دومین کنگره بین الملی امام خمینی (س) و فرهنگ عاشورا

استراتژی حسینی و دولت امام خمینی(س)

‏ ‏

‏ ‏

استراتژی حسینی و دولت امام خمینی(س)

‏ ‏

‏دکتر مصطفی مصلح زاده‏

‏ ‏

‏     انواع پارادایم ها در نگرش به انسان، جامعه و حکومت فراسوی ذهن بشر رخ می نماید : ‏

‏      -  « فاشیسم» ازیکسو و«لیبرالیسم» ازسوی دیگر به سرشت انسان نگاه کرده و نقش دولت را درجامعه متناسب با آن رقم زده اند.‏

‏      -  لذت گرایی(هدونیسم)وسود گرایی(‏‎Utilitarianism‎‏ ) در برابر «رهبانیت» موضع گرفته اند.‏

‏      -  «پراگماتیسم» ازیکسو ومطلق گرایی کانتی(‏‎Absolutism‎‏) از سوی دیگر نقش ارزشها در جامعه و حکومت را تعیین کرده اند.‏

‏      -  تفکرات «فونکسیو نالیستی» و« انقلابی» در تعارض با حکومتها دو نظر مقابل هم ارایه داده اند.‏

‏      -  مکتب حقوق موضوعه درمقابل مکتب حقوق نظری صف آرایی کرده است.‏

‏      -  «هرمنوتیک» در رویارویی با«پوزیتیویسم» به نتیجۀ نهایی نرسیده است.‏

‏      آنچه باعث تأسف است اینکه تفکرات اسلامی در این گسترۀ عظیم یافته های بشری در مراکز آکادمیک جهان به عنوان حلقۀ مفقوده ای است که یافت نمی شود. آیا اسلام در این مقولات سخنی ندارد ؟ ‏

‏     علیرغم اینکه پیامبر(ص) و ائمه خصوصاًامام علی(ع) وامام حسین(ع) درتاریخ سیاسی جهان نقش بزرگی داشته اند که نویسندگانی مثل جرج جرداق(نویسندۀ فریاد عدالت)به این نقش بزرگ اذعان کرده اند; همچنین متفکرین بزرگی مثل فارابی، ‏


دومین کنگره بین الملی امام خمینی (س) و فرهنگ عاشوراچکیده مقالاتصفحه 262
‏خواجه نصیرالدین طوسی، خواجه نظام الملک،غزالی وماوردی هر کدام به نوبه خود در تبیین تئوری  سیاسی اسلام قدمی برداشته اند; پس چگونه آکادمیهای جهان این تئوری را منزوی کرده اند ؟‏

‏      طبیعتاً علل مختلفی مثل قدیمی بودن نوشته های مسلمانان و تعصب نژادی و دینی اروپائیان در این انزوا نقش داشته اند.‏

‏     در چنین سیستم ناعادلانه ای اسلام نیاز به یک نهضت عظیم داشت تا اولاً حکومت دینی تشکیل شود و به پشتیبانی دولت، تئوری سیاسی اسلام درشکل مدرن به آکادمیهاعرضه شود، ثانیاً این حکومت بتواندآرمانهای حکومت دینی را که قرنها مظلوم واقع شده بود اجرا کند.‏

‏      اما به نظر نگارنده مهمترین مناقشه تئوریک، بین صاحبان اندیشه، آرایه بندی آرمانها و استراتژی دولت است.‏

‏      زیرا در بیان اینکه «دولت برای تحقق آرمانها تشکیل می شود» نویسندگان، چالشهای مهمکی را رو در رو دارند که بعضی ازآنها چنین است: ‏

‏      1 -  آرمانها و اهداف دولت چیستند ؟ ‏

‏      2 - آرمانها مطلق اند یا نسبی ؟ ‏

‏      3 -  رابطه آرمانها سلسله مراتبی است یا زنجیره ای ؟ به تعبیر دیگر، اولویت بندی آرمانها چگونه است ؟ ‏

‏      4 -  در مقایسه با الگوهای دیگر جایگاه این تئوری کجاست ؟ ‏

‏      5 -  آیا بین استراتژی سکوت علوی، صلح حسنی و قیام حسینی تعارض وجود ندارد؟ ‏

‏      6 -  آیا حکومت فقیه با حکومت معصوم در تحقق آرمانها یکسان است ؟ ‏

‏      فرایند مناقشه، تابع واکنش اندیشه ها در چالشهای مزبور است. ‏

‏      به همین دلیل با دیدگاههای متضادی در تبیین استراتژی وآرمانهای دولت مواجه می شویم. ‏


دومین کنگره بین الملی امام خمینی (س) و فرهنگ عاشوراچکیده مقالاتصفحه 263
‏      حال قبل از اینکه به طرح نظرات در مورد این استراتژیها بپردازیم، فهرست آنها را ذکر می نماییم: ‏

‏      1 -  استراتژی «قیام حسینی» یا«انقلاب دایمی» یا مبارزۀ همه جانبه وفعال با زشتیها و انحرافات(‏‎Deviation‎‏) ‏

‏      2 -  گاه استراتژی فوق در حد خفیف تری به شکل «مقابله به مثل» بروز می کند. ‏

‏      3 -  استراتژی«صدور فرهنگی انقلاب» که به جای تهاجم نظامی از «استراتژی دعوت» بهره می برد. امام باقر(ع) وامام صادق(ع) دردورۀ پایانی بنی امیه ودوره آغازین بنی عباس چنین کردند. ‏

‏      4 -  استراتژی«همزیستی» که امام علی(ع) در 25سالۀ سکوت خود دربرابر حکومتهای نامشروع برگزیدند وامام حسن(ع) نیز چنین کردند. این استراتژی در حد گسترده تر آن در مواجهۀ امام رضا(ع) با حکومت مأمون نیز مشهود بود. ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

دومین کنگره بین الملی امام خمینی (س) و فرهنگ عاشوراچکیده مقالاتصفحه 264