همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س)

تفسیر به رأی از دیدگاه امام خمینی رحمة الله

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

تفسیر به رأی 

 

 

از دیدگاه امام خمینی(رحمةالله)

‏ ‏

‏ ‏

 

علاء الدین ملک‌اف

‏ ‏

مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 2مجموعه مقالاتصفحه 207

مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 2مجموعه مقالاتصفحه 208

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏اگر قرآن نبود باب معرفت الله بسته بود الی الابد.‏‎[1]‎

‏امام خمینی‏‏(رحمةالله)‏

سفارش امام خمینی(رحمةالله) به انس با قرآن

‏امام خمینی‏‏(رحمةالله)‏‏ به همۀ طبقات و آحاد مردم، به خصوص قشر تحصیل‌کردۀ حوزوی و ‏‎ ‎‏دانشگاهی، بالاخص طبقۀ جوان و بانشاط حوزوی و دانشگاهی توصیه می‌کردند که با ‏‎ ‎‏قرآن انس و مراودۀ بیش‌تری داشته باشند تا از آثار و برکات این کتاب الهی بهره‌مند ‏‎ ‎‏گردند:‏

‏مسلمانان هر چه دارند و خواهند داشت، در طول تاریخ گذشته و آینده، از ‏‎ ‎‏برکات سرشار این کتاب مقدس است.... این کتاب آسمانی ـ الهی که صورت ‏‎ ‎‏عینی و کتبی جمیع اسما و صفات و آیات و بینات است و از مقامات غیبی آن، ‏‎ ‎‏دست ما کوتاه است و جز وجود اقدس جامع ‏«من خوطب به»‏، از اسرار آن ‏‎ ‎‏کسی آگاه نیست و به برکت آن ذات مقدس و به تعلیم او، خلّص اولیای عظام ‏‎ ‎‏دریافت آن نموده‌اند و به برکت مجاهدات و ریاضت‌های قلبیه، خلّص اهل ‏‎ ‎‏معرفت به پرتوی از آن، به قدر استعداد و مراتب سیر بهره‌مند شده‌اند و اکنون ‏‎ ‎‏صورت کتبی آن که به لسان وحی، بعد از نزول از مراحل و مراتب، بی‌کم و ‏‎ ‎‏کاست و بدون یک حرف کم و زیاد، به دست ما افتاده است، خدای نخواسته ‏‎ ‎

مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 2مجموعه مقالاتصفحه 209
‏مباد که مهجور شود و گرچه ابعاد مختلفۀ آن و در هر بعد مراحل و مراتب آن، ‏‎ ‎‏از دسترس بشر عادی دور است‏‏؛‏‏ لکن به اندازۀ علم و معرفت و استعدادهای ‏‎ ‎‏اهل معرفت و تحقیق، در رشته‌های مختلف، به بیان‌ها و زبان‌های متفاوت ‏‎ ‎‏نزدیک به فهم، از این خزینۀ لا یتناهای عرفان الهی و بحر موّاج کشف ‏‎ ‎‏محمدی‏‏(صلی الله علیه و آله و سلم) ‏‏بهره‌هایی بردارند و به دیگران بدهند و اهل فلسفه و برهان، با ‏‎ ‎‏بررسی رموزی که خاص این کتاب الهی است و با اشارات از آن مسائل‏‎ ‎‏عمیق گذشته، براهین فلسفه الهی را کشف و حل کرده، در دسترس اهلش قرار ‏‎ ‎‏دهند.‏‎[2]‎

آثار و نوشته‌های قرآنی و تفسیری امام خمینی(رحمةالله)

‏امام خمینی‏‏(رحمةالله)‏‏ سه سورۀ قرآن کریم را به صورت کامل تفسیر کرده‌اند: سوره‌های حمد، ‏‎ ‎‏توحید و قدر. این مباحث در کتاب‌های ‏‏سرّالصلوة‏‏ ‏‏و‏‏ ‏‏آداب الصلوة‏‏ ایشان موجود است. ‏‎ ‎‏مؤسسۀ تنظیم و نشر آثار امام خمینی‏‏(رحمةالله) ‏‏کتابی مستقل را با عنوان ‏‏تفسیر سورۀ حمد‏‏ ‏‎ ‎‏منتشر کرده است که از چهار بخش تشکیل شده است:‏

بخش اول. ‏به قلم خود امام خمینی‏‏(رحمةالله) ‏‏نوشته شده است که از آثار قلمی ایشان به ‏‎ ‎‏شمار می‌آید، تفسیری موجز که در کتاب ‏‏سرّالصلوة‏‏ به مناسبت بحث قرائت نماز آمده ‏‎ ‎‏است.‏

بخش دوم.‏ تفسیر تفصیلی سوره حمد که در بحث قرائت نماز، در کتاب ‏‏آداب ‏‎ ‎‏الصلوة‏‏ آورده‌اند.‏

بخش سوم. ‏مجموعۀ پنج جلسه تفسیر سورۀ حمد که در سال 1358 در صدا و ‏‎ ‎‏سیمای جمهوری اسلامی ایران ایراد فرمودند.‏

بخش چهارم.‏ تفاسیری پراکنده که امام خمینی ‏‏(رحمةالله)‏‏ به مناسبت‌های مختلف، دربارۀ ‏‎ ‎‏معنا و مفهوم «بسم الله» یا دیگر فقرات سورۀ مبارکۀ حمد بیان فرموده‌اند.‏


مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 2مجموعه مقالاتصفحه 210
‏بقیه آثار شفاهی ایشان است که از درون مجموعۀ ‏‏صحیفۀ نور‏‏ ‏‏استخراج شده و در ‏‎ ‎‏دو مجموعۀ مستقل به چاپ رسیده است: 1. ‏‏قرآن باب معرفت الله‏‏ که از مجموعۀ ‏‎ ‎‏بیانات و نوشته‌های ایشان درباره قرآن گرد آمده است. 2. ‏‏قرآن کتاب هدایت در دیدگاه ‏‎ ‎‏امام خمینی‏‏ ‏‏(رحمةالله)‏‏ که دفتر سیزدهم از تبیان را تشکیل می‌دهد. ‏

شیوه و روش تفسیری امام خمینی(رحمةالله)

‏امام خمینی ‏‏(رحمةالله)‏‏ با سه رویکرد، در حوزۀ تفسیر قرآن گام می‌نهند:‏

1.‏ رویکرد عرفانی و اعتقادی؛‏

2. ‏رویکرد اخلاقی و تربیتی؛‏

3.‏ رویکرد سیاسی و انقلابی.‏

‏همچنین عناصر مهمّی که در مبانی و روش تفسیری امام بیش‌تر به چشم می‌آید سه ‏‎ ‎‏عنصر است: 1.عنصر تدبّر و اجتهاد؛ 2. عنصر شهود و عرفان؛ 3. عنصر نقل روایات.‏

‏به هر حال در طول تاریخ دو روش تفسیری معمول و متعارف بوده است:‏

‏1. روش تفسیر نقلی‏

‏منظور از تفسیر نقلی، اعتماد به روایات پیامبر‏‏(صلی الله علیه و آله و سلم)‏‏ و اهل بیت‏‏(علیهم السلام)‏‏ است. کسانی ‏‎ ‎‏که احادیث صحابه و تابعین را معتبر می‌دانند، به این منقولات هم تکیه می‌کنند.‏

‏2. روش تفسیر به رأی اگر مفسری بر روایات تکیه نکند بخواهد از طریق اجتهاد، با ‏‎ ‎‏رأی خود به فهم آیات قرآن بپردازد، «تفسیر به رأی» کرده است. ‏

نقد و بررسی روایات ممنوعیت تفسیر به رأی

‏در اینجا به پنج روایت توجه می‌کنیم:‏

1.‏ شیخ صدوق در ‏‏عیون أخبار الرضا‏‏(علیه السلام)‏‏ آورده است:‏

‏محمد بن موسی بن المتوکل عن علی بن ابراهیم عن أبیه عن الریان بن الصلت ‏‎ ‎‏عن علی بن موسی الرّضا‏‏(علیه السلام) ‏‏عن أبیه عن آبائه عن أمیر المؤمنین‏‏(علیهم السلام)‏‏ قال: «‏قال ‎ ‎

مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 2مجموعه مقالاتصفحه 211
رسول الله‏(صلی الله علیه و آله و سلم)‏‏:‏ قال الله جلّ جلاله: ما آمن بی من فسّر برأیه کلامی وما عرفنی ‎ ‎من شبّهنی بخلقی وما علی دینی من استعمل القیاس فی دینی‏».‏‎[3]‎

‏در این حدیث تفسیر به رأی قرآن، تشبیه خدا به خلق او و کاربرد قیاس در دین ‏‎ ‎‏مذموم معرفی شده است.‏

2. ‏در ‏‏وسائل الشیعه‏‏ آمده است:‏

‏قال رسول الله‏‏(صلی الله علیه و آله و سلم)‏‏: «‏لعن الله المجادلین فی دین الله علی لسان سبعین نبیّاً، ومن ‎ ‎جادل فی آیات الله کفر، قال الله: ما یُجادِلُ فِی آیاتِ اللهِ إِلا الّذِینَ کَفَرُوا‎[4]‎ ومن ‎ ‎فسّر القرآن برأیه فقد افتری علی الله الکذب...‏».‏‎[5]‎

3.‏ کلینی در ‏‏کافی‏‏ ‏‏نقل می‌کند که امام باقر‏‏(علیه السلام)‏‏ به قتاده که از مفسران معروف بود ‏‎ ‎‏فرمودند:‏

«ویحک یا قتادة ان کنت إنّما فسّرت القرآن من تلقاء نفسک فقد هلکت ‎ ‎وأهلکت...»‏؛‏‎[6]‎‏‌ ای قتاده! اگر قرآن را از پیش خود تفسیر و معنا کردی، هم خود را ‏‎ ‎‏هلاک می‌کنی و هم دیگران را... .‏

4.‏ ابو بصیر از امام صادق‏‏(علیه السلام)‏‏ نقل کرده است:‏

«من فسّر القرآن برأیه إن أصاب لم یؤجر وإن أخطأ فهو أبعد من السماء»‏؛‏‎[7]‎‏ کسی ‏‎ ‎‏که قرآن را با رأی خود تفسیر کند، اگر به واقع برسد و حقیقت را دریابد، مزد و ‏‎ ‎‏پاداشی نمی‌برد و اگر به خطا رود، فاصلۀ او تا حقیقت، به منزلۀ فاصلۀ زمین تا ‏‎ ‎‏آسمان است.‏

5.‏ قال النبی‏‏(صلی الله علیه و آله و سلم)‏‏:‏

‏«‏من فسّر القرآن برأیه فلیتبوّء مقعده من النّار‏».‏‎[8]‎


مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 2مجموعه مقالاتصفحه 212
‏این حدیث میان مفسّران عامه و خاصه مشهور است. پیش از این باید بدانیم دربارۀ ‏‎ ‎‏تفسیر به رأی، تقریباً 10 نظر عمده وجود دارد. علامه طباطبایی در تفسیر آیۀ 7 سورۀ ‏‎ ‎‏مبارکۀ آل عمران، پس از بیان روایات مختلف، به بررسی دیدگاه‌های قرآن‌پژوهان در ‏‎ ‎‏این زمینه می‌پردازد.‏‎[9]‎

‏در ادامۀ این مقال ما نظرات دو نفر از بزرگان را مطرح خواهیم کرد و سپس ‏‎ ‎‏دیدگاه‌های امام خمینی‏‏(رحمةالله)‏‏را بررسی می‌کنیم.‏

دیدگاه مرحوم فیض کاشانی

‏مرحوم کاشانی درباره تفسیر به رأی دو گونه بحث می‌کند:‏

1.‏ مفسر رأی، نظر یا مذهب خاصی را به لحاظ اعتقادی، داشته باشد و سپس ‏‎ ‎‏بخواهد آیه‌ای را بر اساس آن نظر خاص، هدف معین یا اعتقاد ویژۀ خود تفسیر کند؛ ‏‎ ‎‏یعنی آیه را با نظر خاص خود تطبیق دهد.‏

2.‏ مفسر بدون در نظر گرفتن جهات لفظی، مراعات نظم، و سیاق لفظ و معنای آیه ‏‎ ‎‏و بی‌توجه به شواهد و قراین موجود در آن، و نیز بی‌توجه به روایات معصومان‏‏(علیهم السلام) ‏‏به ‏‎ ‎‏تفسیر قرآن مبادرت ورزد.‏

تفسیر به رأی در نگاه علامه طباطبایی(رحمةالله)

‏علامه در باب تفسیر به رأی، با توجه به همان حدیث ‏«من فسّر القرآن برأیه...» ‎ ‎می‌‏نویسد:‏

«الرأی هو الاعتقاد عن اجتهاد وربّما أطلق القول عن الهوی والاستحسان»‏؛‏‎[10]‎‏ نظر ‏‎ ‎‏و اعتقادی که انسان از طریق اجتهاد به دست آورد، رأی می‌گویند‏‏؛‏‏ گاهی ‏‎ ‎‏سخنی که برخاسته از هوا و هوس و استحسانات ظنی باشد هم، رأی خوانده ‏‎ ‎‏می‌شود.‏


مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 2مجموعه مقالاتصفحه 213
‏تفسیر به رأی، یعنی مفسّر برای فهم معنای آیه، از آیات دیگر استمداد بجوید که ‏‎ ‎‏این منهیّ عنه است؛ یعنی از این راه نهی شده است؛ نه اینکه مکشوف آن هم مورد نهی ‏‎ ‎‏باشد.‏

‏در حالی که در نظر مفسران پیش از علامه، اگر به نتیجه‌ای هم می‌رسیدید، قابل ‏‎ ‎‏قبول نبود؛ ولی علامه‏‏(رحمةالله) ‏‏می‌فرماید: اگر به واقع برسد، هیچ کس نمی‌تواند بگوید که ‏‎ ‎‏واقع نیست؛ یعنی چگونه می‌توان جلویش را گرفت که به واقع نرسد؟ پس آنچه در ‏‎ ‎‏روایات نهی شده، تنها راه است. مانند آنکه بگوییم قطعی که از طریق قیاس به دست ‏‎ ‎‏آید، حجت نیست. تصادفاً ممکن است با قیاس هم به یک امر واقعی رسید که نتیجۀ آن ‏‎ ‎‏قطع است. ولی می‌گوییم این طریق مذموم است. پس نهی عمدتاً به طریق مربوط ‏‎ ‎‏می‌شود؛ نه نتیجه‌ای که برای مفسّر تحصیل می‌شود.‏‎[11]‎

تبیین دیدگاه امام خمینی(رحمةالله) در تفسیر به رأی

‏برای تبیین این مسأله، نخست باید به پرسش‌هایی چون تفسیر به رأی در کلام امام‏‏(رحمةالله)‏‏ ‏‎ ‎‏به چه معنایی به کار رفته و منظور ایشان از تفسیر به رأی چیست؟ قلمرو و مرکز ثقل ‏‎ ‎‏تفسیر به رأی کجاست؟ آیا مرز یا حدی برای این موضوع تعیین کرده‌اند یا خیر ‏‎ ‎‏بپردازیم.‏

‏به‌طور کلی در کلمات امام خمینی‏‏(رحمةالله)‏‏ چهار مسأله وجود دارد که نظر ایشان را در ‏‎ ‎‏بارۀ تفسیر به رأی مشخص می‌کند.‏

‏امام خمینی ‏‏(رحمةالله)‏‏ در ‏‏تفسیر سور‏‏ۀ ‏‏حمد‏‏ مطالبی آورده‌اند که با مشرب عموم مفسران ‏‎ ‎‏پیش از ایشان هماهنگ است؛ ولی در ‏‏آداب الصلوة‏‏ ‏‏مطالبی متفاوت با نظر مفسران پیش ‏‎ ‎‏از خود بیان کرده‌اند:‏

1. تحمیل آرای مفسر بر آیات قرآنی‏، امام خمینی ‏‏(رحمةالله)‏‏ در این زمینه فرمودند:‏

‏از چیزهایی که ممنوع است در اسلام «تفسیر به رأی» است که هر کسی آرای ‏‎ ‎

مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 2مجموعه مقالاتصفحه 214
‏خودش را تطبیق کند بر آیاتی از قرآن، و قرآن را به آن رأی خودش تفسیر و ‏‎ ‎‏تأویل کند.‏‎[12]‎

‏ایشان در اینجا تفسیر و تأویل را کنار هم آورده است که با بیان نخست مرحوم ‏‎ ‎‏فیض کاشانی و نیز سخن علامه که فرمودند «پیش‌فرض‌ها و مسلّماتی را از پیش خود ‏‎ ‎‏داشته باشید و سپس به سراغ قرآن بیایید و بخواهید از قرآن چیزی بفهمید؛ این تفسیر ‏‎ ‎‏نیست این تطبیق یا تفسیر به رأی است»، هماهنگ است.‏

2. ممنوعیت ورود به عرصة تفسیر‏، بی‌توجه به مقدمات علمی اگر کسی معلومات ‏‎ ‎‏و اطلاعات کافی و نیز مقدمات علمی لازم را نداشته باشد و بخواهد به تفسیر قرآن ‏‎ ‎‏بنشیند، تفسیر به رأی خواهد رسید. ‏

‏ایشان در این باره می‌فرمایند:‏

‏اشخاصی که رشد علمی زیاد پیدا نکرده‌اند، جوان‌هایی که در این مسائل و در ‏‎ ‎‏مسائل اسلامی وارد نیستند، کسانی که اطلاع از اسلام ندارند، نباید اینها در ‏‎ ‎‏تفسیر قرآن وارد بشوند و اگر روی مقاصدی آنها وارد شدند، نباید جوان‌های ما ‏‎ ‎‏به آن تفاسیر اعتنا کنند.‏‎[13]‎

3. ممنوعیت تفسیر قطعی و جزمی آیات قرآن، ‏امام‏‏(رحمةالله)‏‏ در این زمینه می‌فرمایند:‏

‏باز هم تکرار می‌کنم که این، تفسیر جزمی، که مقصود این است ‏‎]‎‏و‏‎[‎‏ جز این ‏‎ ‎‏نیست که تفسیر به رأی بشود نیست، آنچه به نظر خودمان می‌فهمیم، به‌طور ‏‎ ‎‏احتمال نسبت می‌دهیم.‏‎[14]‎

‏با این همه ایشان می‌فرمایند: ‏

‏گاهی شما مجبورید، دست از ظواهر قرآن هم بکشید‏‏؛‏‏ تفسیر عقلی، نقلی و ‏‎ ‎‏اجتهادی اقتضا می‌کند، از ظاهر قرآن دست بکشید‏‏؛‏‏ ولی قراین عقلی، نقلی و یا ‏‎ ‎

مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 2مجموعه مقالاتصفحه 215
‏لفظی باید باشد. در این صورت نباید جمود به الفاظ داشت. ‏

4. تفسیر به رأی در قلمرو آیات الاحکام.

‏مطلب چهارمی که دربارۀ تفسیر به رأی از بیان امام‏‏(رحمةالله)‏‏ استفاده می‌شود، به آیات ‏‎ ‎‏الاحکام مربوط است. این بحثی است که در کلمات سایر مفسّران مشاهده نمی‌شود. ‏‎ ‎‏کامل‌ترین بیان امام ‏‏(رحمةالله)‏‏ نیز در مبحث قرائت نماز، در کتاب ‏‏آداب الصلوة‏‏ آمده است. امام ‏‎ ‎‏خمینی ‏‏(رحمةالله)‏‏ تفسیر به رأی را با تفکّر و تدبّر در قرآن، اجتهاد در قرآن و فهم آیات قرآن ‏‎ ‎‏برابر ندانسته است.‏

‏امام خمینی‏‏(رحمةالله)‏‏ در ‏‏آداب الصلوة‏‏ آورده‌اند:‏

‏تفکر و تدبر در آیات شریفه را به تفسیر به رأی، که ممنوع است، اشتباه ‏‎ ‎‏نموده‌اند؛ و به واسطة این رأی فاسد و عقیدۀ باطله قرآن شریف را از جمیع ‏‎ ‎‏فنون استفاده عاری نموده و آن را به کلی مهجور نموده‌اند؛ در صورتی که ‏‎ ‎‏استفادات اخلاقی و ایمانی و عرفانی به هیچ وجه مربوط به تفسیر نیست تا ‏‎ ‎‏تفسیر به رأی باشد... .‏

‏در تفسیر به رأی نیز کلامی است که شاید آن غیر مربوط به آیات معارف و ‏‎ ‎‏علوم عقلیه که موافق موازین برهانیه است و آیات اخلاقیه که عقل را در آن ‏‎ ‎‏مدخلیت است باشد‏‏؛‏‏ زیرا که این تفاسیر مطابق با برهان متین عقلی یا اعتبارات ‏‎ ‎‏واضحه عقلیه است که اگر ظاهری بر خلاف آنها باشد لازم است آن را از ظاهر ‏‎ ‎‏مصروف نمود‏‏؛‏‏ مثلاً در کریمه شریفه ‏وَجاءَ رَبُّکَ‎[15]‎‏ ‏‏و ‏الرَّحْمنُ عَلَی الْعَرْشِ ‎ ‎اسْتَوی‎[16]‎‏ ‏‏که فهم عرفی مخالف با برهان است، ردّ این ظاهر و تفسیر مطابق با ‏‎ ‎‏برهان تفسیر به رأی نیست و به هیچ وجه ممنوع نخواهد بود. پس محتمل ‏‎ ‎‏است، بلکه مظنون است که تفسیر به رأی، راجع به آیات احکام باشد که دست ‏‎ ‎‏آراء و عقول از آن کوتاه است و به صرف تعبد و انقیاد از خزّان وحی و مهابط ‏‎ ‎

مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 2مجموعه مقالاتصفحه 216
‏ملائکة الله باید اخذ کرد، چنانچه اکثر روایات شریفه در این باب، در مقابل ‏‎ ‎‏فقهاء عامه که دین خدا را با عقول خود و مقایسات می‌خواستند بفهمند وارد ‏‎ ‎‏شده است.‏‎[17]‎

روش تفسیری عقلی و اجتهادی

‏روش عقلی و اجتهادی را چنین معنا کرده‌اند که در حقیقت میان روش تفسیر به رأی ‏‎ ‎‏مذموم و روش تفسیر نقلی حد وسط واقع می‌شود. در واقع این روش به هر دو جهت ‏‎ ‎‏توجه می‌کند: هم رأی و نظر یک مفسر، به عنوان یک عامل، محور و اساس مورد توجه ‏‎ ‎‏است و هم به همۀ روایات اهل بیت توجه می‌شود. ‏

‏برای فرار از تفسیر به رأی و عدم توجه به روایات در تفسیر قرآن، بسیاری چنین ‏‎ ‎‏روشی را مبنای کار خود قرار داده‌اند. ‏

جایگاه روایات در روش تفسیری اجتهادی

‏مبنای امام خمینی‏‏(رحمةالله)‏‏ در برخورد با روایات اهل بیت‏‏(علیهم السلام)‏‏ و سنت پیامبر‏‏(صلی الله علیه و آله و سلم)‏‏ بدین‌گونه ‏‎ ‎‏است که روایات اهل بیت‏‏(علیهم السلام)‏‏ را مبنا و محور تفسیر قرآن قرار می‌دادند و پیامبر‏‏(صلی الله علیه و آله و سلم)‏‏ ‏‎ ‎‏و اهل بیت عصمت را مفسران واقعی و حقیقی قرآن کریم می‌دانستند. اهل بیت به همۀ ‏‎ ‎‏ظواهر و بطون قرآن وقوف کامل دارند. به همین دلیل تفسیر قرآن تنها از ناحیۀ آنها ‏‎ ‎‏امکان‌پذیر است. دیگران اگر بتوانند با قرآن رابطه‌ای برقرار کنند و چیزی از آن درک ‏‎ ‎‏کنند، از آنچه که در کلام اهل بیت مطرح شده بسیار پایین‌تر خواهد بود. گاهی هم از ‏‎ ‎‏کلمات امام‏‏(رحمةالله)‏‏ حصر معرفت قرآن کریم به اهل بیت‏‏(علیهم السلام)‏‏ استفاده می‌شود: ‏«إنّما یعرف ‎ ‎القرآن من خوطب به»‏؛ ولی قراینی وجود دارد که نشان می‌دهد منظور انحصار نیست؛ ‏‎ ‎‏یعنی دیگران نمی‌توانند آن را بفهمند، بلکه منظور عدم فهم کامل و جامع است.‏

 


مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 2مجموعه مقالاتصفحه 217
امام خمینی(رحمةالله) و روایات تفسیری

‏بیش‌تر روایات تفسیری به حد تواتر نمی‌رسد تا ما بتوانیم از طریق روایات متواتر قرآن ‏‎ ‎‏را تفسیر کنیم. روایات تفسیری ما عموماً اخبار آحاد است.‏

‏این‌جا این پرسش مطرح می‌شود که امام خمینی‏‏(رحمةالله)‏‏ نسبت به اخبار آحاد چه ‏‎ ‎‏دیدگاهی داشتند. در پاسخ باید بگوییم که این اخبار، اگر در مباحث فقهی و شرعی ‏‎ ‎‏وارد شود یعنی به آیات الاحکام مربوط باشد، حجیت و اعتبار تعبدی دارد، زیرا رسیدن ‏‎ ‎‏به این احکام و جزئیات آن جز از طریق روایات، برای ما امکان‌پذیر نیست؛ از این رو ‏‎ ‎‏تعبداً می‌پذیریم. اما در مورد آیات معارف، اعتقادیات و اخلاقیات، مبنای امام خمینی‏‏(رحمةالله)‏‏ ‏‎ ‎‏این است که اخبار آحاد، حجت نیست، زیرا این‌جا ملک مطلق عقل است و جای ‏‎ ‎‏اندیشه و تعقل است؛ از این رو دست عقل و اندیشه باز است.‏

‏در آیات الاحکام، عقل نمی‌تواند مفسر احکام و جزئیات آن باشد. باید آن را از بیان ‏‎ ‎‏معصوم‏‏(علیه السلام) ‏‏اخذ کنیم؛ از این رو اخبار آحاد هم حجت می‌شود، ولی حجت تعبّدیه؛ ‏‎ ‎‏ولی در آیات معارف و اخلاقیات و اعتقادیات مبنای امام ‏‏(رحمةالله)‏‏ متفاوت است چنان‌که ‏‎ ‎‏فرموده‌اند: ‏

‏«‏ومعلوم أنّ الاُصول الاعتقادیة لا یعتمد فیها بخبر الثقة‏».‏‎[18]‎

‏امام خمینی بیش‌تر روایات تفسیری را از قبیل جزمی، تطبیق و بیان مصداق ‏‎ ‎‏می‌دانند؛ نه آن افراط و تندروی اخباریان را می‌پذیرند و نه آن بی‌توجهی به روایات ‏‎ ‎‏اهل بیت‏‏(علیهم السلام)‏‏ در فهم آیات قرآنی را. در آیات الاحکام مسأله روشن است:‏

وَأنْزَلْنا إِلَیْکَ الذِّکْرَ لِتُبَیِّنَ لِلنّاسِ ما نُزِّلَ إِلَیْهِمْ وَلَعَلّهُمْ یَتَفَکّرُونَ‎[19]‎‏ سنت، سیره، ‏‎ ‎‏احادیث و روایات پیامبر‏‏(صلی الله علیه و آله و سلم) ‏‏مبین است و به تبع آن روایات اهل بیت‏‏(علیهم السلام)‏‏.‏


مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 2مجموعه مقالاتصفحه 218
‏امام خمینی‏‏(رحمةالله)‏‏ نه بی‌اعتنایی نسبت به روایات اهل بیت‏‏(علیهم السلام)‏‏ را می‌پذیرند و نه افراط ‏‎ ‎‏و تندروی در مبنا و محور قرار دادن آن را. نظر امام خمینی‏‏(رحمةالله) ‏‏تلفیقی بین این دو است؛ ‏‎ ‎‏مبنا و روش ایشان اجتهادی و عقلی است؛ با رویکردی عرفانی، یعنی اوج تفسیر ایشان ‏‎ ‎‏به نکته‌های عرفانی و اخلاقی باز می‌گردد.‏

‏ ‏

مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 2مجموعه مقالاتصفحه 219

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

کتاب‌نامه

‏قرآن کریم.‏

‏1. ‏‏آداب الصلوة‏‏، امام خمینی، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، تهران، 1378.‏

‏2. ‏‏تفسیر الصافی‏‏، محسن فیض کاشانی، مؤسسه الهادی، قم، 1416ق.‏

‏3. ‏‏تفسیر سوره حمد‏‏، امام خمینی، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، تهران، 1381.‏

‏4. ‏‏تفسیر العیاشی‏‏، النضر محمد بن مسعود بن عیاش، المکتبة العلمیة الاسلامیه، تهران.‏

‏5. ‏‏تهذیب الاصول‏‏، جعفر سبحانی، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، تهران، 1381.‏

‏6. ‏‏صحیفه امام‏‏، امام خمینی، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، تهران، 1378.‏

‏7. ‏‏الکافی‏‏، محمد بن یعقوب کلینی، دار الکتب الاسلامیه، تهران، 1367.‏

‏8. ‏‏عیون اخبار الرضا‏‏(علیه السلام)‏‏، محمد بن علی بن بابویه (شیخ صدوق)، مؤسسة الأعلمی ‏‎ ‎‏للمطبوعات، بیروت، 1404ق.‏

‏9. ‏‏المیزان فی تفسیر القرآن‏‏، سید محمدحسین طباطبائی، دفتر نشر اسلامی، قم.‏

‏10. ‏‏وسائل الشیعه‏‏، محمد بن حسن حر عاملی، مؤسسة آل البیت لإحیاء التراث،‏‎ ‎‏1409 ق.‏

‏ ‏

‏ ‏

‎ ‎

مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 2مجموعه مقالاتصفحه 220

  • . صحیفه امام، ج 17، ص 433.
  • . همان، ج 20، ص 91 ـ 92.
  • . عیون اخبار الرضا(علیه السلام)، ج 2، ص 107، ح 4.
  • . غافر (40): 4.
  • . وسائل الشیعه، ج 27، ص 190، ح 37.
  • . الکافی، ج 8، ص 311، ح 485.
  • . تفسیر العیاشی، ج 1، ص 17، ح 4.
  • . تفسیر الصافی، ج 1، ص 35.
  • . ر.ک: المیزان فی تفسیر القرآن، ج 3، ص 75.
  • . همان.
  • . ر.ک: همان، ج 3، ص 76 ـ 77.
  • . تفسیر سوره حمد، ص 96.
  • . همان، ص 95 ـ 96.
  • . همان، ص 96.
  • . فجر (89): 22.
  • . طه (20): 5.
  • . آداب الصلوة، ص 199 ـ 200.
  • . تهذیب الاُصول، ج 2، ص 468.
  • . نحل (16): 44.