الحدیث السادس و العشرون

فصل در بیان آنکه فضل عالم بر عابد مثل فضل ماه است در شب بدر که شب سیزدهم و چهاردهم و پانزدهم است بر سایر ستارگان

‏فصل در بیان آنکه فضل عالم بر عابد مثل فضل ماه است در شب بدر که شب سیزدهم و چهاردهم و پانزدهم است بر سایر ستارگان ‏

‏بدان که حقیقت علم و ایمان، که متقوّم به علم است، نور است. و این مطلب علاوه بر آنکه مطابق برهان و عرفان است، مطابق نصوص و اخبار اهل عصمت و طهارت، علیهم السلام، نیز هست. زیرا که حقیقت نور، که عبارت از ظاهر و مکشوف بالذات و مظهر و کاشف غیر است، برای حقیقت علم ثابت و بر آن صادق است. بلکه صدق آن بر حقیقت علم حقیقت است، و بر انوار حسّیه به مجاز اشبه است، زیرا که نور حسّی ظهور ذاتی فی الحقیقة ندارد، و از تعینات آن حقیقت است و دارای ماهیت است، و اما حقیقت علم عین وجود است بالذات، و در مفهوم با آن مخالف است، ولی در حاق حقیقت و متن اعیان با آن موافق و متحد است. و حقیقت وجود عین نور است و عین علم است:‏‏ الله نوُرُ السَّمواتِ وَ الأرْضِ.‏‎[1]‎‏ پس علم عین نور است. و در آیات شریفه ایمان و علم را به نور تعبیر فرمودند:‏‏ وَ مَنْ لَمْ یَجْعَلِ الله لَهُ نوراً فَما لَهُ مِنْ نورٍ‏‎[2]‎‏. و در آیه شریفه «نور» به حسب تفسیر اهل بیت عصمت، علیهم السلام، «نور» تفسیر به علم شده است:‏


کتابشرح چهل حدیث (اربعین حدیث)صفحه 418
‏فعن الصادق، علیه السّلام:‏‏ «الله نور السّموات و الأرض»‏‏ قال: کذلک الله عزّ و جلّ. «مثل نوره» قال: محمّد، صلّی الله علیه و آله. «کمشکوة» قال: صدر محمّد، صلّی الله علیه و آله. «فیها مصباح» قال: فیه نور العلم یعنی النّبوّة.‏

‏«المصباح فی زجاجة» قال: علم رسول الله صدر إلی قلب علیّ ... الحدیث‏‎[3]‎‏ و عن الباقر، علیه السّلام، أنّه یقول: أنا هادی السّماوات و الأرض. مثل العلم الّذی أعطیته- و هو النّور الّذی یهتدی به- مثل المشکوة فیها المصباح فالمشکوة قلب محمّد، صلّی الله علیه و آله، و المصباح نوره الّذی فیه العلم.‏‎[4]‎‏ و فی روایة قال: فالمؤمن ینقلب فی خمسة من النّور: مدخله نور، و مخرجه نور، و علمه نور، و کلامه نور، و مصیره إلی الجنّة یوم القیامة نور.‏‎[5]‎‏ و در حدیث معروف وارد است: العلم نور یقذفه الله فی قلب من یشاء‏‎[6]‎‏ و از برای این نور مراتبی است به حسب مراتب ایمان و علم اهل آنها. و باید دانست که این نور حقیقی که در قلوب اهل ایمان و علم است چون از انوار عالم آخرت است، در آن عالم به مقتضای فعالیت نفس ظهور به نورانیت حسیه نماید، و همین نور است که صراط را روشن نماید. و یک دسته نورشان مثل نور شمس، و دیگری مثل نور قمر، تا برسد به آنکه فقط نورش جلو پایش را روشن نماید.‏

‏اکنون که معلوم شد که علم نور است و ظهور، بحقیقت بدون شائبه مجاز، منتها ما بیچارگان که در حجاب ظلمانی طبیعت و در لیل مظلم عالم ملک هستیم، از شمس حقیقی علم و نور روز افزون دانش و بینش محجوبیم، و گمان می کنیم این ها مبنی بر مثل است و مبتنی بر مجاز و استعارت و تخمین و تعبیر است. آری، تا در خواب حیات عاریت هستیم و سکر طبیعت در سر ماست و حقیقت را از مجاز نشناسیم، به حسب انظار مجازیه ما مجاز نماید، و در حقیقت در عالم مجاز حقیقت به صورت مجاز درآید- النّاس نیام إذا ماتوا انتبهوا.‏‎[7]‎‏ پس از آنکه چشم گشودیم، می بینیم که همان طور که نور شمس و قمر روشن و روشنی بخش است، نور عالم نیز چنین است. در این عالم به نور علمش روشن کند قلوب مظلمه را و حیات بخشد به مردگان جهل و نادانی، و در آن عالم نیز نورش محیط و شفاعت کند به واسطه آن ‏‎[1]‎


کتابشرح چهل حدیث (اربعین حدیث)صفحه 419
‏احاطه نوریه از مقتبسان مشکاة علمش و مرتبطان به ساحت قدسش.‏

‏و باید دانست که عبادت بی علم نیز صورت نگیرد، و از این جهت عابد را نیز نوری است مخصوص به خود. بلکه نفس ایمان و عبادت حق از سنخ نور است، منتها نور عابد فقط روشنی برای خود دهد و زیر پای خودش را روشن نماید و به دیگران روشنی ندهد. از این جهت مثل آنها مثل ستارگان است در شب بدر که به واسطه نور ماه انوار آنها مختفی شده، به طوری که برای خود فقط روشنی دهد و به دیگران نفعی نرساند و نوری نبخشد. پس، مثل عابد در پیشگاه عالم مثل ستاره است، ولی نه در لیل مظلم، که تا اندازه ای نور بخشی نیز کند، بلکه در شب بدر که فقط ظاهر هستند نه مظهر.‏

‏جناب صدر المتألهین، قدّس سرّه، فرماید که «مراد به «عالم» در این حدیث شریف غیر عالم ربّانی است که علم او لدنّی و حاصل به موهبت الهی است، مثل علوم انبیا و اولیا، علیهم السلام. چنانچه دلالت کند بر این مدعی تمثیل به قمر، و الا سزاوار بود که تمثیل به شمس شود، زیرا که نور آن به افاضه حق است بدون واسطه چیز دیگر از نوع و جنس خود.» انتهی ‏‎[8]‎‏ کلامه رفع مقامه.‏

‎ ‎

کتابشرح چهل حدیث (اربعین حدیث)صفحه 420

  • این حدیث شریف در ضمن حدیث عنوان بصری است که حدیث طویلی است و در حاشیه «منیة المرید» شهید سعید که ملحق به روض الجنان چاپ شده است عین حدیث به تمامت مرقوم است. (منه عفی عنه).
  • . «خدا نور آسمان ها و زمین است.» (نور- 35).
  • . «و هر که خدا نوری برای او قرار نداده، پس وی را نوری نیست.» (نور- 40).
  • . «از حضرت صادق (ع) در تفسیر آیه «نور» نقل شده است: «الله نور السموات و الأرض» پس خداوند عزّ و جل همین گونه است. و مراد از مثل نوره محمد (ص) است و مراد از کمشکوة سینه محمّد (ص) است. و مراد از فیها مصباح آن است که در سینه او نور دانش، یعنی نبوت، است. و مراد از المصباح فی زجاجة علم پیامبر است که در سینه علی (ع) جای گرفت.» حدیث ادامه دارد. التوحید، ص 157، «باب تفسیر آیة النور»، حدیث 3.
  • . «و از امام باقر (ع) نقل شده است که فرمود: «من راهنمای آسمان ها و زمینم» دانشی که به من عطا شده، و آن نوری است که ثمره آن هدایت است، همچون چراغدانی است که در آن فتیله ای است. پس مراد از «مشکوة» محمد است، درود خدا بر او باد، و مراد از «مصباح» نور اوست که دانش در آن است.» روضه کافی، ج 8، ص 380، باب «تفسیر آیات من القرآن»، حدیث 574.
  • . «و در روایتی فرمود: «پس مؤمن در پنج نور می گردد: درآمد نگاه او نور است، و بیرون شد او نور است، و دانشش نور است، و گفتارش نور است، و در روز باز پسین گذرگاهش به سوی بهشت نیز نور است.» برهان، ج 3، ص 135.
  • . حدیث 23، پاورقی 14. این حدیث شریف در ضمن حدیث عنوان بصری است که حدیث طویلی است و در حاشیه «منیة المرید» شهید سعید که ملحق به روض الجنان چاپ شده است عین حدیث به تمامت مرقوم است. (منه عفی عنه).
  • . حدیث 23، پاورقی 16.
  • . شرح اصول کافی، ص 138،" کتاب فضل العلم"،" باب ثواب العالم و المتعلم"، حدیث 1.