ایمان و حفظ معنویات

ایمان و حفظ معنویات

 

 

حفظ قدرت ایمان 

‏پیام من به همۀ دوستان، به همۀ اَحبّا، به همۀ جوانهای برومند ـ زن و‏‎ ‎


کتاببسیج در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 148

‏مرد ـ این است که این قدرت ایمان را حفظ کنید. حق با شماست، و شما‏‎ ‎‏ایمان به خدا دارید. خداوند پشتیبان است؛ و کسی که خداوند پشتیبان‏‎ ‎‏او باشد از هیچ چیز هراس ندارد.(284)‏

21 / 6 / 58 

*  *  *

‎ ‎

‏ ‏

لبیک به دعوت اسلام 

‏ملت مستضعف ما، به تبعیت از تعلیمات اسلام و قرآن کریم، دعوت‏‎ ‎‏اسلامی را لبیک گفت و هر چه رنج و زحمت دید مصممتر شد، و هر چه‏‎ ‎‏شهید داد مصممتر شد.(285)‏

20 / 2 / 58 

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

ایمان، عامل شهادت خواهی 

‏شما خیال می کنید که اگر چنانچه در مغز این جوانهای برومند ما این‏‎ ‎‏مسأله اسلام و ایمان نبود، می رفتند خودشان را به کشتن بدهند؟ دلیل‏‎ ‎‏نداشت که خودشان را به کشتن بدهند. اینهایی که می آیند به ما التماس‏‎ ‎‏می کنند به اینکه شما دعا کنید ما شهید بشویم، اینها اسلام است که‏‎ ‎‏اینها را دارد واداشته است.(286)‏

14 / 7 / 58 

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

توجه به خدا

رمز پیروزی

‏ملت ما به خودش پشت کرد، به خدا رو آورد. آن چیزهایی که نفسش‏‎ ‎‏خواهش داشت توجه به آن نداشت. همۀ توجهش به این بود که‏‎ ‎‏جمهوری اسلامی را ایجاد کند. این توجه به خدا بود. از خود گذشته بود‏‎ ‎‏به خدا پیوسته بود. این رمز، رمز پیروزی است.(287)‏

1 / 10 / 58 


کتاببسیج در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 149

راندن امریکا با

نیروی ایمان 

‏اگر روزی شوروی به ما فشار آورد، با همان نیرویی با آن مقابله خواهیم‏‎ ‎‏کرد که به ما امکان بیرون راندن امریکا را داد یعنی نیروی ایمان.(288)‏

15 / 10 / 58 

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

غلبه قوه ایمان بر دیگر قوا

‏یک فردی که با قوۀ ایمان پیش می رود، با افراد زیادی که همان قوه دارند‏‎ ‎‏لکن ایمان‌ندارند، این مقابله می کند. ... ایران ولو سی و چند میلیون‏‎ ‎‏جمعیت دارد، لکن در دو سال پیش از این، این سی وپنج ـ شش میلیون‏‎ ‎‏جمعیت به فکر این معنا که بزنند ـ و عرض بکنم که ـ جنگ بکنند و اینها‏‎ ‎‏نبودند. اسلحه هم که نداشتند. اما خدا خواست که سی وپنج میلیون‏‎ ‎‏جمعیت بسیج ایمانی بشوند برای خدا. یک تحولی پیش آورد خدا که‏‎ ‎‏نفوس این سی وپنج میلیون جمعیت را متحول کرد به یک نفوس دارای‏‎ ‎‏ایمان. قدرت ایمانی پیدا کردند. یعنی جوانها نمی ترسیدند از اینکه حالا‏‎ ‎‏اگر رفتند مقابل تانک کشته بشوند.(289)‏

28 / 1 / 59 

*  *  *

‎ ‎

‏ ‏

سلاح معنوی، عامل پیروزی 

‏سرّ پیشرفتی که در صدر اسلام است این است که، سربازان اسلام با‏‎ ‎‏تعداد‌کمی که داشتند در مقابل تعداد زیادی از سربازان دشمن، که یکی‏‎ ‎‏ایران و یکی روم بود و بسیار هم مجهز بودند، ایستادند و پیروز شدند،‏‎ ‎‏زیرا سلاح معنوی داشتند. یعنی اعتقادشان بر این بود که اگر ما برویم و‏‎ ‎‏کشته شویم، باز هم سعادتمند هستیم، و اگر بکشیم هم ما‏‎ ‎‏سعادتمندیم.(290)‏

26 / 2 / 59 

*  *  *


کتاببسیج در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 150

برخورداری از قدرت ایمان

‏فرض بگیریم که اینها‏‎[1]‎‏ آمدند و همه به قول خودشان، همۀ ملاّها را‏‎ ‎‏کشتند و همۀ مؤمنین را از بین بردند، ما از چه می ترسیم؟ ما از یک‏‎ ‎‏جایی که این وضع را دارد، منتقل می شویم به یک جایی که بهتر از‏‎ ‎‏اینجاست. چرا ما بترسیم؟ من نمی گویم ما غلبه به آنها می کنیم، لکن ما‏‎ ‎‏غلبۀ ایمانی داریم به آنها. ما همان منطقی را داریم که در صدر اسلام بود‏‎ ‎‏که اگر آنها را بکشیم ما به بهشت می رویم.اگر آنها ما را بکشند باز هم ما به‏‎ ‎‏بهشت می رویم. این منطق اهل ایمان است. آنکه ایمان به خدای تبارک‏‎ ‎‏و تعالی دارد، آنکه قرآن را به آن ایمان دارد، منطقش این است که ما ضرر‏‎ ‎‏نمی کنیم. هیچ طرف قضیه ضرر نیست. چنانچه کشته بشویم، لباسمان‏‎ ‎‏را عوض کرده ایم، لباس بهتری پوشیده ایم و اگر بکُشیم یک غیر انسانی‏‎ ‎‏را از دنیا بیرون کرده ایم. بنابراین، ترسی از چیزی نداریم.(291)‏

21 / 5 / 59 

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

جنگ برای خدا

‏جوانهای مایی که برای خدا دارند جنگ می کنند، اجرشان با خداست.‏‎ ‎‏امکان دارد که یک کسی برای خدا کار بکند و خدای تبارک و تعالی، به او‏‎ ‎‏عنایت نداشته باشد؟! شهیدشان با همان شهدای صدر اسلام ان شاءالله ،‏‎ ‎‏محشور است، و قدرتمند هستید.(292)‏

12 / 8 / 59 

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

دیانت به اسلام 

‏شما جوانان از روز اول ثابت کردید تعهد خودتان را به خدای تبارک و‏‎ ‎‏تعالی و به دیانت اسلام و بر همان امر باقی هستید و امید است که تا آخر‏‎ ‎‏باقی باشید و فرزندان شما و سلف شما هم با همین ایده باقی باشند و‏

کتاببسیج در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 151

‏ایران و اسلام را بیمه کنند برای همیشه.(293)‏

10 / 12 / 60 

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

اخلاص، بیمه کننده انقلاب

‏شما دو مطلب را متحقق کردید که با این دو مطلب کسی از سنخ بشر ـ جز‏‎ ‎‏آن که از اولیای خدا باشد و الهام از خدا گرفته باشد ـ نمی تواند تقدیر شما‏‎ ‎‏را بکند. یکی بزرگتر سرمایه خودتان که آن حیات است، در طبق اخلاص‏‎ ‎‏گذاشتید، و دیگری اینکه این هدیه را با اخلاص در طبق اخلاصتان‏‎ ‎‏گذاشتید. عمده آن اخلاصی است که در شما جوانان ظاهر است. شما از‏‎ ‎‏این اخلاص و ایثار، جمهوری اسلامی را بیمه کردید.(294)‏

28 / 1 / 61 

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

نصرت خداوند

‏یک کشور چهل میلیونی چطور متحول شده است به یک چیزی که‏‎ ‎‏جوانهایشان را می دهند و گریه می کنند که کاش یکی دیگر هم داشتند.‏‎ ‎‏دست و پایشان را از دست داده اند و تأثرشان به این است که من ندارم که‏‎ ‎‏باز ‏‏[‏‏به جبهه‏‏]‏‏ بروم! و این صحنه های بسیار نورانی که در جبهه ها ‏‏[‏‏است‏‏]‏‎ ‎‏شما که هستید، بهتر از ما می دانید که چه صحنه هایی است. وقتی که‏‎ ‎‏آقایان می آیند اینجا با من صحبت می کنند، واقعاً انسان تعجب می کند‏‎ ‎‏از اینکه این چه شد، چه قضیه ای واقع شده است که اینطور تحول حاصل‏‎ ‎‏شد. البته چون قدرت خداست، تعجبی ندارد، با قدرت خداواقع شده‏‎ ‎‏است و ما امروز و آخر، اول همه جا نصر را باید از خدا بدانیم. نصرت مال‏‎ ‎‏اوست. ما چیزی نیستیم. نصرت، نصرتی است که او به ما داده است.(295)‏

22 / 3 / 61 

*  *  *


کتاببسیج در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 152

کرامت مجاهدین 

‏این فضیلت بزرگ در بین فضایل بیشماری که برای مجاهدین فی سبیل‏‎ ‎‏الله نقل شده بیشتر جلب توجه می کند.این واژه ها با همان معنای عرفی‏‎ ‎‏خود ـ نه اسرار الهی و عرفانی که دست ما از آنها کوتاه است ـ بی شک گفتار‏‎ ‎‏و نوشتار بشر عادی از بیان آنها عاجز است. این مدال الهی بر بازوان‏‎ ‎‏مجاهدان، چون خورشید در نزد صاحبان اسرار غیبی و ملکوتی‏‎ ‎‏می درخشد. مگر این جلوۀ همان خلقت نیست که ابراهیم خلیل الرحمن‏‎ ‎‏را مفتخر کرد؟ و بارقه ای از مقام حبیب اللهی نیست که در تارک افضل‏‎ ‎‏موجودات می درخشد؟ و مگر نازلۀ مقام ولیّ اللهی نیست از‏‎ ‎‏امیرالمؤمنین تا خاتم الاولیا که به آن اولیاءالله مشرف شده؟ اگر هست‏‎ ‎‏ـ‌که هست ـ با چه بیان می توان حول آن گردید، و با کدام چشم بشری‏‎ ‎‏می شود این جلوه را دید؟ پس بهتر اینکه من قاصر با تقدیم «السلام‏‎ ‎‏علیکم یا خاصة اولیاءالله » دم فرو بندم. و این کرامت بزرگ برای مجاهدان‏‎ ‎‏فی سبیل الله است، چه شهید یا پیروز شوند یا نشوند.(296)‏

5 / 10 / 61 

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

مناجات با خدا

‏در جبهه ها در حالی که جنگ می کنند تکبیر می گویند، نماز می خوانند‏‎ ‎‏و در شبها مناجات با خدا می کنند. و اینها از نعمتهایی است که ما باید‏‎ ‎‏تشکر کنیم.(297)‏

1 / 1 / 62 

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

صبر

در برابر مشکلات

‏مردمی که در جنگ جوان می دهند، در مقابل این مشکلات که ناراحت‏‎ ‎‏نمی شوند. آنها که در جبهه ها هستند از مشکلات نمی هراسند و مقاومت‏‎ ‎‏می کنند. کسانی که می جنگند و مبارزه می کنند در مقابل کمبودها صبر‏

کتاببسیج در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 153

‏می کنند، ولی آن عده ای که در کنار نشستند، آن عده ای که عیّاشی‏‎ ‎‏می کردند و جلوی عیّاشیهایشان گرفته شده ناراحتند، آنها هستند که‏‎ ‎‏دولت را تضعیف می کنند و دایم می گویند کمبود هست، اینها هستند که‏‎ ‎‏مشغول تضعیف دولت هستند.(298)‏

4 / 3 / 62 

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

اعتماد

به نصرت خداوند

‏عزیزانی که در جبهه ها در دفاع از اسلام و کشور اسلامی سر از پا‏‎ ‎‏نمی شناسند و جهات معنوی و عرفانی آنان را و عمق ارزش آن را جز‏‎ ‎‏خدای تعالی کسی نمی داند و راهی برای امثال نویسنده بر آن نیست،‏‎ ‎‏باید هر چه بیشتر به نصرت حق تعالی اعتماد کنند؛ که قدرتهای امکانی‏‎ ‎‏در مقابل نصر الهی ناچیز است.(299)‏

22 / 11 / 63 

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

خدمت برای خدا

‏افرادی که در بسیج و سایر جاها برای خدا خدمت می کنند، همه در حال‏‎ ‎‏عبادت هستند و بسیج یک امر بسیار مهم و خوبی است.(300)‏

25 / 1 / 64 

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

زیربار ظلم نرفتن 

‏شما به مردم، به دنیا ثابت کردید ـ ولو در گوش یک افرادی نگذاشتند‏‎ ‎‏برسد، لکن موجش بالاخره می رسد ـ شما به دنیا ثابت کردید که ایران‏‎ ‎‏زیربار هیچ ظلمی نمی رود، و ایران با هیچ تهدیدی از میدان بیرون‏‎ ‎‏نمی رود، و ایران متکی به یک قدرت عظیم است و آن قدرت خدا. کسی‏‎ ‎‏که متکی به قدرت خداست، کسی که ایمان در قلب او هست، کسی که‏

کتاببسیج در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 154

‏علم به معاد دارد و خدا را می شناسد و قضای الهی را می داند، این از این‏‎ ‎‏معانی از میدان در نمی رود. ...‌اینها خیال می کردند که حالا دیگر چند تا‏‎ ‎‏بمب بیندازند به شهرهای ایران، ایران از میدان در می رود. اینها هزاران‏‎ ‎‏بمب انداختند، بمباران کردند، همۀ مناطق طرفهای مرز را بمباران‏‎ ‎‏کردند و شهرهای بزرگ ما را هم بمباران کردند. و روز قدس آن طور‏‎ ‎‏جمعیت و فریاد بود که به گفتۀ بعض از مخبرین؛ «صدای توپ ها را مردم‏‎ ‎‏دیگر نمی شنیدند، صدای بمبها را دیگر مردم نمی شنیدند»، فریاد مردم‏‎ ‎‏غلبه کرده بود. این فریاد از قلب مؤمن است و این فریادی که از قلب مؤمن‏‎ ‎‏است بر همه چیز غلبه می کند؛ بر کاخ سفید هم غلبه می کند و غلبه کرده‏‎ ‎‏است. و موج این ایمان در سرتاسر دنیا از زیر بار این ظلمهایی که در طول‏‎ ‎‏تاریخ بر آن شده است، از زیر این بار دارد در می آید.(301)‏

30 / 3 / 64 

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

شرافت بسیجیان بر‌کاخ نشینان 

‏بسیجیهای ما و امت ما شرافت دارند بر تمام کاخ نشینهای عالم و همۀ‏‎ ‎‏کسانی که ادعای پوچ خودشان را می کنند و گمان می کنند که باید عالم‏‎ ‎‏پیش آنها خاضع باشد.(302)‏

29 / 8 / 65 

*  *  *

‎ ‎

کتاببسیج در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 155

  • )) اشاره به نظامیان امریکایی.