصص (این از عوامل مهم‏‎ ‎‏بیگانگی فقه در برابر رویدادهاست).‏

‏4 ـ عدم توجه به ویژگیها و شرایط موضوعات که در بستر زمان متحولند.‏

‏5 ـ اندیشۀ مطابق با واقع دانستن آرای پیشینیان و آسیب پذیری در برابر آنها.‏‎ ‎

‏6 ـ تحجّر و جمود فکری.‏

‏7 ـ تعصب کور.‏

‏8 ـ سطحی‏‏ ‏‏نگری.‏

‏باید اذعان کرد که خطر امور یاد شده، برای فقه اجتهادی بسیار بیشتر از‏‎ ‎‏خطر غرب و شرق برای آن است. نفوذ افراد جمودگرا بخصوص آنان که‏‎ ‎‏واجد شرایط نیستند و تبلیغات آنان بر ضدّ اجرای اجتهاد با شیوۀ جدید و‏‎ ‎


مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد» ـ جلد 1اجتهاد زمان و مکان-1- مجموعه مقالاتصفحه 417
‏برداشتهای نوین از مبانی استنباط در مراکز علمی، بزرگترین سدّ در‏‎ ‎‏همگام نشدن فقه با رویدادهاست.‏

(3 ـ 2 ـ 2) مجتهد عالم به زمان خود 

‏مجتهدی می تواند دارای شیوه اجتهادی جدید (قسم نهم) شود که این‏‎ ‎‏ویژگیها را دارا باشد: ‏

‏1 ـ ادراک رسالت خطیر فقه اجتهادی و جهان بینی شریعت و واقعیتهای زمان.‏

‏2 ـ شناخت جامعه ای که در آن زندگی می کند و نیز شناخت نیازهای آن.‏

‏3 ـ شناخت جوامع دیگر و شرایط آنها.‏

‏4 ـ شناخت دقیق موضوعات احکام و ویژگیهای آنها که در راستای زمان‏‎ ‎‏متحوّلند ولو توسط گروهی از متخصصین در هر رشته ای.‏

‏5 ـ نفوذ ناپذیری در برابر عوامل نفسانی و خارجی و سنتهای غلط اجتماعی.‏‎ ‎‏6 ـ محصور نشدن در حصارهای عوام زدگی و خرافه.‏

‏اگر عالمی در عصر حکومت اسلامی، این شیوۀ جدید را اتخاذ نکند و‏‎ ‎‏ویژگیهای موضوعات و تحوّل آنها را ـ که موجب تحوّل احکام می‏‎‎‎‏شود ـ ‏‎ ‎‏درک نکند، در واقغ مجتهد عالم به زمان خویش نیست.‏

‏نتایج این شیوۀ اجتهادی عبارتند از:‏

‏1 ـ داشتن پاسخ قاطع و روشن برای همه پرسشهای مطرح شده در تمام‏‎ ‎‏عرصه های زندگی (اعم از فردی، عبادی، اجتماعی و حکومتی).‏

‏2 ـ متهم نشدن فقه پویا به عدم توانایی در ادارۀ جامعه بزرگ اسلامی.‏

‏3 ـ خروج فقاهت از حالت رکود به مرحله پویایی و تحرک و شکوفایی و‏‎ ‎‏گسترده شدن آن در تمام ابعاد.‏

‏4 ـ از میان رفتن احتیاطهایی که مدرک اعتباری ندارد و باعث لکه دار شدن‏‎ ‎‏چهرۀ فقه می گردد.‏

‏ ‏


مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد» ـ جلد 1اجتهاد زمان و مکان-1- مجموعه مقالاتصفحه 418
نتیجه: 

‏اگر مجتهدی دارای شیوۀ جدید باشد و جهانی بودن شریعت و نیاز جامعۀ با‏‎ ‎‏حکومت اسلامی و شرایط روابط بین المللی و جوامع را کاملاً درک کند و از‏‎ ‎‏اعماق اصول و مبانی شریعت آگاهی و توانایی بر تحلیل قضایا و ابعاد آنها را‏‎ ‎‏داشته باشد، نباید در عصر کنونی در مقام استنباط احکام شرعی حوادث از مبانی‏‎ ‎‏شریعت، بر بیان احکام مسائل فردی و عبادی بسنده کند و با آنها رساله‏‎ ‎‏تنظیم کند؛ بلکه باید استنباط خود را در همۀ مبانی شریعت با شیوۀ جدید‏‎ ‎‏گسترش دهد و احکام مسائل اجتماعی اقتصادی سیاسی حقوقی، کیفری،‏‎ ‎‏روابط بین المللی و مسائل حکومتی را نظاموار بیان کند و با آنها رساله هایی‏‎ ‎‏تنظیم کند تا توان پاسخگویی در برابر رویدادها (اعم از فردی، اجتماعی و‏‎ ‎‏حکومتی) حاصل شود.‏

‏ ‏

خاتمه 

گفتگوی جمال عبدالناصر با سید قطب 

‏نقل کرده اند که جمال عبدالناصر رئیس جمهور مصر روزی رئیس‏‎ ‎‏اخوان المسلمین، سید قطب و برخی از اعضای آن را طلب کرد و آنها نزد او‏‎ ‎‏حضور بهم رساندند. آنگاه به آنها گفت: هدف شما از تأسیس حزب و کارهای‏‎ ‎‏حزبی چیست؟ در پاسخ گفتند: مقصود ما حکومت اسلامی و اجرای قوانین‏‎ ‎‏اسلامی در کشور است.‏

‏جمال عبدالناصر گفت: اگر مقصود شما این است که قوانین اسلامی‏‎ ‎‏مربوط به ادارۀ حکومت است، بیاورید تا من آنها را اجرا کنم. می گویند‏‎ ‎‏سید قطب کتاب فقهی «الام» محمد بن ادریس شافعی، پیشوای مذهب شافعی و‏‎ ‎‏کتاب «هدایة» مرغینانی و رساله های ابن عابدین در مذهب حنفی و‏‎ ‎


مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد» ـ جلد 1اجتهاد زمان و مکان-1- مجموعه مقالاتصفحه 419
‏«القوانین الفقهیه» ابن جزی در مذهب مالکی و «مغنی» ابن قدامه در‏‎ ‎‏مذهب حنبلی را برای جمال عبدالناصر برد. ایشان بعد از مطالعه و بررسی‏‎ ‎‏گفت: آقای قطب آیا می توان با این قوانین و مسائل فردی و عبادی، کشور را‏‎ ‎‏اداره کرد؟‏

‏ ‏

رساله های گوناگون

‏امروز شاهد انتشار دهها رسالۀ گوناگون و یکنواخت در محدودۀ مسائل‏‎ ‎‏فردی و عبادی و به شیوۀ سنتی در جامعه اسلامی هستیم که هیچ گونه نقشی در‏‎ ‎‏جامعه و مسائل حکومتی و ابعاد آن ندارد و در جامعه‏‏ ‏‏اسلامی نیازی به این همه‏‎ ‎‏رساله های رنگارنگ و تکراری نیست.‏

‏آگاهان می‏‎‎‎‏دانند که نشر رساله نباید از روی هوای نفس و هوس و حب‏‎ ‎‏جاه و چشمداشت به عناوین و شهرت و رسیدن به منافع دنیوی، صورت پذیرد.‏‎ ‎‏باعث تأسف است که امروز می بینیم که برخی بدون داشتن شرایط لازم و با‏‎ ‎‏صرف هزینه فراوان چاپ، به طبع و انتشار رساله های تکراری دست زده و با‏‎ ‎‏تقدیم و تأخیر عبارات و آوردن احوط به جای اقوی و اقوی به جای احوط و یا‏‎ ‎‏زیاد کردن احتیاطهایی که دلیل خاصی نیز ندارد و با روح شریعت ناسازگاری‏‎ ‎‏دارد، به چنین امری اقدام می کنند.‏

‏امروز که نظام اسلامی برپاست، مرجعیت یکی از ارکان مهم جامعه‏‎ ‎‏است، زیرا در جهتگیری همه ابعاد انسانی فکری، علمی، دینی، مذهبی،‏‎ ‎‏اخلاقی، اجتماعی، سیاسی و ... نقش و تأثیر بسزایی دارد. از این رو باید‏‎ ‎‏صاحب نظران به آن اهمیت داده و ابعاد گوناگون آن را مطرح و بررسی کنند و با‏‎ ‎‏آن معیارهای صحیحی را که امام راحل مشخص کرد، وی را تعیین کنند نه با آن‏‎ ‎‏معیارهایی که افراد مغرض و نادرست می گویند و این بدین جهت است که‏‎ ‎‏اختلاف مراجع و تعدد آنها ـ به رغم نقاط مثبتی که دارد ـ نقاط منفی کمی نیز ندارد.‏


مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد» ـ جلد 1اجتهاد زمان و مکان-1- مجموعه مقالاتصفحه 420
‏صاحب نظران باید بررسی تازه ای را نسبت به شرایط یک مرجع مفید در‏‎ ‎‏نظام اسلامی به عمل آورند تا مسأله دچار اختلاف سلیقه ها و جهتگیریهای‏‎ ‎‏گوناگون نگردد و نیز آنان که شرایط و آگاهی لازم بلکه شرایط اوّلیه برای تصدّی‏‎ ‎‏این مهم را ندارند، گرد این راه نگردند. مرجع لزوماً نباید آگاه ترین فرد به‏‎ ‎‏مسائل و نیاز جامعه و متخصصترین مجتهدان و فقها در همه ابعاد علمی باشد،‏‎ ‎‏امّا باید از تقوی و عدالت و رشد فقاهتی، اجتماعی، سیاسی، اخلاقی قوت‏‎ ‎‏روحی و درک شرایط زمانی و مکانی برخوردار باشد، تا بتواند پاسخگوی نیازها‏‎ ‎‏باشد.‏

‏مرجعی که رسالت اسلامی را بر دوش خود حمل می کند، امروز باید بر‏‎ ‎‏تمام مسائل جامعه و جهان اسلام و اوضاع جهانی اشراف داشته باشد تا توان‏‎ ‎‏پاسخگویی و حلّ مشکلات آنها را داشته باشد.‏

رساله ها علامت اجتهاد و مرجعیت نیست 

‏رساله های عملیه ای که امروز در نظام اسلامی متداول شده اند و نیز وجود‏‎ ‎‏شاگردان و تألیفات بسیار، نه علامت اجتهادند و نه نشانۀ مرجعیت و صلاحیت‏‎ ‎‏برای آن، بلکه علامت و نشانۀ اجتهاد، تنها توانایی بر بازگشت دادن فروع تازه به‏‎ ‎‏اصول پایه و تطبیق قوانین کلی احکام (که در کتاب و سنت وارد شده) بر مصادیق‏‎ ‎‏خارجی آنها در همۀ ابعاد زندگی است؛ بخصوص در آنجا که مربوط به امور‏‎ ‎‏حکومتی است.‏

‏نشانۀ مرجعیت در جهان امروز افزون بر دارا بودن ملکۀ اجتهاد، توانایی بر‏‎ ‎‏درک نیاز جامعه و شناخت واقعیتهای زمان و شرایط آن و نیز توانایی بر ر فع‏‎ ‎‏مشکلات جامعه در ابعاد سیاسی، اقتصادی، حقوقی، روابط بین المللی و‏‎ ‎‏مسائل حکومتی بر اساس مبانی و منابع شرعی، را لازم دارد، زیرا اکنون‏‎ ‎‏نظام اسلامی در برابر جهان و قدرتهای سیاسی قرار دارد و بدون توانایی‏‎ ‎


مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد» ـ جلد 1اجتهاد زمان و مکان-1- مجموعه مقالاتصفحه 421
‏یاد شده، دشمنان اسلام می توانند بزرگترین لطمه را بر نظام وارد سازند. مجتهد‏‎ ‎‏و مرجع بدون این ویژگی برای زمانی می توانست مفید باشد که اسلام در حاشیه‏‎ ‎‏قرار داشت، امّا امروز که در قلب جهان قرار گرفته و مدّعی ادارۀ جامعه است‏‎ ‎‏(و در برابر کلیه مکتبها و نظامهای گوناگون جهان ایستاده و با تمام نیرو از کیان‏‎ ‎‏خود محافظت می نماید)، چنان مجتهد و مرجعی دیگر کارایی شایسته را‏‎ ‎‏نخواهد داشت. ‏

 

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

پی نوشتها

‎ ‎

مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد» ـ جلد 1اجتهاد زمان و مکان-1- مجموعه مقالاتصفحه 422

  • ـ الهیات، ص 566.
  • ـ ختم نبوت، ص 91.
  • ـ در اصطلاح علمی از این تعبیر به تنقیح مناط حکم می‎شود.
  • ـ در اصطلاح علمی از این تعبیر به تخریج مناط می‎شود.
  • ـ در اصطلاح علمی از این تعبیر به تحقیق مناط می‎شود.
  • ـ در اصطلاح علمی از این تعبیر به استنباط علت و یا مستنبط العلّة می‎شود.
  • ـ ر.ک: صحیفه امام، ج 1، ص 242.