دکتر شهیدی
ارزیابی عملکرد مبلغان مذهبی و شیوههای رایج تبلیغ در تبیین فرهنگ عاشورا
وضعیت کنونی تبلیغ عاشورا را، چه از جنبۀ عملکرد مبلغان و چه از جهت روشهای تبلیغ، چگونه ارزیابی میکنید؟ نقاط قوت و ضعف مبلغان از دو جنبه علمی و عملی چیست؟ و نارسایی و کاستی شیوههای رایج تبلیغ کدام است؟
برخورد گزینشی با فرهنگ کنونی تبلیغ عاشورا
دربارۀ عاشورا، زمانی میخواهیم بررسی تاریخی انجام دهیم و زمانی برخورد ما با آن یک برخورد سنتی است. (سنتی نه به معنای فقهی بلکه به معنای آنچه بین مردم رایج است.) در سطح تلقی و برداشت سنتی از قصه عاشورا، لزومی ندارد مادامی که این برداشتها با شرع مخالفت ندارد، با آنها کاری داشته باشیم. برای مثال روز نهم محرم را میگفتند و میگویند که روز قتل حضرت عباس است، در صورتی که ما میدانیم حضرت ابوالفضل روز عاشورا شهید شده است. ولی این شایعۀ عوامانه آنقدر قوت داشته که مؤلف ناسخ التواریخ میگوید که تواند بود که دو تا عباس وجود داشته: یکی عباسی که روز عاشورا شهید شده و یکی هم عباسی که روز نهم شهید شده است...
و یا مثلاً معروف است روز اربعین، چهل روز پس از شهادت سیدالشهدا، اهل بیت به کربلا رسیدند و جابر انصاری نیز آنجا بود. میدانیم رسیدن اهل بیت به کربلا در روز چهلم پس از شهادت نه بعید، بلکه ناممکن است ولی با این عقیده و بسیاری دیگر از عقاید و مراسمی که سنت شده است، چه کار داریم؟ مگر آنکه خلاف شرع باشد و یا موجب توهینی برای مسلمانان گردد.
مجموعه مقالات کنگره بین الملی امام خمینی (س) و فرهنگ عاشورادفتر اولصفحه 247
اما در عین حال باید مراقب بود که سنت به بدعت کشانیده نشود. مشکل این است، که هر کس چیزی به آن اضافه کند و الّا اگر در همان حد بماند، هیچ اشکالی ندارد، همان نوحهخوانی و سینهزنی و گریه کردن و... که در زمان ائمه هم بوده است و در زمان فقهای بزرگ هم بوده است.
آیا در این قبیل مباحث، همان گونه احتیاطاتی که نسبت به عوام میشود، در جامعۀ علمی نیز رواست؟
اینها دو طبقه هستند. ما نمیتوانیم بگوئیم که درس خواندههای ما با درس نخواندههایمان مراسم را یکسان برگزار میکنند. آن سالها که در عراق بودم، بعثیها نبودند و شیعهها آزادی داشتند. در شب عاشورا، سه چهار جور دسته درمی آمد، هندیها میآمدند با زنجیرهایی که انتهای آن خار بود و و میزدند تا گوشتشان کنده میشد. طبقه کاسب کارها و مردم عادی سینه میزدند و دبیرستانیها دستهای داشتند منظم با لباسهای سیاه، شمعهای روشن در دست، و شعرهایی با مضمونهای بلند میخواندند و هیچکدام از اینها مزاحم دیگری نبود. اینها هر کدام بهمقدار دریافت خودشان عمل میکردند. نمیتوان گفت که باید همه اینها را یکسان کنیم. البته بنظر من اگر بشود هماهنگشان کرد بهتر است، ولی یکباره نمیشود این کار را انجام داد، عکسالعمل ایجاد میکند.
چرا مانع آنها بشویم؟ دلشان میخواهد سینه بزنند، دلشان میخواهد زنجیر بزنند. من این را نمیدانم که تا چه حد با شرع مطابق است، فقها باید بگویند، اما دلیلی ندارد که بطور کلی مانع انجام این مراسم سنتی شویم، چرا مانع شویم؟ سنت هزار و چند صد ساله است.
آیا نمیتوان الگوی بهتری برای جایگزینی پیشنهاد کرد؟
برای آن طبقهای که با همین سنت بزرگ شده و از بچگی در دستۀ سینهزنی بوده و غیر از این، شیوهای را نمیشناسد، نه نمیتوان. بله، اگر شما توانستید از راه دیگری تحول فکری در آنها به وجود بیاورید، این درست است و آنها هم کم کم متوجه میشوند که غیر از
مجموعه مقالات کنگره بین الملی امام خمینی (س) و فرهنگ عاشورادفتر اولصفحه 248
زنجیر زدن به شیوه دیگری هم میتوان عزاداری کرد. ولی تا آن تحول فکری ایجاد نشده، نمیتوان این روشها را تغییر داد. نمیتوان انکار کرد که تعزیهداری شیعه را رونق داده، اما آیا این تمام هدف است؟
آنچه در کتابهای تاریخ نوشتهاند، نقل است. نه میشود گفت این نقلها سراسر درست است و نه میتوان گفت یکپارچه نادرست و کذب است. نقل تاریخی باید به قرینههای دیگر عرضه شود. مثلاً باید دید مطلبی که نقل شده، تحقق آن از جهت شرایط جغرافیایی، فرهنگی، اعتقادی، اقتصادی امکان پذیر بوده است. اگر همۀ این شرایط امکان وقوع آن حادثه را تأیید کرد، تازه یک مطلب مظنون میشود، ولی اگر با یکی از آنها مخالفت داشت نه تنها از قوت میافتد، بلکه اعتماد به آن جایز نیست.
شعار بر پایۀ بینش و شعور
فرهنگ عاشورا مایۀ اصلی حرکتهای شیعی و سرنگونی خلفای ظالم است، منتهی باید کوشید به موازات شعارها، بینشهای شیعی نیز تقویت کرد.
فرهنگ عاشورا همچنان که کارمایۀ مبارزه در مرحلۀ نهضت و قیام است، برای مرحلۀ تأسیس و استقرار نظام نیز کاساز و راهگشا میباشد.
مجموعه مقالات کنگره بین الملی امام خمینی (س) و فرهنگ عاشورادفتر اولصفحه 249