اگر قرآن نبود باب معرفت الله بسته بود الی الابد.
امام خمینی(رحمةالله)
سفارش امام خمینی(رحمةالله) به انس با قرآن
امام خمینی(رحمةالله) به همۀ طبقات و آحاد مردم، به خصوص قشر تحصیلکردۀ حوزوی و دانشگاهی، بالاخص طبقۀ جوان و بانشاط حوزوی و دانشگاهی توصیه میکردند که با قرآن انس و مراودۀ بیشتری داشته باشند تا از آثار و برکات این کتاب الهی بهرهمند گردند:
مسلمانان هر چه دارند و خواهند داشت، در طول تاریخ گذشته و آینده، از برکات سرشار این کتاب مقدس است.... این کتاب آسمانی ـ الهی که صورت عینی و کتبی جمیع اسما و صفات و آیات و بینات است و از مقامات غیبی آن، دست ما کوتاه است و جز وجود اقدس جامع «من خوطب به»، از اسرار آن کسی آگاه نیست و به برکت آن ذات مقدس و به تعلیم او، خلّص اولیای عظام دریافت آن نمودهاند و به برکت مجاهدات و ریاضتهای قلبیه، خلّص اهل معرفت به پرتوی از آن، به قدر استعداد و مراتب سیر بهرهمند شدهاند و اکنون صورت کتبی آن که به لسان وحی، بعد از نزول از مراحل و مراتب، بیکم و کاست و بدون یک حرف کم و زیاد، به دست ما افتاده است، خدای نخواسته
مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 2مجموعه مقالاتصفحه 209
مباد که مهجور شود و گرچه ابعاد مختلفۀ آن و در هر بعد مراحل و مراتب آن، از دسترس بشر عادی دور است؛ لکن به اندازۀ علم و معرفت و استعدادهای اهل معرفت و تحقیق، در رشتههای مختلف، به بیانها و زبانهای متفاوت نزدیک به فهم، از این خزینۀ لا یتناهای عرفان الهی و بحر موّاج کشف محمدی(صلی الله علیه و آله و سلم) بهرههایی بردارند و به دیگران بدهند و اهل فلسفه و برهان، با بررسی رموزی که خاص این کتاب الهی است و با اشارات از آن مسائل عمیق گذشته، براهین فلسفه الهی را کشف و حل کرده، در دسترس اهلش قرار دهند.
آثار و نوشتههای قرآنی و تفسیری امام خمینی(رحمةالله)
امام خمینی(رحمةالله) سه سورۀ قرآن کریم را به صورت کامل تفسیر کردهاند: سورههای حمد، توحید و قدر. این مباحث در کتابهای سرّالصلوة و آداب الصلوة ایشان موجود است. مؤسسۀ تنظیم و نشر آثار امام خمینی(رحمةالله) کتابی مستقل را با عنوان تفسیر سورۀ حمد منتشر کرده است که از چهار بخش تشکیل شده است:
بخش اول. به قلم خود امام خمینی(رحمةالله) نوشته شده است که از آثار قلمی ایشان به شمار میآید، تفسیری موجز که در کتاب سرّالصلوة به مناسبت بحث قرائت نماز آمده است.
بخش دوم. تفسیر تفصیلی سوره حمد که در بحث قرائت نماز، در کتاب آداب الصلوة آوردهاند.
بخش سوم. مجموعۀ پنج جلسه تفسیر سورۀ حمد که در سال 1358 در صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران ایراد فرمودند.
بخش چهارم. تفاسیری پراکنده که امام خمینی (رحمةالله) به مناسبتهای مختلف، دربارۀ معنا و مفهوم «بسم الله» یا دیگر فقرات سورۀ مبارکۀ حمد بیان فرمودهاند.
مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 2مجموعه مقالاتصفحه 210
بقیه آثار شفاهی ایشان است که از درون مجموعۀ صحیفۀ نور استخراج شده و در دو مجموعۀ مستقل به چاپ رسیده است: 1. قرآن باب معرفت الله که از مجموعۀ بیانات و نوشتههای ایشان درباره قرآن گرد آمده است. 2. قرآن کتاب هدایت در دیدگاه امام خمینی (رحمةالله) که دفتر سیزدهم از تبیان را تشکیل میدهد.
شیوه و روش تفسیری امام خمینی(رحمةالله)
امام خمینی (رحمةالله) با سه رویکرد، در حوزۀ تفسیر قرآن گام مینهند:
1. رویکرد عرفانی و اعتقادی؛
2. رویکرد اخلاقی و تربیتی؛
3. رویکرد سیاسی و انقلابی.
همچنین عناصر مهمّی که در مبانی و روش تفسیری امام بیشتر به چشم میآید سه عنصر است: 1.عنصر تدبّر و اجتهاد؛ 2. عنصر شهود و عرفان؛ 3. عنصر نقل روایات.
به هر حال در طول تاریخ دو روش تفسیری معمول و متعارف بوده است:
1. روش تفسیر نقلی
منظور از تفسیر نقلی، اعتماد به روایات پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) و اهل بیت(علیهم السلام) است. کسانی که احادیث صحابه و تابعین را معتبر میدانند، به این منقولات هم تکیه میکنند.
2. روش تفسیر به رأی اگر مفسری بر روایات تکیه نکند بخواهد از طریق اجتهاد، با رأی خود به فهم آیات قرآن بپردازد، «تفسیر به رأی» کرده است.
نقد و بررسی روایات ممنوعیت تفسیر به رأی
در اینجا به پنج روایت توجه میکنیم:
1. شیخ صدوق در عیون أخبار الرضا(علیه السلام) آورده است:
محمد بن موسی بن المتوکل عن علی بن ابراهیم عن أبیه عن الریان بن الصلت عن علی بن موسی الرّضا(علیه السلام) عن أبیه عن آبائه عن أمیر المؤمنین(علیهم السلام) قال: «قال
مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 2مجموعه مقالاتصفحه 211
رسول الله(صلی الله علیه و آله و سلم): قال الله جلّ جلاله: ما آمن بی من فسّر برأیه کلامی وما عرفنی من شبّهنی بخلقی وما علی دینی من استعمل القیاس فی دینی».
در این حدیث تفسیر به رأی قرآن، تشبیه خدا به خلق او و کاربرد قیاس در دین مذموم معرفی شده است.
2. در وسائل الشیعه آمده است:
قال رسول الله(صلی الله علیه و آله و سلم): «لعن الله المجادلین فی دین الله علی لسان سبعین نبیّاً، ومن جادل فی آیات الله کفر، قال الله: ما یُجادِلُ فِی آیاتِ اللهِ إِلا الّذِینَ کَفَرُوا ومن فسّر القرآن برأیه فقد افتری علی الله الکذب...».
3. کلینی در کافی نقل میکند که امام باقر(علیه السلام) به قتاده که از مفسران معروف بود فرمودند:
«ویحک یا قتادة ان کنت إنّما فسّرت القرآن من تلقاء نفسک فقد هلکت وأهلکت...»؛ ای قتاده! اگر قرآن را از پیش خود تفسیر و معنا کردی، هم خود را هلاک میکنی و هم دیگران را... .
4. ابو بصیر از امام صادق(علیه السلام) نقل کرده است:
«من فسّر القرآن برأیه إن أصاب لم یؤجر وإن أخطأ فهو أبعد من السماء»؛ کسی که قرآن را با رأی خود تفسیر کند، اگر به واقع برسد و حقیقت را دریابد، مزد و پاداشی نمیبرد و اگر به خطا رود، فاصلۀ او تا حقیقت، به منزلۀ فاصلۀ زمین تا آسمان است.
5. قال النبی(صلی الله علیه و آله و سلم):
«من فسّر القرآن برأیه فلیتبوّء مقعده من النّار».
مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 2مجموعه مقالاتصفحه 212
این حدیث میان مفسّران عامه و خاصه مشهور است. پیش از این باید بدانیم دربارۀ تفسیر به رأی، تقریباً 10 نظر عمده وجود دارد. علامه طباطبایی در تفسیر آیۀ 7 سورۀ مبارکۀ آل عمران، پس از بیان روایات مختلف، به بررسی دیدگاههای قرآنپژوهان در این زمینه میپردازد.
در ادامۀ این مقال ما نظرات دو نفر از بزرگان را مطرح خواهیم کرد و سپس دیدگاههای امام خمینی(رحمةالله)را بررسی میکنیم.
دیدگاه مرحوم فیض کاشانی
مرحوم کاشانی درباره تفسیر به رأی دو گونه بحث میکند:
1. مفسر رأی، نظر یا مذهب خاصی را به لحاظ اعتقادی، داشته باشد و سپس بخواهد آیهای را بر اساس آن نظر خاص، هدف معین یا اعتقاد ویژۀ خود تفسیر کند؛ یعنی آیه را با نظر خاص خود تطبیق دهد.
2. مفسر بدون در نظر گرفتن جهات لفظی، مراعات نظم، و سیاق لفظ و معنای آیه و بیتوجه به شواهد و قراین موجود در آن، و نیز بیتوجه به روایات معصومان(علیهم السلام) به تفسیر قرآن مبادرت ورزد.
تفسیر به رأی در نگاه علامه طباطبایی(رحمةالله)
علامه در باب تفسیر به رأی، با توجه به همان حدیث «من فسّر القرآن برأیه...» مینویسد:
«الرأی هو الاعتقاد عن اجتهاد وربّما أطلق القول عن الهوی والاستحسان»؛ نظر و اعتقادی که انسان از طریق اجتهاد به دست آورد، رأی میگویند؛ گاهی سخنی که برخاسته از هوا و هوس و استحسانات ظنی باشد هم، رأی خوانده میشود.
مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 2مجموعه مقالاتصفحه 213
تفسیر به رأی، یعنی مفسّر برای فهم معنای آیه، از آیات دیگر استمداد بجوید که این منهیّ عنه است؛ یعنی از این راه نهی شده است؛ نه اینکه مکشوف آن هم مورد نهی باشد.
در حالی که در نظر مفسران پیش از علامه، اگر به نتیجهای هم میرسیدید، قابل قبول نبود؛ ولی علامه(رحمةالله) میفرماید: اگر به واقع برسد، هیچ کس نمیتواند بگوید که واقع نیست؛ یعنی چگونه میتوان جلویش را گرفت که به واقع نرسد؟ پس آنچه در روایات نهی شده، تنها راه است. مانند آنکه بگوییم قطعی که از طریق قیاس به دست آید، حجت نیست. تصادفاً ممکن است با قیاس هم به یک امر واقعی رسید که نتیجۀ آن قطع است. ولی میگوییم این طریق مذموم است. پس نهی عمدتاً به طریق مربوط میشود؛ نه نتیجهای که برای مفسّر تحصیل میشود.
تبیین دیدگاه امام خمینی(رحمةالله) در تفسیر به رأی
برای تبیین این مسأله، نخست باید به پرسشهایی چون تفسیر به رأی در کلام امام(رحمةالله) به چه معنایی به کار رفته و منظور ایشان از تفسیر به رأی چیست؟ قلمرو و مرکز ثقل تفسیر به رأی کجاست؟ آیا مرز یا حدی برای این موضوع تعیین کردهاند یا خیر بپردازیم.
بهطور کلی در کلمات امام خمینی(رحمةالله) چهار مسأله وجود دارد که نظر ایشان را در بارۀ تفسیر به رأی مشخص میکند.
امام خمینی (رحمةالله) در تفسیر سورۀ حمد مطالبی آوردهاند که با مشرب عموم مفسران پیش از ایشان هماهنگ است؛ ولی در آداب الصلوة مطالبی متفاوت با نظر مفسران پیش از خود بیان کردهاند:
1. تحمیل آرای مفسر بر آیات قرآنی، امام خمینی (رحمةالله) در این زمینه فرمودند:
از چیزهایی که ممنوع است در اسلام «تفسیر به رأی» است که هر کسی آرای
مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 2مجموعه مقالاتصفحه 214
خودش را تطبیق کند بر آیاتی از قرآن، و قرآن را به آن رأی خودش تفسیر و تأویل کند.
ایشان در اینجا تفسیر و تأویل را کنار هم آورده است که با بیان نخست مرحوم فیض کاشانی و نیز سخن علامه که فرمودند «پیشفرضها و مسلّماتی را از پیش خود داشته باشید و سپس به سراغ قرآن بیایید و بخواهید از قرآن چیزی بفهمید؛ این تفسیر نیست این تطبیق یا تفسیر به رأی است»، هماهنگ است.
2. ممنوعیت ورود به عرصة تفسیر، بیتوجه به مقدمات علمی اگر کسی معلومات و اطلاعات کافی و نیز مقدمات علمی لازم را نداشته باشد و بخواهد به تفسیر قرآن بنشیند، تفسیر به رأی خواهد رسید.
ایشان در این باره میفرمایند:
اشخاصی که رشد علمی زیاد پیدا نکردهاند، جوانهایی که در این مسائل و در مسائل اسلامی وارد نیستند، کسانی که اطلاع از اسلام ندارند، نباید اینها در تفسیر قرآن وارد بشوند و اگر روی مقاصدی آنها وارد شدند، نباید جوانهای ما به آن تفاسیر اعتنا کنند.
3. ممنوعیت تفسیر قطعی و جزمی آیات قرآن، امام(رحمةالله) در این زمینه میفرمایند:
باز هم تکرار میکنم که این، تفسیر جزمی، که مقصود این است ]و[ جز این نیست که تفسیر به رأی بشود نیست، آنچه به نظر خودمان میفهمیم، بهطور احتمال نسبت میدهیم.
با این همه ایشان میفرمایند:
گاهی شما مجبورید، دست از ظواهر قرآن هم بکشید؛ تفسیر عقلی، نقلی و اجتهادی اقتضا میکند، از ظاهر قرآن دست بکشید؛ ولی قراین عقلی، نقلی و یا
مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 2مجموعه مقالاتصفحه 215
لفظی باید باشد. در این صورت نباید جمود به الفاظ داشت.
4. تفسیر به رأی در قلمرو آیات الاحکام.
مطلب چهارمی که دربارۀ تفسیر به رأی از بیان امام(رحمةالله) استفاده میشود، به آیات الاحکام مربوط است. این بحثی است که در کلمات سایر مفسّران مشاهده نمیشود. کاملترین بیان امام (رحمةالله) نیز در مبحث قرائت نماز، در کتاب آداب الصلوة آمده است. امام خمینی (رحمةالله) تفسیر به رأی را با تفکّر و تدبّر در قرآن، اجتهاد در قرآن و فهم آیات قرآن برابر ندانسته است.
امام خمینی(رحمةالله) در آداب الصلوة آوردهاند:
تفکر و تدبر در آیات شریفه را به تفسیر به رأی، که ممنوع است، اشتباه نمودهاند؛ و به واسطة این رأی فاسد و عقیدۀ باطله قرآن شریف را از جمیع فنون استفاده عاری نموده و آن را به کلی مهجور نمودهاند؛ در صورتی که استفادات اخلاقی و ایمانی و عرفانی به هیچ وجه مربوط به تفسیر نیست تا تفسیر به رأی باشد... .
در تفسیر به رأی نیز کلامی است که شاید آن غیر مربوط به آیات معارف و علوم عقلیه که موافق موازین برهانیه است و آیات اخلاقیه که عقل را در آن مدخلیت است باشد؛ زیرا که این تفاسیر مطابق با برهان متین عقلی یا اعتبارات واضحه عقلیه است که اگر ظاهری بر خلاف آنها باشد لازم است آن را از ظاهر مصروف نمود؛ مثلاً در کریمه شریفه وَجاءَ رَبُّکَ و الرَّحْمنُ عَلَی الْعَرْشِ اسْتَوی که فهم عرفی مخالف با برهان است، ردّ این ظاهر و تفسیر مطابق با برهان تفسیر به رأی نیست و به هیچ وجه ممنوع نخواهد بود. پس محتمل است، بلکه مظنون است که تفسیر به رأی، راجع به آیات احکام باشد که دست آراء و عقول از آن کوتاه است و به صرف تعبد و انقیاد از خزّان وحی و مهابط
مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 2مجموعه مقالاتصفحه 216
ملائکة الله باید اخذ کرد، چنانچه اکثر روایات شریفه در این باب، در مقابل فقهاء عامه که دین خدا را با عقول خود و مقایسات میخواستند بفهمند وارد شده است.
روش تفسیری عقلی و اجتهادی
روش عقلی و اجتهادی را چنین معنا کردهاند که در حقیقت میان روش تفسیر به رأی مذموم و روش تفسیر نقلی حد وسط واقع میشود. در واقع این روش به هر دو جهت توجه میکند: هم رأی و نظر یک مفسر، به عنوان یک عامل، محور و اساس مورد توجه است و هم به همۀ روایات اهل بیت توجه میشود.
برای فرار از تفسیر به رأی و عدم توجه به روایات در تفسیر قرآن، بسیاری چنین روشی را مبنای کار خود قرار دادهاند.
جایگاه روایات در روش تفسیری اجتهادی
مبنای امام خمینی(رحمةالله) در برخورد با روایات اهل بیت(علیهم السلام) و سنت پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) بدینگونه است که روایات اهل بیت(علیهم السلام) را مبنا و محور تفسیر قرآن قرار میدادند و پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) و اهل بیت عصمت را مفسران واقعی و حقیقی قرآن کریم میدانستند. اهل بیت به همۀ ظواهر و بطون قرآن وقوف کامل دارند. به همین دلیل تفسیر قرآن تنها از ناحیۀ آنها امکانپذیر است. دیگران اگر بتوانند با قرآن رابطهای برقرار کنند و چیزی از آن درک کنند، از آنچه که در کلام اهل بیت مطرح شده بسیار پایینتر خواهد بود. گاهی هم از کلمات امام(رحمةالله) حصر معرفت قرآن کریم به اهل بیت(علیهم السلام) استفاده میشود: «إنّما یعرف القرآن من خوطب به»؛ ولی قراینی وجود دارد که نشان میدهد منظور انحصار نیست؛ یعنی دیگران نمیتوانند آن را بفهمند، بلکه منظور عدم فهم کامل و جامع است.
مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 2مجموعه مقالاتصفحه 217
امام خمینی(رحمةالله) و روایات تفسیری
بیشتر روایات تفسیری به حد تواتر نمیرسد تا ما بتوانیم از طریق روایات متواتر قرآن را تفسیر کنیم. روایات تفسیری ما عموماً اخبار آحاد است.
اینجا این پرسش مطرح میشود که امام خمینی(رحمةالله) نسبت به اخبار آحاد چه دیدگاهی داشتند. در پاسخ باید بگوییم که این اخبار، اگر در مباحث فقهی و شرعی وارد شود یعنی به آیات الاحکام مربوط باشد، حجیت و اعتبار تعبدی دارد، زیرا رسیدن به این احکام و جزئیات آن جز از طریق روایات، برای ما امکانپذیر نیست؛ از این رو تعبداً میپذیریم. اما در مورد آیات معارف، اعتقادیات و اخلاقیات، مبنای امام خمینی(رحمةالله) این است که اخبار آحاد، حجت نیست، زیرا اینجا ملک مطلق عقل است و جای اندیشه و تعقل است؛ از این رو دست عقل و اندیشه باز است.
در آیات الاحکام، عقل نمیتواند مفسر احکام و جزئیات آن باشد. باید آن را از بیان معصوم(علیه السلام) اخذ کنیم؛ از این رو اخبار آحاد هم حجت میشود، ولی حجت تعبّدیه؛ ولی در آیات معارف و اخلاقیات و اعتقادیات مبنای امام (رحمةالله) متفاوت است چنانکه فرمودهاند:
«ومعلوم أنّ الاُصول الاعتقادیة لا یعتمد فیها بخبر الثقة».
امام خمینی بیشتر روایات تفسیری را از قبیل جزمی، تطبیق و بیان مصداق میدانند؛ نه آن افراط و تندروی اخباریان را میپذیرند و نه آن بیتوجهی به روایات اهل بیت(علیهم السلام) در فهم آیات قرآنی را. در آیات الاحکام مسأله روشن است:
وَأنْزَلْنا إِلَیْکَ الذِّکْرَ لِتُبَیِّنَ لِلنّاسِ ما نُزِّلَ إِلَیْهِمْ وَلَعَلّهُمْ یَتَفَکّرُونَ سنت، سیره، احادیث و روایات پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) مبین است و به تبع آن روایات اهل بیت(علیهم السلام).
مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 2مجموعه مقالاتصفحه 218
امام خمینی(رحمةالله) نه بیاعتنایی نسبت به روایات اهل بیت(علیهم السلام) را میپذیرند و نه افراط و تندروی در مبنا و محور قرار دادن آن را. نظر امام خمینی(رحمةالله) تلفیقی بین این دو است؛ مبنا و روش ایشان اجتهادی و عقلی است؛ با رویکردی عرفانی، یعنی اوج تفسیر ایشان به نکتههای عرفانی و اخلاقی باز میگردد.
مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 2مجموعه مقالاتصفحه 219
کتابنامه
قرآن کریم.
1. آداب الصلوة، امام خمینی، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، تهران، 1378.
2. تفسیر الصافی، محسن فیض کاشانی، مؤسسه الهادی، قم، 1416ق.
3. تفسیر سوره حمد، امام خمینی، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، تهران، 1381.
4. تفسیر العیاشی، النضر محمد بن مسعود بن عیاش، المکتبة العلمیة الاسلامیه، تهران.
5. تهذیب الاصول، جعفر سبحانی، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، تهران، 1381.
6. صحیفه امام، امام خمینی، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، تهران، 1378.
7. الکافی، محمد بن یعقوب کلینی، دار الکتب الاسلامیه، تهران، 1367.
8. عیون اخبار الرضا(علیه السلام)، محمد بن علی بن بابویه (شیخ صدوق)، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، بیروت، 1404ق.
9. المیزان فی تفسیر القرآن، سید محمدحسین طباطبائی، دفتر نشر اسلامی، قم.
10. وسائل الشیعه، محمد بن حسن حر عاملی، مؤسسة آل البیت لإحیاء التراث، 1409 ق.
مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 2مجموعه مقالاتصفحه 220