بحثی پیرامون مسائل مستحدثه

رادیو و تلویزیون

و از جملۀ آن ها رادیو و تلویزیون و مانند آن ها است

مسأله 1 ـ ‏این وسائل جدید، هم منافع حلال عقلایی و هم منافع حرام غیرشرعی‏‎ ‎‏دارند. و برای هر یک از آنان حکم خودش می باشد؛ پس استفادۀ حلال از اخبار و مواعظ‏‎ ‎‏و مانند این ها از رادیو و ارائه صورت های حلال برای تعلیم صنعت حلال یا عرضه نمودن‏‎ ‎‏کالای حلال یا ارائه شگفتی های خلقت ـ آبی و خشکی ـ جایز می باشد. و استفادۀ حرام‏‎ ‎‏مانند شنیدن غنا و پخش آن و پخش آنچه که مخالف شریعت مطهره است جایز نیست،‏‎ ‎‏مانند احکامی که از مصادر غیر صالح، که مخالف احکام اسلام است، صادر می شود و‏‎ ‎‏ارائه آنچه که مخالف شرع و مفسد عقاید جامعه اسلامی و اخلاق آن می گردد.‏

مسأله 2 ـ ‏از آن جا که اکثر استعمال این وسایل در امور غیرشرعی است به طوری که در‏‎ ‎‏بلاد ما غیر مخالف شرع آن نادر شمرده می شود، فروش آن ها را اجازه نمی دهم مگر به‏‎ ‎‏کسی که اطمینان باشد به این که آن ها را فقط در حلال استفاده می کند و از محرّمات آن ها‏‎ ‎‏اجتناب می نماید و آن ها را در اختیار کسی که در محرمات بکار می برد قرار نمی دهد. و‏‎ ‎‏خریدن آن ها را اجازه نمی دهم مگر برای کسی که آن ها را بکار نمی گیرد مگر در حلال و‏‎ ‎‏دیگری را از استعمال آن ها در غیر مشروع جلوگیری می نماید.‏


ترجمه تحریر الوسیله امام خمینی(س)ج. 2صفحه 665
مسأله 3 ـ ‏جواب سلام کسی که به واسطۀ رادیو سلام می دهد واجب نیست، ولی‏‎ ‎‏جواب کسی که با تلفن سلام داده واجب است.‏

مسأله 4 ـ ‏اگر آیۀ سجده را از مثل رادیو بشنود پس اگر قرائت شخصی به طور مستقیم‏‎ ‎‏پخش می شود، سجده واجب است و اگر از ضبط صوت ها پخش می شود، واجب نیست.‏

مسأله 5 ـ ‏اذان و اقامه ساقط می شوند اگر از مثل رادیو بشنود به شرطی که به طور‏‎ ‎‏مستقیم پخش شوند. و اگر از ضبط صوت ها پخش شوند به شنیدن آن ها ساقط نمی شوند.‏‎ ‎‏و در این فرض، حکایت آن ها مستحب نیست و با حکایت آن ها ساقط نمی شوند.‏

مسأله 6 ـ ‏گوش کردن غنا و مانند آن از محرمات از مثل رادیو، حرام است؛ به طور‏‎ ‎‏مستقیم پخش شود یا بعد از ضبط نمودن در ضبط صوت باشد.‏

مسأله 7 ـ ‏گوش کردن غیبت در صورتی که به طور مستقیم پخش شود حرام است‏‎ ‎‏وگرنه از حیث استماع غیبت حرام نیست، البته از جهات دیگر مانند کشف سرّ مؤمن مثلاً‏‎ ‎‏و اهانت به او، ممکن است حرام شود.‏

مسأله 8 ـ ‏در مثل تلویزیون احتیاط (واجب) ترک نظر است به جایی که نظر به آن جایز‏‎ ‎‏نمی باشد مانند بدن زن بیگانه و موی او و عورت مرد.‏

مسأله 9 ـ ‏جواز طلاق به واسطۀ رادیو و بلندگو در صورتی که دو شاهد عادل بشنوند،‏‎ ‎‏بعید نیست. و حضور آن ها در مجلس طلاق واجب نمی باشد. ولی احتیاط (مستحب)‏‎ ‎‏خلاف آن است. این در صورتی است که طلاق در رادیو مستقیماً اجراء شود ـ نه به واسطۀ‏‎ ‎‏ضبط صوت ـ و حکم در ظهار مانند طلاق است.‏

مسأله 10 ـ ‏در وجوب ترتیب آثار بر اقرار به واسطۀ تلفن یا بلندگو یا رادیو و مانند‏‎ ‎‏این ها در صورتی که معلوم باشد که صدا از مقرّ است و به طور مستقیم می باشد ـ نه آن که‏‎ ‎‏از ضبط صوت ها باشد ـ اشکالی نیست؛ خواه اقرار به حقی برای غیر او باشد ـ حتی به‏‎ ‎‏چیزی که موجب قصاص است ـ یا به چیزی که موجب حدی از حدود الله باشد.‏‎ ‎‏همان طور که در شنیدن بیّنه بر حق یا حد، در صورتی که به طور مستقیم ـ نه از ضبط‏‎ ‎‏صوت ها ـ اقامه شود و معلوم باشد که صدا از دو شاهد عادل می باشد، اشکالی نیست. و‏‎ ‎

ترجمه تحریر الوسیله امام خمینی(س)ج. 2صفحه 666
‏همچنین ترتیب آثار بر حکم حاکم و ثبوت حق به آن و همچنین هلال و غیر آن ها از موارد‏‎ ‎‏حکم، با وجود شرط مذکور، واجب است. و ظاهر آن است که قسم دادن قاضی، به واسطه‏‎ ‎‏بلندگو یا تلفن کسی را که بر او قسم است و قسم او از پشت آن ها با شرط مذکور، جایز‏‎ ‎‏باشد. و ظاهر آن است که این حکم در سایر مواردی که حکم در آن ها بر انشا یا اخبار،‏‎ ‎‏مترتب می باشد جریان دارد، مانند قذف و لعان و غیبت و تهمت و فحش و بقیه چیزهایی‏‎ ‎‏که موضوع برای حکم می باشد، به شرطی که معلوم باشد که متکلم فلان کس است یا بیّنه‏‎ ‎‏بر آن قائم شود.‏

مسأله 11 ـ ‏آیا احکام و آثار، بر اقاریر و غیر آن ها در صورتی که در ضبط صوت ها،‏‎ ‎‏ضبط باشد، مترتب می شود؟ بدون شبهه آثار بر آنچه که در ضبط صوت ها است مترتب‏‎ ‎‏نمی شود؛ پس پخش آنچه که در ضبط صوت است اقرار و همچنین شهادت و قذف و‏‎ ‎‏همچنین حکم و غیر آن ها، نمی باشد. لیکن اگر بداند به این که آنچه که در ضبط صوت‏‎ ‎‏ضبط شده، اقراری است که از فلان کس ضبط شده، از باب حکایت از اقرار او به اقرارش‏‎ ‎‏اخذ می شود، نه از باب این که خودش اقرار است و از باب کشف از شهادت بیّنه و حکم‏‎ ‎‏حاکم و قذف قاذف. و همچنین در صورتی که معلوم باشد آنچه که ضبط شده حقیقتاً از‏‎ ‎‏واقع ضبط و ثبت شده است. و با احتمال این که این صدا مشابه آن چیزی است که به او‏‎ ‎‏نسبت داده شده، اثری بر آن مترتب نمی شود، نه بر آنچه که از ضبط صوت ها پخش‏‎ ‎‏می شود و نه بر آنچه که بدون واسطه، به طور مستقیم پخش می گردد.‏

‎ ‎

ترجمه تحریر الوسیله امام خمینی(س)ج. 2صفحه 667