قبل از پیروزی انقلاب اسلامی
قیام مردم
در برابر رژیم شاه
لکن بحمدالله مطلب گذشت و آقای اسدالله عَلم متنبه شدند که مطلب را باید خاتمه داد و بحمدالله خاتمه دادند. ما هم خاتمۀ مطلب را تقدیر می کنیم که بحمدالله بدون یک جنگ و نزاع، بدون ریختن یک قطره خون، چنین مطلبی که با قیام بزرگ ملتی توأم بود که تمام عشایر حرکت کنند، یک سیلی کسی نخورد. در یک قیام و جنگ موضعی و کوچک، با اینکه هزار نفر مجتمع می شوند، گاهی چند نفر کشته می شوند، پنجاه نفر زخمی می دهند؛ معقول نیست در یک قیام بیست میلیونی، از دماغ کسی خون نچکد؛ دولت نمی داند این را کی حفظ کرد، بیایند ببینند کاغذهایی که آمده، اشخاصی که آمدند با ما صحبت کردند، چه نوشتند و چه گفتند؛ اشخاصی با چشمهای گریان، آمدند گفتند: «شما دستور بدهید، همان حیات روحی را تأمین بدهید تا ببینید چه می شود». گفتیم ما اهل حرفها نیستیم. اگر یک کلمه صادر شده بود، انفجار ظاهر می شد و این آتش را کی خاموش کرد؟ چرا نمی خواهند باور کنند؟ چرا این پشتوانه را با هر نحوی می خواهند بشکنند؟ چرا با تمام قوا این قوّه بزرگ را، که پشتیبان استقلال است، می خواهند بشکنند؟ خدا می داند من متأسفم. این روحانیت است که با این وضع ساخته است و دارد خدمت به استقلال مملکت می کند. چرا باید متوجه نباشند که فرهنگ
کتاببسیج در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 8
ما را به این روز کشانده اند؟ چرا خود را مستند نمی کنند به این روحانیت؟ چرا از مرگ یک عالِم، عالَم متشنج می شود؛ ولی از شکست دولت، مردم چراغان می کنند؟! دولت باید طوری باشد که اگر شکست خورد، مردم عزا بگیرند و برای حفظش قیام کنند.
اینها نمی توانند جلب منفعت خودشان را بکنند. اگر مردم دیدند اینها نفع مسلمین را می خواهند، با قرضه های ملی و فروش خانه هایشان برای مصالح مسلمین خرج می کنند.(10)
11 / 9 / 41
* * *
آمادگی تجمع مردم با فرمان فقیه
از ری نوشتند ما پنج هزار نفر با کفن آماده ایم؛ از جاپلق نوشتند ما صد هزار نفریم، مهیای دستور شماییم؛ از لرستان نوشتند طایفه هایی با کفن حاضریم. مردم بیدارند؛ یک مملکت بیدار، عقب افتاده است؟ شما خلع سلاح کنید، بیاییم در تهران؛ شما بگویید ما یک اجتماع می خواهیم در شرق، ما می گوییم یک اجتماع می خواهیم در غرب؛ بیایید قم، شما بگویید ما یک اجتماع می خواهیم در اینجا، ما می گوییم یک اجتماع می خواهیم در خاک فرج، در دو فرسخی؛ شما نزدیک، ما دور. بروید خوزستان، جای دیگر، تا بفهمند [و] این پشتوانه را از دست ندهند. من به شاه مملکت نصیحت می کنم این قوه را از دست ندهند.(11)
11 / 9 / 41
* * *
هوشیاری مردم
در برابر دشمنان
قیام عمومی دینی شما موجب عبرت برای اجانب گردید. لیکن لازم
کتاببسیج در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 9
است متذکر شوم که مسلمین باید بیش از پیش بیدار و هوشیار بوده، مراقب اوضاع خود و مصالح اسلام باشند و صفوف خود را فشرده تر کنند، که اگر خدای نخواسته دستهای ناپاکی به سوی مقدسات آنها دراز شود قطع کنند.(12)
11 / 9 / 41
* * *
تشکیل اجتماعات مردمی
خدمت ذی شرافت حضرت مستطاب حجت الاسلام والمسلمین آقای حاج شیخ محمد حسن نجفی ـ دامت برکاته
به عرض عالی می رساند، پس از اهدای تحیت و سلام، چون همکاری و اجتماع آقایان حضرات علمای اعلام ـ دامت برکاتهم ـ در ترویج شریعت مقدسه همیشه مورد نظر شارع مقدس اسلام بوده است، و از این طریق ـخصوص در این برهۀ از زمان ـ بهتر می توان در مقابل دشمنان شرع انور عمل مثبتی انجام داد، لذا در نظر گرفته شده است که ان شاءالله به اطلاع حضرات آقایان علمای اعلام برسانیم که در هر هفته یک شب اجتماعی داشته باشند، و برای این منظور شب یکشنبه در نظر گرفته شده است. و به غالب بلاد ایران ـ بلکه خارج ایران نیز ـ این تصمیم ابلاغ گردیده است. ان شاءالله حضرت مستطاب عالی هم اقدام فرمایید در رفسنجان شبهای یکشنبه مجلس مزبور تشکیل شود. و چنانچه مجدداً مطلب لازمی بود، به اطلاع آقایان محترم خواهد رسید.(13)
16 / 4 / 43
* * *
مبارزه با صهیونیستها
سؤال: [اکنون که دست صهیونیسم در کلیۀ شئون حیاتی ایران مسلمان نفوذ کرده است به نظر حضرتعالی اساسی ترین راهی که ملت مسلمان
کتاببسیج در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 10
ایران برای قطع دست اسرائیل در ایران باید به آن دست بزند چه می باشد؟ تا در نتیجه برادران ایرانی ما هم بتوانند با پیکارجویان فلسطین همگام گردند.]
جواب: بسم الله الرحمن الرحیم. راه اساسی این است که مردم مسلمان ایران داد و ستد خود رابا ایادی صهیونیسم و دیگر عوامل استعمار که در ایران هستند قطع کنند و از لحاظ مادی و روحی آنان را در فشار بگذارند و تمام روزنه های حیاتی را بر آنان تنگ سازند و خلاصه علیه آنان به نبرد اقتصادی دست بزنند و نیز در دیگر زمینه ها با آنان مبارزه کنند تا سرانجام مجبور شوند کلیۀ روابط خود را با ایران و خلق مسلمان آن قطع نمایند و در نتیجه ملت ایران بتواند همه امکانات مادی و معنوی خود را در اختیار مجاهدان فلسطین بگذارند.(14)
19 / 7 / 47
* * *
لزوم سازماندهی قیام
باید حالا که ایران قیام کرده است ـ و خداوند توفیق بدهد به آنها ـ باید نظام داشته باشد این؛ بی نظام نباید باشد. روابط باید باشد بین حوزۀ قم، حوزۀ تهران و همۀ شهرستانها. روابط می خواهد. سازمان باید بدهید به این قیام؛ متفرقات نباشد. سازمان داشته باشد که اگر یک روزی قم ایستاد، تمام ملت بایستد. متفرق نباشید؛ جناحها همه با هم بشوند.(15)
23 / 2 / 57
* * *
وحدت جناحها
در قیام
تمام جناحها با هم بشوند. سازمانِ واحد باشد. یک حزبِ الهی در مقابل «حزب رستاخیز» ـ حزبِ خدا، حزبِ اَلله . همه با هم باشید، همه با هم
کتاببسیج در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 11
صحبت کنید، همه با هم قیام کنید، همه با هم قعود کنید. هر دسته ای عَلٰی حده و آن برای خودش و آن برای خودش، غلط است امروز. روحانیین با آنها، آنها با روحانیین، دانشگاهی با شما، شما با دانشگاهی، بازاری با همه، کارگر با همه.(16)
23 / 2 / 57
* * *
اتحاد، تکلیف الهی
تکلیف است، تکلیف الهی است، باید با هم باشید. باید این جناحها روابط زیرزمینی باهم داشته باشند بزرگانشان. باید آشکارا نباشد، زیرزمینی باشد روابطشان اما روابط داشته باشند که اگر یکوقتی بنا شد صحبت کنند، همه صحبت کنند. اگر یکوقتی بنا شد که هَجْمه کنند، همه هجمه کنند. اگر یکوقتی بنا شد ساکت باشند، همه ساکت باشند. دست واحد باشند، نه متفرقات. آن یکی حزب بخواهد درست کند، آن یکی ـ مثلاً فرض کنید ـ چه درست کند، این صحیح نیست. ما همه باید ید واحد باشیم، مسلمین باید ید واحد باشند. اگر مسلمین ید واحد باشند، کسی نمی تواند مقابل این جمعیت قیام کند؛ هیچ غلطی نمی توانند بکنند. نه اینها، ممالک بزرگ هم غلطی نمی توانند بکنند اگر اینها ید واحد باشند.(17)
10 / 3 / 57
* * *
شکست در برابر ملت
در برابر ملت، نه ارتش و نه هیچ قدرتی نمی تواند بایستد. مگر تاکنون شاه با اتکای به ارتش حکومت خود را تحمیل نکرده است؟ و می بینیم شکست خورده است.(18)
18 / 8 / 57
* * *
کتاببسیج در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 12
شکست دیکتاتور به دست ملت
ملت ایرانْ مقابل حزب و مقابل حزب ساز و مقابل تانک و توپ و مسلسل ایستاد و مجبور کرد این آدم دیکتاتور را به آنکه از حزبش صرف نظر بکند و حزب را کَاَنْ لَمْ یَکُنْ فرض کند.(19)
1 / 11 / 57
* * *
ایستادگی ملت در مقابل توپ و تانک
ما باید اقامۀ عدل بکنیم. عذر نیست که ما قوه نداریم؛ این ملت قوۀماست. این ملتی بود که با مشت جلوی تانک و توپ را گرفت؛کشته هم داد. البته افتخار می کنیم به آنها؛ رحمت می فرستیم. ما هم کشته می شویم ان شاءالله . روز سکوت نیست، روز فعالیت است. هر کس در هر منصبی که هست، در هر مقامی که هست نباید ساکت باشد. این فریادی که اینها می زنند ـ زنها را شما ببینید چه فریاد می زنند، مردها چه فریاد می زنند ـ اینها پشتوانۀ شما هستند «شَکَّرَالله ُ سَعْیَهُمْ». اگر اینها نبودند ما هیچ قدمی برنمی داشتیم؛ اینهایند که ما را وادار می کنند به قدم برداشتن.(20)
13 / 11 / 57
* * *
تحصیل پیروزی با همت زنان و مردان
رحمت خدا بر شما شیردلانی که به همت والای شما اسلام از قید اسارت بیگانه بیرون آمد! سلام خدای تبارک و تعالی بر ملت ایران، بانوان آنها و مردان آنها! شما بانوانِ شجاعْ دوشادوش مردانْ پیروزی را برای اسلام بیمه کردید. من از تمام زنهای ایران، تمام بانوان ایران و از بانوان قم تشکر می کنم. خداوند از شما راضی باشد. امام عصر از شما دلخوش باشد. شما با بچه های کوچک خودتان در خیابانها آمدید و از اسلام
کتاببسیج در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 13
پشتیبانی کردید. من اخبار قم و سایر بلاد را می شنیدم؛ من اخبار «چهارمردان» را می شنیدم. من در خودم غرور احساس می کنم برای این شجاعتها. بانوان ایران و بانوان قم و سایر بلاد، در این پیروزی پیشقدم هستند. آنها مردانرا تشجیع کردند. مردان ما مرهون شجاعتهای شما زنهای شیردل هستند.(21)
13 / 12 / 57
* * *
پیوستن مردم بهیکدیگر
شما ملت ایران، شما ملت بزرگ ایران، همان معنایی که در صدر اسلام بود محقق کردید. ابتدا از مدرسۀ فیضیه بلند شد صدا؛ و مدرسۀ فیضیه را خراب کردند؛ جوانهای ما را بعضشان را شهید کردند؛ لکن استقامت اسباب این شد که شکست نخوردند؛ شکست روحی نخوردند. این استقامت موجب شد که اقشار، بعضی به بعض پیوستند، دعوتهای اسلامی را به جان خریدند و شنیدند، و این قطره ها به هم پیوستند و سیل عظیمی ایجاد کردند.(22)
21 / 2 / 58
* * *
17شهریور، تکرارتاریخ عاشورا
خاطرۀ تلخ 17 شهریور 57 و خاطره تلخ روزهای بزرگی که بر امت گذشت میوۀ شیرین سرنگونی کاخهای استبداد و استکبار و جایگزینی پرچم جمهوری عدل اسلامی را به بار آورد. مگر نه آن است که دستور آموزندۀ «کُلُّ یَومٍ عاشُورا و کُلُّ أَرضٍ کَربَلا» باید سرمشق امت اسلامی باشد. قیام همگانی در هر روز و در هر سرزمین، عاشورا قیام عدالتخواهان، با عددی
کتاببسیج در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 14
قلیل و ایمانی و عشقی بزرگ، در مقابل ستمگران کاخ نشین و مستکبران غارتگر بود و دستور آن است که این برنامه سرلوحۀ زندگی است در هرروز و در هر سرزمین. روزهایی که بر ما گذشت عاشورای مکرر بود و میدانها و خیابانها و کوی و برزنهایی که خون فرزندان اسلام در آن ریخت، کربلای مکرر. و این دستور آموزنده، تکلیفی است و مژده ای. تکلیف از آن جهت که مستضعفان، اگر چه با عده ای قلیل، علیه مستکبران، گرچه با ساز و برگ مجهز و قدرت شیطانی عظیم، مأمورند چونان سرور شهیدان قیام کنند. و مژده که شهیدان ما را در شمار شهیدان کربلا قرار داده است؛ و مژده که شهادت رمز پیروزی است. 17 شهریور، مکرر عاشورا و میدان شهدا، مکررِ کربلا و شهدای ما، مکررِ شهدای کربلا و مخالفان ملت ما، مکررِ یزید و وابستگان او هستند. کربلا کاخ ستمگری را با خون درهم کوبید؛ و کربلای ما کاخ سلطنت شیطانی را فرو ریخت.(23)
16 / 6 / 58
* * *
وحدت، ثمرۀ قیام
همین قیامها بود که امروز می بینید در یک مجلس، گروههای مختلف مجتمع می شوند با مقصد واحد. همین قیامها بود که مابین دانشگاه و مدارس قدیمی ما را جوش داد، و مابین قشرهای مختلف را جوش داد، به طوری که همه با حال وحدت و با وحدت اراده، و با وحدت مقصد این راه را طی کردند و تا اینجا رساندند. و به این نحو که ملت ما الآن زنده است و راه خودش را یافته است این راه را هم طی خواهد کرد و نهضت را به ثمرهای انسانی ـ اسلامی خواهد رساند.(24)
9 / 8 / 58
* * *
کتاببسیج در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 15
15 خرداد،
مبدأ بیداری مردم
در عین حالی که 15 خرداد مصیبت برای ما بود لکن این موهبت هم خدای تبارک و تعالی، به ما عطا کرد که مردم بیدار شدند و لبیک گفتند به صدای روحانیون. و در همه جا، در همۀ مملکت این نهضت شروع کرد و مبدأش از همان 15 خرداد بود.(25)
14 / 3 / 59
* * *
قیام به حکمِ مجتهد
در قریب صد سال سابق دیدند که یک پیرمردی در یکی از دهات عراق «سامره» وقتی که دید ایران در معرض فشار خارجی ها هست و آن قرارداد ننگین را در آن زمان بسته بودند، این پیرمرد که در کنج یک ده بود یک سطر نوشت و همۀ قوای خارج و داخل نتوانستند در مقابل این یک سطر استقامت کنند. آن، مرحوم میرزای بزرگ بود - رحمه الله - که در سامرّه تحریم کرد تنباکو را. برای اینکه تقریباً ایران را در اسارت گرفته بودند به واسطۀ قرارداد تنباکو. و ایشان یک سطر نوشت که تنباکو حرام است. و حتی بستگان خود آن جائر هم و حرمسرای خود آن جائر هم ترتیب اثر دادند به آن فتوا و قلیانها را شکستند. و در بعضی جاها تنباکوهایی که قیمت زیاد داشت در میدان آوردند و آتش زدند و شکست دادند بر آن قراردادی، و لغو شد قرارداد. و یک همچو چیزی را اینها دیدند که یک روحانی پیرمرد در کُنج یک دهی از دهات عراق یک کلمه می نویسد و یک ملت قیام می کند و قراردادی که ما بین شاه جائر و انگلیسها بوده است، به هم می زند، و یک قدرت این طوری دارد
کتاببسیج در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 16
روحانیت. باز ملاحظه کردند که در وقتی که انگلیسها هجوم آورده بودند به عراق و عراق را در معرض استعمار قرار داده بودند، یک پیرمرد به مردم امر کرد و حکم دفاع داد و قیام کردند مردم و ملت عراق را نجات دادند.(26)
26 / 8 / 59
* * *
به هم پیوستن
ملت و ارتش
روز 22 بهمن روزی بود که ارتش و ملت به هم پیوستند. و روزی بود که ارتش از طاغوت به الله برگشت، و با تکبیر و پشتیبانی امت بر طاغوت غلبه کرد. و این معنا باید سرمشق ما باشد در تمام زندگی که اگر یک ملتی همۀ قشرهایش با هم بودند و یکپارچه بودند، هیچ قدرتی نمی تواند در مقابل آنها ایستادگی کند و آسیبی به آنها برساند.(27)
24 / 11 / 59
* * *
ایستادگی مردم
با نثار خون
به مجرد اینکه یک ملتی که پانزده خرداد را با پانزده هزار نفر شهید ـبه طوری که گفته شده است ـ پشت سر گذاشته است و 17 شهریور را با آنهمه کشتاری که در میدان شهدا شد، پشت سر گذاشته است و ابداً کنار ننشسته، البته بین پانزده خرداد تا زمانی که باز [انقلاب] شد، این طولانی شد؛ یک مقداری طولانی شد، لکن از آن وقتی که نهضت دوباره شروع [به رشد] کرد، خوب 17 شهریور یک قضیه ای بود برای ما ـ و فرداست ظاهراً 17 شهریور ـ آن یک قضیه ای بود برای ایران و کسانی که مطلع از اسلام نیستند و روحیۀ مردم مسلم را نمی دانند؛ خیال می کردند شاید آن وقت دیگر خوب، تمام شد، سرکوب شدند و رفتند سراغ کارشان؛ چندین هزار نفر را در میدان شهدا به مسلسل بستند و
کتاببسیج در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 17
مسأله دیگر تمام شد، و ما دیدیم که دنبال او زیادتر شد همۀ چیزها؛ یعنی، قدرت ملت، که همان قدرت اسلام است و قدرت الهی است، هیچ ابداً تزلزل در آنها پیدا نشد و دنبال کردند مطلب را. در هر مطلبی که پیش می آید، ما می بینیم که این ملت ما مستعدتر می شوند و بهتر پیش می روند.
بنابراین، اگر تزلزل از ناحیۀ این است که افراد زیاد کشته شده اند، در 17 شهریور و پانزده خرداد هم چندین هزار کشته شده است و اگر این است که شخصیتها از بین رفته اند، البته ما متأسفیم و می دانیم که شخصیتهای بزرگی از دست رفته اند و یادشان گرامی! لکن [از بین رفتن] شخصیتها اسباب این نمی شود، که یک مملکتی که سی و چند میلیون جمعیت دارد و همه مصمم و همه حاضر، یک افرادی که وقتی که همین شخصیتها به شهادت می رسند، خانواده هایشان و برادرهایشان و بچه های کوچکشان می آیند و صحبت می کنند و دلداری به مردم می دهند؛ بچۀ کوچک می آید، می گوید که مردم باید به انسجام خودشان ادامه بدهند. یک همچو کشوری که اینطوری شده ـ و این از برکت اسلام است که مردم اینطوری در صحنه حاضرند.(28)
16 / 6 / 60
* * *
کتاببسیج در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 18