کنگره بین المللی امام خمینی (س) و فرهنگ عاشورا

امام حسین به روایت ابن عساکر

امام حسین(ع) به روایت ابن عساکر

علیرضا ذکاوتی قراگزلو

‏علی بن‏‏‌‏‏الحسن بن هبةالله دمشقی (571- 449 هـ.ق) محدث و مورخ معتبر و معروف شافعی صاحب کتاب بسیار مشهور «تاریخ دمشق» در این کتاب عظیم که تاکنون کامل آن و حتی تهذیب آن منتشر نشده است، قسمتهایی راجع به بعضی ائمه اطهار(علیهم‏‏‌‏‏السلام) دارد که مجمع «احیاء الثقافة الاسلامیه» به چاپ بخش مربوط به امام حسین(ع) آن در یک مجلد و بخش مربوط به امام سجاد و امام باقر(علیهماالسلام) در یک مجلد دیگر اقدام کرده است. ما در این گفتار خلاصه‌ای از آنچه ابن‏‏‌‏‏عساکر به روایت اهل سنت درباره امام حسین(ع) نوشته است به فارسی نقل و ترجمه می‌کنیم تا ملاحظه شود بزرگان اهل سنت نیز در مصیبت این بزرگوار با شیعیان همدل و همزبانند و معلوم می‌شود که نظیر روایاتی که ما در فضیلت امام حسین(ع) داریم از طریق اهل سنت نیز وارد شده است. خوشبختانه محقق کتاب عالم مدقق حاج شیخ محمد باقر محمودی تمام موارد قابل انتقاد را مشخص کرده و در حاشیه کتاب جواب داده‌اند. ‏

‏اینک به خلاصه مهمترین نکات کتاب اشاره می‌نماییم: ‏

‏- از امام حسین، دو فرزندش علی بن الحسین و فاطمه بنت الحسین و برادرزاده‌اش زید بن الحسن و نیز شعیب بن خالد و طلحة بن عبیدالله عقیلی و یوسف بن میمون صباغ و عبید بن حنین و همام بن غالب (فرزدق شاعر) و ابوهشام روایت می‌کنند. ‏

‏- از امام حسین(ع) روایت شده است که پیغمبر(ص) فرمود هنگام وارد شدن مصیبت کلمه استرجاع بگویید تا ثواب ببرید. (ص8)‏

‏از امام حسین(ع) روایت است که پیغمبر(ص) فرمود: ‏‏المغبون لا محمود و لا مأجور‏‏ (ص9)‏


مجموعه مقالات دومین کنگره بین المللی امام خمینی (س) و فرهنگ عاشورادفتر 3صفحه 79
‏- امام حسین(ع) سفری همراه امام حسن نزد معاویه رفت (10) و البته این جزء برنامه صلح بوده است که معاویه بعدها به شرایط آن عمل نکرد.‏

‏- روایت از ام‌الفضل همسر عباس بن عبدالمطلب و ابوهریره در ولادت امام حسین(ع) (8-12)‏

‏- روایت است که علی(ع) حسن(ع) را به نام عموی پیغمبر(ص)، عموی خودش حمزه نامید و حسین را به نام برادر خودش جعفر نامید اما پیغمبر(ص) فرمود که من مأمورم نام این دو فرزندم را به حسن و حسین تغییر دهم.(25)‏

‏- روایت دیگر است که علی(ع) نام سه فرزندش حسن و حسین و محسن را «حرب» گذاشت یا می‌خواست بگذارد و پیغمبر(ص) فرمود که من اینان را به نام پسران هارون شبر و شبیر و مشبر نامیدم.(31) طبق این روایت محسن در زمان پیغمبر(ص) متولد شده است.(28) ‏

‏- شمایل امام حسین(ع) شبیه پیغمبر(ص) بوده است(38) مخصوصاً راه رفتنش و از سینه به پایین.(41) ‏

‏- ابن زیاد با چوب خیزران به سر بریده امام حسین(ع) جسارت می‌کرد و انس بن مالک که حضور داشت گفت: این شبیه‌ترین لب و بینی است به لب و بینی پیغمبر(ص) (46-49). امام حسین(ع) موقع شهادت به رنگ سیاه سر و ریشش را خضاب کرده بود.(50)‏

‏- پیغمبر(ص) شکوه و سروری خود را به امام حسن(ع) و دلیری و بخشش خود را به امام حسین(ع) عطا فرموده است.(51) ‏

‏- یک مرد عراقی از ابن‏‏‌‏‏عمر پرسید که خون پشه در لباس نمازگزار جایز است؟ ابن عمر گفت: این را ببینید که از خون پشه می‌پرسد حال آنکه پسر پیغمبر(ص) را کشتند.(53)‏

‏- روایت از طریق اهل سنت که حسن و حسین دو ریحانه پیغمبر(ص) هستند. (60-54) و حسن و حسین سرور جوانان اهل بهشتند.(83 / 62)‏

‏- روایت از طریق اهل سنت که آیه تطهیر درباره علی و فاطمه و حسن و حسین نازل شده است. (110-87)‏

‏- روایت از طریق اهل سنت که پیغمبر(ص) فرمود: ‏‏حسین منی و انا من حسین‏‏ (114)‏

‏- روایت از طریق اهل سنت که:‏‏ من احب الحسن و الحسین فقد احبنی‏


مجموعه مقالات دومین کنگره بین المللی امام خمینی (س) و فرهنگ عاشورادفتر 3صفحه 80
‏- عباس به پیغمبر(ص) می‌گوید: آیا اینان فرزندان تو هستند؟ پیغمبر(ص) می‌فرماید: فرزندان تو هم هستند. (141)‏

‏- از زید بن ارقم و ابوهریره روایت است که پیغمبر(ص) به علی و فاطمه و حسین فرمود: ‏‏انا حرب لمن حاربکم و سلم عن سالمکم‏‏.(143)‏

‏- قرار گرفتن امام حسین(ع) بر دوش پیغمبر(ص) هنگام سجده نماز و درنگ حضرت تا حسین خودش پایین بیاید. (151)‏

‏- فرود آمدن پیغمبر(ص) از منبر و بالا بردن حسن و حسین را بالای منبر در حالیکه کودک بودند. (154)‏

‏- پیغمبر(ص) به فاطمه(س) فرمود: من و تو و علی و حسنین در بهشت در یک جا هستیم. (160 / 166)‏

‏- کشتی گرفتن حسنین نزد پیغمبر(ص) و تشجیع جبرئیل حسین را. (168)‏

‏- خروج پیغمبر(ص) با علی و فاطمه و حسین برای مباهله با نصاری. (177)‏

‏- علی(ع) از حسد مردم نزد پیغمبر(ص) شکوه برد و پیغمبر(ص) فرمود من و تو و فاطمه و حسنین نخستین وارد شوندگان به بهشت هستیم و نوادگان ما و شیعیان ما به دنبال ما. (181)‏

‏- پیغمبر(ص) زبان حسین را می‌مکید آنگونه که کودک خرما را می‌مکد.(183)‏

‏- فاطمه با حسنین نزد پیغمبر(ص) آمد (هنگام نزع) و حضرت سه بار به حال گریه دعا کرد که خدایا اینان فرزندان و خاندان منند آنان را به تو می‌سپارم.(185)‏

‏- قول ابن عمر در مورد حسنین که به این دو، مانند جوجه که خوراک خورانده شود، علم خورانیده شده است. (‏‏انهما ابنا رسول‌الله کانا یغراة العلم غرا‏‏). (197)‏

‏- بالا رفتن حسین از منبر عمر که از منبر جدم بیا پایین و بالای منبر پدر خودت برو و پرسیدن عمر که چه کسی این حرف را یادت داده است؟ (202)‏

‏- عمر برای حسنین از یمن حله خواست. (205)‏

‏- ابن عباس رکاب حسنین را می‌گرفت و آن را سعادت می‌دانست. (209)‏

‏- روایتی از معاویه درباره امام حسین(ع) و امام حسن.(212)‏

‏- ابو هریره خاک قدم امام حسین(ع) را با جامه خود پاک کرد و گفت: اگر مردم بدانند آنچه ‏


مجموعه مقالات دومین کنگره بین المللی امام خمینی (س) و فرهنگ عاشورادفتر 3صفحه 81
‏من می‌دانم تو را بر گردنهای خود حمل خواهند کرد.(214)‏

‏- حسین بیست و پنج بار پیاده به حج رفت در حالیکه مرکبها در کنارش بودند.(215)‏

‏- پیغمبر(ص) اجازه داد که حسنین و ابن عباس و ابن جعفر که کودک بودند با او بیعت کنند و هیچ کس جز اینان در حالیکه صغیر بودند، بیعت نکرد.(216)‏

‏- امام حسین(ع) مهمان مساکین صفه شد و سپس آنان را به منزل خود مهمان کرد.(218)‏

‏- پسر محمد بن بشیر در ری اسیر شد. و او از همراهان امام حسین(ع) در سفر کربلا بود، امام حسین(ع) بیعت از او برداشت که برای آزادی پسرش برود.(221)‏

‏- بر امام حسین(ع) ایراد گرفتند در صله دادن به شعرا، فرمود: بهترین مال آن است که آبرو به وسیله آن محافظت شود.(220)‏

‏- ابن مطیع در مکه چاه می‌کند از حسین خواست که تبرک کند.(222)‏

‏- مردی در ایام حج پشت سر امام حسین(ع) حرکت می‌کرد و می‌گفت: خدایا این را و مادرش را بیامرز! امام حسین(ع) فرمود: پدرم از من و مادرم بهتر بود.(223)‏

‏- نافع بن ارزق از ابن‌عباس سئوالی پرسید. ابن‏‏‌‏‏عباس به احترام امام  حسین(ع) سکوت کرد و امام حسین(ع) جواب نافع را که از سران خوارج بود داد.(225)‏

‏- امام حسین(ع) فرمود: هر کس ما را برای خدا دوست داشته باشد با هم نزد پیغمبر(ص) می‌رویم و هر کس برای دنیا دوست داشته باشد در دنیا برای بد و نیک جا هست.(227)‏

‏- حسین نماز خود را سبک خواند و نیاز عرب محتاج را برآورده ساخت.(228)  ‏

‏- اشعاری از امام حسین (ع).(234 / 229)‏

‏- در جنگ جمل امام حسین(ع) فرمانده جناح چپ لشکر علی(ع) بود.(235)‏

‏- روایات از پیغمبر(ص) که شهادت امام حسین(ع) در کربلا واقع می‌شود.(268 / 236)‏

‏- جبرئیل می‌گوید که کشته شدن حسین(ع) ‌امر محتوم الهی است.(369)‏

‏- ام سلمه از پیغمبر(ص) روایت می‌کند که حسین در رأس سال شصتم هجرت کشته خواهد شد.(271)‏

‏- علی(ع) در کربلا به کوفیان هشدار داد که در اینجا کاروانی از خاندان پیغمبر(ص) می‌آیند. وای بر ایشان از دست شما و وای بر شما از خون ایشان.(273)‏


مجموعه مقالات دومین کنگره بین المللی امام خمینی (س) و فرهنگ عاشورادفتر 3صفحه 82
‏- روایت رأس‌الجالوت که ما شنیده بودیم در کربلا پیغمبر زاده‌ای کشته خواهد شد.(277)‏

‏ ‏

‏- امام حسین(ع) فرمود: نمی‏‏‌‏‏خواهم با کشته شدن من حرمت کعبه از ین برود.(278)‏

‏ ‏

‏- ابن عمر به امام حسین(ع) که عازم بود گفت: خداوند پیغمبرش را میان دنیا و آخرت مخیر ساخت و پیغمبر آخرت را برگزید، شما هم پاره تن پیغمبر(ص) هستید و دنیا به هیچ یک از شما نمی‌رسد و این به نفع شماست. امام حسین(ع) فرمود: کوفیان به من نامه‌ها نوشته‌اند و طومارها گرد آورده‌اند. ابن‌عمر گفت: به عنوان یک کشته با تو خداحافظی می‌کنم و به خدایت می‌سپارم. «‏‏استودعک‌الله من قتیل‏‏».(282 / 280)‏

‏- ابن عباس و ابن‌زهیر هم امام حسین(ع) را از رفتن بازمی‌داشتند و امام حسین(ع) نپذیرفت.(285 / 284)‏

‏- در زمان امام حسن هم برای خروج علیه معاویه عده‌ای به امام حسین(ع) رجوع می‌کردند و حضرت نمی‌پذیرفت.(288و 289) معاویه به امام حسین(ع) نوشت که شنیده‌ام عده‌ای از اهل کوفه به تو نوشته‌اند که راه جداسری در پیش گیری! امام حسین(ع) در جواب نوشت: من خیال جنگ با تو ندارم و گمان نمی‌کنم در ترک جهاد تو معذور باشم!(289)‏

‏- امام حسین(ع) افسار شتر معاویه را در مکه گرفت معاویه شتر را خواباند و مدت طولانی در گوشی با حسین حرف زد. یزید به معاویه اعتراض کرد که چرا به آن صورت حاضر به گفتگو شده است؟ معاویه گفت: شاید با کس دیگر این کار را بکند و او تحملش نکند و بکشدش!(290)‏

‏- درخواست بعضی صحابه از امام حسین(ع) که حرکت نکند.(295 / 293)‏

‏- یزید به عبدالله بن عباس نوشت که امام حسین(ع) را نصیحت کند.(8-296)‏

‏- محمد بن حنفیه مخالف حرکت امام حسین(ع) بود و بچه‌های خود را نگذاشت با آن حضرت بروند.(298)‏

‏- عبدالله بن عمرو بن عاص به طعنه یا جدی می‌گفت: سلاح در حسین اثر نمی‌کند!(300و 301)‏

‏- امام حسین(ع) بر اینکه سران کوفه نامه‌های متعدد بدو نوشته‌اند تأکید مکرر فرمود.(306-305)‏

‏- امام حسین(ع) پیشنهاد کرد که با لشکر یزید درگیر نشود و به جهاد مرزها برود قبول ‏


مجموعه مقالات دومین کنگره بین المللی امام خمینی (س) و فرهنگ عاشورادفتر 3صفحه 83
‏نکردند.(322)‏

‏- اشقیاء دچار انتقام الهی شدند.(346 -345)‏

‏- جابر روایت می‌کند که پیغمبر(ص) قاتل حسین را لعنت کرد.(350)‏

‏- هنگام قتل امام حسین(ع) هوا تیره شد، آسمان قرمز شد و زیر هر سنگی که از زمین برمی‏‏‌‏‏داشتند خون تازه دیده می‌شد.(354)‏

‏- ابن سیرین می‌گوید: پس از کشته شدن امام حسین(ع) افق آسمان سرخ شده است.(358)‏

‏- اشقیا نتوانستند گوشت شتران امام حسین(ع) را بخورند، همه تبدیل به آتشی شده بود.(364)‏

‏- سنان بن انس نزد حجاج یوسف افتخار کرد که منم قاتل حسین! حجاج او را تحسین نمود. سنان در برگشت به خانه زبانش بند آمد و دیوانه شد و در یک جا می‌خورد و پلیدی می‌کرد.(368) یکی دیگر از اشقیا کور شد.(369) همه کسانی که در کشتن امام حسین(ع) یاری کرده بودند دچار بلا شدند.(371) روایات دیگر در همین موضوع.(375)‏

‏- گریستن ام سلمه بر امام حسین(ع).(388) ام سلمه گوید: من صدای نوحه جن را بر امام حسین(ع) شنیدم.(393)‏

‏- هاتفی که دیده نشد مرثیه حسین را می‌خواند.(401)‏

‏- سن امام حسین(ع) را هنگام شهادت بین 56 تا 58 سالگی نوشته‌اند. (412-414) ندرتاً 54 ساله (423) و شصت و شش ساله (419) نوشته‌اند. ‏

‏- روز شهادت امام حسین(ع) را شنبه (413و 417) جمعه (430) و چهارشنبه (441) نوشته‌اند. سال شهادت آن حضرت را اکثراً شصت و یکم هجری و ندرتاً شصتم هجری (416) و حتی شصت و دوم  و شصت و سوم هجری (429) هم نوشته‌اند در این صورت عاشورا یا دهم محرم نیز در مقایسه با روز و سال شهادت امام حسین(ع) مورد تردید واقع می‌شود که باید به وسیله تقویم شناسان تحقیق شود. ‏

 

مجموعه مقالات دومین کنگره بین المللی امام خمینی (س) و فرهنگ عاشورادفتر 3صفحه 84