تیزبینی و خوش بینی امام

تیزبینی و خوش‌بینی امام

‏در آن زمان من گاهی به منزل حضرت امام می‌رفتم و از این حرف‌ها و‏‎ ‎‏مسائل نیز مطرح می‌شد. ایشان سبک خاصی داشتند و بر خلاف اکثر‏‎ ‎‏آقایان خیلی به قشر دانشجو و دبیرستانی بدبین نبودند، ایشان واقعاً در‏‎ ‎‏این مورد حکیمانه موضع می‌گرفتند. الآن تعبیرات ایشان دقیق یادم‏‎ ‎‏نیست ولی وقتی کسی که از این حرف‌ها می‌زد، امام می‌فرمود: نه! این‏‎ ‎‏طورها هم نیست که شما می‌فرمایید.‏


کتابپرتو آفتاب: خاطرات حضرت آیت الله حاج شیخ علی عراقچیصفحه 300
‏حضرت امام این بدبینی و موضع‌گیری در مقابل همدیگر را یک‏‎ ‎‏مسأله سیاسی می‌دانست و می‌فرمود:‌ دشمنان این تلقینات را می‌کنند و‏‎ ‎‏می‌خواهند تفرقه ایجاد کنند. امام تلاش می‌کردند این فضای حاکم را‏‎ ‎‏بشکنند و اینها را به همدیگر معرفی کنند. گاهی فرد روشنفکری به‏‎ ‎‏خدمت امام می‌رسید، در حالی که ریش تراشیده و کراواتی بود. سؤالاتی‏‎ ‎‏از ایشان داشت و در مقابل امام بسیار هم مؤدّبانه نشسته بود. یکی از‏‎ ‎‏سؤالاتش این بود که همه علوم جدید پیشرفت‌هایی کرده‌اند، مثلاً‏‎ ‎‏ریاضیات، فیزیک و شیمی امروز نسبت به پنجاه سال پیش خیلی ترقی و‏‎ ‎‏تکامل پیدا کرده است. اما این علومی که در دست شماست مثل فقه و‏‎ ‎‏اصول اصلاً تکانی نخورده است. حضرت امام در جواب فرمود: نه! این‏‎ ‎‏طور نیست که شما می‌فرمایید، در این علوم هم پیشرفت‌های زیادی شده‏‎ ‎‏است. آنگاه شروع کردند یکی یکی مثال‌هایی از اصول،‌ فقه و فلسفه‏‎ ‎‏برای او آوردند و او را قانع کردند، بدون این که مثلاً به ریش تراشیدن او‏‎ ‎‏اشکال بکنند و عصبانی بشوند. و من دیدم وقتی آن شخص می‌خواست‏‎ ‎‏از خدمت امام مرخص بشود کاملاً مرید و علاقه‌مند ایشان شده است.‏

‎ ‎

کتابپرتو آفتاب: خاطرات حضرت آیت الله حاج شیخ علی عراقچیصفحه 301