علم و ایمان، تخصص و تعهد
علم مذموم،
علم نافع
بدانکه بسیاری از علوم است که بر تقدیری داخل یکی از اقسام ثلاثه است که رسول اکرم ـ صلی الله علیه و آله ذکر فرمودند؛ مثل علم طبّ و تشریح و نجوم و هیئت، و امثال آن، در صورتی که نظر آیت و علامت به سوی آنها داشته باشیم؛ و علم تاریخ و امثال آن، در صورتی که با نظر عبرت به آنها مراجعه کنیم. پس، آنها داخل شوند در «آیۀ محکمه» که به
کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 16
واسطۀ آنها علم به الله یا علم به معاد حاصل یا تقویت شود. و گاه شود که تحصیل آنها داخل در «فریضۀ عادله» و گاه داخل در «سنّت قائمه» شود. و اما اگر تحصیل آنها برای خود آنها با استفادات دیگری باشد، پس اگر ما را از علوم آخرت منصرف نمودند، به واسطۀ این انصراف بالعرض مذموم شوند؛ و الا ضرر و نفعی ندارند؛ چنانچه رسول اکرم ـ صلّی الله علیه و آله فرمودند. پس کلیۀ علوم تقسیم شوند به سه قسمت... انسان بتواند تطبیق با یکی از علوم ثلاثه نماید خیلی بهتر است، و الا حتی الامکان اشتغال پیدا نکردن به آنها خوب است؛ زیرا که انسان عاقل پس از آنکه فهمید که با این عمرهای کوتاه و وقت کم و موانع و حوادث بسیار نمی تواند جامع جمیع علوم و حائز همه فضایل شود، باید فکر کند که در علومْ کدام یک به حال او نافعتر است و خود را به آن مشغول کند و تکمیل آن نماید. و البته در بین علوم آنچه که به حال حیات ابدی و زندگانی جاویدان انسان نافع است، بهتر از همه است و مهمتر از جمیع آنهاست؛ و آن علمی است که انبیا ـ علیهم السلام و اولیا امر به آن نمودند و ترغیب به آن کردند. و آن عبارت از علوم ثلاثه است چنانچه ذکر شد.(22)
* * *
علوم اخروی
علوم مطلقاً منقسم می شود به دو قسمت: یکی علوم دنیایی، که غایت مقصد در آنها رسیدن به مقاصد دنیویه است. و دیگر علوم اخرویه، که غایت مقصد در آنها نیل به مقامات و درجات ملکوتیه و وصول به مدارج اخرویه است. و پیش از این اشاره شد به اینکه غالباً امتیاز این دو نحوۀ علم به امتیاز نیات و قصود است؛ گرچه خود آنها نیز فی حد نفسها به دو سنخ منقسم شوند. و به مناسبت آثاری که در این حدیث شریف برای طلب علم و علما بیان فرمودند، مقصود از این علم قسم دوم و علم
کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 17
آخرت است. و این واضح است.
و نیز پیش از این ذکر شد که کلیۀ علوم اخرویه از سه حال خارج نیست: یا از قبیل علم بالله و معارف است؛ یا از قبیل علم تهذیب نفس و سلوک الی الله است؛ یا از قبیل آداب و سنن عبودیت است.(23)
* * *
تحصیل و تهذیب، توأم
باید از همین حالا، همین جوان شانزده ساله، همین جوان بیست ساله که [در] مدارس هست، در مدارس علمی هست، از حالا باید آنطوری که رضای خداست، آنطوری که دستورات الهی است، از حالا باید خودش را عادت بدهد به اینکه آنطور باشد. یک قدم که برای تحصیل علم برمی دارد، یک قدم هم برای تحصیل اخلاق خوب و تهذیب بردارد. اگر خدای نخواسته عالِمی مهذب نباشد، اگر خدای نخواسته عالمی آنطوری که اسلام می خواهد نباشد، این ضررش از نفعش بیشتر است. تمام ادیانی که مخترَع است و تمام ادیانی که اختراع شده است و کذب است، این اشخاص تحصیلکرده مؤسسش هستند، اشخاصی که در حوزه های علمیه تحصیل کرده اند لکن مهذب نبودند. شما ملاحظه بفرمایید رؤسای مذاهب باطله را، می بینید که رؤسای مذاهب باطله تمامشان از اشخاصی هستند که درس خواندند، ملاّیند لکن مهذب نبودند.(24)
23 / 8 / 44
* * *
تهذیب نفس در ضمن تحصیل علم
بار علمْ بار سنگینی است که به عهدۀ شماست. آنطور نیست که تنها وظیفۀ شما تحصیل مشتی الفاظ و مفاهیم باشد بلکه حفظ اسلام و احکام اسلام است که به شما سپرده شده و شما امین وحی الهی هستید،
کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 18
و باید در ضمن تحصیل علم مشغول تهذیب نفس هم باشید و چنانکه غیر را تبلیغ می کنید نفس خود را هم اصلاح نمایید.(25)
10 / 10 / 50
* * *
کارتان را با خدا درست کنید
ما شما جوانها را لازم داریم، در صورتی که اصلاح کنید خودتان را. کوشش کنید برای اینکه خودتان را اصلاح کنید. کوشش کنید برای اینکه خائن بار نیایید. آن کسی که می رود توی، مثلاً بازار اینها، توی فـروشگاههـای اینهـا، خدای نخواستـه کسِ مُعْوَجی است یک چیزی برمی دارد به منطق اینکه اینها از ما خورده اند، این خائن است. این به درد مملکت ما نمی خورد. خودتان را اصلاح کنید. آن کسی که کارش را با خدا درست نکند نمی تواند در خلق، مردم را اداره کند. باید کارتان را با خدا درست بکنید تا بتوانید. ما جوانهایمان را لازم داریم که تربیت بشوند به تربیت انسانی، یعنی تربیت اسلامی. انسان بار بیایند نه یک کسی که هرچه شد شد!(26)
10 / 10 / 57
* * *
علم بدون ایمان منشأ بسیاری از شقاوتها
اگر گمان کنید که، یا ما گمان کنیم که، علم منشأ سعادت است ولو هرچه باشد، این یک اشتباهی است؛ بلکه گاهی علم منشأ بسیاری از شقاوتهاست: «چو دزدی با چراغ آید گزیده تر برد کالا» حکیم سنائی، ظاهراً مال اوست. اگر روحانی علم داشته باشد لکن ایمان نداشته باشد، مسیرش مسیر انبیا نباشد، منشأ مفاسد بسیار می شود. اکثر این دین سازیها که بوده است اینها از طبقۀ ملاّها بودند، ملاّهایی که فقط علم به خیال خودشان کافی بوده است و دنبالش مسیر انبیا نبوده. اگر
کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 19
دانشگاه فقط دنبال این باشد که فرزندان ایران را با معلومات بار بیاورد، معلومات را هی روی هم بریزد، این برای سعادت ملت ما یا فایده ندارد، یا ضرر دارد. یک فرد دانشگاهی که انحراف پیدا بکند غیر از یک فرد بازاری است؛ غیر از یک فرد کشاورز است. یک فرد روحانی که انحراف پیدا کند غیر از یک فرد بازاری و کارگر است. کارگر و بازاری، کشاورز و امثال اینها، چنانچه یک انحرافی داشته باشند، انحراف شخصی برای خودش است؛ لکن انحراف اساتید دانشگاه انحراف خودش تنها نیست، انحراف یک گروه است. چه گروهی؟ آن گروهی که می خواهند مملکت را اداره کنند؛ گاهی به انحراف یک کشور منجر می شود. انحراف یک روحانی انحراف خودش تنها نیست، انحراف یک ملت است. بنابراین، این دو طایفه هستند که می توانند خدمت بکنند و کشور را نجات بدهند و ممکن است که مسیرشان مسیر حق نباشد و کشور را به تباهی بکشند.(27)
3 / 3 / 58
* * *
فساد عالمگیرِ عالِم فاسد
إذَا فَسَدَ العَالِمُ فَسَدَ العَالَمُ است. این «عالِم» من نیستم؛ شما هم هستید؛ همه مان هستیم. شما همه جزء علما هستید، که اگر چنانچه خدای نخواسته فاسد باشید، عالَم را به فساد می کشید؛ و اگر صالح باشید، عالَم را به صلاح می کشید. صلاح و فساد یک جامعه به دست مربیهای ـ آن هست ـ آن جامعه هست. و آن مربیها شماهایید و قشر روحانی. آنها به یکجور، و شما به یکجور. اما دو طایفه مربی جامعه هستند.
اگر بنا باشد که همان تربیت علمی باشد، شما یک طبیب می خواهید درست بکنید، نظر به اینکه این طبیب چه جور باشد
کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 20
نیست؛ این طبیب فردا می شود یک کاسب! یک کاسبی که اینطور کسب [کند] که یک مریض را معطل می کند برای اینکه ویزیت را زیاد بکند! خیلی طبیب خوبی درست شد، از حیث طب بسیار متخصص بود، اما چون اخلاق، اخلاق صحیح نبود، مهذب نشده بود، متقی نبود، خداشناس نبود، این طبیب مریض را معطل می کند، امروز یک نسخه ای می دهد، با دواخانه هم می سازد که نسخه را هرچه گرانتر بدهد، این بیچاره را مبتلا می کند؛ این نسخه فایده نکرد فردا یک نسخۀ دیگر! باز همین، باز همین. طبیب، خوب طبیبی بود، یعنی مِن حیث طبابت. یک مهندس درست می کنید؛ مهندس در علم خودش خیلی خوب بود؛ اما وقتی که می خواهد فرض کنید که یک نقشه ای بدهد، یک [طرحی] بدهد، با آن استادیهایی که دارد جوری می دهد که مفید و صحیح نباشد و منفعت طلبی باشد. و هکذا همه چیز. در قشر ما هم اگر بنا باشد که همین «ملاّیی» باشد، این ملاّ بسیار ملاّی خوبی است، بسیار آدم فهمیده ای است، کتاب و سنت را بسیار خوب می فهمد، اما اگر چنانچه تقوا در کار نباشد، همین فهم کتاب و سنت موجب اعوجاج مردم می شود.(28)
3 / 3 / 58
* * *
عالم متقی، منشأ خیرات و برکات
مبدأ همۀ خیرات و مبدأ همۀ ترقیاتی که برای یک مملکت هست، چه در جهت مادیت و چه در جهت معنویت این است که ایمان در کار باشد. باید شما و ما دست به هم بدهیم برای قشر آتیه که اینها مقدرات مملکت دستشان است، ایمان ایجاد کنیم. شما از دانشگاه مؤمن بیرون بدهید؛ ما از مدرسه ها مؤمن بیرون بدهیم؛ نه عالِم. عالِم تنها فایده ندارد. البته مؤمن تنها هم مؤثر خیلی نیست. خوب، قشرهای دیگر هم
کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 21
مؤمن هستند. اما عالِم وقتی مؤمن شد، عالِم وقتی متقی شد، آن است که منشأ خیرات و برکات است، و حفظ یک کشور، یا خدای نخواسته از آن طرف به باد دادن یک کشور است.(29)
3 / 3 / 58
* * *
سودمند بودن علم همراه با معنویت
علم تنها فایده ندارد، علم با معنویات علم است؛ ادب تنها فایده ندارد، ادب با معنویات. معنویات است که تمام سعادت بشر را بیمه می کند؛ و کوشش کنید در تحصیل معنویات. در خلال علم که تحصیل می کنید معنویات را تحصیل کنید. دانشگاهها معنویت پیدا بکنند، مدارس معنویت پیدا بکنند، مکتبها معنویت پیدا بکنند، تا ان شاءالله سعادتمند بشوند. خداوند همۀ شما را سعادتمند کند.(30)
8 / 3 / 58
* * *
ضرر علم بدون تقوا
باید آقایان همان طوری که در تحصیل علم کوشا هستند، در تهذیب اخلاق، در اعمال، در عقاید، در فضایل اخلاقی کوشا باشند؛ که علم بدون عمل و بدون تقوا بسیاری از اوقـات مُضرّ است. بـاید عالِمْ متّقی باشد و متوجه به خدای تبارک و تعالی باشد تا بتواند جامعه را تربیت کند. باید خودش تربیت شده باشد تا بتواند جامعه را تربیت کند.(31)
5 / 4 / 58
* * *
دانش توأم با تهذیب اخلاق
مهم در دانشگاهها، دانشسراها، تربیتهای معلم، تربیتهای دانشجویی، این است که همراه با تعلیمات و تعلمات، تربیت انسانی باشد. چه بسا
کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 22
اشخاصی که در علم به مرتبۀ اعلا رسیده اند، لکن تربیت انسانی ندارند. یک همچو اشخاصی ضررشان بر کشور، ضررشان بر ملت، ضررشان بر اسلام، از دیگران زیادتر است. آن کسی که دانش دارد، لکن دانشش توأم با یک تهذیب اخلاق و یک تربیت روحی نیست، این دانش موجب این می شود که ضررش بر ملت و بر کشور زیادتر باشد از آنهایی که دانش ندارند. همین دانش را یک شمشیری می کند در دست خودش، و با آن شمشیرِ دانش ممکن است که ریشۀ یک کشور را از بین ببرد و قطع کند.(32)
6 / 4 / 58
* * *
ضرر دانشمند بدون تربیت صحیح
بسیار اشخاص هستند که دانشمندند، خیلی هم دانشمندند، لکن چون تربیت اسلامی ندارند وجودشان گاهی ضرر می زند به کشور و ضرر می زند به اسلام. این فرقی نیست مابین اینکه دانش، دانش علوم قدیمه باشد یا دانش علوم جدیده؛ چه در جانب علمای اسلام و روحانیون، و چه در جانب شما دانشجوها و دانشگاهها و سایر طبقاتی که درصدد تعلیم و تعلّم هستند. اگر چنانچه فقط دنبال یاد گرفتن باشید، حالا این یاد گرفتن همراه با یک تربیت صحیح و تزکیه نفس و درست راه رفتن نباشد، یک انباری از معلومات یا به قول سعدی، که تعبیر دیگری از همان تعبیر قرآن [است]: مَثَلُ الَّذِینَ حُمِّلُوا التَّوْرَیٰةَ ثُمَّ لَمْ یَحْمِلُوهَا کَمَثَلِ الْحِمٰارِ یَحْمِلُ أَسْفَاراً کسی که یاد می گیرد، لکن یاد گرفتنش همان یاد گرفتن است و به کار نمی بندد آن یاد گرفتنها را، تربیت، تربیت انسانی نیست، در تعبیر قرآن کریم این است که مثِْل یک حیوانی، الاغی، می ماند که به پشتش کتاب بار باشد. این کتاب فرق نمی کند که پشت
کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 23
یک کسی باشد؛ یا خیر، در مغز و در فکرش باشد، بلکه آن که در مغز و فکرش کتاب هست، تعلیمـات هست، لکـن مُربّیٰ بـه تربیت انسـانی نیست، این ضرر دارد برای جامعه، چه در جانب ما باشد و چه در جانب شما باشد هیچ فرق نیست، چه علوم اسلامی و فلسفۀ اعلا باشد؛ و چه علوم طبیعی و امور مربوط به طبیعت باشد. اگر همراه با تعلیمْ تربیت نباشد، همراه با تعلّم تربیت نباشد، تربیت انسانی نباشد، یک حیوانی هست انسان که انباری از معلومات هم دارد. اما به حسب واقع حیوان پر معلومات است، نه انسان پر معلومات.
و گاهی ضرر از این قشر به اسلام و به کشور از قشرهای دیگر بیشتر می خورد. اکثر این دینهایی که باطل بوده و درست شده است به وسیلۀ اهل علم درست شده است. غیر اهل علم دین سازی نکرده. اهل علم دین سازی کرده و بسیار از این خیانتهایی که به کشور ما شده است، از همین درس خوانده هاست. این درس خوانده ها هستند که کمک کردند به دستگاه و دکترها و نمی دانم کذا، و اینها کمک کردند به دستگاه و پنجاه سال مملکت ما را به باد فنا دادند. اگر دانشگاهها درست نشود و مدرسه های ما هم درست نشود، امید اینکه یک جمهوری اسلامی ما پیدا بکنیم نداریم. اگر این دو قشر تربیت شدند به طوری که اسلام می خواهد، تربیت انسانی شدند، هم مملکت ما مصون می شود از تصرف شیاطین و روی چرخ خودش گردش می کند بدون وابستگی به خارج و بدون خیانتهای داخلی؛ و هم ترقیّات حاصل می شود برای شما. مهم در دانشجویی و در دانشیاری و در استادی و در شاگردی و در تربیت [و] در علم این است که یک تربیت صحیح همراه علم باشد. عالِم تربیت شده به تربیت انسانی، که همان تربیت اسلامی است.(33)
17 / 4 / 58
* * *
کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 24
پرورش همراه با آموزش
آموزش تنها اثر ندارد. پرورش پهلوی آموزش باید باشد. یعنی جوانها وقتی که در دانشگاهها [و] دانشسراها بروند برای تحصیل، اگر همان تحصیل محض باشد، گاهی وقتها شاید مضرّ هم باشد به حال کشور. بسیاری از ضررهایی که به کشور ما وارد شده است از همین تحصیلکرده ها وارد شده است. طرحهای منافی با کشور ما بسیاری اش به دست همین تحصیلکرده ها شده است. تحصیلکرده هایی که آموزش داشته اند، لکن پرورش نداشته اند. تحصیلکرده هایی که فقط برای منافع شخصی خودشان کارها را انجام می دادند.
کسی که پرورش صحیح ندارد، ولو آموزش صحیح هم فرض کنید دارد، خیلی هم آموزشش در سطح عالی است، این ضررش به کشور از مردم عادی بیشتر است. مردم عادی نمی توانند آنطور ضرر به کشور بزنند. اینها تحصیلکرده هایند که می توانند یک طرحهایی بریزند برای استفادۀ دیگران. اشخاصی که اطراف این پدر و پسر بودند، از همان تحصیلکرده هایی بودند که در اروپا یا امریکا تحصیل کرده بودند؛ لکن فقط آموزش بود. پرورش اسلامی، پرورش انسانی، نداشتند. و لهذا آن ضرری که به کشور ما از ناحیۀ دانشمندان این کشور وارد شده است، آن ضرر از ناحیۀ دیگران وارد نشده است. حتی ساواک هم مثل آنها به ما ضرر نزدند. آنها افکار را ضایع کردند. آنها جوانهای ما را فاسد کردند.
از این جهت، فرهنگ در کنار آموزش باید پرورش داشته باشد. همان اسم نباشد که «آموزش و پرورش». واقعیت باشد، هم تحصیل باشد به مدارج عالیه؛ و هم همراه تحصیل، تربیت باشد. جوانهای ما تربیت بشوند به یک تربیتهای انسانی؛ یک تربیتهای اسلامی که همان تربیتهای انسانی است. اگر چنانچه تربیت انسانی بشوند جوانهای ما، اینها دیگر خیانتکار به کشور خودشان نمی شوند؛ اینها دیگر طراح
کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 25
نیستند برای اینکه منافع کشور ما را به دیگران بدهند.(34)
23 / 4 / 58
* * *
اثراث سوء علم در نفوس تزکیه نشده
اگر نفوس تزکیه نشوند، تطهیر نشوند، از آن اوصاف فاسد بیرون نروند، علم اثر سوء در آنها می کند. تمام ادیان باطله را علما اختراع کردند. دانشمندها اختراع کردند. برای اینکه علم وارد شده بود در یک جایی که پرورش نداشته، تزکیه نشده. وقتی که علم آمد در جایی که تزکیه نشده، این عالِم که حامل این علم است و مُزکّیٰ هم نیست، خطرناک می شود. برای جامعه فرقی نیست ما بین علمای روحانی و علمای دانشگاهی و غیره. اگر در حوزه های علمیه و همین طور در دانشگاهها تزکیه نباشد، این علمهایی که در آنجا انباشته می شود، یک انباری است که خدای تعـالی این تعبیـر را در آن فرمـوده: مَثَـلُ الَّذینَ حُمِّلُـوا التَّوْریٰةَ ثُمَّ لَمْ یَحْمِلُوهٰا کَمَثَلِ الْحِمٰارِ یَحْمِلُ اَسْفٰاراً آن کسی که حتی علم توحید را، علم ادیان را، علم اخلاق را، همۀ این علوم را دارد لکن تزکیه نکرده نفسش را، این یک موجود خطرناک می شود برای جامعه. و یک دانشگاهی که، جوانهایی که در آنجا می روند که آموزش ببینند، نه آموزشش آموزش است و نه پرورشش پرورش. و اگر آموزشش هم آموزش صحیح باشد، اگر تزکیه نشده باشد این آدم، بعد از تزکیه تعلیم و تربیت هست، اگر تزکیه نشده باشد و علم وارد بشود در یک قلبی که مُزَکّیٰ نیست، این فساد ایجاد می کند. و خدا نکند که فساد از جانب عالِم غیر مزّکیٰ واقع بشود. در احادیث ما هست که در جهنم از بوی تعفن عالِم سوء، جهنمی ها در ایذا هستند.(35)
10 / 4 / 59
کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 26
خطر عالم تزکیه نشده
علم وقتی که در یک نفْس غیر سالم واقع شد مثل بارانی می ماند که ببارد در جایی که عفونت بار است، عفونتش را زیاد می کند. همین باران رحمت که در یک جا بوی عطر را بلند می کند، در یک جا بوی کثافت را بلند می کند. آن عالِمی که تزکیه نشده است، خطرش از جاهل بسیار زیادتر است. جاهل اگر فاسد هم باشد، خودش فاسد است. اما عالِم اگر فاسد باشد، عالَم را فاسد می کند. کشور را به فساد می کشد. تزکیه قبل از تعلیـم و تعلـم است؛ یُزَکّیهِمْ. پیغمبـر آمـده است اینها را تزکیه بکند. پرورش بدهد. نفوس را مهیا کند و بعد یُعَلِّمُهُمُ الْکِتٰابَ وَ الْحِکْمَةَ. بعد تعلیم کتاب و حکمت بکند، که اگر کتاب و حکمت با پرورش توأم نباشد و با تزکیه توأم نباشد، موجودی که او بیرون می آید همین موجوداتی می شود که در مجلس سنا و در مجلس شورای قبل از انقلاب بود.(36)
10 / 4 / 59
* * *
پرواز با دو بال علم و تعهد
دانشگاه و حوزه های علمیه و روحانیون می توانند دو مرکز باشند برای تمام ترقیات و تمام پیشرفتهای کشور. و می توانند دو مرکز باشند برای تمام انحرافات و تمام انحطاطات. از دانشگاه هست که اشخاص متفکر متعهد بیرون می آید. اگر دانشگاه، دانشگاه باشد، اگر دانشگاه واقعاً دانشگاه باشد و دانشگاه اسلامی باشد؛ یعنی در کنار تحصیلات متحقَّق در آنجا، تهذیب هم باشد، تعهد هم باشد، یک کشوری را اینها می توانند به سعادت برسانند. و اگر حوزه های علمیه مُهذَّب باشند و متعهد باشند، یک کشور را می توانند نجات بدهند. علمِ تنها اگر ضرر نداشته باشد، فایده ندارد. تمام این، وقتی ما به یک نظر وسیعی به همۀ دنیا و به همۀ دانشگاههایی که در دنیا هست بیندازیم، تمام این مصیبتها که برای بشر
کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 27
پیش آمده است ریشه اش از دانشگاه بوده. ریشه اش از این تخصصهای دانشگاهی بوده. این همه ابزار فنای انسان و این همه پیشرفتهایی که به خیال خودشان در ابزار جنگی دارند، اساسش از دانشمندانی بوده است که از دانشگاه بیرون آمده اند. دانشگاهی که در کنار او اخلاق نبوده است، در کنار او تهذیب نبوده است. و تمام فسادهایی که در یک ملتی یا ملت ها پیدا شده است از حوزه های علمیه ای بوده است که متعهد به دستورات اسلامی نبوده اند. تمام این ادیانی که ساخته شده است از دانشمندان و علما سرچشمه گرفته است. علمی که پَهْلویِ او اخلاق و تعهد اسلامی نبوده است، تهذیب نبوده است، دنیا را دانشگاه به فساد کشانده است. و دنیا را دانشگاه می تواند به صلاح بکشد. دانشگاههای سرتاسر جهان اگر موازین انسانی را، اخلاق انسانی را، آنچه که در فطرت انسان است، در کنار تعلیم و تعلّم قرار بدهند، یک عالَم، عالَم نور می شود. و اگر تخصصها و علمها منفصل باشد از اخلاق، منفصل باشد از تهذیب، منفصل باشد از انسان آگاه، انسان متعهد، این همه مصیبتهایی که در دنیا پیدا شده است از همان متفکرین و متخصصین دانشگاهها بوده. این دو مرکز ـ که مرکز علم است هم می تواند مرکز تمام گرفتاریهای بشر باشد و هم می تواند مرکز تمام ترقیات معنوی و مادی بشر باشد. علم و عمل، علم و تعهد به منزلۀ دو بال هستند که با هم می توانند به مراتب ترقی و تعالی برسند... این فاجعه بوده است برای این ملت که ابزار عملش، دست کسانی باشد که متعهد نیستند و به فکر خودشان نیستند. این فاجعه است که ابزار علم در دست اشخاصی باشد که متعهد نیستند و اخلاق اسلامی ندارند. فرق بین دانشگاه و حوزه های علمیه نیست در اینکه اگر همراه با علم، تعهد باشد، تزکیه باشد، با این دو بال علم و اخلاق و عمل، مملکت خودشان را، کشور خودشان را نجات می دهند. و از حلقوم آنهایی که می خواهند همه چیز ما را ببرند نجات می دهند. و اگر علم
کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 28
تنها باشد، فقط در دانشگاهها تحصیل علم باشد، در مدارس تحصیل علم باشد، این علم، انسان را به فنا می کشد. منشأ همۀ گرفتاریهای یک کشور از دانشگاه هست و حوزه های علمی. و منشأ همۀ سعادتها، مادی و معنوی، از دانشگاه است و حوزه های علمی. اینکه نقشه های بزرگ برای نفوذ کردن در دانشگاهها و تربیت کردن جوانهای ما را به یک تربیتهایی که برخلاف مصالح کشورشان است، این برای این است، که اگر دانشگاه فاسد بشود، یک کشور فاسد می شود. اگر دانشگاه فقط نظرش به این باشد که تحصیل علم بکند، ما فرض این را می گیریم که خیر، خوب هم تحصیل می کرد ـ در صورتی که اینطور نبود ـ اگر ما فرض بکنیم که در دانشگاه، تمام علوم و فنون به وجه اعلا پیاده می شود، و به جوانهای ما تعلیم می شود، لکن در پهلوی او تبلیغاتی است که همین علم را آلت قرار می دهند از برای انحطاط یک کشور.(37)
27 / 9 / 59
* * *
عالم فاسد، موجب فساد یک مملکت
تخصصها در خدمت خود کشور باشد نه اینکه متخصص بشود و با آن تخصصش ما را به دامن امریکا بکشد. متخصص بشود و با آن تخصصش به کشور ما ضربه وارد کند. هر چه متخصصتر؛ بدتر.
آن کسی که مهذَّب نشـده است، و آن کسی کـه بـرای کشـور خودش احسـاس نکرده که من برای این کشـور هستم و از ایـن کشور، من استفـاده کـرده ام و استفـادۀ علمی ام را بـاید به ایـن کشـور تحویل بدهم، اگر این احساس نباشد و این باور نباشد، دانشگاه بدترین مرکزی است برای اینکه ما را به تباهی بکشد. و اگر این احساس پیدا شد و این اساتید دانشگاه، آنهایی که متعهدند، آنهایی که توجه دارند، آنهایی که در زمان سابق برای این مملکت غصه می خوردند، باید خودشان را
کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 29
مجهز کنند که این فرزندان ایران، متعهد و در خدمت خود ایران باشند. اگر اینطور بشود، دانشگاه بالاترین مقامی است که کشور ما را به سعادت می رساند.
دانشگاه دو راه دارد: راه جهنم و راه سعادت. راه ذلّت و مسکنت و نوکرمآبی و امثال اینها، و راه عظمت و عزّت و بزرگمنشی. دانشگاه همین دانشگاه را تا ما داریم فایده ندارد. ما دانشگاه پنجاه سال است داریم. و از دانشگاه هر چه فساد توی این مملکت پیدا شد از این اشخاصی بود که در دانشگاه تحصیل کرده بودند، تخصص هم شاید داشتند. آن «احمدی» زمان رضاخان که بسیاری از رجال این مملکت را او با آمپولش کشت، آن هم از دانشگاهها، تخصص هم داشت، ولی تخصص را به این راه که آنهایی را که امر می شد به او که باید کشته بشوند، با یک آمپول آنها را می کشت. شما یک همچو دانشگاهی می خواهید و یک همچو اساتیدی و یک همچو تخصصی؟ از آن طرف هم دانشگاه، از آن، اشخاصِ شریف بیرون می آید، و ما می خواهیم همه شان شریف باشند.
فیضیه، اگر تهذیب در کار نباشد، علم توحید هم به درد نمی خورد. «اَلعِلمُ هُوَ الحِجٰـابُ الاَْکْبَرْ» هرچه انباشته تر بشود علم، حتی توحید که بالاترین علم است، انباشته بشود در مغز انسان و قلب انسان، انسان را اگر مُهذَّب نباشد، از خدای تبارک و تعالی دورتر می کند. باید کوشش بشود در این حوزه های علمیه، چه حال و چه بعدها کوشش بشود که اینها را مهذَّب کنند. در کنار علم فقه و فلسفه و امثال اینها، حوزه های اخلاقی، حوزه های تهذیب باشد، و حوزه های سلوک «الی الله تعالی». شما می دانید که مرحوم شیخ فضل الله نوری را کی محاکمه کرد؟ یک معمّم
کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 30
زنجانی؛ یک ملاّی زنجانی محاکمه کرد و حکم قتل را او صادر کرد؛ وقتی معمّم، ملاّ؛ مهذّب نباشد، فسادش از همه کس بیشتر است. در بعض روایات هست که در جهنم، بعضیها ـ اهل جهنم ـ از تَعفُّن بعض روحانیین در عذاب هستند، و دنیا هم از تعفُّن بعضی از اینها در عذاب است.
تـا اصلاح نکنیـد نفوس خودتـان را، از خودتـان شروع نکنیـد و خودتـان را تهذیب نکنیـد، شما نمی توانید دیگـران را تهذیب کنید. آدمی کـه خـودش آدم صحیحی نیست نمی توانـد دیگران را تصحیح کند؛ هرچه هم بگوید فایده ندارد. کوشش کنند علمایی که الآن در حوزه ها هستند؛ در هر حوزه ای از حوزه های اسلامی که این جوانها که با یک فطـرت سالم می آینـد، بعد از ده، بیست سـال با یـک فطـرت فاسد بیـرون نروند. تهذیب لازم است؛ هم در شمـا و هم در شمـا. البته همـه، همۀ ملت و همـۀ انسانهـا بـاید مهذَّب بشونـد. لکـن تـاجر اگـر مهذَّب نشـد، کارش یک کـار گرانفروشی و نمی دانم اینهاست که وقتی همه اش را روی هم بگذارند فسادش زیاد است، اما یک نفر اینقدرها فساد ندارد. اما عالِم اگر فاسد بشود، یک شهر را، یک مملکت را به فساد می کشد، چه عالِم دانشگاه باشد و چه عالِم فیضیه، فرقی نمی کند.(38)
27 / 9 / 59
* * *
آموزش توأم با پرورش
باید آموزش و پرورش مردم توأم باشد. پرورش، پرورش انسانی،
کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 31
پرورشی که به درد انسان برسد، آموزشی که برای انسان باشد، جهتدار باشد، اسم ربّ در آن باشد، توجه به خدا باشد.(39)
6 / 10 / 59
* * *
تربیت بالاتر از تعلیم
مسأله تربیت بالاتر از تعلیم است. در آن آیۀ شریفه هم تلاوت آیات قرآن را؛ یعنی رساندن آن تعلیماتی که در راه تربیت و تعلیم است، بعد از اینکه این را می فرماید، بعد وَیُزَکّیهِمْ را می فرماید. از این ممکن است استفاده بشود که مسألۀ تزکیه و مسألۀ تزکیۀ نفس اهمیتش بیشتر از مسأله تعلیم کتاب و حکمت است، مقدمه از برای این است که کتاب و حکمت در نفس انسان واقع بشود. اگر تزکیه بشود انسان، تربیت بشود و به تربیتهایی که انبیا ـ علیهم السلام ـ برای بشر هدیه آوردند، بعد از تزکیه کتاب و حکمت هم در او به معنای حقیقی خودش، در نفس انسان نقش می بندد و انسان به کمال مطلوب می رسد. و لهذا بعد از یک آیۀ دیگر می فرماید که: مَثَلُ الَّذینَ حُمِّلُوا التَّوْریةَ ثُمَّ لَمْ یَحْمِلُوهٰا کَمَثَلِ الْحِمٰارِ یَحْمِلُ أَسْفٰاراً می خواهد بفرماید که علم تنها فایده ندارد. علمی که تربیت در او نباشد، تزکیه در او نباشد، این علم فایده ندارد. همان طوری که اگر الاغ و حمار، چنانچه الاغ به بار او کتاب باشد، هر کتابی باشد، کتاب توحید باشد، کتاب فقه باشد، کتاب انسانشناسی باشد، هر چه باشد، در بار او باشد و به دوش او باشد، چطور فایده ندارد و آن حمار از او استفاده نمی کند؛ آنهایی هم که انبار علم در باطنشان هست و باطنشان تمام علوم را فرض کنید، تمام صناعات را، تمام تخصصات را داشته باشند، لکن تربیت و تزکیه نشده باشند، آنها هم آن علومشان برای آنها فایده ندارد، بلکه بسیاری از اوقات مضرّ است. بسیاری از اوقات هست که آن
کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 32
کسی که عالم است، آن کسی که همه چیز را می داند لکن تزکیه نشده است، تصفیه نشده است، تربیت الهی نشده است، آن علمش وسیله است از برای اینکه بشر را به تباهی بکشد. چه بسا عالمانی که برای بشر تباهی هدیه می آوردند. آنها از جهال بدتر هستند و چه بسا متخصصانی که برای بشر هلاکت ایجاد می کنند، تباهی ایجاد می کنند. آنها از مردم عامی بدتر هستند. ضررشان بیشتر است. همان است که قرآن فرمود که: کَمَثَلِ الْحِمٰارِ و از آن هم بالاتر اینکه موجب صدمه به دیگران می شود. شما که برای تربیت معلم قیام کردید، و هر کس که برای تربیت معلم قیام کرده است باید بداند که اولاً شغل، شغلی الهی است. خدای تبارک و تعالی مربّی معلّمین است که انبیا باشند. اولاً شغل، شغلی الهی است و ثانیاً تربیت و تزکیه، مقدّم بر تعلیم است. مدرسه های ما، دانشسراهای ما، دانشگاههای ما و همۀ مدارس علوم ـ چه علوم اسلامی یا غیر اسلامی باشد ـ اینها اگر در آنها تربیت باشد، تزکیه باشد، آنها می توانند خدمتها بکنند و برای بشر سعادت را به هدیه بیاورند. و همۀ سعادتهای بشر از علم و ایمان و تزکیه است: اِنَّ الاِنْسٰانَ لَفی خُسْرْ انسان، اصلش این حیوانی که به اسم انسان خوانده می شود، در خسارت و زیان است مگر یک طایفه. آنهایی که ایمان آوردند به خدای تبارک و تعالی و آنچه که او فرموده است، و اعمال صالحه بجا آوردند، و از آثارش هم این است که تَوٰاصَوْا بِالْحَقِّ توصیه به حق و توصیه به صبر می کنند. والاّ اگر از این استثنای اِلاَّ الَّذینَ آمَنُوا خارج شد، لَفی خُسْر است، در خسران است، در زیان است. کوشش کنید که تربیت بشوید و تزکیه بشوید قبل از اینکه تعلیم و تعلم باشد. کوشش کنید که همدوش با درس خواندن و تعلیم، تربیت باشد که او مقدّم است به حسب رتبه بر تعلیم و بر تلاوت آیات و بر تعلیم کتاب و حکمت. تربیت معلّم باید بکنید؛ یعنی معلّمینی تربیت
کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 33
بشوند که این معلمین علاوه بر اینکه آگاهی بر همۀ علومی که مورد احتیاج انسان است و مورد احتیاج بشر، چه در دنیا و چه در آخرت هست، علاوه بر این و مقدم بر این، تزکیه در کار باشد، تصفیۀ نفس در کار باشد، والاّ تربیتهای شما و تعلیمهای شما بدون تزکیه و بدون اینکه تصفیه نفس بشود، برای بشر اگر ضرر نیاورد، نفع نخواهد آورد بلکه ضرر دارد. تمام این ضررهایی که بشر می بیند، تمام این خسرانهایی که بشر در این سیّاره می بیند، از دست همین عالِمهایی هستند که تخصص را دارند، لکن تربیت را ندارند ما اگر تزکیه داشتیم و تربیت اسلامی شده بودیم و خدای تبارک و تعالی ولیّ ما بود، و ولیّ ما طاغوت نبود، این نقصهایی که در اطراف کشورمان و همین طور در اطراف جهان هست، این نقصها نبود، این اختلافات نبود، همۀ اختلافاتی که پیدا می شود الاّ فقط یکی که آن اختلاف مابین حق و باطل است، تمام اختلافاتی که پیدا می شود برای این است که ما تربیت نشدیم و ما تزکیه نشدیم.(40)
18 / 10 / 59
* * *
تربیت، میزان علم
آنها که گمان می کنند که مدارس باید علم در آن باشد و دیگر کاری به این مسائل نداریم، باید متخصصین باشند، ساده اندیشند آنها. ساده اندیشی است که انسان گمان کند که یک معلمی که انحراف دارد، معلّمی که یا طرف شرق است و یا طرف غرب، یا تربیت شرقی دارد یا تربیت غربی،آن را ما معلم قرار بدهیم از برای این فرزندانی که نفوسشان مثل آینه صیقلی است. و هرچه در او وارد بشود می پذیرد. ساده اندیشی است که ما جوانهای خودمان را به دست معلمی بدهیم که به طرف شرق می رود و بچه های ما را شرقی کند، یا به طرف غرب می رود و بچه های ما را غربی کند. ساده اندیشی است که ما گمان کنیم که فقط تخصص،
کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 34
میزان است و علم، میزان است. علم الهی هم میزان نیست. علم توحید هم میزان نیست. علم فقه و فلسفه هم میزان نیست. هیچ علمی میزان نیست. آن علمی میزان است و آن علمی برای بشر سعادت است که تربیت در او باشد، که او از مربّی القا شده باشد، از کسی که تربیت الهی شده است القا بشود به بشر. آن اگر در همۀ مدارس ما ـ چه مدارس علوم اسلامی و چه مدارس علوم دیگر ـ اگر در همۀ آنها این معنا باشد و انحراف در کار نباشد و استقامت باشد، چندی نمی گذرد که همۀ جوانهای ما که امید آتیه این مملکت هستند، همه اصلاح می شوند. و همه نه شرقی و نه غربی بار می آیند، و همه بر صراط مستقیم واقع می شوند. ساده اندیشی است که ما گمان بکنیم که کافی است برای ما اینکه یک اشخاصی باشند دارای علم، اشخاصی باشند که علم داشته باشند و تربیت، و لااقل علم داشته باشند و انحراف نداشته باشند. فرضاً که ما بخواهیم که علم را رواج بدهیم و از علم علما استفاده کنیم، باید علمی باشد و لااقل انحراف نباشد، کار نداشته باشد به شرق و غرب. اینطور نباشد که معلّمین ما و مربّیهای جوانهای ما، تربیت مسکو شده باشند یا تربیت واشنگتن. ساده اندیشی است که ما گمان کنیم که باید همۀ اینها که تخصص دارند هر طوری می خواهند باشند. باید بیایند و ما از آنها استفاده کنیم. استفاده نمی توانیم بکنیم اگر مرض ظاهری ما را یک متخصص خوب بکند، امراض باطنی برای ما ایجاد می کند، از یک مرض کم به یک مرض بزرگ، از یک مرض کوچک به یک مرض بزرگ ما را می کشاند. باید توجه داشته باشیم ما به همۀ مسائل. همین حزب بعثی را که ملاحظه می کنید که الآن مبدأ این همه گرفتـاری بـرای کشـور مـا و بـرای کشور مُسْلمِ عراق ایجاد کرده است، و برای آنجا بیشتر از اینجا ایجاد کرده است. اینها همینها هستند که بسیاریشان متخصصند، و بسیاریشان دانشگاه رفته و از دانشگاه بیرون آمده اند،
کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 35
لکن تربیت نداشتند، تزکیه نداشتند. اگر علم باشد و تزکیه نباشد، هم آن رژیم سابق پیش می آید و هم این رژیم صدام. اگر ما تزکیه نکنیم خودمان را و چنانچه همراه با علم، تزکیه نباشد؛ کشور ما هم کشیده می شود به همان طرفها و ما هم صدام خواهیم شد. باید تربیت شما، تربیت معلم، یک تربیت اسلامی باشد، یک تربیت انسانی باشد، یک تربیت در صراط مستقیم باشد. والاّ تربیت مسکو را نمی توانیم بپذیریم و تربیت واشنگتن را هم نمی توانیم بپذیریم.(41)
18 / 10 / 59
* * *
صِرف اخذ مدرک، هدفی انحرافی
شما باید در هر جا که تحصیل می کنید و جوانها و کودکان ما در سرتاسر کشور، در هر مرکزی که اشتغال به تحصیل دارند باید توجه به این داشته باشند که تحصیل همراه تهذیب و همراه تعهّد و همراه اخلاق فاضلۀ انسانی است که می تواند ما را به حیات انسانی برساند. و می تواند کشور ما را از وابستگیها نجات بدهد. اگر شما جوانها دنبال تحصیل که می روید، دنبال این معنا باشید که یک تصدیقی بگیرید، یک دیپلمی بگیرید و بروید آن را آلت قرار بدهید برای استفادۀ مادّی خودتان، این همان انحرافی است که آنها می خواهند. و اگر شما در مراکزی که هستید یک ایدۀ صحیح داشته باشید و یک غایت صحیح داشته باشید که برای رسیدن به آن غایت مشغول تحصیل باشد، و برای رسیدن به آن امری که خدای تبارک و تعالیٰ می خواهد و آن تهذیب نفس و پرستیدن الله و دور کردن همۀ شرکها و همۀ انحرافها و همۀ الحادها از خودتان و از مراکزتان، اگر اینطور باشد شما پیروز خواهید شد. و همۀ انحرافها و همۀ گرفتاریهایی که برای یک کشور
کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 36
پیش می آید برای این است که مراکز تعلیم و تعلّمشان، مراکز تهذیب نیست. این فرقی نیست ما بین مدارس علمی قدیم با مدارس علمی جدید. تا تهذیب نباشد و تعهد نباشد و از اول انسان راه خودش را، صراط مستقیم خودش را نیافته باشد، و تحصیل او دنبال همان ایدۀ صحیح اسلامی نباشد، همین انحراف آور است و همین است که ما را و کشورهای اسلامی را یا به طرف چپ می برد و یا به طرف راست؛ یا باید کشور، کشور کمونیستی باشد یا کشور، کشور تابع امریکا. از مدرسه شروع می شود این مسائل. از مدارس و دانشگاهها این مسائل شروع می شود. آنها می خواهند که آن چیزی که در دانشگاهها و در مدارس ما، در دبیرستانها و در همه جا حاصل می شود این باشد که آن چیزی که نتیجۀ زحمات طولانی ملت است و زحمات طولانی جوانهای ماست، برای آنها باشد.(42)
2 / 11 / 59
* * *
فساد علم بدون تربیت
چنانچه تربیت، یک تربیت انسانی باشد و موافق با فطرت انسان که همان فطرت، ودیعه گذاشتۀ از خداست فِطْرَتَ الله ِ الَّتی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْهَا آنطور باشد، در دانشگاه هم همان جور تربیت باشد، اینها بعد که تحویل به جامعه داده می شوند و مقدرات جامعه قهراً به دست اینها سپرده می شود بِالمَآل کشور را کشور نورانی، کشور انسانی، کشور به فطرت الله ، تربیت می کنند، و کشور را به جلو می برند. اگر شما بخواهید تعلیم کنید فقط اطفال را و کاری به این نداشته باشید که در پهلوی تعلیم و تربیت انسانی، تربیت اخلاقی باشد، اینها با همان علمِ بدون تربیت، مراحل را طی می کنند. و علم بدون تربیت آنها را یا اکثر آنها را رو به فساد می کشد.
کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 37
انسان از اول اینطور نیست که فاسد به دنیا آمده باشد. از اول با فطرت خوب به دنیا آمده؛ با فطرت الهی به دنیا آمده: کُلُّ مَوْلُودٍ یُولَدُ عَلَی الْفِطْرَةِ که همان فطرت انسانیّت، فطرت صراط مستقیم، فطرت اسلام، فطرت توحید است. این تربیتهاست که یا همین فطرت را شکوفا می کنند؛ و یا جلوی شکوفایی فطرت را می گیرند. این تربیتهاست که یک کشور را ممکن است به کمال مطلوبی که از هر جامعۀ انسانی است برسانند و یک کشور کشور انسانی باشد؛ کشور مطلوب اسلام باشد. و همین تربیتهـا یـا تعلیمهـای بدون تربیت ممکـن است که اینهـا در آن وقتی کـه مُقدّرات یـک کشـوری دست آنهـاست و همه چیز کشـور به دست آنهاست کشور را به تباهی بکشند.(43)
10 / 11 / 59
* * *
بی فایدگی علم تنها
تربیت کنید، مهم تربیت است. علم تنها فایده ندارد، علم تنها مُضر است. گاهی این باران که رحمت الهی است وقتی که به گُل ها می خورد بوی عطر بلند می شود؛ وقتی که به جاهای کثیف می خورد بوی کثافت بلند می شود. علم هم همین طور است. اگر در یک قلب تربیت شده علم وارد بشود، عطرش عالَم را می گیرد. و اگر در یک قلب تربیت نشده یا فاسد بریزد این علم و وارد بشود، این فاسد می کند عالم را إذا فَسَدَ العَالِم فَسَدَ العالَم اگر صالح بشود، صالح می کند. یک شعاعهای زیادی دارد که به صلح و به اصلاح و به خوبی می رساند مردم را.(44)
10 / 11 / 59
* * *
کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 38
تهذیب قبل از عالم شدن
عزمتـان جزم این معنـا باشد، و توجهتـان به خدا و اعمالتـان خالص برای خدای تبارک و تعالی. جدیت کنیـد که در آن مدرسه که هستید تحصیـل کنید. و بالاتر از تحصیـل، تهذیب اخلاق [است]. اسلامی باشیـد و علـوم اسلامی را با نفـوس اسلامی تکمیـل کنید. در کنار تحصیـل جدی در احکام اسلام و معـارف اسلامیه، تهذیب اسلامی داشته باشید. مدرسه هـای علمی و دینی و تمام مـدارسی که در آن تحصیـل می شود، چه تحصیلات علـوم دینی باشد یا تحصیلات دیگـر، در رأس برنامه هایشـان در این جمهـوری اسلامی بـاید این معنـا باشد که مهذَّب باشنـد، قبل از اینکه عالِم هستنـد. مهذب باشنـد، قبل از اینکـه محصل هستند. در مدارس، همۀ مدارس سرتاسر کشور، لازم است که اشخاصی که مهذب هستند و علما و گویندگانی که راه حق را تا آن اندازه که قدرت داشتند پیموده اند در این مدارس بروند و حوزۀ اخلاقی و حوزۀ تهذیب و حوزۀ معارف اسلامی تشکیل بدهند، که در کنار تحصیلات علمی، تهذیب اسلامی و اخلاق اسلامی باشد. اگر تهذیب اسلامی در مدارس نباشد، چه مدارس دینی و چه مثل سایر دانشگاهها، که آنها هم باز مدارس اسلامی و دینی هستند، باید توجه کنند که معلمانی که در این مدارس هستند و کسانی که در این مدارس تبلیغ می کنند یا صحبت می کنند اشخاصی باشند که صد در صد اسلامی و معتقد به احکام اسلام و عقاید اسلامی باشند، که کسانی که پیش آنها تربیت می شود تربیتهای اسلامی با تهذیبهای اسلامی باشد. و شما بدانید که چنانچه عالِم، هر عالِمی باشد، تهذیب اسلامی و اخلاق اسلامی پیدا نکند، برای اسلام مضر است، که نافع نیست.(45)
10 / 12 / 59
کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 39
متخصص متعهد
شما سعی کنید از متخصصین متدین و متعهد استفاده کنید. ما بارها گفته ایم که ما متخصص می خواهیم، ولی متخصص متعهد. ولی دشمنان فریاد زدند که اینها با تخصص مخالفند. البته که متخصص منحرف از هر کس خطرناکتر است.(46)
23 / 7 / 60
* * *
صدمات ادیان از علمای غیر مهذب
من گمان می کنم که آن چیزی که به اسلام بیشتر از همه چیز ضرر زده است عدم تربیت صحیح است، تحقق پیدا نکردن تهذیب و اخلاق اسلامی است. اگر شما در طول تاریخ اسلام بلکه همۀ انبیا توجه کنید و البته توجه دارید، آن قدری که اسلام از این اشخاص منحرف و غیر مهذب صدمه خورده است و تمام ادیان صدمه دیده اند، از هیچ چیز دیگر ندیده اند. اصل اساس آن چیزی که به مکتبهای توحیدی ضرر رسانده است و مانع شده است از اینکه رشد پیدا کنند، همین غیر مهذب بودن بود؛ گاهی از طرف اشخاصی که علم دارند و مهذب نیستند و بیشتر هم از طرف اشخاصی که جاهل بودند و مهذب نبودند. و معلوم نیست که آن قدری که از طرف عالم غیر مهذب اسلام صدمه دیده است، از طرف جهال غیر مهذب با اینکه عددشان زیاد است صدمه دیده است، از طرف جاهل غیر مهذب با اینکه عددشان زیاد است صدمه دیده باشد. تمام مکتبهای انحرافی را اشخاص دانشمند و ملاّ ایجاد کردند؛ چه آن چیزهایی که مذهب سازی بوده است، آنها هم اشخاص عالمی بودند که مذهب درست کردند؛ مذهبهای انحرافی، و چه مکتبهای سیاسی که آنها هم از جانب اشخاص دانشمند و عالم بوده است. و آنقدری که به مکتبهای توحیدی از این سنخ جمعیت که عالم بودند و همه جور علمی هم شاید می دانستند، صدمه خورده است، از هیچ
کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 40
طایفه ای نخورده است.(47)
30 / 10 / 60
* * *
پرورش مهمتر از آموزش
دو رکن اصلی، آموزش و پرورش است و اسلام در هر دو رکن سفارش اکید فرموده است. و پرورش سفارشش بیشتر شده است و اهمیتش هم بیشتر است. پرورش به معنای اینکه در هر جایی که علما مشغول تدریس هستند؛ علمای دانشگاه و علمای حوزه های علمی قدیمی و استادها در هر جا هستند با این دو رکن مواجه اند: رکن آموزندگی و تربیت علمی و رکن پرورش و تربیت اخلاقی و تهذیب نفس. ما اگر فرض کنیم که یک ملتی آموزش و پرورش در آن نفوذ کرد و همۀ ملت آموزش یافتند به اندازه ای که احتیاجات ملت است، و پرورش یافتند و تهذیب نفس کردند و تربیت اخلاقی شدند، ملتی که یک همچو توفیقی را پیدا بکنند یک ملت نمونه ای خواهد بود.(48)
28 / 6 / 61
* * *
فساد علم بدون تربیت معنوی
اگر تربیت معنوی نباشد پهلوی علم، و پرورش روحی نباشد، چه بسا که ـ و بسیار هم شده است که ـ همین علم، مایۀ فساد شده است. و همین عالمی که تهذیب نفس نداشته است، و همین استاد دانشگاهی که تهذیب نفس نداشته است، و همین اساتید دانشگاهی که مهذب نبوده اند، برای یک کشور تحفۀ فساد می آورند، بهتر می توانند فساد را در کشور ایجاد کنند. شما می دانید ان شاءالله و باید بدانید که در طول تاریخ که ما و شما و ملت ما صدمه دیده است، و در این اعصار اخیره که صدمات بیشتر شده است، و وابستگیهای کشور به حد اعلا رسیده بوده
کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 41
است، این فقط برای این بوده است که علم بوده است، تربیت اخلاقی و دینی و معنوی نبوده است. اگر دانشگاه از اول که ایجاد شد و تحقق پیدا کرد، این دو رکن در آن پیاده شده بود: رکن علم و رکن تربیت معنوی، اگر این دو جهت در دانشگاه پیدا شده بود، محصولات این دانشگاه هم محصولاتی صحیح و مترقی و سازنده بود، و کشور ما به این حالی که ما الآن داریم می بینیم نبود.(49)
28 / 6 / 61
* * *
آموزش همدوش پرورش
اگر اسـاتید دانشگـاه فقط همّشـان این باشـد که درس بگویند ـ البته در دانشگاههای سابق ما، درس هم درست نبود. اگر بود، ما اینقدر عقب نمانده بودیم از دانش هم. حالا ما فرض می کنیم که خیر، خوب حالا هم ان شاءالله خوب است ـ فقط بنایشان بر این باشد که تعلیم کنند اینها را، پهلویش تربیت نباشد، تربیت معنوی نباشد،از دانشگاه آنها می آید بیرون که فساد می کنند. حوزه های علمی هم همین طور است. اگر در حوزه های علمی قدیمی تهذیب نباشد، اخلاق نباشد، آموزش معنوی نباشد، فقط آموزش علمی باشد، فقط علم در کار باشد، آنجا هم افرادی از آن خواهند بیرون بیاید که دنیا را هلاک می کنند، به هم می زنند. پس آن دو رکن آموزش با رکن پرورش باید بگوییم که اینها با هم هستند، و اگر با هم در یک جمعیتی، در یک بنگاهی، در یک مدرسه ای، در یک دانشگاهی، اینها همدوش هم رفتند و جلو رفتند، آن وقت است که ما استفاده از دانشگاه می کنیم؛ استفاده از حوزه های علمی می کنیم؛ استفاده از همه جا می کنیم. از آموزشهای پایین و بالا، همه جا، همۀ مراتب.
بنابراین، چیزی که مهم است، قضیۀ پروراندن روح این اطفال از
کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 42
کوچکی تا برسد در هر جا که می روند، آنها را تربیت روحی بکنند و تربیت علمی. اگر علم در یک قلب فاسد وارد شد، در یک مغز فاسد از جهت اخلاق وارد شد، ضررش بیشتر از نادانی است. نادانی فقدان یک امر بزرگ است، اما دیگر ضرر زدن نیست و نابود کردن نیست. به خلاف اینکه اگر دانش باشد بدون بینش اخلاقی و بینش نفسانی و الهی، این است که بشر را به هلاکت می رساند. انبیا هم آن قدری که در تربیت پافشاری می کردند و آن قدری که مردم را سوق می دادند به اینکه مهذب باشند، آن قدر علم را سوق نمی دادند به علم. سوق به تهذیب بیشتر از او است برای اینکه، او فایده اش بیشتر است. البته علم هم یک چیزی است که مورد نظر همه بوده و هست، لکن اینها باید با هم باشند. اینها یک دو بالی هستند که اگر یک ملتی بخواهد پرواز کند طرف سعادت، با دو تای اینها باید پرواز کند، یکی اش که ناقص باشد نمی شود.(50)
28 / 6 / 61
* * *
ضرر تعلیمات بدون پرورش روحی
من تعجب می کنم از این که مسیح با آن همه تهذیب نفس و با آن همه دعوت به معنویات، چطور شده که مریدهایش بدتر شدند از یهود هم. با اینکه از یهود نمی شود گفت کسی بدتر است ـ یهود اسرائیل را می گویم چه جور شده است که مریدهای او، سران کشورهایی هستند که تمام بشر را دارند به آتش می کشند. این، برای این است که علم را اینها دارند، علم سیاست دارند، علم صنایع دارند، همه چیز دارند، اما آنی که باید داشته باشند ندارند. آنی که برای بشر مفید است ندارند و آن، تهذیب نفس و معنویت. نه معنویت مسیح را آنها دارند و نه معنویت موسی کلیم را آن دسته دارند و نه معنویت اسلام را اینهایی که ادعای اسلام می کنند
کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 43
ـ بسیاری شان ـ دارند. آن جنبۀ تعلیماتی، اگرچه بسیار اهمیت دارد، لکن اگر پهلوی او پرورش روحی نباشد، مضر به حال بشر است. تمام این خرابیهایی که می بینید وارد می شود بر همۀ کشورها، خرابیهایی است که منشأش علما بودند. علمای دانشگاهها منشأ این مسائل بودند. آنهایی که موشکها می سازند، آنهایی که طیاره ها می سازند، آنهایی که چه می سازند، منشأ تمام این خرابیها اینها هستند. و هر چه به سر بشر می آید از علم می آید؛ علم بدون تهذیب.
اگر ما فرض می کردیم که بشر مهذب بود و عالم نبود، دنیا با آرامش، با آرامش خاطر زندگی می کرد. اگر ما فرض می کردیم که علم توی کار نبود، فقط تهذیب نفس بود، البته خیلی عقب بود بشر از اینکه علم ندارد، خیلی نقیصۀ بزرگ داشت،لکن روی هم رفته اش برای بشر، صلاح این است که آموزش داشته باشد. اگر امر دایر شد بین این دو تا، صلاح بشر این است که علم تحصیل بکند، یا صلاح بشر این است که تربیت معنوی داشته باشد؟ ما شک نداریم در اینکه اگر امر بین این دو تا باشد، دایر بین این دو تا، یعنی اگر یکی آمد دیگری نباشد، اگر علم آمد تهذیب نباشد، اگر تهذیب هم آمد علم نباشد، اگر این بشر مهذب باشد، آزار به کسی نرساند، مردم را رنج ندهد، با مردم رئوف باشد، مردم را برادر خود بداند، بشر را برادر و همتای خود بداند، اگر یک همچو معنایی با همۀ شئونی که تهذیب نفس داشت بود، علم هم هیچ نبود، مردم در آسایش بودند. و اگر علم بود و تهذیب نبود، اگر انبیا را ما استثنا بکنیم از بشر، از اول انبیایی در کار نبودند و بشر خودش خود بخود بزرگ می شد، اگر اینطور بود، تمام بشر به هلاکت و به نابسامانی می رسید، و روی خوش در بین بشر اصلاً پیدا نمی شد. الآن که می بینید که یک عدد بسیاری از مردم خوب هستند و آن توده های مردم است، این از برکت همان تربیتهای معنوی انبیای خداست. تربیتهای معنوی انبیای خدا،
کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 44
در عین حالی که همه قبول نکردند این تربیت را، مع ذلک آن قدر در دنیا نور افکنده است که توده های مردم، توده های ضعیف مردم، همه خوب هستند. کمتر در آنها این فسادها پیدا می شود. اگر ما فرض بکنیم که شماهایی که از اول می خواهید آموزش بدهید و نهضت سوادآموزی درست کردید، همراه او، شما پرورش نداشته باشید و تهذیب نفس نداشته باشید، این عمل شما خیلی خوب، اما هدر رفته است، همراهش باید این باشد. و اگر چنانچه، شمایی که متکفل آموزش نونهالان هستید، فقط دنبال این باشید که ما علمشان را درست کنیم و دنبال پرورششان نباشید، دنبال تهذیب نفس نباشید، شما هم موفق در کار نخواهید بود. یعنی، یک خدمت مثبتی برای کشور خودتان نکردید.(51)
28 / 6 / 61
* * *
علم بدون ایمان، موجب فساد
آن چیزی که ملتها را می سازد فرهنگ صحیح است. آن چیزی که دانشگاه را بارور می کند که برای ملت مفید است، برای کشور مفید است، آن عبارت از آن محتوای دانشگاه است، نه درس است. صنعت ماعدای ایمان فساد می آورد، علم ماعدای ایمان فساد می آورد؛ اِذ ٰا فَسَدَ الْعٰالِم فَسَدَ الْعٰالَم. هر چه علم بیشتر شد، فسادش هم بیشتر است. اهل جهنم از تعفن عالم به ایذا دارند، اذیت می کشند. عالمی که ایمان دارد آن است که خدا تعریفش می کند، پیغمبر تعریفش می کند، اسلام تعریفش می کند. اگر ایمان پهلوی تخصص نباشد، تخصص مضر است. تخصص در یک کشوری باشد که ایمان تویش نباشد، تخصص کشور را به هلاکت می رساند، به بستگی می رساند. این همه متخصص ما داشتیم در هر
کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 45
رشته ای، در زمان سابق، برای این ملت چه کردند این متخصصین ما؟ جز هی ملت را به عقب راندند، هی وابسته کردند، همه چیز وابسته شد؛ هر چه اسم می بردند، می گویند باید برویم به سراغ اروپا. لولهنگ سازی را خوب بلد بودند، آنها ما را می بردند برای اینکه تعلیم کنند، تعلیم نمی کردند. جوانهای ما را می بردند یک دسته را فاسد می کردند، یک چیزهای ناقصی [تعلیم می کردند.] میان راه اینها را رها می کردند بیایند.(52)
28 / 9 / 61
* * *
ارزش در علم و تقوای توأمان
ارزش در لسان انبیا و در لسان اولیای خدا و در رأس آنها، قرآن کریم و رسول اکرم، ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ ارزش به علم و تقواست. میزان، ارزش این دو خاصه است: علم و تقوا توأماً. علم تنها ارزش ندارد یا ضعیف است ارزشش. تقوای تنها یا ارزش ندارد یا ضعیف است ارزشش.
در حدیث منقول از رسول خداست که قَصَّمَ رَجُلانِ [یا صِنْفان] ظَهْری: عالِمٌ مُتَهَتِّکٌ وَ جاهِلٌ مُتَنَسِّکٌ. جاهلی که نداند موازین انسانی ـ اسلامی را، این هر چه هم متنسک باشد، بر خلاف آن طریقه ای که طریقۀ انبیاست، عمل می کند. و عالمی که تقوا نداشته باشد و متهتک باشد، آن هم ضررش بر اسلام بدتر است از هر کس. آن ارزش [برای] علم و تقواست. همه چیز را از متقین قبول می کنند. در لسان قرآن، از «علم» در لسان قرآن بسیار تمجید شده است، لکن در کنارش تقوا. علم تنها فایده ندارد برای انسان، مگر همان روی موازین طبیعت و تقوا هم بدون علم انسان را نمی رساند به کمال.(53)
5 / 10 / 61
کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 46
ضرر علم بدون تقوا
اگر علم تنهای بی تقوا باشد، ولو علم توحید باشد، ولو علم ادیان باشد، در آن عالم ارزش ندارد. علم تنها اگر ضررش بر ملتها و بر اسلام بالاتر از نفعش نباشد ـ که هست ـ باید گفت که بی تقوا می تواند که یک کشوری را، یک انسانهایی را به باد فنا بدهد. و آن کسی که عالمتر است بهتر می تواند که مردم را فاسد کند.(54)
5 / 10 / 61
* * *
تهذیب، همدوش با کسب تخصص
از همـۀ کوششهـا لازمتـر، کوشش دو قشـر روحـانی و دانشگـاهی در راه تهذیب و تـربیت خـود و جوانان عزیز همدوش با تعلیم تا حد تخصص است، چرا که با فساد آنان عالَم فاسد می شود و با صَلاح آنان صالح. ... اساتید محترم و متفکران متعهد دانشگاهها و سایر مراکز تحصیلی که فساد رژیم سابق را لمس کردند و بدبختیهایی که از آن دستگاه فاسد نصیب ملت و کشورشان شد دریافتند، برای رضای خداوند تعالی و برای حفظ استقلال و آزادی کشورشان در تربیت انسانی نونهالان همراه با تعلیم آنان کوشش کنند؛ که علم و تخصص بدون تهذیب و تربیت، بلایی است که امروز بشر مبتلای به آن است و می رود تا عالَم را به آتش کشد. و مسابقه و رقابت دو ابرقدرت در مجهز شدن به سلاحهای مدرن اتمی و هسته ای که از مبادی شیطانی و نفسانی سرچشمه می گیرد، چه مصیبتهایی برای بشریت دارد؛ مگر آنکه دستی از غیب بیرون آید و بشریت را نجات دهد.(55)
12 / 1 / 62
* * *
تعهد همراه تخصص
شما اگر تخصصی پیدا می کنید باید آن بُعد زهد و تعهد را در نظر داشته
کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 47
باشید، زیرا متخصص بدون تعهد اگر برای رژیمی ضرر نداشته باشد نفعی هم ندارد.(56)
6 / 2 / 62
* * *
صدمات اسلام از عالمهای بی تقوا
کراراً عرض کرده ام که علم بی تقوا اگر مضر نباشد، مفید هم نیست. آن مقداری که اسلام از عالم های بی تقوا صدمه دیده است، معلوم نیست از مردم عادی دیده باشد. آنچه اصل است تقواست، ولی اگر همین تقوا نزد اشخاصی جاهل باشد، گاهی ضرر می زند. آدم هایی که ظاهر صالح دارند ممکن است به واسطۀ ناآشنایی به مبانی اسلام، اشتباهاتی انجام دهند، اما علم و تقوا اگر در کسی جمع شد در دنیا و آخرت سعادتمند است.(57)
13 / 6 / 62
* * *
تزکیه، مقدم بر دانش
باید سعی کنیم تا کسانی که فرزندان ما را فاسد بار می آورند، به مدارس و دانشگاهها وارد نشوند و در این امر مسامحه نباید کرد. ممکن است الآن کاری نتوانند بکنند، ولی تا ده سال دیگر کارشان را انجام می دهند. ما با آنان که با اسلام دشمن اند مخالفیم و در مقابلشان می ایستیم، ولی با کسانی که با اسلام دشمنی ندارند و دنبال کار خودشان هستند کاری نداریم. مسأله ما اسلام و کشور اسلامی است. مابرای اسلام این همه جوان داده ایم، لذا باید نگذاریم خون آنان هدر رود. ما دانشمندی که برای بشریت مضر است را می خواهیم چه کنیم؟ امروز دنیا در آتش دانشِ دانشمندانِ مضر می سوزد. این سلاحهای مخرب و بمب و موشکها را همین دانشمندان ساخته اند. لذا دانش باید همراه با تزکیه
کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 48
باشد، اصلاً تزکیه مقدم بر دانش است.(58)
28 / 12 / 63
* * *
دانش و تعهد با هم
دانش تنها فایده ندارد، بلکه دانش و تعهد با هم اند که می توانند انسان را به جایی برسانند که محتاج دیگران نباشد و پیش خدا آبرومند باشد. البته این کار مشکلات و ناگواریهایی دارد.(59)
27 / 1 / 64
* * *
ضرر علم بدون عمل
مهم این است که [در] این دو جناح، هر دو، هم علم و هم عمل باشد. علم بدون عمل، مفید که نیست، بلکه مضر است. شاید بسیاری از مصیبتهایی که بر بشر واقع شده باشد، از علم واقع شده است. تمام این خرابیهایی که الآن در دنیا به وجود آمده است، اینها برای این است که علمی بوده است که توأم با تهذیب نبوده است؛ علم را دارند، لکن مهذب نیستند. شما اگر بخواهید خدمت بکنید به اسلام، خدمت بکنید به کشور خودتان، استقلال کشور خودتان را حفظ کنید، وابسته به هیچ جا نباشید، باید هم رشتۀ علم را تقویت کنید وهم تهذیب اخلاق را و هم عمل را.(60)
8 / 5 / 64
* * *
کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 49
کتابدانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 50