تکمیل در بیان آنکه تمام موجودات را علم و حیات است
بدان که از برای توبه حقایق و لطایف و سرایری است. و از برای هر یک از اهل سلوک إلی الله توبه خاصی است که مختص به مقام خودشان است. و چون از آن مقامات ما را حظ و نصیبی نیست، اشتغال به آن بتفصیل چندان مناسب با این اوراق نیست. پس، بهتر آن است که ختم کنیم مقام را به ذکر نکته [ای ] که از حدیث شریف مستفاد می شود، و مطابق ظاهر کتاب کریم الهی و احادیث کثیره در ابواب متفرقه است. و آن این است که هر یک از موجودات دارای علم و حیات و شعور است، بلکه تمام موجودات دارای معرفت به مقام مقدس حق جلّ و علا هستند، چنانچه وحی به اعضا و جوارح و به بقاع ارض به کتمان و اطاعت آنها فرمان الهی را، و تسبیح تمام موجودات، که در قرآن شریف نصّ بدان شده و احادیث شریفه مشحون به ذکر آن است، خود دلیل بر علم و ادراک و حیات آنها، بلکه دلیل بر ربط خاص بین خالق و مخلوق است که احدی از آن مطلع نیست جز ذات مقدّس حق تعالی و من ارتضی من عباده. و این خود یکی از معارف است که قرآن کریم و احادیث ائمه معصومین گوشزد بنی الانسان فرمودند، و موافق با برهان حکمای اشراق و ذوق اصحاب عرفان و مشاهدات ارباب سلوک و ریاضت است.
و در علوم عالیه ما قبل الطبیعه به ثبوت پیوسته است که وجود عین کمالات و اسماء و صفات است، و در هر مرحله ظهور پیدا کند و در مرآتی تجلی نماید، با جمیع شئون و کمالات، از حیات و علم و سایر امهات سبعه، ظاهر گردد و متجلی شود، و هر یک از مراحل تجلی حقیقت وجود و مراتب تنزلات نور جمال کامل معبود دارای ربط خاص به مقام «احدیت» و معرفت کامنه خفیه به مقام ربوبیت می باشد، چنانچه در آیه شریفه فرماید: ما مِنْ دابَّةٍ إلّا هُوَ آخِذٌ بنِاصِیِتَها. گویند «هو» اشاره به مقام غیب هویّت. و «اخذ ناصیه» همان ربط اصل غیبی سرّی وجودی است که هیچ موجودی را راهی به معرفت آن نیست.
کتابشرح چهل حدیث (اربعین حدیث)صفحه 283