دومین کنگره بین الملی امام خمینی (س) و فرهنگ عاشورا

الگوهای تربیتی قابل استنباط از نهضت عاشورا برای هدایت جامعۀ امروز

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

الگوهای تربیتی قابل استنباط از نهضت عاشورا

برای هدایت جامعۀ امروز

‏ ‏

‏محمدرضا مصطفی پور‏

‏ ‏

‏      ‏‏عنوان موضوع می نمایاند که جامعۀ امروز از جهت فردی و اجتماعی با مشکل مواجه است، مشکل سرگردانی و یا گمراهی که باید به سمتی مناسب هدایت شود. ‏

‏     مشکلات جامعۀ امروز عدیده است، مشکل حاکمان جورو ستم که حکومت کشورهای اسلامی را در اختیار دارند، مشکل فرهنگی و فکری که موجبات سقوط و انحراف انسان امروز را فراهم کرده است، مشکل خودخواهی که بشر امروز با آن روبروست، مشکل بی تفاوتی در برابر ظلم و ستم که مشهود همگان است، مشکل سیاسی و اقتصادی و از همه مهمتر وخطرناکتر مشکل تهاجم فرهنگی است; زیرا تهاجم فرهنگی زمینه سازتهاجم سیاسی و اقتصادی و در نهایت نظامی است. چون تهاجم فرهنگی است که هویت انسان را و بویژه هویت مسلمان را از او سلب می کند و به او هویتی وارونه و بیگانه با هویت واقعی می دهد. ‏

‏     تهاجم فرهنگی است که مکتب حیات بخش اسلام را از انسان می گیرد و یا او را نسبت به آن بی تفاوت می کند. تهاجم فرهنگی است که روحیۀ سلحشوری و آزادی طلبی و ایثار را از انسان گرفته و او را موجودی براه و تسلیم و پست و ذلیل بار می آورد. ‏

‏     تهاجم فرهنگی است که بویژه نسل جوان را پوچ و بی مصرف می سازد که جز به شهوت و لذت نیندیشد و بالاخره تهاجم فرهنگی ریشۀ حریت و استقلال و عزت و پاکی را در انسان می خشکاند و او را به نابودی می کشاند. ‏


دومین کنگره بین الملی امام خمینی (س) و فرهنگ عاشوراچکیده مقالاتصفحه 141
‏     برای مقابله با این مشکل باید چاره ای اندیشید و ازالگویی الهام گرفت که چه باید کرد ؟ بهترین الگو امام معصوم(ع) است که خود در شرایطی به مبارزه برخواست که اولین مشکل آن جامعۀ مشکل فرهنگی بود و پس از آن، مشکل سیاسی، اقتصادی و اجتماعی. زیرا اسلام به عنوان فرهنگ مسلمانان اسیر دست اشرار بوده و پوستین وارونه برتن کرده بود که می بایست این فرهنگ آزاد گشته و از وارونگی بدر آید. فرهنگی که انسان ظالم خون ریز و فاسق و فاجر را به عنوان خلیفۀ پیامبر خدا و امیرمؤمنان معرفی می کرد و مردم را برده آن خلیفه. این فرهنگ با نام توحید، جبر را بر جامعه حاکم کرده بود، فرهنگی که ترس را بر آنان حاکم و بردگی و ذلت را در عمق جان آنان پرورانده بود. ‏

‏     در اینجا بود که می بایست انسانی به پا خیزد و با ایثار و فداکاری با خطر مقابله کند و تا همیشه این درس را به بشریت بیاموزاند که اگر ارزشهای انسانی و کیان اسلام با خطر روبرو شد، چه باید کرد ؟ حتی اگر تعداد همراهان ناچیز باشد.‏

‏     با توجه به این مسئله ما در این مقاله در ابتدا از الگوپذیری انسان و ضرورت معرفی الگو و نقش و اهمیت الگو در هدایت انسان بحث کرده ایم، پس از آن به اهمیت الگو والگوهایی که قرآن به ما معرفی می کند پرداخته و بیان داشته ایم که مکتب اسلام چنانکه از لحاظ اصول، مبانی و محتوا از قوت و استحکام برخوردار است، باید بتواند نمونه هایی عینی را که مکتب در وجود آنها تجسم یافته است، معرفی کند و لذا پیامبر اکرم(ص) به عنوان اسوۀ حسنه معرفی می شود. از طرفی چون اسلام دین همگانی و جاودانه است، باید الگوهایش نیز از این ویژگیها برخوردار باشند پس امامان به عنوان الگوهای جاویدان امت معرفی شده اند. ‏

‏     پس از این مقدمات باید گفت امام حسین(ع) و حادثۀ عاشورا الگویی هستند برای بشریت، که هرگاه آدمی این حادثه را با وجود رهبری چون حسین(ع) مطالعه کند، از جهت فردی، اجتماعی، اخلاقی و سیاسی الگوی مناسبی خواهد یافت تا با مشکلات زمان خود مبارزه کند. برخی از این الگوها به قرار زیر است:‏

‏ ‏


دومین کنگره بین الملی امام خمینی (س) و فرهنگ عاشوراچکیده مقالاتصفحه 142
‏     1 -  الگوی سازش ناپذیری و لزوم مبارزه با ظلم و ستم ‏

‏     2 -  الگوی توحید و عرفان ‏

‏     3 -  الگوی برنامه ریزی، به طوریکه با تعداد اندک بیشترین نتایج را به دنبال داشته باشد. ‏

‏     4 -  الگوی صبر و مقاومت ‏

‏     5 -  عاشورا تجلی اطاعت از امام و تعهد در برابر مقام ولایت ‏

‏     6 -  الگوی عزت و نفوذناپذیری  ‏

‏     7 -  الگوی اخلاق وعواطف انسانی ‏

‏     8 -  نقش الگویی زن همچون مرد ‏

‏     9 -  توبه، اصل اساسی تربیت ‏

‏     10 -  الگوی ایثار و فداکاری همراه با شادابی و نشاط‏

‏      و بالاخره الگوی ارزشهای فردی  و اجتماعی اسلام در ابعاد زندگی. ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‎ ‎

دومین کنگره بین الملی امام خمینی (س) و فرهنگ عاشوراچکیده مقالاتصفحه 143