اهداف قیام عاشورا

‏ ‏

اهداف قیام عاشورا

‏ ‏

‏تمام انبیا برای اصلاح جامعه آمده اند، تمام. و همۀ آنها این مسأله را‏‎ ‎‏داشتند که فرد باید فدای جامعه بشود. فرد هرچه بزرگ باشد ـ بالاترین‏‎ ‎‏فرد که ارزشش بیشتر از هر چیز است در دنیا ـ وقتی که با مصالح جامعه‏‎ ‎‏معارضه کرد این فرد، باید فدا بشود. سیدالشهدا روی همین میزان آمد،‏‎ ‎‏رفت و خودش و اصحاب و انصار خودش را فدا کرد؛ که فرد باید فدای‏‎ ‎‏جامعه بشود، جامعه باید اصلاح بشود؛ ‏لِیَقُومَ النّٰاسُ بِالْقِسْط،‎[1]‎‏ باید عدالت‏‎ ‎

کتابقیام عاشورا در کلام و پیام امام خمینی (س)صفحه 37
‏در بین مردم و در بین جامعه تحقق پیدا بکند.(25)‏

18 / 6 / 60 

*  *  *

‏ ‏

‏برای این بود شهادتش؛ برای این بود که اقامه بشود عدل الهی. اقامه بشود‏‎ ‎‏خانۀ خدا.(26)‏

1 / 6 / 66 

*  *  *

‏ ‏

‏زندگی سیدالشهدا، زندگی حضرت صاحب ـ سلام الله علیه ـ زندگی‏‎ ‎‏همۀ انبیای عالم، همۀ انبیا از اول، از آدم تا حالا همه شان این معنا‏‎ ‎‏بوده است که در مقابل جور، حکومت عدل را می خواستند درست‏‎ ‎‏کنند.(27)‏

1 / 1 / 67 

*  *  *

‏ ‏

‏سیدالشهدا ـ سلام الله علیه ـ از همان روز اول که قیام کردند برای این امر،‏‎ ‎‏انگیزه شان اقامۀ عدل بود. فرمودند که، می بینید که معروف، عمل بهش‏

کتابقیام عاشورا در کلام و پیام امام خمینی (س)صفحه 38
‏نمی شود و منکر، بهش عمل می شود.‏‎[2]‎‏ انگیزه این است که معروف را‏‎ ‎‏اقامه کند و منکر را از بین ببرد، انحرافات همه از منکرات است، جز خط‏‎ ‎‏مستقیم توحید هر چه هست منکرات است، اینها باید از بین برود و ما که‏‎ ‎‏تابع حضرت سیدالشهدا هستیم باید ببینیم که ایشان چه وضعی در زندگی‏‎ ‎‏داشت، قیامش، انگیزه اش نهی از منکر بود که هر منکری باید از بین‏‎ ‎‏برود. مِن جمله قضیۀ حکومت عدل، جور، حکومت جور باید از بین‏‎ ‎‏برود.(28)‏

1 / 1 / 67 

*  *  *

‏ ‏

‏سیدالشهدا ـ سلام الله علیه ـ که همۀ عمرش را و همۀ زندگی اش را‏‎ ‎‏برای رفع منکر و جلوگیری از حکومت ظلم و جلوگیری از مفاسدی‏‎ ‎‏که حکومتها در دنیا ایجاد کردند، تمام عمرش را صرف این کرد و‏

کتابقیام عاشورا در کلام و پیام امام خمینی (س)صفحه 39
‏تمام زندگی اش را صرف این کرد که این حکومت، حکومت‏‎ ‎‏جور بسته بشود و از بین برود؛ معروف در کار باشد، منکرات از بین‏‎ ‎‏بروند.(29)‏

1 / 1 / 67 

*  *  *

‏ ‏

‏سیدالشهدا ـ سلام الله علیه ـ تمام حیثیت خودش، جان خودش را و‏‎ ‎‏بچه هایش را، همه چیز را در صورتی که می دانست قضیه اینطور می شود،‏‎ ‎‏کسی که فرمایشات ایشان را از وقتی که از مدینه بیرون آمدند و به مکه‏‎ ‎‏آمدند و از مکه آمدند بیرون حرفهای ایشان را می شنود همه را، می بیند‏‎ ‎‏که ایشان متوجه بوده است که چه دارد می کند، این جور نبود که آمده‏‎ ‎‏است ببیند که، بلکه آمده بود حکومت هم می خواست بگیرد، اصلاً برای‏‎ ‎‏این معنا آمده بود و این یک فخری است و آنهایی که خیال می کنند که‏‎ ‎‏حضرت سیدالشهدا برای حکومت نیامده، خیر؛ اینها برای حکومت‏‎ ‎‏آمدند، برای اینکه باید حکومت دستِ مثل سیدالشهدا باشد، مثل کسانی‏‎ ‎‏که شیعۀ سیدالشهدا هستند باشد.(30)‏

30 / 12 / 66 

*  *  *

‏ ‏

‏سیدالشهدا دیدند که مکتب دارد از بین می رود. قضیۀ قیام سیدالشهدا و‏‎ ‎‏قیام امیرالمؤمنین در مقابل معاویه، قیام انبیا در مقابل قدرتمندان و کفار‏‎ ‎‏مسأله این نیست که بخواهند یک مملکت‏‏] ‏‏را‏‎ ‎‏[‏‏بگیرند. همۀ عالم پیش‏‎ ‎‏آنها هیچ است. مکتب آنها این نیست، مقصد آنها این نیست، که‏

کتابقیام عاشورا در کلام و پیام امام خمینی (س)صفحه 40
‏کشورگشایی بکنند.(31)‏

7 / 4 / 58

*  *  *

‏ ‏

‏اینکه سیدالشهدا را کشاند به آنجا مکتب بود که کشاند به آنجا؛ اتحاد و‏‎ ‎‏عقیده بود که کشاند به آنجا. همه چیزش را داد در مقابل عقیده، در مقابل‏‎ ‎‏ایمان؛ و کشته شد و شکست داد؛ طرف را شکست داد.(32)‏

2 / 7 / 58 

*  *  *

‏ ‏

‏حضرت سیدالشهدا قیام کردند بر ضد یزید؛ و شاید و همان طور هم بود‏‎ ‎‏که خوب، اطمینان به این بود که موفق به اینکه یزید را از سلطنت بیندازند‏‎ ‎‏نشوند؛ این اخبارش هم اینطور است که ایشان مطلع بودند بر این‏‎ ‎‏مطلب؛‏‎[3]‎‏ در عین حال برای همین معنی که بر ضد یک رژیم ظالم قیام‏‎ ‎‏کنند ـ ولو اینکه کشته بشوند ـ قیام کردند و کشته دادند و کشتند و‏‎ ‎‏خودشان هم کشته شدند.(33)‏

27 / 8 / 57 


کتابقیام عاشورا در کلام و پیام امام خمینی (س)صفحه 41
‏آن حضرت در فکر آیندۀ اسلام و مسلمین بود. به خاطر این که اسلام در‏‎ ‎‏آینده و در نتیجۀ جهاد مقدس و فداکاری او در میان انسانها نشر پیدا کند و‏‎ ‎‏نظام سیاسی و نظام اجتماعی آن در جامعه ما برقرار شود مخالفت نمود،‏‎ ‎‏مبارزه کرد، و فداکاری کرد.(34)‏

‏ ‏

*  *  *

‏ ‏

‏در عین حال او ‏‏]‏‏سیدالشهدا سلام الله علیه‏‏]‏‏ تکلیف می دید برای‏‎ ‎‏خودش که باید او با این قدرت مقاومت کند و کشته بشود تا به هم‏‎ ‎‏بخورد این اوضاع؛ تا رسوا بکند این قدرت را با فداکاری خودش‏‎ ‎‏و این عده ای که همراه خودش بود. چون دید که یک حکومت‏‎ ‎‏جائری است که بر مقدرات مملکت او سلطه پیدا کرده است تکلیف‏‎ ‎‏خودش را ـ تکلیف الهی خودش را ـ تشخیص داد که باید نهضت کند و راه‏‎ ‎‏بیفتد برود و مخالفت بکند و اظهار مخالفت و استنکار بکند؛ هرچه‏‎ ‎‏خواهد شد. در عین حالی که به حَسَب قواعد معلوم بود که یک عدد‏‎ ‎‏اینقدری نمی تواند با آن عده ای که آنها دارند، مقابله کند لکن تکلیف‏‎ ‎‏بود.(35)‏

11 / 9 / 57 

*  *  *

‏ ‏

‏لکن تکلیف اینطور می دانست که باید قیام بکند و خونش را بدهد تا اینکه‏‎ ‎‏این ملت را اصلاح کند، تا اینکه این عَلَم یزید را بخواباند و همین طور هم‏‎ ‎‏کرد و تمام شد. خونش را داد و خون پسرهایش را داد و اولادش را داد و‏

کتابقیام عاشورا در کلام و پیام امام خمینی (س)صفحه 42
‏همه چیزهای خودش را داد در راه، برای اسلام.(36)‏

3 / 8 / 57 

*  *  *

‏ ‏

‏سیدالشهدا قوایی نداشت در مقابل آن قوه‏‏] ‏‏ولی‏‏]‏‏ پاشد قیام کرد، مخالفت‏‎ ‎‏کرد،چه کرد، تا کشته شد.آن هم می توانست اگر تنبل بود ـ نعوذبالله ؛‏‎ ‎‏می توانست بگوید که تکلیف شرعی من نیست. از خدا می خواستند آنها‏‎ ‎‏که سیدالشهدا ساکت باشد و آنها به خرسواری خودشان سوار باشند. از‏‎ ‎‏قیام او می ترسند. او «مُسْلم» را فرستاده که مردم را دعوت کند به بیعت تا‏‎ ‎‏حکومت اسلامی تشکیل بدهد؛ این حکومت فاسد را از بین ببرد. اگر او‏‎ ‎‏هم سر جای خودش می نشست و در مدینه وقتی که مردک می آمد‏‎ ‎‏می گفت که بیعت کن، می گفت بسیار خوب سلّمه الله تعالی! نعوذبالله اگر‏‎ ‎‏یک همچو چیزی می گفت، از خدا می خواستند؛ خیلی هم احترامش‏‎ ‎‏می کردند، دستش را هم می بوسیدند.(37)‏

1 / 4 / 50 

*  *  *

‏ ‏

‏سیدالشهدا برای اسلام خودش را به کشتن داد.(38)‏

15 / 4 / 58

*  *  *

‏ ‏

‏سیدالشهدا ـ سلام الله علیه ـ تمام اصحاب خودشان را، همۀ جوانان‏‎ ‎‏خودش را، همۀ مال و مَنال، هرچه بود، هرچه داشت ـ مال و مَنال که‏

کتابقیام عاشورا در کلام و پیام امام خمینی (س)صفحه 43
‏نداشت ـ هرچه داشت، جوان داشت، اصحاب داشت، در راه خدا داد و‏‎ ‎‏برای تقویت اسلام و مخالفت با ظلم قیام کرد. ‏‏[‏‏در‏‎ ‎‏]‏‏مخالف با امپراتوری‏‎ ‎‏آن روز، که از امپراتوریهای اینجا زیادتر بود.(39)‏

30 / 7 / 58 

*  *  *

‏ ‏

‏سیدالشهدا هم که کشته شد، نه اینکه رفتند یک ثوابی ببرند، ثواب برای‏‎ ‎‏او خیلی مطرح نبود، رفت که این مکتب را نجاتش بدهد، اسلام را‏‎ ‎‏پیشرفت بدهد، اسلام را زنده کند.(40)‏

17 / 4 / 58 

*  *  *

‏ ‏

‏پیغمبر در بعضی جنگها شکست می خورد؛ شکست خورد در بعضی‏‎ ‎‏جنگها. حضرت امیر در جنگ با معاویه شکست خورد؛ حضرت‏‎ ‎‏سیدالشهدا را کشتند؛ اما اطاعت خدا بود، برای خدا بود، تمام حیثیتْ‏‎ ‎‏برای او بود؛ از این جهت، از این جهت هیچ شکستی در کار نبود. اطاعت‏‎ ‎‏کرد.(41)‏

11 / 9 / 57 

*  *  *

‎ ‎

کتابقیام عاشورا در کلام و پیام امام خمینی (س)صفحه 44

  • )) اشاره است به آیه: «لَقَدْ أرْسَلْنٰا رُسُلَنا بِالبیّناتِ وَ أنْزَلْنٰا مَعَهُمُ الْکِتابَ وَ المیزانَ لِیَقوُمَ النّٰاسُ بالْقسط وَ أَنْزَلْنا الْحَدیدَ فیه بَأسٌ شَدیدٌ وَ مَنافِعُ لِلنّاسِ وَ لِیَعْلَمَ الله ُ مَنْ یَنْصُرُهُ و رُسُلَهُ بِالْغَیْبِ إنَ الله َ قَوِیٌّ عَزیزٌ»؛ ما به تحقیق فرستادگان خود را با نشانه های روشن فرستادیم و با آنان کتاب و ترازو فرود آوردیم تا مردم داد را به پا دارند و آهن را فرود آوردیم که در آن قوت کارزار و سودهایی برای مردم هست تا خداوند بداند که او را و فرستادگانش را با ایمان به غیب یاری می کند. بدرستی که خداوند توانا و مقتدر است.حدید  /  25.
  • )) قال عَقَبَةُ بْنُ ابی العیزار: قامَ حسینٌ ـ علیه السلام ـ بذی حُسَم فَحَمِدَالله و أثْنیٰ علیه ثُمَّ قالَ: إِنه قَدْ نَزَلَ مِنْ الاَمْر مٰا قَدْ تَرَوْنَ و انَّ الدُّنیا قَدْ تَغَیَّرَتْ و تَنَکَّرت و أَدْبَرَ مَعْرُوُفُها و استمَّرت حِذاءً فلم یَبْقَ مِنْها الاّ صُبٰابَة کَصُبابَة الانٰاء وَ خَسیسُ عَیْش کالمَرعَی الْوبیل. ألا ترَوْنَ أنَّ اَلحقَّ لا یُعْمَلُ به و أنَّ الباطِلَ لا یُتناهیٰ عَنْهُ لِیَرغبَ المُؤمِنُ فی لِقاءِ الله ِ مُحِقاً فأنّی لا أرَیَ الموت إلآسَعادةً وَ لاَ الْحَیاة مَعَ الظالِمینَ إلاّ بَرَماً. عقبة بن ابی العیزار گفت: حسینع در منطقه «ذی حسم» برپای خاست، پس خدا را شکر گزارد و او را ستود. سپس گفت: چیزی پیش آمد که می بینید و بدرستی که دنیا دگرگون و عوض شده است و نیکیهای آن پشت کرده اند و با شتاب در حال گذر است. پس، از آن جز اندکی آب چون ته مانده ای در ظرفی، و زندگی پستی چون چراگاهی بسیار بد، به جای نمانده است. آیا نمی بینید که حق به کار بسته نمی شود و از باطل بازداری نمی شود. حقا که مؤمن باید ملاقات با خدا را (به عوض این زندگی) بخواهد. پس براستی که من مرگ را جز سعادت، و زندگی با ستمگران را جز رنجش و انزجار نمی بینم. تحف العقول؛ ص 249.
  • )) در روایات فراوانی ضمن اخبار خداوند به انبیا و نیز در فرمایشات پیامبر اکرم(ص) و ائمۀ اطهار(ع) به شهادت رسیدن امام حسین(ع) مورد اشاره واقع شده است. از جمله در نامه شخص امام حسین(ع) به بنی هاشم آمده است: بسم الله الرَّحمٰنِ الرَّحیم. منَ الحسین بْنِ عَلیّ بْنِ أبی طالِب الی بنی هاشم. أمّا بَعْدُ فإنَّه  مَنْ لَحِقَ بی مِنْکُمْ اسْتُشْهِدَ وَ مَنْ تَخَلّفَ لَمْ یَبْلُغ مَبْلَغَ الفَتحِ. وَالسَّلامَ. به نام خداوند بخشنده مهربان. از حسین بن علی بن ابیطالب به بنی هاشم. اما بعد، پس هر کس به من ملحق شود به شهادت می رسد و هر که روی گرداند به پیروزی نخواهد رسید. والسلام. اللهوف علی قتل الطفوف؛ ص 69.