تأثیر زمان و مکان در فهم قرآن
محمّد فاکر میبدی
مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد» ـ جلد 8منابع فقه و زمان و مکان (قرآن، سنت، عقل، سیره عقلیّه و عرف) (1) (مجموعه مقالات)صفحه 63
مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد» ـ جلد 8منابع فقه و زمان و مکان (قرآن، سنت، عقل، سیره عقلیّه و عرف) (1) (مجموعه مقالات)صفحه 64
بس۫مِ اللهِ الرَّح۫منِ الرَّحیم۫
اشاره:
قرآن، این کتاب آسمانی، در برهه ای از زمان (چهارده قرن قبل) و در مکانی خاص (جزیرة العرب) بر قلب پیامبر مکرم اسلام (ص) نازل شد و آن حضرت آن پیام الهی را بر ساکنین گوشه ای از شبه جزیره عرضه نمود. مخاطبان قرآن نیز با شنیدن و یا خواندن آیات آن اخلاق و آداب اجتماعی اسلامی را فرا می گرفتند و عقاید و احکامشان را از ان می آموختند.
اکنون باید پرسید که آیا گذشت زمان تأثیری در فهم قرآن دارد؟ و آیا مکانهای مختلف در فهم آن دخالت دارد؟ این موضوع بحثی است که در این مقاله و در پاسخ به فراخوانی کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی «ره» نقش زمان و مکان در اجتهاد، مورد بررسی قرار می گیرد و به محضر خوانندگان گرامی عرضه می گردد.
مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد» ـ جلد 8منابع فقه و زمان و مکان (قرآن، سنت، عقل، سیره عقلیّه و عرف) (1) (مجموعه مقالات)صفحه 65
(1)تحول فهم قرآن
(1 ـ 1) رسالت جهانی قرآن
در عرضۀ قرآن کریم به وسیله پیامر اسلام (ص)، عناصری وجود داشت که شناخت و توضیح آن در تبیین نقش زمان و مکان در فهم قرآن نقش بسزایی دارد. این عناصر عبارتند از:
1 ـ زبان و لغت قرآن: که به عربی فصیح و در اوج قلۀ بلاغت است.
2 ـ مخاطب مستقیم آن: یعنی جامعه ای امّی و فاقد علم و دانش.
3 ـ مکان نزول: شهرهای مکه و مدینه و حوالی آن دو.
4 ـ زمان نزول: از سال 608 تا 613 میلادی برابر با سال دوازدهم قبل هجرت تا سال یازدهم بعد از آن.
5 ـ دریافت معنی و فهم آیات. آنگونه که گفته شد، مردم عصر نزول آنچه می خواستند از ایات قرآن دریافت می کردند؛ چرا که قرآن معارف خود را در سطح فهم آنها عرضه می کرد، و اگر در جایی به ابهامی بر می خوردند، به وسیلۀ پیامبر و سپس توسط جانشینان آن حضرت در خور فهم آنها تبیین می شد.
از این پنج عنصر، عنصر اول منحصر بفرد است؛ چرا که خدای متعال تمام آیات و سور قرآن را به زبان عربی بر پیامبر(ص) نازل کرد و فرمود: «انّا جعلناه قرآناً عربیاً لعلکم تعقلون ـ سورۀ زخرف: آیه 1» و «انّا انزلناه قرآناً عربیاً لعلکم تعقلون ـ سوره یوسف: 2».
این نزول عرضه با رحلت پیامبر (ص) خاتمه یافت و قرآن به عنوان کتابی بسته ـ دارای حجمی معین و بدون کاهش و یا افزایش ـ تلقی گردید.
خطاب قرآن گرچه مستقیماً متوجه اعراب آن عصر بود، امّا به دلیل نوعی
مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد» ـ جلد 8منابع فقه و زمان و مکان (قرآن، سنت، عقل، سیره عقلیّه و عرف) (1) (مجموعه مقالات)صفحه 66
خطاب، یعنی: «یا ایها النّاس قد جاءکم الرسول ـ سورۀ نسا: 170» و «یا ایها النّاس اعبدوا ـ سورۀ بقره: 21» و «لیکون للعالمین نذیراً ـ سورۀ فرقان: 1» و «هذا بیان للناس آل عمران: 138) و صراحت آیۀ شریفه «و آخرین منهم لما یلحقوا بهم ـ سورۀ جمعه: 3» و دیگر آیات مربوطه، بخوبی روشن می شود که قرآن رسالت خود را منحصر به تعداد معدودی از انسانها نکرده، بلکه همۀ بشریّت را ـ در همۀ زمانها و مکانها ـ مورد خطاب قرار داده، و آنها را متوجه رسالت جهانی خود ساخته است. پیداست که زمان و مکان نزول، جز اینکه ظرف نزول قرآن هستند نقش دیگری ندارند و می بایست قرآن فراسوی زمان و مکان قرار گیرد.
امّا دربارۀ عنصر دریافت معنی و فهم آیات که اینک مورد بحث است باید گفت به همان دلیل جهانی بودن رسالت قرآن، منحصر به فهم مخاطبان مستقیم نبوده و زمان و مکان در تحوّل و دگرگونی فهم قرآن اجمالاً تأثیر دارد.
(2 ـ 1) معارف قرآن و تحول زمان و مکان
باید توجه داشت که مجموعه معارفی که ـ به قدر فهم انسان ـ می توان از قرآن استخراج کرد، چهار قسم است:
1 ـ دسته ای از آنها به روابط انسان با خدا مربوط می شود.
2 ـ برخی به روابط انسان با انسان دیگر ارتباط دارد.
3 ـ بعضی به روابط انسان با طبیعت مرتبط می شود.
4 ـ بخشی نیز به روابط انسان با خودش مربوط است.
از این میان آنچه ممکن است بر اثر تحوّل زمان یا مکان، دستخوش تحوّل و دگرگونی شود، همان است که با زمان و زمانیات و مکان و مکانیات سر و کار دارد؛ مانند انسان و طبیعت و قوانین حاکم بر آنها. امّا در آنچه مربوط به خدا
مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد» ـ جلد 8منابع فقه و زمان و مکان (قرآن، سنت، عقل، سیره عقلیّه و عرف) (1) (مجموعه مقالات)صفحه 67
می شود، هیچ گونه تغییری حاصل نمی شود، چرا که خداوند عاری و مبری از زمان و مکان است؛ مانند اصل عبودیت ماسوی الله نسبت به خدا و نیز سنتهای الهی که فرمود: «فَلَن تجد لسنت الله تبدیلاً و لن تجد لسنت الله تحویلاً ـ سوره فاطر آیۀ 43» و اگر در روابط انسان با خدا تغییر و تحوّلی روی می دهد، بدان جهت است که شرایط موجود در انسان تغییر کرده است.
(3 ـ 1) منظور از تحول در فهم معانی قرآن
اگر گفته می شود زمان و مکان در تغییر و تحوّل و حتی در دریافت معانی و فهم قرآن تأثیر دارد، به این معنا نیست که زمان و مکان به خودی خود علت این تغییر و تحوّلند، بلکه مقصود این است که این دو به خاطر آنچه در درون خود دارند و حامل آن هستند، مانند پیشرفت علوم، تکامل صنعت و تکنولوژی، بروز حوادث اجتماعی چون انقلابها و ... چنین اقتضا و یا به تعبیر بهتر چنین تقاضایی دارند که در هر عصری پاسخ مناسب به خود را می طلبند.
(4 ـ 1) تفسیر قرآن و مقتضیات زمان
از آنجا که برداشتهای نو از قرآن و معارف دینی و عرضۀ آنها بر اساس خواست زمان، همان «به روز شدن» تفسیر قرآن است، بجاست که ابتدا معنای تقاضای زمان و خواست روز، روشن شود تا بتوان برای تفسیر عصری و عرضه مفاهیم قرآنی مطابق مقتضیات زمان، معیار درستی به دست داد.
شهید مطهری برای تقاضای زمان، سه تفسیر بیان می کند که در اینجا به چکیده آن اشاره می شود.
1 ـ هرچه دریک زمان به وجود آمد، همین به وجود آمدنش تقاضاست، و باید خود را با این تقاضا، یعنی با پدیده هایی که در زمان پیدا شده، تطبیق داد و
مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد» ـ جلد 8منابع فقه و زمان و مکان (قرآن، سنت، عقل، سیره عقلیّه و عرف) (1) (مجموعه مقالات)صفحه 68
آنها را پذیرفت.
2 ـ مقصود از اقتضای زمان و یا تقاضای آن، تقاضای مردم زمان است، یعنی مردم پسند و مطابق ذوق وسلیقۀ مردم بودن، باید دید که پسند اکثریت مردم چیست؟ ذوق عمومی چیست؟ از پسند عمومی پیروی کند و با مقتضای زمان هماهنگ کند.
3 ـ تقاضای زمان به این معناست که: احتیاجات واقعی در طول زمان تغییر می کند، یعنی احتیاج بشر در هر زمان یک نوع تقاضایی دارد.
وی سپس با ردّ تفسیر اول و دوّم، تفسیر سوم را می پذیرد و به شرح و بسط آن می پردازد. بدیهی است در موضوع مورد بحث نیز اگر گفته می شود: باید به مقتضای زمان عمل کرد و یا سخن گفت و یا قرآن را تفسیر کرد و آن را عصری کرد، تنها معنای سوم مراد است؛ چرا که محور فعالیت بشر احتیاج اوست. بدین معنا که انسان در این دنیا یک سلسله احتیاجات واقعی دارد؛ از قبیل خوراک و پوشاک و مسکن و علم و فکر و عقیده و ... که توأم با آن آفریده شده و بناچار به دنبال آن حرکت می کند. در این میان یک سلسله احتیاجات نیز ثابت و لایتغیرند؛ مثل پاسخ به ندای فطرت توحیدی و عبودیت و پرستش، تأمین نیازهای فکری و عقیدتی و ارزشهای اخلاقی و ... . مجموعه ای از نیازهای دیگر نیز وجود دارد که در حال تغییر و تحوّلند و در هر دو صورت برای تأمین آن به ابزار و وسائلی نیاز است که ما آن را نیازهای ثانوی می نامیم. این ابزار و وسائل در هر عصری ممکن است تفاوت کند و با پیشرفت تکامل خود، راه وصول را نزدیکتر و ساده تر و گاهی نیز دقیقتر و پیچیده تر کند. در هر حال لازم است که به تقاضای آن پاسخ مثبت داد. از آنجا که امروز نیازهای فکری بشر بیشتر شده و مطالب و استدلالات گذشته را کافی نمی داند و یا عرضه آنها را به شکل قدیمی و کهنه، مطلوب و مؤثر نمی داند، لازم ست در نحوۀ عمل و عرضه افکار و آرا تجدید نظر
مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد» ـ جلد 8منابع فقه و زمان و مکان (قرآن، سنت، عقل، سیره عقلیّه و عرف) (1) (مجموعه مقالات)صفحه 69
کرد، هرچند در تفسیر قرآن باشد.
پس از بیان آنچه گذشت، مدّعا را که «زمان و مکان اجمالاً در فهم آیات قرآن و دریافت معانی آن تأثیر دارد» مورد بررسی قرار می گیرد.
(2)ادّلۀ تأثیر زمان در فهم قرآن
با نگاهی گذرا به منابع اسلامی بخوبی می توان دریافت که آیات و روایاتی وجود دارد که در این زمنیه می شود به آن تمسک کرد؛ از جمله:
(1 ـ 2) آیاتِ تدبر و تفکر و تعقل
یکی از اصول مسلم قرآن، سفارش به تدبر، تفکر و تعقل در آیات آن است، که گاهی به صورت مستقیم به آن فرا می خواند و می فرماید: «کِتاب اَنزَلناهُ الیکَ مُبارَک لِیَدبَّروا آیاته وَ لِیتذَکَر اُولو الالبابِ ـ سورۀ ص آیۀ 29» و اَنزلنا الیک الذِکر لِتبین للنّاس ما انزل الیهم و لعلهم یتفکرون ـ سوره نمل آیۀ 44» و فرمود: «قد بیّنا لکم الآیاتِ لعلّکم تعقلون ـ سوره حدید ـ آیۀ 17» و گاه به طور غیرمستقیم به تدبر و تعقل دعوت کرده و می فرماید: «افلا یتدبّرون القرآن ام علی قلوب اقفالها ـ سورۀ محمد (ص) آیۀ 23».
نحوۀ استدلال: اگر بناست که خدای سبحان دربارۀ تفکر، تدبر و تعقل در آیاتش به بندگان اجازه، بلکه دستور بدهد و آنها را بدان ترغیب نماید. طبیعی است که محتوا و مفاد آن نیز با فرض اینکه از منشأیی صحیح سرچشمه گرفته و بر اصولی درست استوار باشد، حجت خواهد بود. چرا که امر به تدبر وتفکر و تعقل را متوجه خودشان کرده و از آنها خواسته تا خود به تدبر و تعقل بپردازند، نه اینکه پیرو و مقلد فکر و عقل گذشتگان باشند. از سوی دیگر واضح است که طرز تفکر و تعقل و آثار مثبت آن نمی تواند در طول قرون و اعصار یکسان باشد،
مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد» ـ جلد 8منابع فقه و زمان و مکان (قرآن، سنت، عقل، سیره عقلیّه و عرف) (1) (مجموعه مقالات)صفحه 70
زیرا در هر زمان قراین جدیدی کشف می شود که در گذشته متوجه آن نبوده اند. نکته قابل توجه اینکه برداشت مختلف و در عین حال صحیح از قرآن منحصر به عامل زمان نیست،؛ بلکه رشته های مختلف علوم نیز عامل دیگری برای اختلاف برداشتهای صحیح است؛ چرا که فقیه، متکلم، فیلسوف وعارف ... هرکدام با دید خاصی به آیات قرآن می نگرند و آن را با طرز تفکر خود معنی و تفسیر می کنند.
ممکن است کسی بگوید: اگر قرآن انسان را به تفکر و تعقل سفارش کرده، خط و مشی و نتیجه آن را نیز اعلام فرموده است که همان پذیرش توحید، ربوبیت و خالقیت خدا، رسالت و قیامت است نه چیزی دیگر همانگونه که اگر تشویق به پذیرش قول احسن نموده، احسن بودن را نیز بیان کرده است؛ نه اینکه بگوید در مقایسۀ بین اقوال، بهترینها را (از نظر خودت) انتخاب کن، گرچه سخن باطلی باشد!
در جواب باید گفت: این مطلب صحیحی است. امّا سخن ما در این است که در پیمودن مسیر برای رسیدن به همان هدفی که قرآن معین کرده (حقیقت توحید، حقانیت نبوت و حق بودن قیامت و ...) تفاوتهایی وجود دارد. مسیرهای متعدد، مختلفی پیش روی ماست که گاهی به تعدد علوم مربوط می شود و گاهی به دستیابی به ابزار جدید و نو.
(2 ـ 2) تعمق و موشکافی مردم در آخر الزمان
در روایتی که کلینی از امام سجاد(ع) نقل می کند، می خوانیم که فرمود: «ان الله عزوجل علم انه یکون فی آخر الزمان اقوام متعمقون، فانزل الله تعالی قل هو الله احد و الآیات من سورة الحدید الی قوله تعالی: و هو علیم بذات الصدور» خداوند عزوجل می دانست که در آخر الزمان مردمی محقق و
مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد» ـ جلد 8منابع فقه و زمان و مکان (قرآن، سنت، عقل، سیره عقلیّه و عرف) (1) (مجموعه مقالات)صفحه 71
موشکاف می آیند، از این رو سورۀ قل هو الله احد و آیات سورۀ حدید را که آخرش و هو علیم بذات الصدور است، نازل فرمود.
این روایت به صراحت می گوید: در آخر الزمان گروهی در صحنۀ علم و دانش ظهور می کنند که تعمق و موشکافی در مطالب حتی مسائل توحید و خداشناسی دارند، از این رو خداوند سورۀ توحید و آیات توحیدی سورۀ حدید را که متضمن مسألۀ تسبیح موجودات، علم و قدرت و مالکیت مطلقۀ خداوند، اول و آخر بودن خدا، ظاهر و باطن بودن او، خلقت آسمان و زمین، شب و روز، استواء علی العرش و بازگشت همه امور به سوی او و دیگر معارف بلند مربوط به مبدأ و معاد است، نازل کرد. یعنی این آیات را برای آن زمان نازل فرموده، و آنها هستند که معنای دقیق اَحَدی الذات بودن خدا، اَحَدی الصفات بودن و اَحَدی الفِعال بودن او را درک می کنند.
اگر گفته شود که مقصود از مردم آخر الزمان حضرت حجة(ع) و اصحاب آن حضرتند؛ باید گفت: تعمقی که امام زمان(ع) دارد، سایر ائمۀ قرون اولیه اسلام نیز دارا بودند، چرا که ائمه همه نور واحدند و نسبت به احکام خدا و تفسیر کلام او مساویند؛ چنانکه امام صادق (ع) فرمود: «و علمهم بالحلال و الحرم و تفسیر القرآن واحد». به دیگر سخن این کاوشگران از اول تا آخر همیشه بوده اند، و آنانکه بعداً می آیند قطعاً از صنف غیر معصومان خواهند بود.
(3 ـ 2) طراوت همیشگی قرآن
در روایتی می خوانیم که شخصی از امام صادق(ع) پرسید که: «ما بال القرآن لایزاد علی النشر و الدرس الاغضاته؟ فقال: لان الله تبارک و تعالی لم یجعله لزمان دون زمان و لالناس دو ناس، فهو فی کل زمان جدید و عند کل قوم غض الی یوم القیامة»؛ چگونه است که قرآن هرچه بیشتر درس و نشر
مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد» ـ جلد 8منابع فقه و زمان و مکان (قرآن، سنت، عقل، سیره عقلیّه و عرف) (1) (مجموعه مقالات)صفحه 72
داده می شود، بر تازگی و طراوتش افزوده می شود؟ فرمود: بدان جهت که خداوند ـ تبارک و تعالی ـ آن را برای زمان مخصوص ومردمی خاص قرار نداده است، بلکه در هر زمانی نو و جدید است و برای همه، تا روز قیامت طراوت ویژه دارد.
نو بودن قرآن در تمام زمانها یعنی چه؟ آیا عبارت و الفاظ آن جدید است؟ واضح است که بی هیچ تغییر و تبدیلی بوده و خواهد بود و حتی آیین نگارش جدید را نیز نباید در آن به کار گرفت. آیا قرائت آن مراد است؟ که همیشه یکسان است و اگر تغییری در ادای الفاظ و حروف به کارمی رود، به معنای نو بودن قرآن نخواهد بود. پس آنچه در هر زمان می تواند نو باشد، این است که در هر زمان به تقاضاهای مشروع آن عصر پاسخ مثبت می دهد و بینش و نگرشی نو در حقوق، اخلاف و معارف، به بشریت عرضه می کند که گذشتگان قادر به دریافت آن نبوده اند.
(4 ـ 2) قرآن هنوز تفسیر نشده
در روایت دیگری که مجلسی از امام باقر(ع) نقل می کند، می خوانیم که فرمود: «تفسیر القرآن علی سبعة احرف، منه ما کان ومنه ما لم یکن بعد، ذلک تعرفه الائمة.»؛ تفسیر قرآن بر هفت حرف [مرحله] است، که بعضی از آنها انجام شده، و بعضی دیگر هنوز انجام نشده و آن نزد ائمه است.
اینکه بخشی از تفسیر قرآن هنوز ـ عصر امام باقر(ع) ـ انجام نشده، برای این است که ظرف پذیرش آن وجود نداشته والا اگر زمانی برسد که ظرفیت علم و معرفت مخاطبان قرآن به حدی برسد که گنجایش آن معارف بلند را داشته باشد، قطعاً از سوی امام ارائه خواهد شد؛ چرا که آنچه نزد ائمه به ودیعت گذارده شده، چنین نیست که برای همیشه ناگفته بماند، بلکه آن بزرگواران منتظر
مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد» ـ جلد 8منابع فقه و زمان و مکان (قرآن، سنت، عقل، سیره عقلیّه و عرف) (1) (مجموعه مقالات)صفحه 73
زمان مناسب بودند تا اسرار کتاب خدا را بیان کنند.
(5 ـ 2) اگر کسی به شما خبر دهد تعجب خواهید کرد
امام صادق (ع) طبق روایت دیگری می فرماید: «ان الله انزل علیکم کتابه الصادق البار، فیه خبرکم و خبر ما قبلکم و خبر ما بعدکم و خبر السماء و الارض، فلو اتاکم من یخبرکم عن ذلک لعجبتم.»؛ خداوند کتاب صادق و نیکویش را که در بردارندۀ اخبار شما و اخبار گذشته و آینده و اخبار آسمان و زمین است، بر شما نازل کرد که اگر کسی به سوی شما آید و آن خبرها را برای شما بازگو کند، تعجب خواهید کرد.
این اخبار گذشته و آینده که در قرآن تعبیر شده و باعث شگفتی انسان می شود، چه هنگام و کجا و توسط چه کسی اعلام می شود؟ به طور حتم یکی از مصداقهای آن، برداشتهای تازه و در عین حال صحیحی است که از آیات قرآن توسط کاوشگران آخر الزمان انجام می شود.
ممکن است گفته شود مقصود از خبرهای آینده، حوادث عالم قیامت است نه چیز دیگر!
در جواب باید گفت: به قرینه مقابله با خبرهای گذشته که دربارۀ امتهای پیشین است، به خوبی معلوم می شود که اخبار، مربوط به همین عالم دنیا است، زیرا به قرینۀ مقابلۀ آسمان با زمین روشن می شود که مراد از اخبار آسمان نیز شگفتیهای عالم علوی و بالاست نه عالم فرشتگان.
باید توجه داشت که این اخبار ـ خواه دربارۀ قیامت و فرشتگان باشد و یا دربارۀ آیندۀ زمان و آسمان ـ اگر از منبع مطلعی بازگو شود، باعث شگفتی انسان خواهد شد. در کلام امام نیز وجود چنین مخبری نفی نشده است و از این رو ممکن است به مرور زمان، گوشه ای از اسرار و اخبار آینده و عالم بالا کشف و در اختیار
مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد» ـ جلد 8منابع فقه و زمان و مکان (قرآن، سنت، عقل، سیره عقلیّه و عرف) (1) (مجموعه مقالات)صفحه 74
بشریت قرار گیرد، که در گذشته از آن اطلاع نداشته اند.
(6 ـ 2) شباهت کتاب تشریع با کتاب تکوین
بی شک کتاب تشریع شباهتی تمام با کتاب تکوین دارد، چرا که هردو مجموعه ای از آیات الهی و مظهر و تجلی اویند و هر دو مجمع حقایق و مخزن اسرار خلقتند. پس آنگونه که هر روزه از عجایب آسمان و زمین و ستارگان و کوه و دریا و دیگر آیات کتاب تکوین پرده برداری می شود و شگفتیهای آن آشکارتر می شود، کتاب تشریع نیز چنین است و طبعاً هرچه زمان به پیش می رود، حقایقش آشکارتر و معارف بلندش روشنتر و تجلی اش بیشتر می شود. از این روست که در روایات نیز تعابیری چون: بحره، نجومه، عجائبه و غرائبه و ... در بارۀ قرآن وارد شده است.
در روایتی از رسول خدا می خوانیم که فرمود: « ... له ظهر وبطن، فظاهره حکمة و بطنه علم، ظاهره انیق و باطنه عمیق، له نجوم و علی نجومه نجوم، لاتحصی عجائبه و لاتبلی غرائبه، فیه مصابیح الهدی و منازل الحکمة ... » یعنی قرآن ظهر و بطنی دارد، ظاهرش حکمت و باطنش علم است؛ ظاهرش نیکو و باطنش عمیق است. برای قرآن ستارگانی است و بر آن ستارگان ستارگانی دیگر، عجائبش نامحدود، و غرائبش کهنه ناشدنی است؛ در قرآن چراغهای هدایت و علائم حکمت است.
(7 ـ 2) قرآن به مثابۀ خورشید و ماه
تعبیر دیگری که در روایات دربارۀ قرآن وجود دارد این است که: «یجری کما یجری الشمس و القمر». در روایتی از امام باقر(ع) می خواینم که فرمود: « ... ظهره تنزیله، و بطنه تأویله منه ما قد مضی، و منه ما لم یکن، یجری کما یجری الشمس
مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد» ـ جلد 8منابع فقه و زمان و مکان (قرآن، سنت، عقل، سیره عقلیّه و عرف) (1) (مجموعه مقالات)صفحه 75
والقمر»؛ تنزیل قرآن ظهر آن است و تاویلش بطن آن است، بخشی از تاویل آن گذشته و بخشی از آن هنوز انجام نشده است. قرآن در حرکت است چنانکه خورشید و ماه در حرکتند.
دانشمندان علوم قرآن می گویند: یکی از معانی تأویل ـ به استناد این روایت ـ انتزاع مفهوم عامی است که بر مصداقهای متعدد و متشابه در طول اعصار تطبیق می شود. بدین معنی که اگر آیه ای در مورد حادثه ای خاص نازل شده، در هر زمان که حادثه مشابه آن تکرار شود، آن آیۀ نیز بر آن منطبق می شود.
این عمل را الغا و نادیده گرفتن ویژگی شأن نزول گفته می شود، و رمز استمرار آیات قرآن محسوب می شود، چه اینکه امام باقر(ع) می فرماید: «لو انَّ الآیة نزلت فی قوم ثم مات اولئک القوم ماتت الآیة و لما بقی من القرآن شئ ولکن القرآن یجری اوله علی آخره مادامت السموات و الارض، و لکل قوم آیه یتلونها.»؛ اگر آیه ای که نازل می شد، مخصوص مردمی بود که درباره آنها نازل شده، بعد از مردن آنها، آیه نیز می مرد و از قرآن چیزی باقی نمی ماند. در حالی که قرآن جریانی مستمر و برای همه مردمانی است که آن را می خوانند.
در تاریخ اسلام، پیامبر (ص) بر اساس نزول قرآن با کفار جنگید. علی (ع) نیز براساس تأویل با ناکثین و قاسطین و مارقین جنگ کرد و امروز نیز مسلمین بر همین اساس با دشمنان اسلام جنگ می کنند.
اگر قرآن کتابی است که در طول قرون و اعصار جریان مستمری دارد، و در هر زمان بسان خورشید و ماه طلوع مجددی دارد، قطعاً برداشتها و استفادۀ از آن نیز مستمر است و بدیهی است که استفاده از قرآن نیز در هر زمان به موازات پیشرفت و ترقی علوم متفاوت خواهد بود.
مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد» ـ جلد 8منابع فقه و زمان و مکان (قرآن، سنت، عقل، سیره عقلیّه و عرف) (1) (مجموعه مقالات)صفحه 76
قانون کلی:
نتیجه ای که از مجموع این ادلّه به دست می آید، این است که زمان و مکان اجمالاً در فهم قرآن تأثیر دارند و می توان آن را به عنوان یک قانون کلی بدین صورت بیان کرد:
ملاک کلی در برداشت نو از قرآن کریم در هر زمان و مکان، کشف قرینه ای جدید است که مسیر فهم و دریافت معنی را عوض می کند. این قرینه گاه به وسیله دانش بشری کشف می شود و گاه با برخورد و تضارب آراء، گاهی نیز این قرینه با دقت و تعمق بیشتردر آیه و یا روایت مربوطه به آن مکشوف می گردد، که خود قرینه ای منفصل است.
سؤال اساسی که ممکن است در اینجا مطرح شود این است که اگر دریافت معنی و فهم قرآن با تأثّر از زمان متحول می شود، آیا تفسیر ائمه معصومین (ع) که امروزه به نام تفسیر روایی و تفسیر مأثور شهرت دارد نیز دستخوش تحول می شود؟ مگر آنچه آنها در تفسیر قرآن فرموده اند بیان حقایق نبوده است؟ پس چه فرقی است میان آنچه امام معصوم می فرماید، با آنچه یک نفر مفسّرِ غیر معصوم بیان داشته است؟
در پاسخ باید گفت: اولاً، فرق است میان آنچه امام می داند و آنچه برای اصحاب بیان می کند. قرآن و کلام معصوم که عدل یکدیگرند، هر دو در این که جریان مستمری هستند و می بایست به مروز زمان تفسیر شوند، مشترکند؛ زیرا امامان معصوم نیز مانند قرآن، اسراری از کاینات در لابلای کلمات گهربار خود به اشاره یا کنایه و گاه به صراحت بیان کرده اند که می بایست زمان آنها را تفسیر کند؛ نمونه آن سخن امام رضا(ع) است که در تفسیر «بغیر عمدٍ ترونها» روایت شده است که فرمود: «فثم عمد و لکن لاترونها» آری ستونهایی وجود دارد
مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد» ـ جلد 8منابع فقه و زمان و مکان (قرآن، سنت، عقل، سیره عقلیّه و عرف) (1) (مجموعه مقالات)صفحه 77
اما شما آن را نمی بینید. بدیهی است مخاطب این سخن به اجمال پی می برد که ستون بین آسمان و زمین نامریی است، اما به کیفیت آن پی نمی برد و اگر فرض کنیم که مقصود همان نیروی تعادل جاذبه و دافعه است، این نیاز به دانش وسیع عصری دارد. پس سخن امام نیز باید به مرور زمان تفسیر شود و این است تفاوت میان تفسیر معصوم با تفسیر غیر معصوم، به عبارت دیگر تفسیر غیر معصوم به مرور زمان ممکن است از ارزش بیفتد، ولی تفسیر معصوم به مرور زمان روشن می شود.
ثانیاً، وضع علم و درک مردم عصر ائمه به حدی نبوده که همه چیز از امام سؤال شود و امام پاسخ گوید.
ثالثاً، تفسیر مأثور از امام، منحصر به مسائل تغییرپذیر نمی شود، بلکه بسیاری از روایات تفسیری از نوع تفسیر بطون و یا تعیین مصداق بارز است که تغییر ناپذیرند.
(3) آیات العلوم در قرآن
از مصادیق بارز تأثیر زمان در فهم قرآن تفسیر آیاتی است که ناظر به قوانین علمی است که ما آن را آیات العلوم می نامیم تفسیر این دسته از آیات به مرور زمان دستخوش تغییر و تحول گردیده و این نیست مگر به خاطر پیشرفت علم و دانشِ بشری و بقول برخی از نویسندگان «شکی نیست که در آن وقت انسانها نمی توانستند این وحی را همانطور که ما امروز می فهمیم، تعبیر کنند، زیرا داده های معرفت در این باره به ما کمک می کند».
نکته ای که قبل از هر چیز باید بدان توجه داشت اینکه قرآن به عنوان یک کتاب درسی همچون فیزیک، شیمی، زیست شناسی، و ریاضی و غیره نیست و یا کشکولی که مجموعه ای از مطالب متفرقه و از هر دری سخنی در آن جمع
مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد» ـ جلد 8منابع فقه و زمان و مکان (قرآن، سنت، عقل، سیره عقلیّه و عرف) (1) (مجموعه مقالات)صفحه 78
شده باشد نیست. بلکه محتوای قرآن و رسالت منحصر به فرد آن هدایت بشر به سوی سعادت ابدی است.
در این راستا، گاه به تشریع قوانین و احکام پرداخته و گاه برای آگاهی، انسان را به آیات آفاقی و آیات انفسی توجه داده است. در مواردی نیز به سرگذشت امتهای پیشین اشاره می کند و به هنگام مناسب به ضرب المثلها و تمثیلات تمسک کرده است.
در این رهگذر و مخصوصاً در بیان نشانه های آفاقی و پیدایش آسمان و زمین، خورشید و ماه، خلقت انسان و حیوانات و رویش نباتات و غیره معارفی عرضه کرده که با توجه به کشفیات علوم بشری در این عصر، می توان نظر داد که قرآن به این عجایب و شگفتیها به اجمال اشاره داشته، ولی مخاطبین عصر نزول قادر به دریافت آن نبوده اند و این خود از معجزات علمی قرآن محسوب می شود.
غفلت ازاین نکته نیز روا نیست که در تفسیر علمی آیات با توجه به متغیر بودن فرضیه های علوم، نمی توان به جزم سخن گفت و فرضیه های آن را با آیات تطبیق داد؛ مگر آنچه از مدار تحوّل خارج شده و به صورت قانون صد در صد علمی و قطعی و غیرقابل تغییر در آمده باشد.
اینک به برخی از آیات علمی قرآن اشاره می کنیم:
(1 ـ 3) ستونهای نامریی
«اَلله الَّذی رَفَع السمواتِ بغَِیرِ عمد تَروَنها ... » (سورۀ رعد: 2).
مفسران گذشته مانند ابن عباس و قتاده و مجاهد چنین نظر داشتند که خداوند آسمانها را بدون ستون برپا داشت. بروشنی پیداست که آسمان ستون ندارد و یا اینکه با ستون نامریی آنها را برافراشت. مفسران بعدی نیز مانند امین الاسلام
مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد» ـ جلد 8منابع فقه و زمان و مکان (قرآن، سنت، عقل، سیره عقلیّه و عرف) (1) (مجموعه مقالات)صفحه 79
طبرسی نیز بدون هیچ نقدی همین اقوال را نقل کرده اند.
برخی مفسران عصر حاضر، نظریۀ ستون نامریی را پذیرفته اند، امّا با این بیان که: «علم و دانش به اینجا رسید که افلاک پوست پیازی [بر اساس هیئت بطلمیوس آسمانها به صورت کراتی تو در تو همانند طبقات پوست پیاز روی هم قرار دارند] به کلی موهوم است و آنچه واقعیت دارد این است که کرات آسمان هرکدام در مدار و جایگاه خود معلق و ثابتند، بی آنکه تکیه گاهی داشته باشند و تنها چیزی که آنها را در جای خود ثابت می دارد، تعادل قوۀ جاذبه و دافعه است که یکی ارتباط با جرم این کرات دارد و دیگری مربوط به حرکت آنهاست. این تعادل جاذبه و دافعه به صورت یک ستون نامریی کرات آسمان را در جای خود نگهداشته است».
(2 ـ 3) آفرینش انسان
«انَّا خَلَقنا الاِنسان مِن نُطفة امشاج ... » (سورۀ انسان: 2)
برخی از مفسران پیشین مانند ابن عباس و عکرمه و ... عقیده داشتند که مقصود از نطفۀ امشاج، مخلوطی از نطفۀ زن و مرد است که هر کدام از آن دو بر دیگری غلبه کند، فرزند نیز همان خواهد شد. برخی دیگر از مفسران همان عصر معتقد بودند که مقصود از امشاج، مراحل تطوّر نطفه از مرحله مَیَعان تا استخوان شدن است. مفسران قرن ششم نیز از جمله صاحب مجمع البیان به ذکر همین عقاید بسنده کرده اند.
برخی از مفسران عصر جدید همچون علامۀ طباطبائی و استاد آیةالله مکارم شیرازی می نویسند:
«آفرینش انسان از نطفۀ مخلوط، ممکن است اشاره به اختلاط نطفه مرد و زن و ترکیب اسپرم و اوول بوده باشد. همان طور که در روایات اهل بیت(ع) اجمالاً به آن
مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد» ـ جلد 8منابع فقه و زمان و مکان (قرآن، سنت، عقل، سیره عقلیّه و عرف) (1) (مجموعه مقالات)صفحه 80
اشاره شده است، یا اشاره به استعدادهای مختلفی که در درون نطفه از نظر عامل وراثت از طریق ژنها و مانند آن وجود دارد و یا اشاره به اختلاط مواد مختلف ترکیبی نطفه است، چرا که از دهها ماده مختلف تشکیل یافته».
دکتر موریس بوکای پزشک جراح فرانسوی که برای جستجوی حقایق، زبان عربی را آموخت و قرآن را مطالعه کرد و ازاین رو به شگفت آمد که در قرآن سخنانی درباره پدیده های طبیعی، دارد که تنها معارف علمی جدید اجازه درک آنها را می دهد. وی می نویسد: مایع مَنَوی از ترشحات مختلفی که از غدد زیر ناشی می شود تشکیل شده؛ الف؛ بیضه ها. ب؛ کیسه های تخمی. پ؛ پروستات. ت؛ غدد ملحق به مجاری ادراری (غدد کوپر، غدد مری و غدد لیتره). بنابراین از نظر علم، امشاج وصفی است برای نطفه که از مرد خارج می شود. البته صحت این نظر متوقف بر این است که بپذیریم مقصود از نطفه در آیۀ شریفه فقط ماده مَنَوی مرد باشد، نه مجموع اسپرم و اوولِ لقاح شده؛ در حالی که در قرآن کریم کلمه نطفه به مرحله بعد از منی نیز اطلاق شده، چنانکه می فرماید: «اَلَم یَکُ نُطفَةً مِن منَیٍ یُمنی ـ سوره قیامت: 32».
(3 ـ 3) تعیین جنس جنین
«الم یک نُطفَة مِن مَنیٍ یمنی ثم کان علقَة فَخلق فَسوی فجعل مِنه الزوجین الذکر و الانثی»(سورۀ قیامت: 39 ـ 37).
مفسران قدیم در جمله «فجعل منه الزوجین الذکر والانثی» می گفتند مقصود این است که خداوند انسان را مذکر و مونث قرار داد، و یا اشاره به این است که منشاء پیدایش این دو جنس منی است. برخی از مفسران عصر حاضر نیز می گویند: خداوند از همین نطفه دو جفت زن و مرد را آفرید.
این احتمال نیز وجود دارد که آیۀ شریفه، به منشاء جنسیت جنین یعنی ماده
مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد» ـ جلد 8منابع فقه و زمان و مکان (قرآن، سنت، عقل، سیره عقلیّه و عرف) (1) (مجموعه مقالات)صفحه 81
منوی مرد اشاره داشته باشد.
همیشه این بحث مطرح بوده که تعیین جنس فرزند از کدام یک از زن و مرد است. به همین خاطر بسیاری از مردان بوده و هستند که از زنان خود صرفاً به دلیل اینکه فقط دختر می زایند، ناراحتند، در حالی که دانش جدید می گوید: این نطفه مرد است که جنس جنین را تعیین می کند، زیرا نطفه مرد، هم حامل کروموزوم جنسی از نوعX است و هم از نوعY؛ اما تخمک زن همیشه حامل کروموزوم X است. بدین ترتیب اگر تخمک زن با نطفه حامل کروموزوم x ترکیب شود (x +x)، جنین دختر می شود و اگر با نطفه حامل کروموزوم Y ترکیب شود (x+y)، جنین پسر می شود.
اگر بپذیریم که ضمیر (منه) به منی بر می گردد، معنایش این می شود که خداوند از این منی دو نوعِ نر و ماده به وجود می آورد و اشاره به تخمک که نقشی در تعیین جنس جنین ندارد، نکرده است.
(4 ـ 3) مراحل آفرینش
«... اَللهُ الَّذی خَلَقَ السَّمواتِ وَ الاَرضَ فی سِتّةِ اَیام ثمَ استوی عَلی العَرشِ» (اعراف: 54)؛
مفسران قرون اولیۀ اسلام، همچون مجاهد و امثال وی می گفتند: مقصود از شش روز همین شش روز معمولی این دنیاست، که از روز شنبه شروع و به پنجشنبه ختم می شود و در هر روز یکی از کارها انجام شده و چون در روز هفتم همه خلقت باتمام رسید و جمع شد به نام جمعه موسوم شد.
برخی مفسران عصر جدید، مانند علامه طباطبایی و مکارم شیرازی این شش روز و یا هشت روز (در سورۀ فصلت) را دورانهای ششگانه تکون آسمان و زمین می دانند که عبارتند از:
مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد» ـ جلد 8منابع فقه و زمان و مکان (قرآن، سنت، عقل، سیره عقلیّه و عرف) (1) (مجموعه مقالات)صفحه 82
1 ـ روزی که همه جهان به صورت توده گازی شکل بوده که با گردش به دور خود از هم جدا شدند و کرات را تشکیل دادند.
2 ـ این کرات تدریجاً به صورت مواد مذاب و نورانی و یا سرد و قابل سکونت درآمدند.
3 ـ روز دیگر منظومۀ شمسی شکل یافت و زمین از خورشید جدا شد.
4 ـ روز دیگر زمین سرد و آماده حیات گردید.
5 ـ سپس گیاهان و درختان در زمین آشکار شدند.
6 ـ سرانجام حیوانات و انسان در روی زمین ظاهر گشتند.
5 ـ آب منشاء حیات
«و اَللَه خلقَ کلَّ دابَّة من ماء ... »(سورۀ نور آیۀ: 45).
مفسران گذشته چنین می گفتند که خداوند همه موجودات زنده را از آب، یعنی نطفه خلق کرد و فرشته و جن از این امر خارجند. با اینکه اصل خلقت از آب است، چرا که خداوند ابتداء آب را خلق کرد، سپس از آب آتش آفرید، و از آتش جن را، و نیز از آب بادها را آفرید و از باد فرشته را. و از آب خاک را آفرید و از خاک آدم را.
از مفسران کنونی، استاد آیةالله مکارم شیرازی نیز بعد از نقل قسمت نخست نظریۀ فوق، دو نظر دیگر را نقل می کند:
1 ـ مقصود این است که نخستین موجود آب است؛ زیرا طبق روایات اسلامی اولین موجودی را که خدا آفرید، آب بود و انسانها را بعداً از آن آب آفرید. همچنین طبق فرضیه های علمی جدید نخستین جوانه حیات در دریاها ظاهر شده است.
2 ـ منظور از خلقت موجودات زنده از آب، این است که در حال حاضر آب ماده اصلی آنها را تشکیل می دهد و قسمت عمده ساختمان آنها آب است و بدون
مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد» ـ جلد 8منابع فقه و زمان و مکان (قرآن، سنت، عقل، سیره عقلیّه و عرف) (1) (مجموعه مقالات)صفحه 83
آب، هیچ موجود زنده ای نمی تواند به حیات خود ادامه دهد.
علامه طباطبائی نیز می گویند: مقصود این است که آب دخالتی تام در وجود موجودات زنده دارد و در علوم جدید ارتباط زندگی و حیات با آب بخوبی روشن گردیده است.
با تأمل در آنچه از مفسران گذشته و مفسران این عصر نقل شد، بخوبی روشن می شود که چقدر زمان و علومشان بر آرا و نظریات تأثیر گذاشته و طبعاً این جریان استمرار خواهد داشت و چه بسا آنچه امروزیان می گویند، و در حد قابل توجهی با واقعیتها تطابق دارد، آیندگان با دانش پیشرفته تر خود آن را تخطئه کنند.
ـ دیگر تأثیرات علوم در فهم قرآن
از جمله تأثیرات زمان و علوم در فهم قرآن، کمک به فهم سریعتر و بهتر، از برخی مفاهیم قرآنی است؛ از قبیل: عذاب و آتش قیامت، تجسم اعمال، ثبت و ضبط اعمال، گواهی دادن اعضاء و جوارح، گزارش دادن زمین در قیامت، مسألۀ معراج پیامبر (ص) و نیز تکویر خورشید و خاموش شدن ستارگان، انفطار آسمان و تفجیر دریاها، همچنین راز سوگندهای خداوند به خورشید و ماه و ستارگان و آسمان و زمین و شب و روز و دریاها و گیاهان و ... .
(4) پیدایش مصادیق نو
یکی دیگر از اموری که جزء تحولات زمان در رابطه با آیات قرآن به شمار می رود، تعیین مصادیق جدیدی است که برای برخی از آیات قرآن به وجود می آید. اینک نمونه هایی چند:
مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد» ـ جلد 8منابع فقه و زمان و مکان (قرآن، سنت، عقل، سیره عقلیّه و عرف) (1) (مجموعه مقالات)صفحه 84
(1 ـ 4) افزایش قدرت جنگی
«و اعِدوا لَهم ما استَطعتم مِن قُوة وَ مِن رباط الخَیل تُرهبُونَ بهِ عدوالله و عدوکم» (انفال: 60).
تعبیر به «مااستطعتم من قوة» تعبیر عام و وسیعی است که در هر زمان و مکان کاملاً تطبیق می کند و مسلمین را ترغیب می کند تا از پیشرفته ترین سلاحهای هر زمان بهره گیرند. اگر در گذشته مصداق این نیرو، نیزه و شمشیر بود که به وسیله چند آهنگر تهیه می شد، امروز مصداق جدید نیرو عبارت است از پیشرفته ترین سلاحهای جنگیِ زمینی، دریایی و هوایی، هوانیروز، هوا دریا و ... که سرمایه گذاری کلان برای تأسیس کارخانجات عظیم اسلحه سازی را می طلبد. اگر در گذشته اسبان ورزیده، مصداق رباط الخیل بود، امروز وسائل نقلیۀ تندرو، تیزرو و تیز پرواز مصداق آن خواهد بود.
(2 ـ 4) هوشیاری:
«وَد الَّذینَ کَفَرُوا لَو تغفلون عَن اَسلِحَتِکم وَ اَمتِعتَکم فَیَمیلونَ عَلیکم مَیلَة واحِدة» (نساء: 102).
این آیۀ شریفه گرچه با توجه به مسألۀ اسباب نزول و محتوای خاص آیه، مربوط به جنگهای نظامی و برپایی نماز جماعت در میدان رزم است. اما کسی نباید ادعا کند که آنچه در شأن نزول وارد شده، همان است و بس. بلکه شامل اصل و قانون کلی است که مصادیق مختلف در زمانها و مکانها می تواند داشته باشد.
در خصوص تهاجم نظامی و اقامه نماز در میدان جنگ باید توجه داشت که اسلحه و امتعه در عصر نزول همان تیر و نیزه و شمشیر و امثال اینها بود، و در امروز
مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد» ـ جلد 8منابع فقه و زمان و مکان (قرآن، سنت، عقل، سیره عقلیّه و عرف) (1) (مجموعه مقالات)صفحه 85
مصادیق نویی است که در میادین رزم و جنگهای امروزی به کار می رود.
در امور غیر نظامی نیز اگر از سوی مسلمین و دولت اسلامی در هریک از امور مربوط به جامعه اسلامی، بویژه مسائل فرهنگی و بخصوص در این عصر و در رابطه با قشر عظیم نسل جوان از یک سو و فرهنگ غنی اسلامی از سوی دیگر، مورد غفلت قرار گیرد، هدف حملۀ ناگهانی بلکه شبیخون دشمن قرار می گیرد و آنها را از هستی ساقط می کند.
بنابراین باید توجه داشت که با گذشت زمان، هم مصداق سلاح و متاع دگرگون شده است و هم مصداق هجوم و حمله.
(3 ـ 4) استطاعت در حج
«و لِله علی الناس حِجَّ البَیتِ منِ استطاع الَیه سبیلاً» (سورۀ آل عمران:97).
در زمان گذشته اگر کسی مرکب سواری ورزیده (اسب، الاغ و شتر) در اختیار داشت، از نظر راحله مستطیع محسوب می شد و از این جهت ـ و در صورت تحقق سایر شرایط ـ واجب بود به حج برود. با گذشت زمان و تحول اساسی در وسایل نقلیه در عصر جدید، کسی با دارا بودن اینگونه وسیله نقلیه مستطیع نخواهد شد. به دیگر سخن در این زمان مصداق مستطیع، غیر از آن است که در گذشته به شمار می رفت.
(4 ـ 4) جوانب تحدّی
«وَ ان کُنتم فی ریب مِما نزلنا علی عَبدِنا فَأتوا بسورة من مثله» (سورۀ بقره آیۀ 22).
زمان نزول قرآن که عصر شکوفایی فصاحت و بلاغت بود، تحدی و مبارزطلبی قرآن نیز در همان زمینه بود. با گذشت زمان و پیشرفتهای
مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد» ـ جلد 8منابع فقه و زمان و مکان (قرآن، سنت، عقل، سیره عقلیّه و عرف) (1) (مجموعه مقالات)صفحه 86
جامع الاطراف آن و نیز گسترش اسلام در پهنۀ گیتی، دیگر مبارز طلبی قرآن تنها منحصر به بلاغت نمی شود. بلکه در تمام شؤون مختلف زندگی و علم و دانش جریان می یابد؛ زیرا اسلام که دینی جهانی و قرآن که معجزۀ جاویدان است، نمی تواند به زمان و مکان تعلق داشته باشد. و این عدم وابستگی به زمان و مکان، تحدی همه جانبه را می طلبد که در هر عصر بتواند بر خصم غالب آید. بنابراین همان گونه که در یک زمان، با بلیغ به بلاغتش، با حکیم به حکمتش، با سیاستمدار به سیاستش و با قانونگزار به قوانینش تحدی می کند، با دانشمند نیز به علمش تحدی می کند و مدّعی پاسخگویی به وی است. چنانکه اگر در آینده، علم رونق بیشتری بیاید، باز قرآن پاسخگو خواهد بود.
(5 ـ 4) تبلیغ
« ... فلو لا نَفَر منِ کل فرقة منهم طائِفةُ لیتَفَقهوا فی الدین وَ لینذروا قَومهم اذا رجعوا اِلَیهِم لعلهم یحذرون» (سورۀ توبه آیه:122).
مفسران می گویند منظور از تفّقه در دین، فراگیری همه جانبۀ معارف و احکام اسلام اعم از اصول و یا فروع است، زیرا در مفهوم تفقه همۀ این امور جمع است. از این رو عده ای می بایست به عنوان واجب کفایی به تحصیل علم و دانش در مسائل اسلامی بپردازند پس از فراغت از تحصیل، برای تبلیغ احکام اسلام به نقاط مختلف بویژه بسوی قم خود بازگردند، تا آنها را به مسائل آشنا سازند.
در گذشته تبلیغ به شکلی ساده و صرفاً به ابلاغ معارفی از اصول دین و مسائلی از فروع اطلاق می شد و اگر کسی اینها را می دانست با سخنرانی و یا نوشتن، می توانست مبلغ خوبی باشد. اما امروز با پیدایش تکنولوژی ارتباطات و روشهای تأثیرگذاری بر فرد و جامعه که از توسعه و تکامل قابل توجهی
مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد» ـ جلد 8منابع فقه و زمان و مکان (قرآن، سنت، عقل، سیره عقلیّه و عرف) (1) (مجموعه مقالات)صفحه 87
برخوردار شده (تا جایی که ملتهای پیشرفته می توانند به کمک دانش ارتباطات و اطلاع رسانی مغز ملتهای دیگر را تسخیر کنند) مسألۀ تبلیغ اسلامی نیز شکل دیگری به خود می گیرد و لازمست که متولیان امر تبلیغ تحولات و پیشرفتهای علمی عصر در نظر داشته باشند تا تبلیغات اسلامی نیز مطابق با مقتضیات زمان «عصری» شود.
(6 ـ 4) مصادیق تنزیلی و مصایق تاویلی
در پایان این مبحث، به این نکته اشاره می شود که برخی از آیات قرآن کریم در طول تاریخ دارای مصادیق متعددی بوده اند که گر چه در تمام جهات عین یکدیگر نبوده اند، ولی شباهتی تام در منشاء پیدایش و حکم و نیتجه دارند؛ برای نمونه در تغییر سرنوشت ملتها می فرماید:
«ذلک بِأنَّ الله لَم یَک مغیّراً نعمة اَنعمها عَلی قَوم حَتی یغتروا ما بِاَنفسهم» (سورۀ انفال: آیۀ 53).
این آیه گرچه در شأن کفار قریش و سرنوشتشان در جنگ بدر و تشبیه آنها با قوم فرعون نازل شده، اما حکایت از یک قانون کلی و عمومی دارد که در طول زمان قابل تعمیم است. مفاد این قانون چنین است که اگر خداوند به تناسب شایستگیها و لیاقتها نعمتهای مادی و معنوی خویش را شامل حال عده ای کرد؛ چنانچه نعمتهای الهی را وسیله ای برای تکامل خویش ساختند و از آن در مسیر حق مدد گرفتند و شکر آن را که همان استفاده صحیح است، بجا آوردند، نعمتش را پایدار بلکه افزون می سازد. اما هنگامی که این مواهب الهی وسیله ای برای طغیان و سرکشی و ناسپاسی و غرور و آلودگی گردد، نعمتها گرفته می شود و یا تبدیل به بلا و مصیبت می گردد.
مصداق تنزیلی آیه، همان قوم قریش و سرنوشتشان در جنگ بدر است اما
مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد» ـ جلد 8منابع فقه و زمان و مکان (قرآن، سنت، عقل، سیره عقلیّه و عرف) (1) (مجموعه مقالات)صفحه 88
مصداق تاویلی و مستمر زمانی آن:
الف: پیشرفت مسلمین در اروپا و فتح اسپانیا نعمت بود، ولی سقوط آن زوال نعمت.
ب: مجد و عظمت اسلام در فلسطین نعمت بود و اشغال و غصب آن توسط صهیونیستها، زوال نعمت.
ج: پیشرفت و ترقی مسلمین در زمینه های فرهنگی و علمی در گذشته نعمت بود، امّا استیلای غرب استعمارگر بر ممالک اسلامی و ذلت دولتمردان آن، نقمت.
د: پیروزی انقلاب اسلامی ایران موهبت الهی و نعمت خداوندی است و ... .
خاتمه
در پایان اشاره ای گذرا به چند نکته ضروری می نماید:
1 ـ از مواردی که می توان به عنوان تأثیر زمان و مکان در تفسیر آیه به حساب آورد، وجود تفاسیری است که در محیطهای مختلط شیعه و سنی تالیف شده است؛ چرا که این گونه تفسیرها دربردارنده اقوال موافق و مخالف و طرح و شبهات و پاسخ آنهاست.
از این تفاسیر می توان به تفسیر تبیان، تالیف شیخ طوسی در عراق و تفسیر مجمع البیان، تالیف امین الاسلام طبرسی در ایران، اشاره کرد که اقوال علمای شیعه و سنی را منعکس کرده و در موارد لازم به شبهات آنها پاسخ داده اند.
از تفاسیر اهل سنت نیز می توان به تفسیر کشف الاسرار، تالیف رشیدالدین میبدی، معاصر صاحب مجمع البیان اشاره کرد که در تفسیر خود
مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد» ـ جلد 8منابع فقه و زمان و مکان (قرآن، سنت، عقل، سیره عقلیّه و عرف) (1) (مجموعه مقالات)صفحه 89
روایات زیادی از ائمه اهل بیت (ع) نقل کرده است. همچنین فخر رازی که قریب العصر با امین الاسلام طبرسی بوده، در تفسیر خود به نام تفسیر کبیر، از نظریات شیعه و روایات ائمه معصومین (ع) ذکری به میان آورده است.
2 ـ با تأمّل در برخی از تفاسیر که بر قرآن کریم نگاشته شده، به این نتیجه می رسیم که گاه میان تأثیر زمان در فهم قرآن و تأثیر زمان بر مفسر خلط شده است. به عبارت دیگر مفسر به تقاضای مردم پاسخ داده و آنچه مردم پسند بوده گفته است و در این زمان نیز که عصر شکوفایی علم و صنعت است، سعی بلیغ به خرج داده تا آیات قرآن را تفسیر علمی کند و آن را بافرضیات علمی تطبیق دهد.
در این نوع از تفسیر و تأثیر و تأثر از زمان نه تنها خدمتی به قرآن نشده، که گاه در جهت عکس نیز عمل شده است؛ چرا که با تحول مجدد علم و پیشرفت آن تمام گفته ها از ارزش خواهد افتد.
3 ـ در پاره ای از موارد چنین به نظر می رسد که مفسر به تطویل مباحث و وارد کردن علوم مختلف در تفسیر، بحثی هم جانبه کرده و گویی خواسته از تفسیر خود دایرةالمعارفی بسازد که همۀ علوم و معارف مورد نیاز زمان را در آن گردآورد. این نوع تفسیر نیز جزء تأثیرات زمان در فهم قرآن به شمار نمی رود، بلکه تأثر از علوم مختلف محسوب می شود.
البته گاهی ممکن است پس از تفسیر آیه ای از قرآن، نکته ای باقی بماند که گمان می رود در ذهن خواننده ایجاد شبهه کند. در اینجا لازم است مفسر با اصول حاکم بر زمان به آن پاسخ مناسب بدهد؛ برای مثال اگر در تفسیر آیه «و ان یکاد» شبهه ای دربارۀ چشم زخم پیدا می شود (که با دانش روز سازگاری ندارد)، با آوردن شواهدی از علم، طبیعت و انسان شبهه را پاسخ دهد.
4 ـ در هر زمانی امکان دارد مفسری با تأثر از زمان و یا مکان، سعی کند مفاهیم و معانی قرآن را در عباراتی نو و کلماتی شیوا و طرحی جدید و به دور از
مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد» ـ جلد 8منابع فقه و زمان و مکان (قرآن، سنت، عقل، سیره عقلیّه و عرف) (1) (مجموعه مقالات)صفحه 90
جمله بندیهای مشکل و پیچیده و بدون علایم قطع و وصل، ارائه دهند، ولی در محتوا تغییری حاصل نمی شود. این تأثیرپذیری در حدّ خود مطلوب است. اما تأثیر زمان در فهم قرآن به شمار نمی رود، بلکه تأثیر زمان در شیوه نگارش محسوب می شود.
5 ـ نکته پایانی اینکه اخیراً برای ارائه مفاهیم قرآن در طرحی نو و تا حدی مطابق با تقاضای زمان، تفاسیر موضوعی رواج یافته که با شرح و بسط مسائل و نگاهی همه جانبه به موضوعات قرآنی به تفسیر قرآن پرداخته اند که گرچه هنوز در مراحل اولیه تکوّن خود است، امّا از نکات مثبت و ارزنده برخوردار است و امید است که با رشد لازم، در جایگاه واقعی خود قرار گیرد.
پی نوشت
مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد» ـ جلد 8منابع فقه و زمان و مکان (قرآن، سنت، عقل، سیره عقلیّه و عرف) (1) (مجموعه مقالات)صفحه 91