برای بهروزی بشر

برای بهروزی بشر

‏ ‏

ممدو آلفا بالده (از کشور گینه)

‏ ‏

‏خداوند به دلیل رحمت بیکرانش از ابتدای خلقت پیامبرانی را برای هدایت بشر مبعوث کرده است. هنگامی که شیطان به دلیل نافرمانی مجرم شناخته و از درگاه پروردگار رانده شد، تا روز قیامت فرصت خواست تا خادمان خدا را فریب داده، گمراه کند. خداوند این فرصت را در اختیار او گذاشت و به او اجازه داد تا از هیچ کوششی فروگذار نکند، ولی در عین حال خاطرنشان کرد که هیچگاه بر بندگان واقعی احاطه نخواهد داشت. ‏

‏مبارزۀ میان شیطان و بندگان خداوند از زمان رانده شدن و آزادی عملی که به او داده شد آغاز شد و همواره ادامه خواهد داشت. ‏

‏شیطان راهنمای گناهکاران است و برگزیدگان خداوند ولی و رهبر مومنان هر بار که شیطان بر اکثر مردم روی زمین غالب شود خداوند توانا نشانه هایی برای مغلوب کردن دشمن و بازگرداندن انسان ها به راه راست می فرستد. در این زمان مبارزه ای حماسی آغاز می شود و تعداد و قوای شیطان به ضعف می گراید. از سوی دیگر روز به روز بر تعداد مؤمنان افزوده و در نهایت شیطان مجبور به پذیرفتن شکست می شود. تا جهان پابرجاست این گونه است. ‏

‏مذهب یکی از قدیمی ترین اشکال فعالیت های انسان است و همیشه مؤثرترین شکل باقی خواهد ماند زیرا حتی منتقدان مذهب به راهکارهای آن متوسل می شوند. امثال نازیسم، فاشیسم و... برای موفقیت ناچارند خود را در قالب نوعی مذهب کنند. در حقیقت آنها مذاهبی بوده یا هستند که در آنها - همچنان که در کمونیسم - شخصیتی سیاسی جای خداوند را می گیرد. همگی آنها به صورتی گذرا موجبات رضایت رهبران را فراهم آورده اند و توده های مردمی تنها نقش سیاهی لشکر و رنج کشیدگان را ایفا می کنند. در مقابل در دین الهی (اسلام) ‏


حضورج. 43صفحه 324
‏انسان هایی شرافتمند، صادق و کاملاً وفادار بوده اند که صفات خوب اخلاقی را به مریدان خود توصیه کرده اند. آنها جملگی مروج یگانگی وجودی والا (خداوند) و توانا بوده اند که جهان را در خدمت بشر آفریده است و بشر را برای خدمت به او (الله). البته نه به این دلیل که او نیازی به خدمتگزار داشته باشد بلکه به این علت که از روح خود در او دمیده است، همچنان که خصوصیات شعلۀ آتش را به شراره داده است.‏

‏این خداوندی است که به انحاء مختلف و بی نهایت متجلی می شود و یکی از آنها همین نیرویی است که بشریت را لاجرم به سوی سرنوشتی مشترک و معین می راند. چون او سرنوشت ما را مقدر کرده است، پس کاملاً طبیعی است که به کمک امکانات و نشانه ها (آیت الله) به ما بفهماند که چگونه به راحتی و بدون فوت وقت و توان خود در جستجوی اهداف خیالی، به این سرنوشت جامه عمل بپوشانیم. به عکس او به ما می فهماند که در وقت و توان خود صرفه جویی کرده و از آن برای رسیدن به مفهومی مطلوب از آسایش و در نهایت رستگاری استفاده کنیم. طبعاً پروردگار، شخصیت هایی آگاه را برای هدایت انسانها در این مسیر که برای فرد عادی قلمروی بکر و ناشناخته است، انتخاب می کند. این افراد برگزیده، آیت الله (نشانه خداوند) نامیده می شوند. انسان هایی که خداوند قادر مطلق از طریق ایشان قدرت خود را در متزلزل ساختن نیروهای ظلمت و تسهیل پیشرفت در مسیر حق نمایان می کند. طبیعی است که این نمایندگان یا انسان های مقدس از نوع بشر باشند تا افراد عادی دلیلی برای روی برتافتن از نشانه های او نداشته باشند و در مسیر مطلوب گام بردارند. همه این انسان های مقدس بدون استثناء با قدرت خود اثبات کرده اند که رابطه میان خداوند و انسان تحقق پذیر است. ‏

‏تفاوت میان انقلاب به رهبری این انسان های مقدس و برگزیده خداوند (آیت الله ها) و جنبش های صرفاً روشنفکرانه در آن است که انقلاب های نوع اول به انسان آرامش باطنی می بخشند در حالی که انقلاب های نوع دوم تنها رضایتی گذرا، موقت و ناقص فراهم می آورند. ‏

‏مبتکران جنبش های روشنفکری که با امتیازات و واقعیت های انقلاب های مذهبی بیگانه اند این نوع انقلاب را به شیوه ای ناعادلانه متهم می کنند که عامل درد و رنج بشریت است. اگرچه افرادی وجود دارند که به نام دین مرتکب اعمال ننگین شده اند با ‏


حضورج. 43صفحه 325
‏این همه نباید بازداشتگاه ها، اردوگاه های کار اجباری و دیوارهای آهنین با همه هول و هراس ناشی از آنها را فراموش کرد. همچنین نباید فراموش کرد که همه نبردها و جنبش های سه قرن اخیر به استثنای انقلاب اسلامی به رهبری آیت الله خمینی به دست رهبرانی با عقاید و جاه طلبی های شیطانی و بدون انگیزه های دینی رخ داده است. عامل جنبش های اجتماعی در عصر حاضر افرادی مرتجع، مائوئیست و ضدانقلاب بوده اند. چنین افرادی عامل بی نظمی ها از جمله جنگ های جهانی، بحران های ناشی از مازاد تولید و جنگ سرد هستند که آرامش بشر و ثبات کره زمین را از میان می برند. به بیان دقیق تر این اغتشاشات بشر را دچار یأس و ناکامی می کند. ‏

‏در همه جا وحشت و اندوه گسترش می یابد و بر تعداد محرومان و مستضعفان در سراسر جهان افزوده می شود. خداوند مهربان آیت الله خمینی را برای سعادت و رستگاری بشر فرستاد. او مستضعفان را بشارت داد و با انقلاب اسلامی استکبار و شیطان بزرگ را درهم شکست. انقلاب اسلامی به رهبری آیت الله خمینی لازمۀ هدایت مطلوب بشر است. با این انقلاب، جهان به بهشتی زمینی برای بشر تبدیل شد که در آن محرومان و طبقات مختلف اجتماع در کمال توازن، آرامش و در آزادی کامل به سر می برند. انقلاب اسلامی همچون محرکی است که افراد را به تفکر وامی دارد، نیکی و شکیبایی را توصیه می کند و نشانه های درستی را در خود دارد. انقلاب عقل و منطق را فرا می خواند و ما را در مقابل واقعیت زندگی قرار داده و دستورالعمل هایی را برای هدایت ما به شیوه ای ساده و مناسب صادر می کند. یکی از بزرگترین ویژگی های انقلاب اسلامی این است که ریشه در راه و روش اهل بیت دارد. این انقلاب وجود این نیروی پنهان و نامرئی را که همواره انسان ها را به سوی هدفی واحد و سرنوشتی معین رهنمون می کند، بر ما آشکار می سازد. به ما می آموزد که از آن گریزی و گزیری نیست و ساده و آسان ترین راه آن است که پا در راه اهل بیت بگذاریم و رستگار شویم. ‏

‏یادآوری می کنیم که انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی یعنی اسلام حقیقی، تنها انقلابی است که می تواند مرهمی بر آلام اجتماعی جهان معاصر باشد و پلیدی ها را از میان ببرد. ‏

‏در روزگار ما بزرگترین مشکلات عبارتند از گناه علنی در زمین که مشخصه آن جنگ، گرایش به الکل، فحشا، جرم و جنایت و ‏


حضورج. 43صفحه 326
‏جهان‌ بینی های شومی از قبیل امپریالیسم و کمونیسم است که افراد جاه طلب به وجود آورده اند. همچنین نباید وضعیت حساس و فاجعه آمیز محرومان و مستضعفان را که نتیجه استکبار جهانی و پیروان آن است فراموش کنیم. مردم این مشکلات را اموری صرفاً انسانی تلقی می کنند ولی نمی دانند که پیامدهای اعمال و سیاست‌هایی هستند که با هدف خداوند از خلقت بشر مغایرت دارند. در واقع این مسائل به خداوند مربوط می شوند زیرا اوست که با قانونمند ساختن خلقت قانون علت و معلولی را برقرار کرده است. به همین دلیل انسان باید برای جلوگیری از بروز فاجعه یا بازگشت به وضعیت واقعی خود در برداشت هایش از ارزش ها تجدیدنظر کند و خود را با شرایط خاص خود منطبق سازد و در صدد محدود کردن خواست خداوند در حد خود یا کمتر از آن برنیاید. ما فراموش کرده ایم که موجوداتی تابع قوانین طبیعت هستیم و شعاع دید ما محدود است. به عکس خداوند خالق هستی از محدودۀ مخلوقات فراتر می رود و بنابراین ما باید با چشمی واقع بین به او بنگریم. ‏

‏ما در این دو مورد حق انتخاب نداریم و عاقلانه آن است که تسلیم مشیت الهی شویم. باید به سوی خداوند بازگردیم تا از بن بست خارج شویم. باید از حضرت محمد(ص) تبعیت کنیم، راه اهل بیت را ادامه دهیم و انقلاب اسلامی آیت الله خمینی(ره) را ترویج کنیم. ‏

‏پیامبر گرامی، حضرت محمد(ص) فرموده اند: «حتی اگر ایمان به صورت فلکیِ پروین آویخته شود، مردی از ایران آن را به زمین باز خواهد گرداند (رک: بخاری، تفسیر سورۀ جمعه) ‏

‏بنابراین جهان معاصر یعنی جهان ناکامی ها و سرخوردگی ها که با ریسمان های شیطان بزرگ به بند کشیده شده، سعادت و بهروزی را باز خواهد یافت. ‏

‏بدین سان خداوند آیت الله (خمینی) را که از نشانه های بارز اوست فرستاد تا به یاری محرومان و مستضعفان، پیروزی دین اسلام و نابودی استکبار و شیطان بزرگ شتابد. ‏

‏به امید آنکه انسان های عاقل آرمان والای آیت الله خمینی را درک کرده، از آن دفاع کنند و انقلاب اسلامی برای بهروزی بشر در سراسر جهان گسترش یابد. ‏

‏انشاءالله‏

‎ ‎

حضورج. 43صفحه 327