دومین کنگره بین الملی امام خمینی (س) و فرهنگ عاشورا

سیری در ادب عاشورایی و نگاهی به تجلی آن در ادبیات انقلاب اسلامی

سیری در ادب عاشورایی و نگاهی به تجلی آن

در ادبیات انقلاب اسلامی

‏ ‏

       ‏دکتر سید محمدعلی دیباجی‏ 

‏ ‏

‏     ادبیات در فرهنگهای مختلف، معانی متعددی را شامل است و در جامعۀ اسلامی نیز دیر زمانی مشتمل بر همۀ علومی بود که ارکان فرهنگ به حساب می آمدند; از تاریخ گرفته تا علم الحدیث، فقه، کلام، علوم بلاغی، و نثر و نظم و ... از طرف دیگر آداب و سنن اجتماعی، چون اخلاق، شرافت، جوانمردی و تزکیۀ نفس همه در مقولۀ وسیع ادب جای داشتند ... . ‏

‏     آنچه مسلم است اینکه: وقایع صدر اسلام ما را هماره با دو گونه از واقعیت ادبی روبرو می کند: ادب و هنری که در میدانی از زندگی اجتماعی آفریده می شد و این میدان:  کارزار با دشمن، دفاع از آیین و ناموس، تجلی خصلتی انسانی و ... بطور کلی حادثه ای از حوادث مهم جامعه بود; و دیگر ادبی که به عنوان تصویر آن واقعیت، مکتوب می گشت یا در سینه ها جا می گرفت تا نسل به نسل، اعصار بعد را از آن با خبر سازد.و بدین سان بود که «ادبیات مکتوب» و«ادبیات شفاهی» شکل می یافت ... اما هر چه آن واقعه از عاطفۀ انسانی و احساس فراتری برخوردار بود، شکل تصویر و هنر بکار رفته در نگارش آن از لطافت و ظرافت بیشتری بهرمند می شد. بدین دلیل بود که حادثه ای تنها در کتب تاریخ ثبت می شد یا در خطابه ای تجلی می کرد و یا با قریحۀ شاعری می آمیخت و شعر ماندگاری را می آفرید و یا در دو یا چند قالب ادبی ظهور می یافت. ‏

‏     حادثۀ عاشورا به عنوان جامعترین تجلی فرهنگ اسلامی – که به حق می توان آن را بعثت دوباره ای خواند – آنچنان سرشار از جاذبه های عواطف پاک بشری است که تمامی ‏

‏ ‏


دومین کنگره بین الملی امام خمینی (س) و فرهنگ عاشوراچکیده مقالاتصفحه 61
‏جلوه های ادب را به خویش گرفته است و از روز حادثه تا هر روز جامعه، سرچشمۀ فیاض ادبیات خاصی در فرهنگ اسلامی گشت و کتب تاریخ و حدیث و کلام و فقه و ادعیه و لغت و بلاغت و نثر و شعر را به قلمرو خود کشاند. ‏

‏     آنچه در این نوشتار آمده است، بررسی «ادبیات عام» عاشورایی ابتدا، در سه موضوع ذیل است: ‏

‏      -  ادب پروران عاشورا ‏  

     -  ‏ادبیات حماسه‏ 

     -  ‏ادبیات پیام و قیام‏ 

‏     این بررسی به منظور نشان دادن این حقیقت است که چه سان حرکت الهی‏ ‏حسین (ع) به جلوه های مختلفی در ادبیات اعصار بعدی ظهور یافته و همانطور که خود، چهرۀ ثانی اسلام آغازین بود، تجلیات دیگری را از خود بروز داد که در سالها و قرنها پس از آن به اشکال مختلفی تازگی آن را تکرار کردند و به حدیث «کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا» تحققی سیاسی – فرهنگی بخشیدند. ‏

‏     در این ادبیات با چهره هایی روبرو هستیم که بسان مبارزات صحنۀ عاشورا، رجزخوان، با زبان و قلم خویش به حکومتهای بنی امیه و بنی عباس حمله برده، شهید، اسیر یا تبعیدی و آزرده شدند; علما، تاریخنگاران، شاعران و فرهنگبانانی را می یابیم که به رغم تعصب و بی مهری آنان نسبت به تشیع، درباب عاشورا زبان به حقیقت گشوده و نتوانسته اند در برابر صلابت و قدرت بی پایان آن کرنش نکنند. اینها، همه، تجلیات آن ادب واقعی و حماسۀ با شکوهی است که ادب ساز فرهنگ اسلامی شد و زمینۀ خلق آثار گرانبهایی در ادبیات اسلامی گشت. ‏

‏     گفتاری در باب عاشورا و ادب پارسی و گفتاری در مورد شکوفایی ادب عاشورا در ادبیات انقلاب اسلامی از دیگر موضوعات مورد بحث مقاله است. ادبیات انقلاب اسلامی با الهام از فرهنگ عاشورا و با حضور شعائر حسینی دیگر یک ادبیات سمبلیک نیست تا صرفاًدر غالب واژگان تصویرگر عاشورا باشد، بلکه، خود چون صاحب ‏


دومین کنگره بین الملی امام خمینی (س) و فرهنگ عاشوراچکیده مقالاتصفحه 62
‏عاشورایی مجدد است و امام  و حماسه و جنگ، آن را به استغنای مضمون و اندیشه رسانیده است با بهره گیری از سبکهای کهن و میراث غنی ادب پارسی– چون سبکهای خراسانی، عراقی و اصفهانی در شعر– و رویکرد خلاق به ادبیات معاصر جهان، مضامین ناب انقلاب را چونان جلوه هایی دیگر از ادب عاشورایی می پرورد و در حرکت خود مولودهای ادبی جدیدی چون «واژگان نو»، «معانی بدیع» و «مضامین زندۀ حماسی» و بویژه قالب ادبی – حماسی «ادبیات مقاومت» می آفریند و آنها را – که رو به رشد و تکاملند– بر گنجینۀ ادب پارسی می افزاید ... . ‏

‏    ‏

‏ ‏

دومین کنگره بین الملی امام خمینی (س) و فرهنگ عاشوراچکیده مقالاتصفحه 63