نگاهی و نقدی گذرا بر مدایح و مراثی اهل بیت(ع) و اشعار عاشورایی و تأثیر اندیشه های امام خمینی(س) در هنر و ادبیات انقلاب اسلامی
ابوالفضل فیروزی
رقص خون
گزیدهای از شعر شیعه سرودۀ ابوالفضل فیروزی:
شیعه یعنی: دست بیعت با علی گر وفاداری به عهدت، یا علی
شیعه یعنی: خط سرخ مرتضی از غدیر عشق تا شهر خدا
شیعه یعنی: وارث خون حسین پانزۀ خرداد سردار خمین
شیعه یعنی: پیرو صادق شدن این دو روز عمر را عاشق شدن
شیعه یعنی: هجرتی پرماجرا از طلب، تا بیکران بحر فنا
شیعه یعنی: در تلاشی مستدام تا ملاقات خدای ذوالکرام
شیعه یعنی: عشق، یعنی بندگی شور و غوغا در تمام زندگی
شیعه یعنی: باش در لیل و نهار راهب محراب و شیر کارزار
شیعه یعنی: بیریا، یک لا قبا پر تلاش و مخلص و کم ادعا
شیعه یعنی: شرح خونین فراق از حجاز و قدس تا شام و عراق
شیعه یعنی: درد و داغ و ابتلا کربلا در کربلا در کربلا
شیعه یعنی: غرقۀ دریای خون سالک مفتون صحرای جنون
شیعه یعنی: رقص خون در گردباد شعر سرخ درد، از حلقوم داد
مجموعه مقالات دومین کنگره بین المللی امام خمینی (س) و فرهنگ عاشورادفتر 3صفحه 201
شیعه یعنی: در خطرها کن خطر با خدای خویش دائم همسفر
شیعه یعنی: انتظار انتقام یا لثارات الحسین، صبح و شام
شیعه یعنی: انتظاری پر امید چون بمیری اجر تو اجر شهید
شیعه یعنی: شورش و خون و قیام نان و شمشیر و نماز والسلام
شیعه سقای شهید مه لقاست تشنگی تا خوردن آب بقاست
شیعه هر روزش، چو عاشوراستی کربلایش هر کجا برپاستی
* * *
این لاله نشان داغ دیرینۀ ماست آئینۀ آفتاب آئینۀ ماست
ما از غم یکروزه نداریم هراس اندوه هزار ساله در سینۀ ماست
«تاریخ هزار و دویست سالۀ شعر پارسی بعد از ایران اسلامی با همۀ فراز و فرود و عیب و کاستیها در آئینه تاریخ ادبیات جهان چهرهای دلانگیز و درخشان دارد و در مجموع میراث ارزشمندیست از باورها و ارزشهای دینی و ملّی و فرهنگ و آداب و رسوم گذشتگان که نمایانگر هویت اسلامی و ملّی ماست و باید از آن پاسداری کنیم. ولی باید اذعان داشت که در ترازوی نقد و میزان معیارهای اصیل انسانی و اسلامی متأسفانه بعلل و انگیزههای غیرصمیمی و الهی و پیرایههای ناشایسته برای شعر و هنر کاملاً مبرّا نبوده است» و بخش عظیمی از این گنجینۀ دّر، دری در پای خوکان نثار شده و اندر مدح و تملق خداوندان زر و زور و تزویر و هجو مخالفانشان و یا وصف می و میخوارگی و عشرتطلبی و زنبارگی و غلامبارگی و توجیه و تطهیر اعمال پلشت آن خودکامگان و یا خودستایی و دنیاطلبی و انحطاطهای فکری و انحرافات اخلاقی خود سرودهاند و گاه آنچنان شرمآور و ننگین است که حتی بسیاری از شاعران گذشته نیز از این همه فضیحت و ابتذال بیآزرمی به فریاد آمدهاند. سیفالدین فرغانی و ناصرخسرو از کسانی هستند که این طبقه از شاعران را مورد نکوهش و انتقاد شدید قرار دادهاند و با اشعار طنز و تند آنها را رسوا مینمایند. امّا این فساد و تباهی در ادبیات، در صد سالۀ اخیر شکل دیگری به خود میگیرد و آن حالت تهاجمی نسبت به اسلام و توهین به مقدسات این آب و خاک است، یعنی در قرون قبل هنرمندان و شاعران بیشتر در خدمت صاحبان زر و زور و تزویر بودند و دنبال آمال و اعمال زشت خود، ولی هیچگاه گستاخانه و بیپرده این طور اسلام و مقدّسات آنرا مورد اهانت و حمله قرار نمیدادند، امّا متأسفانه بعللی که باز هم فرصت بررسی همه جانبۀ آن در این نوشتار نمیگنجد، در این قرن بویژه دوره پنجاه ساله حکومت
مجموعه مقالات دومین کنگره بین المللی امام خمینی (س) و فرهنگ عاشورادفتر 3صفحه 202
دست نشانده ستمشاهی پهلوی، شاعران و هنرمندان وابسته و یا روشنفکرنما و به تعبیر مرحوم جلال آل احمد، جماعت غربزده و هرهری مذهب و شیران علم، نه تنها هنر و یا شعر خود را در خدمت مردم و اسلام قرار ندادند، بلکه بیش از پیش در جهت تفرقه و یا سرکوب باورها و اعتقادات مردم و اسلام بکار بردند.
«بحمدالله با وقوع اعجاز قرن یعنی انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی(قدس سره) و شکستن بتهای زور و زر و تزویر تحوّلی همه جانبه بویژه در ادبیات ایران و خاورمیانه صورت گرفت»، که موج این تحول میرود تا سراسر گیتی را فراگیرد. البته رگههای این تحول گر چه در اشعار مرحوم علامه اقبال لاهوری در گذشته دیده میشود، ولی هرگز این تحول اینقدر چشمگیر و فراگیر نبوده و دیگر اینکه اقبال قبل از اینکه شاعر باشد و روشنفکر یک مسلمان متدین و معتقد است. مسلمان روشنفکری که توانسته بود با بینش تیز خود چیزی که دیگران در آئینه نمیبینند در خشت خام ببیند و آن اعجاز قرن و پدیدۀ انقلاب اسلامی بوسیله و رهبری مردی از سلاله پاکان و تبار رسولان و کسانی که روشنفکران غربزده حتّی تصور آنرا نمیکردند، آنجا در آن غزل حماسی و تاریخی ظهورش را نوید میدهد:
برسد مردی که زنجیر غلامان بشکند دیدهام از روزن دیوار زندان شما
و آن مرد آمد و زنجیر بردگان عصر تکنولوژی را با دست توانمند خود شکست. پری هنر متعالی و گُرد هنر حماسی را از زندان اهریمنان آزاد کرد. بهار شکوفایی و رشد هنر متعهد انسانی و اسلامی در عرصه خاک فرا رسید و زمستان رخوت و سستی هنر و هنرمندان مردمی و متعهد به اتمام رسید و سرها از گریبان طلوع کرد و دیدار یاران را میسر شد. هیچ عذری را برای مدعیان مبارزه و تعهد و هنرمندان گذشته و حال باقی نگذاشت. و وقت هنر شد و سرفرازی، تا چه قبول افتد و که در نظر آید؟
البته قضاوت و داوری دربارۀ شعر انقلاب اسلامی شاید فعلاً زود باشد و حداقل باید یک نسل از انقلاب بگذرد تا زمان و گذشت روزگار – که خود یکی از عوامل تعیین کنندۀ ارزشهای ادبی و فکری است – ادب ناب و خالص عصر انقلاب را بر ما نشان دهد و چهرۀ دلربا و طلعت دلآرای ادب متعهد این دورۀ توفانزا بر ما آشکار نماید، ولی بنابر نظر بسیاری از محققین و کارشناسان با انصاف و ناقدان بیطرف و آگاه، نه حاسدان خناس و مغرضان و جاهلان، شعر و ادبیات انقلاب، تاکنون از جهات و ابعاد گوناگون در خور تأمل و ستایش است و آنطور نیست که به قول کسانی که ذکرشان
مجموعه مقالات دومین کنگره بین المللی امام خمینی (س) و فرهنگ عاشورادفتر 3صفحه 203
رفت، جز تقلید و مدح هیچ چیز نداشته باشد. بلکه در یک بررسی و تحقیق همه جانبه بلکه در یک نگاه درخواهیم یافت، ادبیات انقلاب نیز مانند خود انقلاب حرف تازهای دارد و از جنبهها و معیارهای گوناگون ادبی مانند زبان، اندیشه و احساس، پیام و مایهوری لفظ و واژه و حتی قالب و فرم و نیز از حیث عناصر اصلی تشکیل دهندۀ ادبیات مانند: «عاطفه، معنی، اسلوب و خیال» و همچنین انگیزه و تعهد، سبکی خاص دارد که باید آنرا «سبک انقلاب اسلامی» نام گذاشت که بنابر نظر کارشناسان بیغرض و مرض از حیث بسیاری از جهات مذکور در طول تاریخ ادبیات فارسی بینظیر است.
البته این بدان معنی نیست که فراز و فرود و کم و کاستی و ضعفی در ابعاد مختلف آن مشاهده نمیشود؛ همین است سخندانی و زیبایی را و نیز منظور ما همه شعرها و همۀ شاعران نیست، چه بسیار شاعرانی که شاعر انقلاب محسوب میشوند و حتی صاحب سبک نیز هستند ولی در بعضی از اشعارشان از جنبههای مختلف نقاط ضعفی وجود دارد و نیز چه بسیار شاعرانی که بیشتر اشعارشان ضعیف است و در یک یا چند قطعه شعرشان قوت دارند و یا مشهور شدهاند و همچنین هستند شاعران گمنامی که اشعار خوب و قوی و محکمی دارند ولی در صحنه مطبوعات به عللی که در اینجا فرصت پرداختی به آنها نیست، مطرح نیستند و گمنام باقی ماندهاند. که امیدواریم روزی شاهد شکوفایی و باروری و مطرح شدن همۀ نیروهای مستعد و متعهد به انقلاب اسلامی در همۀ زمینههای ادبی باشیم.
در اینجا، به علت اینکه مجال طرح و بررسی و عرضه همۀ آثار خوب و ماندنی شاعران انقلاب اسلامی در تمام زمینهها نیست و محتاج یک همکاری گستردۀ محققین میباشد، لذا بنده بر آن شدم که در حد وسع و توانایی خود به مرور زمان و فرصتهایی که پیش میآید – بیهیچ حب و بغض – به جمعآوری و بررسی اشعار ناب و متعهد انقلاب اسلامی در زمینههای گوناگون بپردازم و از خداوند متعال توفیق این ادب و عمل را میجویم.
به همین جهت گر چه موضوعات بکر و جدیدی مثل مدح و مراثی امام(س)، جنگ و جهاد و شهید و شهادت و ... در ادبیات انقلاب مطرح شده و حتی بسیاری از موضوعات اشعار فارسی در گذشته از زاویۀ دیگری به آن نگریسته شده – که این از انفاس قدسیه حضرت امام(رض) و تأثیر مسیحای انقلاب اسلامی بوده – تا آنجا که مدح و مرثیه نیز رنگ و بوی دیگری دارد، چرا که دیگر انگیزههای غیر صمیمی و غیرالهی در این مسأله دخیل نیست. بلکه اعتقاد و ایمان و عشق به ولایت و رهبریست و مدحت امام(قدس) مدح فضیلت و انسانیت است و مرثیه او نیز سوگواری فراق معشوق
مجموعه مقالات دومین کنگره بین المللی امام خمینی (س) و فرهنگ عاشورادفتر 3صفحه 204
و محبوب و مرادیست که اینک در جوار حق تعالی آرمیده است و میداند که این حمد و مدح به خدا برمیگردد. که «الحمدلله رب العالمین» و نیز به همین علت است که میبینیم از زمان رحلت تا سالگرد ارتحال حضرتش صدها قطعه شعر در مدح و مرثیتش سروده میشود و دهها جلد مجموعه شعر را پدید میآورد. و این نه تنها در تاریخ ادبیات جهان بیسابقه است، بلکه نشان عشق و پیوند یک ملت و امت با مراد و رهبرشان است. باید توجه داشت که بررسی و ارائه همه یا حتی منتخب این اشعار در این مقاله نمیگنجد و امیدواریم در آینده بتوانیم به طرح و نقد و بررسی آنها بپردازیم.
لذا در این مقاله بر آن شدیم که ابتدائاً تبرکاً و تیمناً به مدایح و مراثی که دربارۀ حادثۀ شگفتانگیز کربلا و حماسۀ مقدس حسینی، شاعران متعهد انقلاب پرداختهاند به اندازه وسع و آنچه که در این مقوله بگنجد، بپردازیم. و از این اقیانوس بیکران نه به قدر تشنگی که به اندازهای که لذّت، آن را بچشیم برگیریم.
قبل از آن لازم است که نگاهی گذرا به مدایح و مراثی که تاکنون در طول تاریخ ادبیات فارسی سروده شده بیندازیم و سپس بر سر مطلب شویم.
همانطوری که اشارت رفت یکی از تأثیرات انقلاب اسلامی دادن شناخت و اندیشهای نوین و نگرشی تازه به مردم و از جمله شاعران و هنرمندان نسبت به سیرۀ اهل بیت عصمت و طهارت(علیهم السلام و الصلوة) است و آن شناخت بعد سیاسی و مبارزاتی و حماسی آن بزرگواران است و اینکه انگیزه مسمومیت و یا قتل آنان از جمله شهادت حضرت اباعبداللهالحسین و اصحاب باوفایش به علت دخالت در سیاست و امور مسلمین بوده است. گر چه متأسفانه نویسندگان و اهل خطبه و روضه و ادبا و شاعران به این جهت کمتر توجه داشتهاند.
لذا استاد شهید مطهری(رض) در گفتارهای دردمندانهاش دربارۀ حماسه مقدس حسینی، ضمن انتقاد شدید نسبت به بعضی از اهل شعر و نوحه و روضه، سه عنصر را عناصر اصلی و انگیزه قیام و شهادت حضرت اباعبدالله(ع) میداند که عبارتند از:
الف – امر به معروف و نهی از منکر
ب – عدم پذیرفتن ذلّت بیعت با یزید
ج – دعوت مردم کوفه.
همانطور که از سخنان و خطب خود حضرت استفاده میشود، مهمترین این عناصر، عنصر امر
مجموعه مقالات دومین کنگره بین المللی امام خمینی (س) و فرهنگ عاشورادفتر 3صفحه 205
به معروف و نهی از منکر است؛ ولی متأسفانه باید گفت: در ادب فارسی و اشعار شاعران پارسی در طول تاریخ هزار و دویست ساله، گر چه در مجموع آثار و اشعار زیبا و دلنشینی (علیرغم نکات منفی و ضعفی که بعضی از این آثار دارد) در مدح و مراثی اهل بیت(ع) به ویژه سالار شهیدان ارائه شده؛ کمتر از بعد حماسی و سیاسی که انگیزه اصلی مدایح و مراثی اهل بیت(ع) بخصوص سیدالشهدا است، توجه شده؛ چه در آثار و اشعار قبل از دورۀ صفویه، مانند: آثار و اشعار شاعران اهل سنت مثل سنائی، عطار، مولوی، سعدی و سیف فرغانی و ... و چه در اشعار شاعران شیعی مانند کسائی مروزی، فردوسی، ناصرخسرو، قوامی، رازی، خواجوی کرمانی، سلمان ساوجی، ابن یمین و ... و همچنین مدایح و مراثی بعد از قرن نهم که بعضی از آنها عبارتند از: بابافغانی، وحشی، محتشم و کلیم کاشانی، وصال شیرازی، سروش اصفهانی، یغمای جندقی، قاآنی، صابر همدانی، عمان سامانی، شیخ محمد غروی کمپانی، میراز یحیی اصفهانی، جیحون تبریزی، نیّر تبریزی و ... و در این اواخر کسانی چون: آیتی بیرجندی، دکتر قاسم رسا، جلال همایی، امیری فیروزکوهی و شهریار و کسانی دیگر که به خاطر طولانی شدن کلام از بردن نامشان معذوریم.
گر چه آثار و اشعار بسیاری از مداحان، مرثیه سرایان حضرت اباعبدالله و اصحاب بزرگوارش در قالبهای مختلف شعری – به ویژه ترکیببند و غزل – سوزناک و دلنشین است، به ویژه دوازده بند محتشم کاشانی (متوفی به 996 هـ-.ق) که مورد استقبال و تقلید بسیاری از شعرای پس از خود قرار گرفته، ولی بیشتر از جنبۀ سوگواری و تأسف و بُعد جنایی قضیه به ذکر مصائب کربلا و شهادت اباعبدالله پرداخته شده و با سی و سه بند مرحوم میرزا محمدتقی تبریزی(متوفی به 1312 هـ-.ق) و نیز مثنویهای مرحوم عمان سامانی اصفهانی(متوفی به 1322 هـ-.ق) در دیوان گنجینةالاسرار در ذکر واقعه کربلا که الحق از حیث اِشتمال بر معانی بلند و مفاهیم عمیق عارفانه و دقائق شاعرانه، بینظیر است و در خور ستایش و تقدیر، ولی از این جهت که کمتر از بعد حماسی و سیاسی و الگوگیری پرداخته شده و گاه نیز در اشعار بعضی از این شعرا «گردون دون» و «چرخ کجمدار» را یکی از عوامل این فاجعه دانستهاند و یا بیش از حد و گاه به نحو تحقیرآمیز به مسأله تشنگی حضرت و بعضی از اصحابش پرداخته شده و گاه نیز در تأسف از نافرجامی یک عیش بیجا و عروسی ناکام مطالبی بدروغ ذکر شده و گاهی قضا و قدر را محکوم کرده و العیاذ بالله حضرت را صید فرض کرده که در خونش دست و پا زده است. و موضوعات و مطالبی که یا مشحون به تحریف و دروغ است یا از دیدگاه سلیقهای و شخصی است که متأسفانه از جهتی مدح
مجموعه مقالات دومین کنگره بین المللی امام خمینی (س) و فرهنگ عاشورادفتر 3صفحه 206
شبیه به ذم و ظلم و ترور شخصیت آنحضرت است و کمتر به بعد حماسی و سیاسی قضیه نگاه شده است. حماسههایی که در زمینۀ دینی از قرن هشتم به بعد رواج یافت و مشهورترین آنها در مدح اهل بیت(ع) عبارتند از: خاوارن نامه ابن حسام (متوفی 858 هـ-.ق) حمله حیدری (میرزا محمد رفیع)، شاهنامۀ حیرتی (اثر حیرتی) خداوند نامه (اثر ملک الشعرای صبای کاشانی) و داستان علیاکبر و قاسم بن الحسن (محمد طاهر ابوطالب(متوفی 1298هـ-.ق)) و ... چون با دروغهای شاخدار، و گندهگوییهای بیمورد و بیمزه و تحریف شخصیت آن بزرگواران همراه است، نه تنها از این بابت حقّی را ادا نکردهاند، بلکه گاه ناآگاهانه با تحریف شخصیت آن بزرگواران، نسبت به آنها ستم کردهاند.
البته این ظلم ادبی بعضی از شاعران ناآگاه ولی شیفته اهل بیت بیشتر از دورۀ صفویه به بعد در ادبیات پارسی باب میشود که مسلم، یکی از انگیزههای آن اندیشه تشیع صفوی و قاجار است. و الّا روح تشیع سرخ علوی از این مسائل بیزار است. با نگاهی گذرا به سیره اهل بیت(ع) و سخنان، خطبهها و ادعیه آن حضرات مثل نهجالبلاغه، سخنان و خطب سیدالشهدا و شعارهای امام و اصحابش در عاشورا، خطبههای حضرت سجاد(ع) و زینب(س) بعد از حادثه کربلا و نیز زیارت عاشورا، روح بلند و ظلم ستیز و عدالت جوی شیعه علوی را مشاهده میکنیم و به همین علت شاعران عرب معاصر اهل بیت(ع) مانند کمیت، دِعْبِلْ، ابن رومی شعرشان از جنبه دمیدن روح تعهد و استکبار ستیزی در جامعه از زمین تا آسمان با اشعار شاعران پارسی و مرثیهگو بویژه از دورۀ صفویه به بعد تفاوت دارد و به همین خاطر است که به اقرار ادیب بزرگ عرب جاحظ:
«اولین بار شاعران شیعه بودند که تعهد را پذیرفتند و ادب متعهد را پیریختند و ارزشمندترین نوشتهها را در هجای دشمنان (قرآن و عترت) و مدح و رثا و حماسه شیعه گفتهاند.» و نیز بقول جرج جرداق:
«اشعار شیعه با الهام از روح انقلابی علی(ع) شاعر را از خواری و دنائت طبع رهانیده و در آسمان عزت نفس و بلند همتی به پرواز درمیآورد.» و نیز مرحوم علامه امینی در جلد سوم الغدیر در این باره میگوید: «... ائمه طاهرین(ع) و عالمان راستین دین در تکریم و تشویق شاعران متعهد نهایت مرحمت را داشتند، شاعرانی که در نشر مکتب و نفوذ آن و کوبیدن جباران و رسوا ساختن ستمگران نقش اساسی داشتند.»
«زبان صریح این شاعران هیچ مصلحتی را مراعات نمیکرد و در دفاع از حق مهر سکوت بر
مجموعه مقالات دومین کنگره بین المللی امام خمینی (س) و فرهنگ عاشورادفتر 3صفحه 207
لب نمیزدند و اگر چنین بود، چرا آرام و محترم نمیزیستند! بلکه یا در فرار بودند و یا در تبعید و یا طعمه ناوک دژخیمان روزگار.»
آن زمان که بزرگترین شاعران دربارها به خاطر کسب لقمهای نان، ایمان خود را فروخته و بر در ارباب بیمروت دنیا بر سر جیفهاش گرد میآمدند و گاه از حسادت و بخل و طمع در هجو هزل یکدیگر میکوشیدند. بودند شعرای مخلص فحول و دار بر دوشی چون «کمیت بن زید»، «دیک الجن»، «سید حمیری»، «فرزدق»، «ابن رومی»، «دعبل خزاعی»، «مهیار دیلمی» و «سید رضی» و «ابوتمام» و ... که با سرودن قصائد غرّا و شورانگیز و شهر آشوب و بر مدح و رثای اهل بیت، روح تعهد و حماسه را در مردم میدمیدند و مبلغانی بودند که با نشر اندیشههای ناب اسلام محمدی، بسیاری از ایشان به خاطر زبان سرخشان سر دار را با سر سبز خود بلند کردند و با شهادت خویش نشان دادند که از طبقۀ «یقولون ما لا تفعلون» نیستند و از زمره «آمنوا و عَمِلوُ الصّالِحات»اند و سیاست را جزو دیانت میدانند. از این رو شاعران بزرگ شیعه همیشه برای حکومتهای غاصب و فاسد خطری بزرگ محسوب میشوند. نعمان القاضی گوید: «شعر شیعه کاملاً سیاسی میباشد، سرایندگان این مذهب در تمامی موضوعات شعری یک هدف واحد را دنبال میکردند و آن دفاع از حق عضب شدۀ (آل علی) بود... حتی در اشعاری که به اجبار و از روی تقیه در مدح بنیامیه (در آن جوّ سانسور و خفقان) میسرودند، دفاع از حقانیت ائمه(ع) نمایان است.» چرا که شاعر شیعی از پیامبرش آموخته است: «اذا مدح الفاجُر اهتزَّ العرش و غضبَ الرّب» و نیز از امام صادق: «... اِنَّ المومن مجاهد بسَیفه و لِسانِه و الذّی نفسی بیده لَهو اشَد علیهم مِنْ البنل» و همچنین از اباعبدالله که: «مَنْ قالَ فینا بیتاً بنی الله له بیتاً فی الجنة» و نیز در زیارت عاشورا خوانده است: «اِنّی سِلمٌ لِمَنْ سالَمَکُم و حَرْبٌ لِمَنْ حارَبَکُم اِلی یومِ القیامَة» و در دعای ندبه امام منظور را اینطور صدا میکند: «اَین الطالب بدم الْمَقْتُولِ بکَربَلاء؟!» و در هر قیام و نهضتی شعارش این بود: «یالثارات الحسین» و بر همین اساس و اعتقادات «ادبیات شیعه بر چهار رکن استوار است، دو صفت، دو عاطفه و آن دو صفت عبارتند از: عصیان و اطاعت، عصیان از ظالمین و اطاعت از معصومین و آن دو عاطفه، که قوام شیعه است، توّلی و تبرّی است که ممیز و شاخص خط و ربط شیعه در طول تاریخ حیات عاشقانه و خونین اوست به معنی دوستی با دوستان خدا و دشمنی با دشمنان خداست.»
پس از انقلاب اسلامی نیز ادبیات شیعه بر همین اساس در پرتو اندیشههای تابناک
مجموعه مقالات دومین کنگره بین المللی امام خمینی (س) و فرهنگ عاشورادفتر 3صفحه 208
امام خمینی(رض) شکل گرفته و پیوند خویش را با آموزههای شیعی علوی در قرن اوّل و دوّم هجری برقرار کرد و گلهای بکر و معطر ایمان و مبارزه، تولی و تبرّی، ایثار و شهادت، حماسه و جهاد و تعهد و مسئولیت و ... در باغ ادبیات پارسی شیعه شکوفا شد و به برکت انفاس مسیحایی حضرت امام و خون مقدس شهدا، میرود که این روح توفانی تعهد ادبی شیعی از این خطه شهیدپرور در کالبد مردۀ هنر و ادبیات و شعر امروز جهان دمیده شود. امید آنکه با استمداد از روح علوی و حماسه مقدس حسینی و عنایت حقتعالی این هنر متعهد جانهای مستعد را برانگیزد و ارواح شیفته را بر آشوبد و در این بعدازظهر پائیز تاریخ، انسانیت مظلوم را از اسارت، تجاوز و ستم استکبار جهانی رهایی بخشد.
همانطور که وعده دادیم در اینجا به ذکر نمونههایی از شعر متعهد انقلاب اسلامی که دربارۀ حماسۀ مقدس حسینی است. با توجه به گنجایش این مقوله و حوصله شما با بضاعت مزجاة خویش میآوریم؛ باشد که توانسته باشیم، شمهای از آنچه تاکنون در این زمینه دیده و شنیدهایم، واگوییم، تا ضمن ادای اندکی از دین خویش، حجتی باشد برای کوردلان و غرضورزان و جاهلان که مدعیاند: «ادبیات و شعر انقلاب تاکنون چیزی جز تکرار و تقلید و مدح (به معنی مبتذل و متعارف آن) نداشته است» گر چه «صمٌ بکمٌ عمی فَهم لایرجعون»
خورشید را بر نیزه؟ آری اینچنین است
خورشید را بر نیزه دیدن سهمگین است
بر صخره از سیب زنخ بر میتوان دید
خورشید را بر نیزه کمتر میتوان دید
.....
بیدرد مردم ما خدا، بیدرد مردم
نامرد مردم ما خدا، نامرد مردم
از پا حسین افتاد و ما بر پای بودیم
زینب اسیری رفت و ما بر جای بودیم
از دست ما بر ریگ صحرا قطع کردند
دست علمدار خدا را نطع کردند
مجموعه مقالات دومین کنگره بین المللی امام خمینی (س) و فرهنگ عاشورادفتر 3صفحه 209
نوباوگان مصطفی را سر بریدند
مرغان بستان خدا را سر بریدند
در برگ ریز باغ زهرا برگ کردیم
زنجیر خائیدیم و صبر مرگ کردیم
چون بیوگان ننگ سلامت ماند بر ما
تاوان این خون تا قیامت ماند بر ما
1- علی معلم دامغانی یکی از شاعران بزرگ و پیش کسوت و صاحب سبک انقلاب اسلامی است که اهمیت و شهرتش بخاطر مثنویهای استوار، پرطنطنه، فخیم و جزابیست که تاکنون سروده است. بکارگیری بحور سنگین عروضی جر به آهنگی هیجانانگیز و حماسی و خونین تشیع، از شاخصهای بارز این مثنویهاست. برای مثال یکی از این مثنویها که شهرت بیشتری دارد و به جرأت میتوان گفت: شاخص سبک شاعری اوست و بیشتر او را با همین شعر میشناسند، مثنوی اوست دربارۀ «غروب عاشورا» و در بحر (مستفعلن، مستفعلن، مستفعلن، فع) این مثنوی زیبا و حماسی با وزن وسوسهانگیزی که دارد مورد استقبال و تقلید بسیاری از شاعران معاصر قرار گرفت (بگذریم از این که بعضی نتوانستهاند، مقلد خوبی باشند و به اصطلاح، خود را افتضاح کردند) به هر حال منتخبی از این مثنوی رثایی و حماسی را از کتاب «رجعت سرخ ستاره» ایشان آوردهایم. از ویژگیهای این مثنوی آوردن تصاویر بکر حماسی و شکوهمند از حادثه کربلا و غروب عاشوراست. همچنین بار عاطفی قوی، زبان فخیم، اندیشۀ ناب شیعی، ریتم و وزن محرک و سیلابهای پرکشش و تپنده و پیام و بیان قابل تعمیم و اندوه توأم با خشمی مقدس نه به قول خودش: (حزنی که به صورت کفکخوردگی و فلاکت باشد) از ویژگیهای بارز این مثنوی استوار است. برای نمونه توجه شما را به بعضی از ابیات این مثنوی جلب مینمایم:
روزی که در جام شفق مل کرد خورشید
بر خشک چوب نیزهها گل کرد خورشید
شید و شفق را چون صدف در آب دیدم
خورشید را بر نیزه گویی خواب دیدم
2- سید حسن حسینی یکی دیگر از محققان و مترجمان و شاعران بنام انقلاب اسلامی است
مجموعه مقالات دومین کنگره بین المللی امام خمینی (س) و فرهنگ عاشورادفتر 3صفحه 210
که در شعر نو و غزل و به ویژه در رباعی شهرت دارد. شاید بتوان گفت نامبرده یکی از بنیانگذاران رباعی به سبک جدید است. روح حماسی و در عین حال لطیف توأم با احساس و عاطفه از ویژگیهای اشعار وی بویژه رباعیات اوست. برای نمونه به دو رباعی ذیل که دربارۀ تشنگی و شهادت امام حسین(ع) دقت نمائید.
هر چند ز غربتت گزند آمده بود زحمت به روان دردمند آمده بود
گویند که، از هیبت دریای دلت آنروز زبان آب، بند آمده بود
* * *
کسی چون تو، طریق پاکبازی نگرفت با زخم، نشان سرفرازی نگرفت
زین پیش دلاورا؛ کسی چون تو شگفت حیثیت مرگ را به بازی نگرفت
همانطور که ملاحظه کردید نگرشی نو و حماسی به مظلومیت، تنهایی و زخمهای جسمی و روحی و عطش و تشنگی حضرت سیدالشهدا(ع) را با زمینهچینی لازم نه حشو در مصراعهای قبلی و تکاندهندگی در مصراع چهارم به نحوی بیان شده که سابقه قبلی در هیچیک از اشعار شاعران گذشته که هر یک به نحوی در مراثی خود به این مصیبت اشاره کردهاند، نداشته، حتی در مقاتل و تواریخ چنین تحلیل شکوهمند و حماسی و در عین حال اندوهمند و اشکآور تاکنون مشاهده نشده است و بر خلاف آنچه تاکنون اهل شعر و مقاتل و حتی بسیاری از روضهخوانان که گاه حضرت را ذلیل و مغلوب تشنگی دانستهاند، این شاعر متعهد با دیدی حماسی که برازنده کسی چون حسین(ع) است، آب را تشنه دیدار دل دریایی حضرتش دانسته ولی هیبت دریای متلاطم وجودش زبان آب را از لبیک گفتن به هَل مِن ناصرش (نه این جمله تحریف و دروغ که، مرا با ظرفی از آب سیراب کنید) لال کرده است (کنایه از اینکه آب به حضرت نرسیده و با لب تشنه شهید شدند).
در رباعی دوّم نیز شاعر با توجه به شعارها و سخنان حماسی حضرت مانند «هیهات مِنَا الذله» «اِنی لا اَری الموت الا السعادة...» و «خط الموت عَلی وَلدِ آدم مخط القلادة علی جید الفتاة...» سروده، نشان داده است که آن حضرت و یارانش با اشتیاق به مرگ و عشق به شهادت و پاکباختگی در راه حق ابهت و هیبت مرگ که به هر حال برای انسانهایی چون ما، بسیار عظیم است، از بین بردهاند.
3- مرحوم سلمان هراتی، عندلیبی دیگر در گلزار ادبیات انقلاب است که متأسفانه گر چه شعله و آوازش زود فرو کشید ولی همیشه عطر خوش طنین آوازش که بوی درد و حماسه را میدهد،
مجموعه مقالات دومین کنگره بین المللی امام خمینی (س) و فرهنگ عاشورادفتر 3صفحه 211
در لالهزار ادبیات انقلاب خواهد ماند و جانهای مشتاق را سرمست خواهد کرد و اینک دو رباعی عاشورایی او را که عطر حماسه کربلا از او استشمام میشود، در اینجا میبوییم:
ز آن دست که چون پرنده بیتاب افتاد بر سطح کرخت آبها تاب افتاد
دست تو چو رود تا ابد جاری شد ز آن روی که در حمایت از آب افتاد
* * *
با زمزمۀ بلند توحید آمد بالای سر شهید جاوید آمد
از زخم عمیق خویش سر زد زینب چون صاعقه در غیبت خورشید آمد
در رباعی دوم شاعر با استفاده از استعارۀ مکنیه، حضرت زینب را به خورشید تشبیه کرده است که از پس زخم عمیق روحی خود طلوع کرده و با ذکر «و الا قدر لا اله الا الله» در گودال قتلگاه پس از غیبت خورشید (شهادت حضرت اباعبدالله) مانند صاعقه (در صلابت و درخشش) در آسمان سیاه ابرهای فتنه ظاهر میشود، تناسب صاعقه از جهات گوناگون که بعضی از این جهات ذکر شده اینکه معمولاً پس از غرش و درخشش صاعقه باران رگبار است که: اشارت به گریه حماسی آن حضرت بر بالین بیسر برادر دارد.
در رباعی اول نیز شاعر به شهادت و قطع شدن دستان حضرت ابوالفضل العباس پرچمدار کربلا اشارت دارد و قطع شدن دستان سردار کربلا را به افتادن پرندهای بیقرار تشبیه کرده که میتوان گفت: اشارهای نیز دارد به این حدیث که خدا در بهشت دو بال به آن سردار شهید میدهد که میتواند با آن به هر جای بهشت بخواهد، پرواز کند و از طرفی نیز موجی را که بر روی آبها میافتاد به خاطر این میداند که از این حادثه ناراحت شدند و در بیت دوم نیز اشارت به سقایت آن حضرت دارد که هر چند نتوانست آب را به تشنگان کربلا برساند ولی چون در هواداری از آب (امام) افتاد برای همیشه چون رود در مسیر تاریخ جاری شد و تشنگان جوانمردی و عزت و غیرت را با این عمل تاریخی خود سیراب کرده و میکند و در ضمن استعاره آب به جای امام و ولایت به خاطر این است که بعضی مفسرین در تفسیر آیه شریفه: «قُلْ اَرَءَیتُم إِنْ اَصْبَحَ مَاءُکُمْ غَوراً فَمَنْ یَاتیکُمْ بِماءٍ معینٍ» آب را به ولایت و امامت تأویل کردهاند که ابهام و تلمیح زیبایی است که شاعر آورده است.
4- نصرالله مردانی (ناصر) که با التزام آوردن واژۀ «خون» در اشعارش مشهور است، یکی دیگر از شاعران انقلاب است. که با آوردن تصاویر حماسی و بدیع و شکوهمند از صحنههای مختلف عاشورا به راستی توانسته است مرثیهای حماسی ارائه دهد. در اینجا منتخبی از این غزل
مجموعه مقالات دومین کنگره بین المللی امام خمینی (س) و فرهنگ عاشورادفتر 3صفحه 212
رثایی – حماسی را میخوانیم:
آنچه در سوگ تو ای پاکتر از پاک گذشت نتوان گفت که هر لحظه چه غمناک گذشت
* * *
جلوۀ روح خدا در افق خون تو دید آن که با پای دل از قلّه ادراک گذشت
مرگ هرگز در حریم حرمت راه نیافت هر کجا دید ترا نشانی ز تو چالاک گذشت
آب شرمندۀ ایثار علمدار تو شد که چرا تشنه از او این همه بیباک گذشت
بود لب تشنۀ لبهای تو صد رود فرات رود بیتاب کنار تو عطشناک گذشت
بر تو بستند اگر آب سواران سراب دشت دریا شد و آب از سر افلاک گذشت
با حدیثی که ملائک ز ازل آوردند سخن از قصۀ عشق تو ز لولاک گذشت
5- استاد محمود شاهرخی (جذبه) نیز در رباعی محکم و استوار خود دربارۀ علمدار عشق، ضمن آوردن مضامینی شبیه به آنچه گذشت – در مصراع اول تا سوم – ضمن کوبندگی مصراع چهارم حرف آخر را که همانا گرفتن درس وفاداری، مروت و حماسه غیرت و سخاوت از علمدار عشق، اشارت تلمیحی نیز به باب الحوایج بودن حضرتش در دنیا و شافع بودن آن شهید بیدست در عالم دیگر دارد:
افراشت به کوی عشق پرچم عباس در جبهه فشرد پای محکم عباس
بیآب از او گلشن دین شد سیراب بیدست گرفت دست عالم عباس
6- سعید بیابانکی یکی از شاعران جوان انقلاب است، که در غزلی زیبا توانسته است با زبان صمیمی و تصاویر بکر، اندوه و خشم و مرثیه و حماسی را در هم آمیزد. گر چه خورشید که ردیف این غزل دلنشین است، استعارهای تکراری بر امام حسین(ع) است ولی در مجموع بکارگیری این استعاره در بعضی از ابیات این غزل، تصاویر بدیع و شکوهمندی را ارائه داده است. هر بیت از این غزل اشارت به حادثهای در غروب عاشورا دارد و در حقیقت هر بیت آن روضهای است که در فوارۀ آوازش، حوض چشمان سر میرود. مثلاً: گریه آسمان بر این حماسه مقدس، بیسر بودن بدن مقدس اباعبدالله در گودال قتلگاه و حزنی که تمام عالم را فرا گرفته بود حتی صدای جرس شتران بوی خون و غم و اندوه میداد. از طرفی گستاخی و حقارت دشمن که حتی از انگشتری حضرت نیز نمیگذرد و در مجموع یادآور این فراز از زیارت وارث که: «یا اباعبدالله لَقَد عظمت الرزیةُ و جلَّت المصیبۀ بک علینا و علی جمیع اَهل السَّمواتِ و الاَرض»
مجموعه مقالات دومین کنگره بین المللی امام خمینی (س) و فرهنگ عاشورادفتر 3صفحه 213
و اینک گزیدهای از ابیات این غزل:
دشت میبلعید کمکم پیکر خورشید را بر فراز نیزه میدیدم سر خورشید را
آسمان کو تا بشوید با گلاب اشکها گیسوان خفته در خاکستر خورشید را
بوریایی نیست در این دشت تا پنهان کند پیکر از بوریا عریانتر خورشید را
نیمی از خورشید در سیلاب خون افتاده بود کاروان میبرد نیم دیگر خورشید را
کاروان بود و گلوی زخمی زنگولهها ساربان دزدیده بود انگشتر خورشید را
7- محمد شریف سعیدی شاعر نوجوان مهاجر افغانی مقیم ایران که متأثر از اندیشه ناب انقلاب اسلامی ایران میباشد که با آوردن تصویرهای زیبا و بدیع از توفان کربلا و برگشت ذوالجناح از گودال قتلگاه سخن میگوید و بخوبی توانسته مرثیه و حماسه، اشک و خون را به تصویر درآورد:
میدود اسبی با یال پریشان در باد پشت زین خشم دگر دارد طوفان در باد
از شرار نفس سوختهاش چون خورشید شعله میگیرد گیسوی بیابان در باد
* * *
رودها مرثیه میخوانند از دلتنگی آسمان نیز دریده است گریبان در باد
مرقدش مشرق گلهای فروزان بادا آنکه جان داد چو فانوس فروزان در باد
8- علی موسوی گرمارودی، یکی از پیشگامان شعر انقلاب اسلامی است که به سبک کهنه و نو شعر میسراید. بعضی از سرودههایش در مدح و مرثیت خاندان نبوت(ع) و حادثه عاشوراست. در اینجا برای حسن ختام فرازهایی از شعر «خط خون» که در قالب سپید است و در مدح و رثای حضرت اباعبدالله(ع) میباشد آوردهایم. که به راستی از حیث اندیشه و پیام و مایهوری و اسلوب و استحکام و احساس و عاطفه و حماسه در نوع خود کمنظیر است. و شاید بتوان گفت یکی از شعرهایی که شاخص سبک شاعری اوست. نگرش تازه و مضمون بدیع دربارۀ حماسه مقدس حسینی از بارزترین ویژگی این شعر است که برای نمونه فرازهایی از آنرا میخوانیم:
درختان را دوست میدارم
که به احترام تو قیام کردهاند
و آب را
که مهر مادر توست
مجموعه مقالات دومین کنگره بین المللی امام خمینی (س) و فرهنگ عاشورادفتر 3صفحه 214
خون تو شرف را سرخگون کرده است
شفق آینهدار نجابتت
و فلق محرابی
که تو در آن
نماز صبح شهادت گزاردهای
.......
در فکر آن گودالم
که خون تو را مکیده است
هیچ گودالی را چنین رفیع ندیده بودم
در حضیض هم میتوان عزیز بود
از گودال بپرس
.......
شمشیری که بر گلوی تو آمد
هر چیز و همه چیز را در کائنات
به دو پاره کرد:
هر چه در سوی تو، حسینی شد
و دیگر سوی، یزیدی
.......
مرگ در پنجۀ تو
زبونتر از مگسیست
که کودکان به شیطنت در مشت میگیرند
و یزید بهانهای
دستمال کثیفی
که خلط ستم را در آن تف کردی
مجموعه مقالات دومین کنگره بین المللی امام خمینی (س) و فرهنگ عاشورادفتر 3صفحه 215
و در زبالۀ تاریخ افکندی
یزید کلمه نبود
دروغ بود
زالویی درشت
که اکسیژن هوا را میمکید
مخنثی که تهمت مردی بود
بوزینهای با گناهی درشت:
«سرقت نام انسان»
و سلام بر تو که مظلومترینی نه از آن جهت که عطشانت شهید کردند
بل از اینرو که دشمنت اینست
........
مرگ تو مبدأ تاریخ عشق
آغاز رنگ سرخ
معیار زندگیست
خط با خون تو آغاز میشود
پای نوشتها:
مجموعه مقالات دومین کنگره بین المللی امام خمینی (س) و فرهنگ عاشورادفتر 3صفحه 216
منابع و مآخذ
1- قرآن کریم
2- مفاتیح الجنان، مرحوم محدث قمی
3- الغدیر جلد 3، علامه امینی (ترجمه محمدتقی واحدی)
4- سخان امام حسین(ع)، محمدصادق نجمی، انتشارات سازمان تبلیغات اسلامی
5- تذکرة الشعرای معاصر جلد 1، دکتر مصطفی اولیایی، انتشارات جهاد دانشگاهی
6- تاریخ ادبیات در ایران (ج 7 -1)، دکتر ذبیحالله صفا، انتشارات فردوسی
7- حماسه سرایی در ایران، دکتر ذبیحالله صفا، انتشارات امیرکبیر
8- عدد السنه، حاج ملا اسمعیل سبزواری، کتابفروشی اسلامیه
9- مولوی نامه، استاد علامه جلالالدین همائی، نشر هما
10- هنر از دیدگاه آیتالله خامنهای، رهبر معظم انقلاب آیتالله خامنهای، دفتر نشر و فرهنگ اسلامی
11- حماسه حسینی (ج 3 – 1)، استاد علامه شهید مرتضی مطهری، انتشارات صدرا
12- ادبیات انقلاب در شیعه، دکتر صادق آئینهوند، دفتر نشر و فرهنگ اسلامی
13- درآمدی بر ادبیات عرب، پروفسور هامیلتون الکساندر اسکین گیپ، انتشارات امیرکبیر
14- ادبیات و تعهد در اسلام، استاد محمدرضا حکیمی، انتشارات دفتر نشر و فرهنگ اسلامی
15- بعثت، غدیر، عاشورا، مهدی، استاد محمدرضا حکیمی، انتشارات دفتر نشر فرهنگ اسلامی
16- فصلنامه طلایه شماره (4 – 1)، عدهای از شعرا و نویسندگان معاصر، فصلنامه واحد فرهنگی
مجموعه مقالات دومین کنگره بین المللی امام خمینی (س) و فرهنگ عاشورادفتر 3صفحه 217
بنیاد پانزده خرداد
17- فصلنامه هنر شماره (18 – 1)، عدهای از هنرمندان و نویسندگان و شعرا، فصلنامه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
18- سوره – جنگ (14 – 5)، عدهای از هنرمندان و نویسندگان و شعرا، انتشارات حوزۀ هنری سازمان تبلیغات اسلامی
19- سوگنامۀ امام (مجموعه شعر)، گردآورنده محمود شاهرخی و مشفق کاشانی، انتشارات صدا و سیمای جمهوری اسلامی (سروش)
20- زاشک پرس حکایت (مجموعه شعر)،– ، انتشارات مؤسسۀ تنظیم و نشر آثار امامخمینی
21- در سوگ خورشید (مجموعه شعر)،– ، انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
22- شعر و شاعران در ایران اسلامی، معظمه اقبابی (اعظم)، انتشارات دفتر نشر و فرهنگ اسلام
23- سبک شناسی، دکتر سیروس شمسیا، انتشارات دانشگاه پیام نور
24- از بهار تا شهریار جلد (2 – 1)، حسنعلی محمدی،
25- رباعی امروز، محمدرضا عبدالملکیان، انتشارات برگ
26- تاریخ عالم آرای عباسی، یدالله شکری، انتشارات اطلاعات
27- با کاروان حله، استاد دکتر عبدالحسین زرین کوب، انتشارات جاویدان
28- مسائل شعر، یدالله رؤیایی، انتشارات مروارید
29- هنر، دکتر علی شریعتی، انتشارات آگاه
30- کویر، دکتر علی شریعتی، انتشارات طوس
31- کیهان فرهنگی (ویژه ادبیات و هنر انقلاب)، عدهای از اندیشمندان، شعرا و هنرمندان، مؤسسه کیهان – بهمن 72
32- دیوان شعر سیف فرغانی، به کوشش دکتر ذبیحالله صفا، انتشارات فردوسی
33- دیوان شعر ناصرخسرو قبادیانی، به کوشش دکتر محقق، انتشارات دانشگاه تهران
34- دیوان اشعار فارسی اقبال لاهوری، به کوشش احمد سروش، انتشارات کتابخانه سنایی
35- سرود درد (دفتر اوّل)، حمید سبزواری، انتشارات مؤسسه کیهان
مجموعه مقالات دومین کنگره بین المللی امام خمینی (س) و فرهنگ عاشورادفتر 3صفحه 218
36- خط خون (مجموعه شعر)، موسوی گرمارودی، انتشارات زوار
37- از آسمان سبز (مجموعه شعر)، سلمان هراتی، انتشارات حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی
38- رجعت سرخ ستاره (مجموعه شعر)، علی معلم، انتشارات حوزه اندیشه و هنر اسلامی
39- گنجشک و جبرئیل، حسن حسینی، انتشارات نشر افق
مجموعه مقالات دومین کنگره بین المللی امام خمینی (س) و فرهنگ عاشورادفتر 3صفحه 219
مجموعه مقالات دومین کنگره بین المللی امام خمینی (س) و فرهنگ عاشورادفتر 3صفحه 220