کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی«نقش زمان و مکان در اجتهاد»

نقش زمان و مکان در اجتهاد

نقش زمان و مکان در اجتهاد

سیّد احمد خاتمی


مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد» ـ جلد 2اجتهاد و زمان و مکان (2) مجموعه مقالاتصفحه 89

مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد» ـ جلد 2اجتهاد و زمان و مکان (2) مجموعه مقالاتصفحه 90
بسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیمَ

مقدمه

‏از خدمات ارزشمند حضرت امام خمینی(ره) در عرصۀ فقاهت، گشودن آفاق‏‎ ‎‏جدید در زمینه استنباط با طرح مسأله نقش زمان و مکان در اجتهاد است. هر چند‏‎ ‎‏اساس این سخن را می توان اشاره وار از کلمات برخی از استوانه های فقاهت در‏‎ ‎‏زمانهای گذشته نیز یافت، اما طرح روشن و صریح این موضوع و ارائۀ نمونه هایی‏‎ ‎‏در این زمینه، از ابتکارات امام(ره) است:‏

‏« ... زمان و مکان دو عنصر تعیین کننده در اجتهادند، مسأله ای که در قدیم‏‎ ‎‏دارای حکمی بوده است به ظاهر همان مسأله در روابط حاکم بر سیاست و اجتماع‏‎ ‎‏و اقتصاد یک نظام، ممکن است حکم جدیدی پیدا کند، بدان معنی که با شناخت‏‎ ‎‏دقیق روابط اقتصادی و اجتماعی و سیاسی همان موضوع اول که از نظر ظاهر با‏‎ ‎‏قدیم فرقی نکرده است واقعاً موضوع جدیدی شده است که قهراً حکم جدیدی‏‎ ‎‏می طلبد ... »‏‎[1]‎‏.‏

‏برای بررسی مسألۀ فوق، باید چند نکته مورد بحث و بررسی دقیق‏‎ ‎‏قرار گیرد:‏

‏1 ـ معنای زمان و مکان؛‏

‏2 ـ معنای اجتهاد؛‏


مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد» ـ جلد 2اجتهاد و زمان و مکان (2) مجموعه مقالاتصفحه 91
‏3 ـ زیربنای مبنای فوق؛ ‏

‏4 ـ نقش زمان و مکان در سیرۀ معصومین؛‏

‏5 ـ نمونه های فقهی.‏

1 ـ معنای زمان و مکان

‏بدیهی است که مقصود از نقش زمان و مکان در اجتهاد، معنای فلسفی و‏‎ ‎‏فیزیکی این دو نیست؛ بلکه مقصود، مقتضیات این دو است. همان که در روایت‏‎ ‎‏امام صادق (ع) از آن به «علم به زمان» تعبیر شده است: ‏عن الامام الصادق (ع):‎ ‎«العالم بزمانه لا تَهجُمُ علیه اللوابِس»‏؛ آن کس که زمان خویش را بشناسد،‏‎ ‎‏اشتباهات، او را مورد هجوم قرار نمی دهند‏‎[2]‎‏.‏‏ مفهوم این روایت این است که آنان‏‎ ‎‏که زمان شناس نیستند پیوسته مورد هجوم اشتباهات هستند و چه بسا از همین‏‎ ‎‏رهگذر، ضربه ها و آسیب ها ببینند.‏

‏در روایتی امام علی (ع) فرمود: «‏حسب المرء ... من عرفانه علمه بزمانه‏»؛ در‏‎ ‎‏معرفت انسان همین بس که زمان خویش را بشناسد‏‎[3]‎‏.‏

‏مقصود از نقش زمان و مکان در اجتهاد آن است که مقتضیات زمان و مکان،‏‎ ‎‏در تعیین موضوع احکام نقش اساسی دارند؛ موضوعی که در اصطلاح علمای‏‎ ‎‏اصول همانند علّت برای حکم و یا به تعبیر دیگر همانند معروض نسبت به عرض‏‎ ‎‏است. یعنی تا موضوع حکمی مشخص نشود فقیه نمی تواند حکم آن را صادر کند‏‎ ‎‏و در تشخیص موضوع، عوامل فراوانی می توانند نقش داشته باشند. که از‏‎ ‎‏مهمترین آنها «زمان و مکان» است.‏

‏ ‏

2 ـ معنای اجتهاد

‏واژۀ «اجتهاد» یا برگرفته از «جُُهد» به فتح جیم است که به معنای تلاش‏‎ ‎‏ ‏


مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد» ـ جلد 2اجتهاد و زمان و مکان (2) مجموعه مقالاتصفحه 92
‏و کوشش در حد توان است و یا از «جَهد» به فتح جیم، که به معنای مشقت و رنج‏‎ ‎‏است و اجتهاد از باب افتعال به معنای تحمل تلاش و مشقت است و معمولاً‏‎ ‎‏در مورد کارهای سخت و طاقت فرسا به کار می رود؛ و چه بسا بتوان هر دو ریشه را‏‎ ‎‏به یک معنا برگرداند. در کتاب «مقائیس اللغة» آمده است: «‏الجیم و الهاء والدال‎ ‎اصله المشقة ... و الجُهد: «الطاقه»‎[4]‎.

‏در «لسان العرب» آمده است: ‏الاجتهاد مأخوذ من الجُهد بضم الجیم‎ ‎بمعنی الطاقة و الوسع و بفتحها بمعنی المشقّة؛ و قیل هما لغتان فی الوسع و الطاقة فاذا‎ ‎کان من باب الافتعال یراد منه امّا تحمل الجُهد و المشقة فیقال اجتهد فی حمل الرحی‎ ‎و لا یقال اجتهد فی حمل الخردلة و اما بذل الوسع و الطاقة فی طلب الشیء؛ و لعلّ‎ ‎المغیین متقاربان‏»‏‎[5]‎‏.‏

‏در کتاب «مفردات» نیز آمده است:‏

‏«‏الجَهد و الجُهد: الطاقة و المشقة و قیل الجَهد بالفتح المشقة و الجُهد الواسع ...‎ ‎و الاجتهاد اخذ النفس ببذل الطاقة و تحمل المشقة‏».‏‎[6]‎

‏اما معنای اصطلاحی آن؛ تعاریف گوناگونی برای معنای اصطلاحی اجتهاد‏‎ ‎‏از سوی علمای اهل سنت و شیعه بیان شده است. غزالی، اجتهاد را چنین تعریف‏‎ ‎‏کرده است:‏

‏«‏بذل المجتهد وسعه فی طلب العلم باحکام الشریعة و الاجتهاد التامّ ان‎ ‎یبذل الوسع فی الطلب بحیث یحسّ من نفسه بالعجزین مزید الطلب‏.»‏‎[7]‎‏ بر این‏‎ ‎‏تعریف و امثال آن، اشکالاتی وارد شده است.‏

‏مرحوم آخوند خراسانی، اجتهاد را چنین تعریف کرده است: «‏ملکة یقتدر بها‎ ‎علی استنباط الحکم الشرعی الفرعی من الاصل فعلاً او قوةً قریبة‏».‏‎[8]‎

‏این تعریف مورد تأیید امام خمینی(ره) نیز قرار گرفته است.‏‎[9]‎‏ در‏‎ ‎‏تعریف اصطلاحی اجتهاد، اساسی ترین عنصر، اقتدار بر استنباط احکام شرعی‏‎ ‎‏ ‏


مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد» ـ جلد 2اجتهاد و زمان و مکان (2) مجموعه مقالاتصفحه 93
‏است (چه به نحو ملکه و پیدایش قدرت در جان انسان و چه غیر آن)؛ و مجتهد‏‎ ‎‏کسی است که با رجوع به منابع اصلی احکام، بتواند، «حکم الله» را‏‎ ‎‏به دست آورد.‏

 

3 ـ زیربنای مبنای فوق

‏دخالت دادن نقش زمان و مکان در اجتهاد، براساس بینش واقع‏‏ ‏‏گرایانه از‏‎ ‎‏اسلام است. بینش صحیح از اسلام آن است که اسلام دین زندگی است و‏‎ ‎‏فقه اسلام آیین نامۀ زندگی او از ولادت تا وفات است که اگر درست بدان‏‎ ‎‏عمل شود، آبادی این جهان و سعادت آن جهان، تأمین است. در روایتی از‏‎ ‎‏حضرت امام باقر (ع) می خوانیم که فرمود: «‏ان الله تبارک و تعالی لم یدع شیئاً‎ ‎یحتاج الیه الامّة الاّ انزله فی کتابه و بیّنه لرسوله‏»‏‎[10]‎‏.‏

‏از تبلیغات گسترده ای که استعمارگران طی سالیان طولانی رواج داده بودند‏‎ ‎‏این بود که اسلام را به صورت دینی منزوی از زندگی، معرفی کرده بودند؛ دینی که‏‎ ‎‏رسالتش فقط آباد کردن آخرت است و بس! و امام خمینی(ره) از گامهای استواری‏‎ ‎‏که در مسیر ایجاد تحول در جامعه بویژه در حوزه های علمی برداشت، مبارزه با این‏‎ ‎‏تفکر استعماری بود.‏

‏دقت در سخنان حضرت امام قبل از پیروزی انقلاب و آغاز انقلاب، این‏‎ ‎‏واقعیت را نشان می دهد که امام، این تفکر استعماری را همچنان رایج می دید و‏‎ ‎‏تلاش وسیع داشت که به عنوان یک مرجع فقیه و زعیم دینی، با این تفکر مبارزه کند‏‎ ‎‏و خوشبختانه موفق شد. امام با تأکید فراوان بر ارتباط دیانت و سیاست، حوزه ها را‏‎ ‎‏– و به دنبال آن، امّت – را متحول کرد؛ که میوۀ شیرین آن، سقوط رژیم ستمشاهی و‏‎ ‎‏برپایی نظام جمهوری اسلامی بود. به عنوان نمونه، بخشی از سخنان حضرت‏‎ ‎‏امام خمینی(ره) که در تاریخ 23 آبان 1344 در نجف ایراد فرموده اند، می آوریم:‏


مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد» ـ جلد 2اجتهاد و زمان و مکان (2) مجموعه مقالاتصفحه 94
‏« ... گمان نشود اسلام مثل مسیحیت است، فقط یک رابطه معنوی مابین افراد‏‎ ‎‏و خدای تبارک و تعالی است و بس، اسلام برنامه زندگی دارد، اسلام برنامه‏‎ ‎‏حکومت دارد، اسلام قریب پانصد سال تقریباً، یا بیشتر حکومت کرده است،‏‎ ‎‏سلطنت کرده است، با اینکه احکام اسلام در آن وقت باز آن طور اجرا نشده است که‏‎ ‎‏باید اجرا شود، لکن همان نیمه اجرا شده اش ممالک بزرگی را، وسیعی را، اداره‏‎ ‎‏کرده است؛ با عزّت و شوکت از همۀ جهات، از همه کیفیات؛ اسلام مثل سایر‏‎ ‎‏ادیانی که حالا در دست است - شاید آنها هم در وقت خودش این طور بوده اند، لکن‏‎ ‎‏سایر ادیانی که حالا در دست است خصوصاً مسیحیت که هیچ ندارد جز چند کلمه‏‎ ‎‏اخلاقی و راجع به تدبیر مُدُن و راجع به سیاست مدن و راجع به کشورها و راجع به‏‎ ‎‏ادارۀ کشورها برنامه ندارد - گمان نشود که اسلام هم مثل آنها برنامه ندارد. اسلام از‏‎ ‎‏قبل از تولّد انسان شالودۀ حیات فردی را ریخته است تا آن وقت که در عائله‏‎ ‎‏زندگی می کند، شالودۀ اجتماع عائله ای را ریخته است و تکلیف معین‏‎ ‎‏فرموده است، تا آن وقت که در تعلیم وارد می شود، تا آن وقت که در اجتماع وارد‏‎ ‎‏می شود، تا آن وقت که روابطش با سایر ممالک و سایر دول و سایر ملل هست.‏‎ ‎‏تمام اینها برنامه دارد، تمام اینها تکلیف دارد در شرع مطهّر. این طور نیست که فقط‏‎ ‎‏دعا و زیارت است. فقط نماز و دعا و زیارت، احکام اسلام نیست. این یک باب از‏‎ ‎‏احکام اسلام است. دعا و زیارت یک باب از ابواب اسلام است؛ لکن سیاست دارد‏‎ ‎‏اسلام، اداره مملکتی دارد اسلام، ممالک بزرگ را اداره می کند اسلام ... »‏‎[11]‎‏.‏

‏این فقط بخشی از صدها موردی است که حضرت امام(ره) بر آیین‏‎ ‎‏زندگی بودن اسلام تأکید کرده است و به برکت همین رهنمودهای زندگی بخش،‏‎ ‎‏امت متحول شد اما متأسفانه پس از گذشت هفده سال از پیروزی انقلاب اسلامی،‏‎ ‎‏کسانی دوباره نیمخوردۀ استعمارگرانی که کمرشان به برکت انقلاب شکست؛‏‎ ‎‏تکرار می کنند و می گویند: «دین فقط می تواند آخرت انسانها را تأمین کند، این‏‎ ‎‏ ‏


مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد» ـ جلد 2اجتهاد و زمان و مکان (2) مجموعه مقالاتصفحه 95
‏سخن که دین برنامۀ زندگی است حرف نسنجیده ای می باشد که هیچگونه حجتی‏‎ ‎‏بر آن وجود ندارد ... تعلیمات دین اسلام و بقیه ادیان برای تأمین سعادت حیات‏‎ ‎‏اخروی انسان تنظیم شده است و انتظار اصلی ما هم از دین همین است ... در‏‎ ‎‏جامعۀ ما عده ای در روزنامه ها و منابر می گویند دین برنامۀ حیات انسان از ابتدای‏‎ ‎‏تولّد تا زمان مرگ و پس از مرگ می باشد، در حالی که به نظر بنده این، سخنان‏‎ ‎‏نسنجیده ای است که هیچگونه حجتی بر آن وجود ندارد و صرفا یک ادعای‏‎ ‎‏شعار گونه است ... »‏‎[12]‎‏.‏

‏پاسخ این اباطیل همان است که امام راحل(ره) بیست سال پیش داده است؛ و‏‎ ‎‏گویندۀ این سخن، حرف نوی را به بازار تحقیق عرضه نکرده است. به هر حال،‏‎ ‎‏براساس این بینش که اسلام آیین زندگی است، فقیه باید برنامه های زندگی‏‏ ‏‏ساز‏‎ ‎‏اسلام را از منابع و متون اولیه اسلام استخراج کند و وقتی قرار شد که دین عهده دار‏‎ ‎‏زندگی باشد، مقتضیات زمانها و مکانها مختلف است و دین زندگی، برای هر‏‎ ‎‏شرایطی برنامه دارد. اینجاست که نقش زمان و مکان، جایگاه بایستۀ خود را‏‎ ‎‏می یابد ولی آنان که دین را فقط آیین نامۀ آخرت می دانند و بس، آنها را چه کار به‏‎ ‎‏مقتضیات زمان و مکان؛ آنان می گویند: «ما برای زندگی کردن به چیزی بیش از‏‎ ‎‏احکام حقوقی و فقهی نیاز داریم و آن عبارت است از برنامه ریزی علمی، و فقه‏‎ ‎‏واجد برنامه ریزی علمی نیست، بلکه فقط واجد مقررات است. بنابراین، فقه،‏‎ ‎‏برنامۀ زندگی نیست ... »‏‎[13]‎‏.‏

‏این بخش از سخن را با پیام بسیار زیبای حضرت امام(ره) به پایان می برم:‏

‏« ... فقه، تئوری واقعی و کامل ادارۀ انسان و اجتماع از گهواره تا گور است،‏‎ ‎‏هدف اساسی این است که ما چگونه می خواهیم اصول محکم فقه را در عمل فرد و‏‎ ‎‏جامعه پیاده کنیم و بتوانیم برای معضلات جواب داشته باشیم؛ و همۀ ترس استکبار‏‎ ‎‏از همین مسأله است که فقه و اجتهاد جنبۀ عینی و عملی پیدا کند و قدرت برخورد‏‎ ‎‏ ‏


مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد» ـ جلد 2اجتهاد و زمان و مکان (2) مجموعه مقالاتصفحه 96
‏در مسلمانان بوجود آورد ... »‏‎[14]‎‏.‏

 

4 ـ نقش زمان و مکان در سیره معصومین (ع)

‏موضعگیری سیاسی و اجتماعی امامان (ع)، با شناخت دقیق از مقتضیات‏‎ ‎‏زمان و مکان خویش بوده است؛ برای نمونه:‏

الف -‏ 25 سال سکوت حضرت امام علی (ع) از مصادیق روشن درک مقتضیات‏‎ ‎‏زمان است. امام علی (ع) می بیند که قیام او در آن شرایط، باعث ضربه براساس‏‎ ‎‏دین است، سکوت را با همۀ تلخی بر می گزیند. در‏‏.‏‏روزهای آغازین انحراف‏‎ ‎‏امامت از مسیر خویش، یکی از بستگان امام علی (ع) اشعاری در مدح حضرت‏‎ ‎‏سرود که مضمون آن این بود:‏

‏«من هرگز فکر نمی کردم که رهبری امت را از خاندان هاشم و از امام‏‎ ‎‏ابوالحسن سلب کنند. آیا علی نخستین کسی نیست که بر قبله شما نماز گذارد؟ آیا‏‎ ‎‏او داناترین شما به قرآن و سنت پیامبر (ص) نیست؟ آیا وی نزدیکترین فرد به‏‎ ‎‏پیامبر (ص) نبود؟ آیا او کسی نیست که جبرئیل او را در تجهیز پیامبر یاری کرد؟».‏

‏هنگامی که امام (ع) از اشعار او آگاه شد قاصدی فرستاد که او را از خواندن‏‎ ‎‏اشعار خویش باز دارد و فرمود: ‏«سلامة الدین احبّ الینا من غیره»‎[15]‎؛‏ سلامت‏‎ ‎‏اسلام از گزند، برای ما از هر چیز خوشتر است.‏

ب -‏ پذیرش حکومت از سوی حضرت به هنگامی که همگان تشنۀ بی قرار‏‎ ‎‏حکومت عدلش شدند؛ به گونه ای که پس از بیعت با حضرت، شادی سرای مدینه‏‎ ‎‏را فرا گرفت. بدون تردید، در تاریخ خلافت اسلامی، هیچ خلیفه ای مانند‏‎ ‎‏علی (ع) با اکثریت قریب به اتفاق آرا برگزیده نشده و گزینش او منحصر به آرای‏‎ ‎‏صحابه و نیکان از مهاجر و انصار و فقها و قرّاء نبوده است؛ بلکه این تمامی مردم‏‎ ‎‏بودند که حضرت را برگزیدند. بدون تردید، استقبال بی سابقۀ مردم،موضوع‏‎ ‎

مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد» ـ جلد 2اجتهاد و زمان و مکان (2) مجموعه مقالاتصفحه 97
‏تکلیف جدیدی را به نام «پذیرش خلافت» برای حضرت به وجود آورد. در حالی که‏‎ ‎‏تا قبل از آن، عدم حمایت مردم موضوع تکلیفی به نام «سکوت» را داشت. جالب‏‎ ‎‏اینجاست که حتی در کیفیت حکومت امام علی (ع) نیز مقتضیات زمان تأثیر اساسی‏‎ ‎‏دارد، برای نمونه:‏

‏«حضرت در ابتدای حکومت به قضات فرمان داد که به سیره خلفای گذشته حکم‏‎ ‎‏کنند و پس از تثبیت حکومت و نابود شدن توطئه های داخلی در بصره، مخالفت خود‏‎ ‎‏را با بدعتهای پیشین آشکار کرد و به تغییر برخی از احکام فرمان داد»‏‎[16]‎‏.‏

ج -‏ نرمش قهرمانانۀ امام مجتبی (ع)؛‏

د -‏ قیام خونین سالار شهیدان (ع)؛‏

هـ -‏ تشکیل حوزه علمیه بسیار گسترده از سوی امام باقر و امام صادق‏‎ ‎‏ ـ علیهما  السلام ـ و ... اینها نمونه هایی از تأثیر مقتضیات زمان در سیرۀ امامان (ع)‏‎ ‎‏است.‏

و -‏ از نمونه هائی که می توان نقش زمان را در احکام، در سیره معصومین (ع)‏‎ ‎‏یافت بستن زکات بر اسب از سوی امام علی (ع) است؛ در حالی که پیامبر اکرم‏‎ ‎‏زکات را در نه چیز قرار داده بود (و اسب از آن موارد نبود). در روایت صحیحۀ‏‎ ‎‏«محمد بن مسلم» و «زراره» می خوانیم که حضرت امام باقر (ع) و امام صادق (ع)‏‎ ‎‏فرمودند:‏

‏«‏وضع امیرالمؤمنین علی الخیل العتاق فی کل فرس فی کل عام دینارین و جعل‎ ‎علی البرازین دیناراً‏»‏‎[17]‎‏؛ یعنی امام علی (ع) برای اسبهائی که جوان بوده و برای‏‎ ‎‏تغذیه از بیابان و صحرا استفاده می کنند هر سال دو دینار زکات قرار داد و برای‏‎ ‎‏قاطر (یابو) یک دینار.‏

‏ز - در چند روایت از حضرت امام صادق (ع) نقل شده است که وقتی به حضرت‏‎ ‎‏عرض شد که حضرت علی بن ابی طالب لباس و پیراهن ساده و خشن می پوشید، و‏‎ ‎

مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد» ـ جلد 2اجتهاد و زمان و مکان (2) مجموعه مقالاتصفحه 98
‏چرا شما لباسهای نرم و زیبا می پوشید؟ حضرت در پاسخ فرمود: «‏ان‎ ‎علی بن ابی طالب کان یلبس ذلک فی زمان لا ینکر، ولو لبس مثل ذلک الیوم لشهر‎ ‎به، فخیر لباس کل زمان لباس اهله‏»‏‎[18]‎‏؛ حضرت علی (ع) در زمانی آن لباس ساده‏‎ ‎‏را می پوشید که مورد انکار جامعه واقع نمی شد و هرگاه در این زمان از آن پوشش‏‎ ‎‏استفاده شود موجب انگشت نمایی می شود. اینها برخی از نمونه های تأثیر نقش‏‎ ‎‏زمان و مکان در سیرۀ معصومین (ع) بود که کاوشگران محقق، با بررسی سیره‏‎ ‎‏آنها، می توانند به دهها مورد دیگر نیز دست یابند.‏

 

5 ـ نمونه های فقهی نقش زمان و مکان در اجتهاد

‏بی تردید، زمان و مکان، در تغییر احکام ثابت الهی نقشی ندارند و جایگاه تأثیر‏‎ ‎‏آنها در مقام انطباق و تفریع احکام کلّی بر موارد جزئی است. بنابراین اگر کسی چنین‏‎ ‎‏پندارد که گذشت زمان و تغییر مقتضیات آن سبب می شود که مثلاً شراب ذاتا‏‎ ‎‏حلال شود (نه با عناوین ثانیه) با گوشت گوسفند حرام و یا روزۀ ماه مبارک‏‎ ‎‏رمضان دیگر واجب نباشد و یا نماز مستحب، واجب شود و یا امثال اینها، سخت‏‎ ‎‏در اشتباه است و چنین پنداری کاملاً باطل است. در مواردی نیز در اثر تغییر موضوع و‏‎ ‎‏یا با عناوین ثانوی - براساس مقتضیات زمان و مکان احکام فرعی تغییر می یابد. آنجا‏‎ ‎‏که با تغییر موضوع، حکم تغییر کرد تعبیر «عنوان ثانوی» صادق نیست. با این‏‎ ‎‏دیدگاه، احکامی که برای موضوعات جدید مطرح می شود «احکام اولی»‏‎ ‎‏محسوب می شوند نه «احکام ثانوی». عناوین ثانویه همچون قاعده لاضرر، قاعده‏‎ ‎‏لا حرج و تقیه، نیز از مصادیق واضح نقش زمان و مکان در اجتهادند.‏

 

چند نمونه:

‏1 ـ از آنجا که در گذشته خون استفاده ای جز خوردن نداشت و آن هم‏‎ ‎

مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد» ـ جلد 2اجتهاد و زمان و مکان (2) مجموعه مقالاتصفحه 99
‏حرام بود، فقها خرید و فروش آن را به استناد روایات معصومین (ع) حرام‏‎ ‎‏می دانستند؛ تا آنجا که مرحوم شیخ انصاری(ره) در «مکاسب» می فرماید: «‏یحرم‎ ‎بیع الدم بلا خلاف‏»‏‎[19]‎‏. اما امروز از خون استفاده حیاتی می شود و با تزریق آن،‏‎ ‎‏نفسی احیا می شود. در این صورت، موضوع تبدل یافته است. آنچه حرام بود‏‎ ‎‏خرید و فروش خونی بود که استفاده معقول نداشت و آنچه حلال است‏‎ ‎‏خرید و فروش خونی است که منفعت حیاتی عقلایی دارد.‏‎ ‎‏حضرت امام خمینی (ره) در این زمینه می فرمایند:‏

‏«‏لم یکن فی تلک الاعصار للدم نفع غیر الاکل فالتحریم ای تحریم الانتفاع‎ ‎منصرف الیه ... فلا شبهة فی قصور الادلّة عن اثبات حرمة سائر الانتفاعات‎ ‎من الدم ... فلا شبهة فی جواز بیعه اذا کان له نفع عقلائی فی هذا العصر ... ‏»‏‎[20]‎‏.‏

‏2 ـ از آنجا که در رژیم طاغوت، تلویزیون وسیله ای برای فاسد کردن مردم بود‏‎ ‎‏و برنامه ای حز اشاعه و گسترش فحشا و منکرات نداشت، فقها خرید و فروش آن‏‎ ‎‏را تحریم کرده بودند؛ اما پس از پیروزی انقلاب اسلامی، موضوع عوض شد و‏‎ ‎‏اکثر فقها تحریم آن را لغو کردند؛ زیرا این رسانه ارتباط جمعی به عنوان نهاد‏‎ ‎‏تعلیم و تربیت و دین آموزی درآمد و اکثر برنامه های آن در خدمت ارزشهای والا‏‎ ‎‏قرار گرفت.‏

‏3 ـ خرید و فروش اعضای بدن انسان، در زمانهای گذشته حرام بوده است؛‏‎ ‎‏زیرا این مبیع در آن زمان دارای منفعت محلّلۀ مقصوده نزد عقلا نبوده است؛ اما‏‎ ‎‏امروز که مبیع یاد شده دارای منفعت است و از آن راه می توان انسانی را از مرگ‏‎ ‎‏حتمی و یا از نابینایی نجات داد، خرید و فروش اینها جایز است.‏

‏اینها و نمونه های فراوان دیگر، از مصادیق روشن نقش زمان و مکان در‏‎ ‎‏اجتهادند.‏

‏در پایان این مقال، تأکید بر این نکته ضروری است که مجتهد باید برای تطبیق‏‎ ‎

مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد» ـ جلد 2اجتهاد و زمان و مکان (2) مجموعه مقالاتصفحه 100
‏مقتضیات زمان و مکان با احکام اسلام، عنصر زمان و مکان و مقتضیات این دو را‏‎ ‎‏بشناسد؛ در غیر این صورت، استنباطش ناقص است. بر این اساس است که باید‏‎ ‎‏گفت علاوه بر آنچه که فقها در کتابهای فقهی برای استنباط شرط کرده اند، باید‏‎ ‎‏عنصر زمان و مکان شناسی را نیز به آن افزود و به تعبیر استاد شهید مرتضی مطهری:‏‎ ‎‏«فقیه و مجتهد کارش استنباط و استخراج احکام است اما داشتن استعداد‏‎ ‎‏جهان بینی و اطلاع و احاطۀ او به مسائل و موضوعات گوناگون، در فتواهایش‏‎ ‎‏تأثیر بسیار دارد. فقیه باید احاطه کامل به موضوعاتی که برای آن موضوعات فتوا‏‎ ‎‏صادر می کند داشته باشد. اگر فقیهی فرض کنیم که همیشه در گوشه خانه یا مدرسه‏‎ ‎‏بوده و او را با فقیهی مقایسه کنیم که وارد جریانات زندگی است این هر دو نفر به‏‎ ‎‏ادله شرعی و مدارک مراجعه می کنند اما هر کدام به گونه ای مخصوص‏‎ ‎‏استنباط می کنند»‏‎[21]‎‏.‏

‏سخن در این زمینه را با کلامی جامع از حضرت امام خمینی(ره) به پایان‏‎ ‎‏می برم:‏

‏«مجتهد باید به مسائل زمان خود احاطه داشته باشد. برای مردم و جوانان و‏‎ ‎‏حتی عوام هم قابل قبول نیست که مرجع و مجتهدش بگوید من در مسائل سیاسی‏‎ ‎‏اظهار نظر نمی کنم. آشنایی به روش برخورد با حیله ها و تزویرها، فرهنگ حاکم بر‏‎ ‎‏جهان، داشتن بصیرت و دید اقتصادی، اطلاع از کیفیت برخورد با اقتصاد حاکم بر‏‎ ‎‏جهان، شناخت سیاستها و حتی سیاسیون و فرمول دیکته شدۀ آنان و درک موقعیت‏‎ ‎‏و نقاط قوت و ضعف قول سرمایه داری که در حقیقت استراتژی حکومت بر جهان‏‎ ‎‏را ترسیم می کند، از ویژگیهای یک مجتهد جامع است. یک مجتهد باید زیرکی،‏‎ ‎‏هوش، فراست و هدایت یک جامعۀ بزرگ اسلامی و حتی غیراسلامی را‏‎ ‎‏داشته باشد و علاوه بر خلوص و تقوا و زهدی که در خور شأن مجتهد است، واقعاً‏‎ ‎‏مدیر و مدبر باشد»‏‎[22]‎‏.‏


مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد» ـ جلد 2اجتهاد و زمان و مکان (2) مجموعه مقالاتصفحه 101

کتابنامه:

مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد» ـ جلد 2اجتهاد و زمان و مکان (2) مجموعه مقالاتصفحه 102

  • 1 ـ ر.ک: صحیفه امام، ج 21، ص 288-290.
  • 2ـ تحف العقول، ص 261؛ بحارالانوار، ج 78، ص 269.
  • 3ـ بحارالانوار، ج 78، ص 80.
  • 4 ـ مقائیس اللغه، ج 1، ص 486.
  • 5 ـ لسان العرب، ج 2، ص395، 397.
  • 6  ـ راغب، المفردات، ذیل مادهٔ «جهد»، ص 99.
  • 7  ـ المستصفی، ج 2، ص 350.
  • 8  ـ کفایة الاصول، انتشارات آل البیت، ص 463.
  • 9 ـ الرسائل، ج 2، ص 95.
  • 10 ـ اصول کافی، به تصحیح: حسن زاده آملی، ج 1، ص 48.
  • 11ـ  ر.ک: صحیفه امام، ج 2، ص 30-32.
  • 12 ـ از سخنان دکتر سروش در دانشگاه تربیت مدرس، خبرنامه جامعه روحانیت مبارز، مرداد 1374، ش 21، ص 18 و 19.
  • 13 ـ همان، ص 91.
  • 14 ـ ر.ک: صحیفه امام، ج 21، ص 288-290.
  • 15 ـ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج 6، ص 21.
  • 16 ـ شیخ مفید، الفصول المختاره، مصنفات، ج 2، ص 221.
  • 17 ـ وسائل الشیعه، نشر آل البیت، ج 9، کتاب الزکاة، «ابواب ماتجب فیه الزکاة»، باب 16، ص 78، ح 1.
  • 18 ـ همان، ج 5، ص 15، ح 3، 4، 7 و 10.
  • 19 ـ مرتضی انصاری، المکاسب، تبریز، ص 4.
  • 20 ـ امام خمینی، مکاسب محرمه، ج 1، ص 38.
  • 21 ـ مرتضی مطهری، ده گفتار، ص 100.
  • 22 ـ ر.ک: صحیفه امام، ج 21، ص 288-290.