کتاب قضا

شاهد و قسم

شاهد و قسم

مسأله 1 ـ ‏در جواز قضاوت در دیون با یک شاهد و قسم مدعی، اشکالی نیست،‏‎ ‎‏چنان که در عدم حکم و قضاوت با آن ها در حقوق خدای متعال مانند ثبوت هلال و حدود‏‎ ‎‏خدا، اشکالی نمی باشد. و آیا قضاوت با آن ها در تمام حقوق الناس حتی مانند نسب و‏‎ ‎‏ولایت و وکالت جایز است؟ یا در اموال و آنچه که مقصود از آن اموال است مانند غصب و‏‎ ‎‏قرض و ودیعه و همچنین بیع و صلح و اجاره و مانند این ها جایز است؟ چند وجه‏‎ ‎‏می باشد، که اشبه آن ها این است که اختصاص به دیون دارد. و قضاوت در دیون با شهادت‏‎ ‎‏دو زن به ضمیمۀ قسم مدعی، جایز است.‏

مسأله 2 ـ ‏مقصود از دین، هر حق مالی است که در ذمّه است ـ با هر سببی که باشد ـ‏‎ ‎‏پس آنچه که قرض کرده و ثمن مبیع و مال الاجاره و دیۀ جنایات و مهر زوجه ـ اگر به‏‎ ‎‏عهدۀ زوج تعلق پیدا کند ـ و نفقۀ زوجه و ضمان به سبب اتلاف و تلف و غیر این ها را‏‎ ‎‏شامل می شود، پس اگر دعوی ـ به جهت اثبات و استتباع (به دنبال آوردن) دین ـ به این ها‏‎ ‎‏یا به اسباب این ها تعلق پیدا کند از دین می باشد. و اگر به خود این اسباب متعلق باشد و‏‎ ‎‏مقصود خود اسباب باشد از قبیل دعوای دین نمی باشد.‏

مسأله 3 ـ ‏احوط (استحبابی)، مقدم نمودن شاهد و اثبات عدالتش است سپس قسم؛‏‎ ‎‏پس اگر قسم مقدم شود سپس شاهد اقامه گردد احوط (استحبابی) عدم اثبات آن است،‏‎ ‎‏اگرچه شرط نبودن تقدیم شاهد، خالی از قوت نیست.‏


ترجمه تحریر الوسیله امام خمینی(س)ج. 2صفحه 452
مسأله 4 ـ ‏اگر مال «مدعی به» بین گروهی به سبب واحدی مانند ارث و مثل آن مشترک‏‎ ‎‏باشد پس بعضی از آن ها اقامۀ یک شاهد بر دعوی نماید و قسم بخورد چیزی با آن ثابت‏‎ ‎‏نمی شود مگر حصۀ خودش و ثبوت بقیۀ حصه ها بر قسم صاحب حق توقف دارد، پس‏‎ ‎‏هر کسی که قسم بخورد حقش ـ با آن یک شاهد ـ ثابت می شود.‏

مسأله 5 ـ ‏ثبوت حق با یک شاهد و قسم در جایی است که اثبات آن با بیّنه ممکن نباشد. ‏‎ ‎‏و در صورتی که اثبات آن با بیّنه ممکن باشد بنابر احوط (وجوبی) با آن ها ثابت نمی شود.‏

مسأله 6 ـ ‏اگر شاهد شهادت بدهد و مدعی قسم بخورد و حاکم به واسطۀ شاهد و قسم‏‎ ‎‏حکم نماید سپس شاهد رجوع نماید نصف مال را ضامن است.‏

‎ ‎

ترجمه تحریر الوسیله امام خمینی(س)ج. 2صفحه 453