بیت امام در قم
در طول مدتی که حضرت امام در تبعید بودند، شاگردان و علاقهمندان ایشان تلاش کردند که بیت معظم له در قم همچنان دائر و باز باشد. در آغاز مرحوم آقای شیخ علی اکبر تربتی، مسئولیت اداره بیت را بر عهده
کتابپرتو آفتاب: خاطرات حضرت آیت الله حاج شیخ علی عراقچیصفحه 289
داشت. فرد بسیار امینی بود. او منبر هم میرفت و غیر از شیخ علی اکبر تربتی، واعظ معروف است. بعد از وی آقای شیخ صادق تهرانی، پدر آقای کرباسچی (شهردار سابق تهران) مدیریت بیت امام را بر دوش گرفت. بعد از او هم آقای شیخ شهاب الدین اشراقی (داماد امام) مسئول بیت امام در قم شد. گاهی او را تبعید میکردند و موقتاً کسی دیگر از آقایان جانشین او میشد تا این که در این اواخر دیگر آقای پسندیده نماینده تام الاختیار امام در قم شد و بیت را نیز او اداره میکرد. اگر چه گاهی او را هم به تبعید میفرستادند.
رژیم شاه خیلی دوست نداشت بیت امام فعال باشد ولی علاقهمندان ایشان به هر صورت بود نگذاشتند این کار عملی شود. فضلا و طلاب پیوسته به بیت رفت و آمد میکردند. من خودم نیز میرفتم، مینشستم و یک چایی میخوردم، فقط به خاطر این که درش بسته نشود. البته مأموران ساواک و اداره آگاهی شهربانی هم بهطور نامحسوس رفت و آمدها را تحت نظر داشتند، حتی جاسوس هم گذاشته بودند. آنها میآمدند و مینشستند و اخبار و حرفهای زده شده در بیت را خبرچینی میکردند. ساواکیها همیشه در کوچه یخچال قاضی، حضور داشتند؛ حتی شبها نیز از رفت و آمدها غافل نبودند.
بازاریان و افراد دیگری که میخواستند وجوه شرعی پرداخت کنند، از ترس نمیتوانستند به بیت مراجعه کنند، چون شناسایی میشدند و مورد تعقیب و اذیت قرار میگرفتند. ولی به وسیله واسطههایی بدهیهایشان را میفرستادند. نماینده حضرت امام در تهران، مرحوم آقای لواسانی بود، به همین خاطر به منزل ایشان هم رفت و آمد زیاد میشد. تمام وجوه شرعی
کتابپرتو آفتاب: خاطرات حضرت آیت الله حاج شیخ علی عراقچیصفحه 290
که به این دفترها میآمد در خود ایران خرج میشد و هیچ وقت به نجف فرستاده نمیشد، چون امام در آنجا وضعشان بد نبود. در عراق نیز کسانی بودند که از مقلّدین ایشان به شمار میآمدند و خیلی در آنجا غریب نبودند. ایشان تقریباً شهرت پیدا کرده و محبوبیتشان فراگیر شده بود، بهطوری که کمتر از سایر آقایان نجف نبودند.
پس از تبعید امام به نجف، شهریه ایشان در اوائل به نام آقای آشتیانی پرداخت میشد، ساواک این را میدانست و کاملاً از آن اطلاع داشت؛ بعد که یک مقدار حساسیتها تقلیل یافت، به نام خود امام ادامه پیدا کرد. آقای پسندیده هم به عنوان نماینده امام در قم، بهطور رسمی مطرح بود و حق امضا داشت.
کتابپرتو آفتاب: خاطرات حضرت آیت الله حاج شیخ علی عراقچیصفحه 291