مصاحبه با حضرت آیت الله محمدهادی معرفت(دام ظله العالی)

                حضرت آیت الله محمد هادی معرفت(دام ظله العالی)

‏ ‏

س‏تعریف احیاء تفکر دینی از نظر حضرت عالی چیست؟ ‏

‏ ‏

ج‏مسأله احیای تفکر دینی در دو بعد قابل طرح است: اوّل در بعد معارف، دّوم در بعد احکام و تشریعات. اساساً دین نسبت به جهان آفرینش، انسان و راز هستی، بینش خاصی دارد. ازسوی دیگر، بشریت از روز اوّل که خود را در این جهان شناخته، به دنبال حل این مسأله بوده که «من» چه هستم؟ و که هستم؟ و از کجا آمده و چرا به اینجا آمده ام؟ هدف از خلقت من چیست و به کجا می روم؟ هدف از هستی چیست؟ این مسایل فلسفه را تشکیل می دهد و اندیشمندان از دوران قدیم در صدد حل آن بوده اند. ‏

‏قرآن کریم نیز این مسایل را مطرح کرده و پیرامون شناخت انسان، سرّ آفرینش، هدف از هستی، مبدأ و معاد، به خوبی بحث کرده است و آن گونه که قرآن کریم در شناسایی انسان و شناخت انسان نسبت به جهان و موضع انسان در این جهان بحث کرده، در هیچ فلسفه ای نتوان پیدا کرد. قرآن کریم در این زمینه که انسان کیست، چیست و در نهاد این موجود که جزیی از جهان هستی است، چه قوایی می توان یافت، توصیف و تعریفی دارد، چه از انسان و قدرت او، خلاقیت و قدرت ابداع او وچه از امکان سلطة او بر تمام جهان هستی، نه فقط بر زمین، بلکه بر تمام فضا و آن چه در آن وجود دارد‏: «سَخَّرَ لَکُم ما فی السمواتِ و ما فی الارض جمیعاً»‏ مقصود این آیه این است که انسان را طوری آفریده ایم، که تمام عالَم وجود(چه عالم بالا و چه عالم پایین) را تحت سلطه و اختیار خود قرار می دهد، لیکن انسان برای نمایاندن این وصفی که در قرآن از او شده، هنوز در مراحل ابتدایی است و به آن مرتبه ای از کمال که قرآن توصیف کرده، نرسیده و سعی دارد که برسد، و طبق نظر صریح قرآن یقیناً به آن خواهد رسید. آن جا که خداوند، انسان را به عنوان ‏


تأملی بر احیاء تفکر دینی (مجموعه مصاحبه ها و میزگردها)کنگره بین المللی امام خمینی (س) و احیاء تفکر دینیصفحه 71
«خلیفة الله فی الارض‏» معرفی می کند، انسان موجودی است که قدرت خلاقیت و ابداع دارد و می تواند بیافریند. ‏

‏همان گونه که خداوند در جهان هستی مبدع، خلّاق، صانع و مدّبر است، انسان هم چنین موجودی است. خداوند انسان را به عنوان آینة تمام نمای خویش و مظهر تام خود آفریده است. آنجا که خداوند در قرآن کریم به ملایکه دستور سجود می دهد، حاکی از این است که ملایکه برای انسان نیروهای فعال در جهان هستی و هم چنین نیروهای عاقله می باشند. چنانچه در حدیث از پیامبراکرم(صلی الله علیه و اله) آمده است که: ‏«کانت لِآدم سَجْدَةَ طاعة» ‏مقصود از این سجده، خضوع تام در برابر انسان است. ‏

‏خلاصه این که تمام نیروهای فعال در کل جهان هستی، کاملاً در اختیار انسان قرار داشته و بر وفق مصالح انسان فعالیت دارد و اگر انسان بخواهد از نیروهای جهان طبیعت(چه در عالم بالا و چه در عالم پایین) بهره ببرد، خدا این امکان را برای او قرار داده است. سجود ملایکه یک حرکت سمبلیک نبوده، بلکه واقعیت داشته است، اما آن صحنه، نشانگر این است که نیروهای فعال جهان تا ابدیت بایستی برای ارادة انسان خاضع باشند. لذا انسان به هر طرف دست دراز کند، و به هر گونه نیرو در جهان طبیعت وجود دارد، چنگ زند، از آن به بهترین وجه استفاده کرده، و این همه قدرت در صنعت از خود نشان می دهد، این قدرت فوق العادة انسان در صنعت یعنی بهره گیری از نیروهای فعال در جهان طبیعت به نحو اَوفْی. آنجا که قرآن می فرماید: ‏«وَ عَلَّمَ ادَمَ الاَسماءَ کُلَّها»‏ مقصود از اسماء در این آیه، حقایق، خواص و آثار اشیاء است. یعنی انسان بالفطر‏‏ة‏‏ می تواند به حقایق هستی دست یابد و آثار و خواص تمام اشیاء را بشناسد و از آن بهره مند شده و در پیشرفت علم، فرهنگ و تمدن سرعت بگیرد.‏

‏مجموعة آیاتی که در رابطه با انسان شناسی در قرآن مطرح شده، انسان را یک موجود «فوق العاده» می داند؛ نظیر این که می فرماید: ‏«وَ لَقَدْ کَرَّمنا بنی آدم»‏ یعنی ما انسان را مورد عنایت خاص خود قرار دادیم. یا آن جا که می فرماید: ‏«اِنا عرضنا الامانة علی السموات و الارض و الجبال فابین ان یحملنها و اشفقن منها و حملها 


تأملی بر احیاء تفکر دینی (مجموعه مصاحبه ها و میزگردها)کنگره بین المللی امام خمینی (س) و احیاء تفکر دینیصفحه 72
الانسان‏» این «امانت» همین را می رساند؛ یعنی وقتی عقل، خرد، اندیشه و قدرت ابداع و به دنبال آن تکلیف را بر موجودات عرضه کردیم، هیچ موجودی را شایستة حمل این ودیعه جز انسان نیافتیم. انسان هنوز خود را نشناخته و آن طور که قرآن او را معرفی کرده، هنوز قدرت و توان خود را نمی داند. ‏

‏بینش اسلام نسبت به هستی که یک گوشة آن، انسان شناسی است، مایة اعجاز این کتاب مقدس است زیرا در آن روزگار که مردم، فلاسفه و دانشمندان نسبت به انسان چیزی نمی دانستند، قرآن حقایق و واقعیتهای عظیمی را در باب انسان شناسی مطرح کرده است، چنان که تا به حال اندیشمندان هر چه بیشتر دربارة انسان در قرآن می اندیشند، به عظمت انسان بیشتر پی می برند. این یکی از بزرگترین معجزات قرآن کریم است. حال آیا نباید بینش دینی راجع به راز هستی، از نو برای جهانیان عرضه بشود؟ امروزه این یک ضرورت است.‏

‏به نظر بنده انقلاب شکوهمند اسلامی را که به دست امام راحل(س) انجام گرفت، گرچه یک انقلاب سیاسی یا نظامی مهم در ایران بود، ولی ضربة مهلکی به استعمارگران و مستکبران جهان وارد ساخت و کمر استکبار را شکست. الان دنیای غرب و آمریکا، این غول استعمار، در مقابل اسلام احساس ضعف می کند و از اسلام بیمناک است. اسلام هم اکنون همة مستکبران جهان را تهدید می کند و امروزه به عنوان حمایت از مستضعفان کل جهان مطرح شده است و این، برای جهان استکبار خطر بزرگی است. آیا آمریکا که از انقلاب اسلامی و ندای اسلام هراسناک است، از تفوّق سیاسی، نظامی، اقتصادی، و... انقلاب، هراسناک است یا از تفکرش بیمناک است؟ اسلام در بخش تشریعات دو اصل دارد: اصل اول آزاد بودن انسانها، به این معنا که هر انسانی حق انتخاب دارد، خودش باید زندگی خود را انتخاب کند. ‏

‏اصل دوم اجرای عدالت اجتماعی است. ‏

‏این دو اصل، تهدید بزرگی برای جهان استکبار است. جهان استکبار آزادی را از مردم سلب کرده است؛ نه تنها از ملل دنیا، بلکه از ملت آمریکا. عدالت اجتماعی، یعنی نابودی جهان استکبار، و اسلام، با این طرز تفکر، چه در معارف و چه در تشریعات برای کل مستکبرین جهان، تهدید و برای کل مستضعفان جهان، نوید ‏


تأملی بر احیاء تفکر دینی (مجموعه مصاحبه ها و میزگردها)کنگره بین المللی امام خمینی (س) و احیاء تفکر دینیصفحه 73
‏بزرگی است.‏

‏احیای تفکر دینی، به این معنا که واقعیت دین چیست و دین چه می گوید و چه می خواهد، باید به مردم و جهانیان ارائه و عرضه شود. بزرگترین کاری که امام راحل(س) در این زمینه انجام داد، عرضه طرزتفکر اسلامی در جهان است. این حرکت نه تنها در ایران بلکه در جهان، انقلاب ایجاد کرد. اندیشمندان جهان، تا قبل از پیروزی انقلاب، نظرشان به دین اسلام به عنوان یک آیین و عقیده و یک سری رسومات مثل سایر ادیان بود، نظیر بودایی ها، زرتشتی ها، مسیحی ها و یهودی ها که عقاید و رسومات خشک و بی ارزشی دارند که انجام دادن یا ندادن آن، در آیین آنها یکسان است، لذا وزیر خارجة آمریکا نمی داند، یهودی است یا مسیحی. معلوم می شود که دین یک چیز ملموسی در زندگی این ها نیست. امروزه یهودی و مسیحی بودن در جهان، تفکر و اندیشه ای ندارد. در این ادیان مسایلی از جمله این که: انسان کیست و چیست، و چه باید بکند و هدف از خلقت او چیست و حق انتخاب دارد یا ندارد و... مطرح نمی باشد. ‏

‏بنابر این هیچ کدام از این ادیان برای سیاستمداران و جهان خواران بزرگ تهدید به حساب نمی آید. بعد از انقلاب اسلامی ایران، دنیا متوجه این نکته شد که اسلام دینی است که طرز تفکر جدید و فلسفه دارد و به انسانها راه سعادت و سالم زندگی کردن و بیرون آمدن از یوغ مذلّت را می آموزد. ‏

‏پس احیای تفکر دینی، یعنی دوباره عرضه کردن اصول، مبانی، اندیشه و بینش اسلام به جهانیان. در نتیجه جهانیان استقبال شایان می کنند و از اسلام به عنوان حلال مشکل زندگی پذیرایی می نمایند، چون اسلام با فطرت انسان دمساز و همساز است و با آن توافق دارد. تمام انسانها امروزه از آیندة خود بیمناک اند، اصلاً نمی دانند برای چه زنده هستند لذا اسلام به جامعة بشری می گوید، تو که هستی و برای چه هستی و به کجا می روی و این عقده را از انسان برمی دارد. پس لازم بود اسلام، همان گونه که در صدر اسلام به دنیا عرضه شد و دنیا پذیرفت، ولی دست طغات و ظالمین غباری بر روی چهرة آن افکند، با دست توانای حضرت امام(س) غبارروبی شده  و چهرة درخشان و حقیقی آن از نو به دنیا عرضه شود. این انقلاب ‏


تأملی بر احیاء تفکر دینی (مجموعه مصاحبه ها و میزگردها)کنگره بین المللی امام خمینی (س) و احیاء تفکر دینیصفحه 74
‏عظیم جهانی، جاوید بودن، شامل بودن و گستردگی اسلام را برای کل جهانیان مشخص نمود. لذا بسیار ارزش دارد و بزرگترین کاری است که امام راحل(س) انجام داد و باید این گونه سمینارها برای ارائة چهرة حقیقی اسلام که دنیا در انتظار آن است، فعالیت مستمر داشته باشد. ‏

‏                           *     *     *         ‏


تأملی بر احیاء تفکر دینی (مجموعه مصاحبه ها و میزگردها)کنگره بین المللی امام خمینی (س) و احیاء تفکر دینیصفحه 75

‎ ‎

تأملی بر احیاء تفکر دینی (مجموعه مصاحبه ها و میزگردها)کنگره بین المللی امام خمینی (س) و احیاء تفکر دینیصفحه 76