دومین کنگره بین الملی امام خمینی (س) و فرهنگ عاشورا

تحلیل معرفت شناختی مبانی کلامی پژوهش در نهضت عاشورا

‏ ‏

‏ ‏

تحلیل معرفت شناختی مبانی کلامی پژوهش در نهضت عاشورا

‏ ‏

‏حجةالاسلام‏ ‏محمد سعیدی مهر‏

‏     ‏

‏     رخداد عاشورا واقعه ای است بی نظیر که تاریخ اسلام، بل تاریخ بشریت بدیلی برای آن سراغ ندارد. جایگاه بلند عاشورا در تاریخ و فرهنگ بشری آن را به صورت رویدادی جاودانه درآورده است که همچون نگین درخشانی بر تارک تاریخ می درخشد. با وجود دستان تحریفگری که در خلال چهارده قرن در پی تحریف حقایق و ارزشهای نهضت حسینی(ع) برآمده اند، آنچه از عاشورا برای ما به یادگار مانده از چنان عمق و غنایی برخوردار است که تا فرجام تاریخ، پیام آور ارزشهای والای انسانی و الهام بخش انسانهای آزاده و خداجو خواهد بود. ‏

‏     عاشورا از دیرباز مظهر عشق به خداوند و تسلیم محض در برابر او و سمبل قیام در راه دین و آزادیخواهی و شهادت طلبی بوده است. در میان ابعاد گسترده و گوناگون این رخداد بزرگ، بعد عاطفی آن دیر زمانی مورد توجه و عنایت بیشتری از سوی شیفتگان حسین(ع) و دوستداران او قرار داشت. محافل عزای حسین(ع) و مجالس ذکر مصائب سیدالشهدا(ع) و یاران او در خلال سده های متمادی بارها و بارها حزن و اندوه شیعیان را برانگیخته و یاد این حماسۀ فراموش ناشدنی را در قلوب آزادگان زنده نگاه داشته است. اما در کنا این برخورد عاطفی–  که بی شک آثار و برکات عظیمی را برای ما به دنبال داشته است  -  به تدریج رویکردی تحلیلی نسبت به واقعۀ عاشورا شکل گرفته است. در این رویکرد  -  که البته بیشتر از سوی اندیشمندان و عالمان جامعه انتخاب می شود  -  تلاش می گردد که در کنار پرداختن به ابعاد عاطفی و حماسی نهضت عاشورا، سایر ابعاد و زوایای آن نیز مورد تأمل و وارسی قرار گیرد و افزون بر چشم دل با چشم عقل و خرد ‏


دومین کنگره بین الملی امام خمینی (س) و فرهنگ عاشوراچکیده مقالاتصفحه 86
‏نیز در این واقعه نظر شود. بی تردید این تحول، دست آوردی میمون و مبارک است که می تواند نتایج ارزشمندی را به بار آورد. این رویکرد به نگرشی جامعتر و عمیقتر به واقعۀ عاشورا می انجامد و از این رهگذر آموزه های الهی آن بیش از پیش مورد توجه قرار می گیرند. البته تحقق این امر خود مشروط به شرایطی است که فقدان آنها رویکرد مورد بحث را با آفات و موانعی مواجه خواهد ساخت. تحلیل عقلانی نهضت حسینی به همان اندازه که پربها و ارزشمند است، پرخطر و پیچیده است. یکی از مشکلات این راه، ارایه نظریه یا نظریه های جامعی است که بتواند با ایجاد هماهنگی بین عناصر و مؤلفه های گوناگون پژوهشی، برای هر بخش جایگاهی در خور و شایسته در نظر گیرد و از این طریق نظامی سازوار از تحلیل را به دست دهد و این کاری است به غایت دشوار که چه بسا تحقق کامل آن در زمان کوتاهی مقدور نباشد. ‏

‏     به اعتقاد نگارنده یکی از موانع تحقیق هدف یادشده  -  که علی الخصوص در برخی آثار معاصران نیز می توان رد پای آن را یافت  -  بی مهری به رویکرد کلامی نسبت به تحلیل رخداد عاشورا و کم توجهی به آن است. ظاهراًدر دید برخی پژوهشگران می توان مبانی کلامی ذیربط را مسکوت گذارد و بدون پرداختن به آنها به پژوهش دربارۀ نهضت حسینی(ع) – بویژه با رهیافتی تاریخی -  پرداخت و با نگرشی جامعه شناختی و سیاسی به تحلیل آن نشست. هدف اصلی این نوشتار، آشکار ساختن جایگاه اصول و پیش فرضهای کلامی و نقش آن در تحلیل نهضت عاشورا و همچنین ارتباط آن با نگرشهای تاریخی و جامعه شناختی است. البته بحث حاضر صبغه ای معرفت شناسانه دارد و از این رو به هیچ وجه درصدد رد یا اثبات اصول و مبانی کلامی یاد شده نیست; چرا که این کار نیازمند پژوهشهای گسترده و عمیقی است که مجالی فراختر می طلبد. البته از آنجا که نگارنده دربارۀ این اصول بی نظر نیست، گاه در خلال بحث، صبغۀ ناظر بودن را، که از مشخصات بحثهای معرفت شناسانه و درجۀ دوم است، از دست داده و به اختصار به داوری نشسته است. اما همان گونه که اشاره شد، غرض اصلی نوشتار، تحلیل ارتباط معرفت شناختی این اصول با دیدگاههای تاریخی و جامعه شناختی در باب واقعۀ ‏


دومین کنگره بین الملی امام خمینی (س) و فرهنگ عاشوراچکیده مقالاتصفحه 87
‏عاشورا است و نگارنده بحث درجۀ اول دربارۀ حقانیت مبانی و پیش فرضهای کلامی را در گرو پژوهشهای وسیعتر و عمیقتر می داند. ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

دومین کنگره بین الملی امام خمینی (س) و فرهنگ عاشوراچکیده مقالاتصفحه 88